سلام خسته نباشید من ندانم گرا شده بودم کتابتون رو خوندم به وجود طراح طبیعت 100 درصد یقین پیدا کردم. هیچ شک ندارم محاله طبیعت تصادفی و خود به خودی باشه. چیزی که نذاشته به یقین کامل برسم این که خود خدا یا طراح طبیعت چیه و چه طوریه؟ اگه همینو حل کنین به وجود خدا به یقین 100 درصد میرسم.
سلام شما هم خسته نباشید. مگر ننوشتید: «به وجود طراح طبیعت ۱۰۰٪ یقین پیدا کردید»؟
کافی است دقت کنید سؤال شما که «طراح طبیعت چه صفات و خصوصیاتی دارد؟» مربوط به بخش دوم کتاب است که ندانستن آن هیچ خدشهای به یقین ۱۰۰٪ شما به «اصل وجود طراح طبیعت» وارد نمیکند.
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید من هنوز به سن تکلیف نرسیدم تا چند هفته پیش به خداوند و به همه آفردیده هایش یقین و اعتقاد داشتم اما مدتیه شک و گمان هایی از جمله اینکه شاید همه چیز تصادفی یا دنیا و خدا ساخته ذهن ما هست. و اینکه به اشتباه درباره ذات خداوند فکر کردم و اعتقاداتم داره از بین میره و حالا سوالم این هست خدا وجود داره؟یا دنیای آخرت وجود داره؟ و اینکه خداوندی که هیچی نیست یعنی از هیچ چیزی نیست چطور میتواند این همه چیز را خلق کند لطفا کمکم کنید...
سلام، وقت شما هم به خیر و خسته نباشید.
با توجه به سن کم شما مخاطب محترم پیشنهاد میکنم مطالب زیر را اگر لازم شد چند بار مطالعه نمایید تا بهخوبی متوجه منظورم بشوید و خاطرتان آسوده گردد.
✔️ من کتابی را با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه نوشتهام (نام آن را جستجو و رایگان دریافت نمایید) و به سؤالات شما در مراحل ۵ گانهی آخر کتاب با زبان ساده و روشن پاسخ دادهام ازجمله آیا دنیا میتواند خود به خودی و تصادفی طراحی شده باشد یا اینکه قطعاً دارای طراحِ هوشمند (خدا) است؟
✔️ قاعدتاً منظور شما از اینکه گفتید: «خدایی که از هیچ چیزی نیست» این است که خدا غیرمادی است. خوشبختانه در بخش دوم کتاب که هنوز به آن اضافه نکردهام با شواهد ثابت میشود خدا نباید شبیه هیچکدام از مخلوقات خود باشد بلکه او قطعاًً موجودی غیرمادی است زیرا فقط یک موجود غیرمادی میتواند ماده یا طبیعت را بدون هیچ سابقهای و از هیچ خلق کند و الا اگر این موجود غیرمادی نبود دیگر ما نباید شاهد جهان مادی که هماکنون مقابل چشمان همه است میبودیم چون حتی برای شما که یک نونهال ۱۲ ساله هستید کاملاً روشن است که ماده درحالی که وجود نداشته باشد محال است بتواند خودش را از هیچ خلق کند، چون اصلا وجود ندارد که بتواند چنین کاری بکند.
دکتر جرج ایرل داویس، GEORGE EARL DAVIS، فیزیکدان، متخصص در طیف شناسی، تشعشع آفتاب و مسائل هندسی و فیزیکی نور: استنباطی که هیچیک از علوم بشری نمیتواند منطقاً آن را رد کند این است که «هیچ موجود مادی نمیتواند خود را بیافریند». (بنابراین) من ترجیح میدهم به «خدایی» قائل شوم که خود ماده نیست ولی عالم مادی را با مشیت (و اراده) بالغهی خویش «آفریده» و بدان تسلط کامل دارد.
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۷۹، جان کلوور، چاپ سوم.
الآن مهر ۱۴۰۰ است و من مشغول بارگذاری مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسیها» در نشانی زیر هستم: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
بعد از اینکه این کار تمام شد سعی میکنم بخش دوم کتاب را ابتدا در صفحات مجازی مثل همین صفحه و سپس به کتاب فوق اضافه کنم.
البته اگر بتوانید بخش اول کتاب (قسمت مراحل ۵ گانهی آن) را از همین امروز با دقت و بدون عجله بخوانید و خوب بفهمید، اطمینان از اینکه محال است جهان تصادفی و خود به خودی باشد برای رهایی دائم از شبهات بیپایان در اصل وجود خدا کافی است و همین اطمینان به شما کمک میکند تا بتوانید با آرامش خاطر، برای سؤالات دیگر خود در مورد یگانه بودن خدا، غیرمادی بودن او و غیره، بدون اینکه از شبههای به شبههی دیگر بیفتید پاسخ قانع کننده پیدا کنید.
در مورد وجود جهان آخرت که در بخش سوم به بعد کتاب خواهم آورد، (ضمن آوردن دلایل خردمندانه در اینکه حتماً آخرت وجود دارد)، توضیح دادهام کسی که موفق شود به کمک عقل و شواهد روشن، ابتدا به وجود خدا و اینکه او فرستادگانی را برای هدایت و خوشبختی انسانها فرستاده است یقین پیدا کند، همین عقل تأکید میکند، آنچه خدا از حوادث بعد از مرگ توسط فرستادگانش خبر داده، حتماً واقعیت دارد زیرا کسی که خودش جهان را آفریده است مسلماً از آنچه خلق کرده ازجمله آخرت با تمام جزئیاتش با خبر است.
به شما و همهی نونهالانی که علیرغم سن کم نسبت به امور سرنوشتساز خویش کنجکاو هستید تبریک عرض میکنم و پیشنهاد میکنم از همین سن پایین، تمرین کنید موجودات اطراف خود را با دقت تماشا کنید تا به تدریج یقین به وجود طراح جهان برای شما نیز حاصل شود. در این خصوص میتوانید فیلم ارسالی نونهالی باهوش را تماشا کنید که از سن حدود ۱۱ سالگی شبهات و سؤالاتی در مورد خدا برایش پیش آمده بود و سپس با روشی که خودش آن را توضیح داده به سؤالاتش پاسخ داده است.
جهت مشاهده کلیپ وی این نام را جستجو کنید: روشی که یک نوجوان 14 ساله موفق به اثبات وجود خدا شد.
یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://www.aparat.com/v/yEa8M/
پیشنهاد میکنم شما نیز مانند نونهال مذکور که اینک از محصلین ممتاز کشوری است سعی کنید در نتیجهگیرهای نهایی خود (خصوصاً نسبت به خدا و امور سرنوشتساز)، فقط شواهدی را که با چشمان خود میبینید قضاوت کنید تا از نتیجهگیریهایی که بر اساس حدس و گمان هستند و باعث تولید شک و تردیدهای بیاساس میشوند مصون بمانید و پیوسته زندگی آرام و موفقی را تجربه کنید.
با عرض سلام و خسته نباشید بنده به وجود خداوند و فرستادگانش کاملا باور دارم، اما یک اشتباهی که متاسفانه انجام دادم این بود که به گروه های ناباوران بدون داشتن شرایط کافی مراجعه کردم و یک شبهه ای دیدم که مرا بسیار پریشان نموده و وسواس شدیدی برایم ایجاد کرده. اونم این که یکی از ناباوران در گروه گفت که از کجا مطمئنی جهان هستی (با این همه عظمت) وجود دارد و توهم یا خواب نیست؟ منم از آن روز ذهنم لحظه ای آزاد نیست و نمیتوانم به تحصیل بپردازم. خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید که حداقل ذهن بنده آزاد بشه و بتونم که به این شبهاتی که بیشتر شبیه داستان های کودکانه هست بی اعتنا بشوم.خیلی متشکرم که شبهات جوانان پاسخ میدهید. اجرتان با خدا
سلام شما هم خسته نباشید. عین شبههی مذکور در نشانی زیر بهتفصیل پاسخ داده شده است: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/03
مطلب فوق یکی از قسمتهای مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسی ها» میباشد که حاوی بخشی از مناظرهها، مشاورهها و پرسش و پاسخهای نگارنده با ناباوران و افراد در حال تحقیق به همراه راه حل اساسی جهت ریشهکنی دائم شک، شبهات و وسوسههای شدید ذهنی است که میتوانید این مجموعه را از قسمت اول به ترتیب پیگیری نمایید. نشانی قسمت اول: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
به امید لحظات بسیار خوب و شاد و تشکر فراوان از توجه شما مخاطب محترم همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خسته نباشید بعد اینکه هر شبهه از ذهنم کامل میره بیرون یک شبهه دیگر ذهن من رو درگیر میکنه برای حل این مشکل چه باید کرد؟
سلام شما هم خسته نباشید لطفاً توضیحات همین صفحه را برای حل مشکل خود مطالعه نمایید. راه حل مطرح شده در کتاب نگارنده که در همین صفحه نشانی دریافت رایگان آن ذکر شده است به شما کمک میکند تا با کسب یقین، ریشهی شبهاتی که در آینده نیز با آن مواجه خواهید شد، از اساس خشکانده شود و دیگر از یک شبهه به شبههی دیگر مبتلا نشوید. (مجرب).
اگر دچار وسوسهی شدید یا خفیف ذهنی شدهاید مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسی ها» که حاوی بخشی از مناظرهها، مشاورهها و پرسش و پاسخهای نگارنده با ناباوران و افراد در حال تحقیق به همراه راه حل اساسی جهت ریشهکنی دائم شک، شبهات و وسوسههای شدید ذهنی است را از قسمت اول به ترتیب پیگیری نمایید. نشانی قسمت اول: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
سلام وقت بخیر خسته نباشید. بنده طی یک مدت هست که دچار شک به وجود خدا پیدا کردم در حالیکه قبل این مدت به وجود خدا اعتقاد کامل داشتم. وقتی شبهه ای ذهنم را درگیر خودش میکنه تا چند روز باقی میمونه و رد میشه اما بعد یک شبهه دیگه ای به ذهنم خطور میکنه. من واقعا خسته شدم از اینهمهه شک و شبهه بی پایان که فقط ذهن و زمان رو درگیر خودش میکنه لطفا راهی بدین که تاثیر گذار باشه
سلام شما هم خسته نباشید به نظر می رسد مشکل اصلی شما وسواس ذهنی است و شما مشکلی با حقیقت ندارید.
گزینه اول این است که راه حل مطرح شده در کتاب نگارنده با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه را تجربه کنید. (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید). این راه حل به شما کمک میکند تا با کسب یقین، ضمن مدیریت وسواس ذهنی، ریشهی شبهاتی که در آینده نیز ممکن است با آن مواجه شوید را از اساس بخشکانید و درنتیجه دیگر از یک شبهه به شبههی دیگر مبتلا نشوید. (مجرب).
در عین حال اگر شما دچار وسوسهی شدید یا خفیف ذهنی شدهاید که مانع تمرکز کافی در مطالعهی کتاب مذکور و طی مراحل تجربی آن است، میتوانید هماکنون مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسی ها» را از قسمت اول به ترتیب پیگیری نمایید. نشانی قسمت اول: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01 پایان هر قسمت، روی لینک ارائه شده کلیک نموده تا قسمت بعدی را مشاهده کنید.
تا به امروز که آبان۱۴۰۰ است، 12 قسمت از این مجموعه بارگذاری شده است و شما در چند قسمت آینده، با تمرینات ساده و مجربی جهت درمان وسواس شدید و خفیف ذهنی آشنا خواهید شد.
برخی از این تمرینات در کتب علمی، جهت رفع شک و وسواس شدید ذهنی آمده است و همهی مخاطبان محترم ازجمله کسانی که ناباور هستند و به دین و مذهب خاصی اعتقاد ندارد میتوانند این تمرینات را انجام دهند و به نتیجهی مطلوب برسند.
برخی دیگر از این تمرینات علاوه بر کتب علمی، ریشهی دینی نیز دارند و در احادیث به آنها جهت درمان شک و وسواس ذهنی توصیه شده است.
برخی از این راه حلها اساساً جهت پیشگیری از ایجاد شک و مبتلا نشدن به وسواس ذهنی طراحی شدهاند که من در آینده با ذکر منبع و توضیحات و مشاورههایی که در این خصوص داشتم، بیشتر به آن خواهم پرداخت.
این تمرینات طوری تنظیم شدهاند که حتی در حالت استراحت نیز میتوانید آنها را انجام دهید و در صورتی که به اندازهی کافی هر کدام از آنها را ادامه دهید، بر اساس تجربه از وسوسههای بسیار شدید تا خفیف رها خواهید شد و جهت اطمینان، کافی است هر کدام از این روشها را که با آن راحتتر بودید تجربه نمایید.
وقتی احساس کردید که وسوسهی ذهنی شما درمان شده است، پس از آن بدون معطلی کتاب نگارنده را مطالعه و مراحل تجربی آن را طی نمایید تا شما نیز مانند جمع قابل توجهی از مخاطبان ناباور تا خداباور، یکبار و برای همیشه از شک و شبهات بیپایان و وسوسههای شدید و خفیف ذهنی نسبت به خدا و دیگر باورهای سرنوشتساز خویش، آزاد و رها شوید و بهترین لحظات زندگی خود را تجربه کنید.
البته در این مجموعه، روش رفع اساسی شبهات علمی که ناباوران با مصادره به مطلوب فرضیات و نظریاتی مانند تکامل و بیگ بنگ در ذهن برخی ایجاد کردهاند نیز با ذکر منابع از کتب و مراکز علمی جهان بیان شده است.
سلام خسته نباشید شما میگویید خداوند ماده نیست پس چرا صفت هایی انسانی مانند دیدن،شنیدن و ... دارد. و یک سوال دیگر آیا قرآن واقعا کلام خداست؟
سلام شما هم خسته نباشید سؤالات در مورد اینکه آیا واقعاً قرآن کلام خداست مربوط به بعد از مرحلهی اثبات وجود خداست که در آینده بهصورت مستدل به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه که اضافه خواهم کرد. (نام آن را جستجو و رایگان دریافت نمایید)
بنابراین همانطور که در سؤالی قبلی که در همین صفحه پاسخ دادم (سؤال قبل از همین سؤال) مطرح کردید شما باید مانند دیگر مخاطبان با راهحلی که عرض شد ابتدا شک به وجود خدا را در خود ریشهکن کنید و سپس وارد پاسخ به سؤالات مراحل بعدی که در مورد دین و مذهب است بشوید تا بتوانید با احاطه و اطمینان کافی پاسخ این شبهات و سؤالات را نیز در جای خودش پیدا کنید و الا همانطور که بیان کردید از شبههای به شبههی دیگر افتاده و شک و شبهاتتان زیادتر شده و شما را بیش از این خسته خواهند نمود زیرا ترتیب را در تحقیق رعایت نکردید، همانطور که برای ساخت خانه، ابتدا باید پیریزی آن را انجام دهید و سپس دیوارها و سقف را بنا کنید تا هر آنچه بعداً لازم است را به موقع و در جای خودش بهراحتی به خانه اضافه کنید؛ اما اگر شما هنوز پی خانه، دیوارها و سقف را نساخته باشید و همزمان بخواهید درب، پنجره، شیشه و غیره را سفارش دهید دچار مشکل شده و این وسایل دستوپا گیر شما خواهند شد به طوری که اجازه نمیهندبا فراغ خاطر پیریزی خانه را به اتمام برسانید.
برخی ناباوران که شبهات بیپایان نسبت به دین و مذهب را با من در میان میگذارند مثلاً میگویند چطور میشود طبق آنچه در قرآن آمده پیامبری بتواند عصایش را به دریا بزند و دریا شکافته شود یا پیامبر دیگری بتواند مرده را زنده کند؟ من به ایشان میگویم فرض کن که این جهان قطعاً دارای طراح و سازنده است، (همانطور که بزرگان شما مانند داوکینز نیز احتمال وجود خدا را میدهند جهت مشاهده این عنوان را جستجو کنید: دلایل شنیدنی دانشمندانی مانند داوکینز در عدم وجود خدا) آیا به نظر یک انسان دارای عقل سلیم و خردمند اشکال دارد که این طراح جهان، پیامبرانی را برای هدایت انسانها بفرستد و سپس برای اینکه ثابت کند این پیامبر از طرف اوست، بهوسیله عصای آن پیامبر در دریایی که خودش آفریده تصرف نماید و آن را بشکافد یا انسان مردهای را زنده کند یا هر تصرف دیگر را در طبیعتی که خودش آفریده است انجام دهد؟ پاسخ بسیار روشن است، مسلماً هیچ اشکالی ندارد، چون روشن است خدایی که خودش طبیعت را آفریده بهراحتی نیز میتواند در آن تصرف نماید.
خطای آشکار ناباوران (که در حالت خوشبینانه، به اشتباه تهمت خرافی بودن این امور را میزنند) این است که اساس باور خود به خدا را بر پایهی گمان، انکار و قول به غیر علم بنا نهادهاند و هنوز تصمیم جدی نگرفتهاند که این باور مهم را بهطور منطقی و زیربنایی اصلاح کنند.
روشن است کسی که به اصل وجود خدا باور ندارد یا به آن شک دارد، با بدبینی و تعصب (که مانند سم برای تحقیق آزادانه عمل میکنند) سراغ بررسی و نقد سخنان منسوب به خدا خواهد رفت، بنابراین این افراد بهطور طبیعی به القائات و شبهات بیپایان مبتلا میشوند و هر چه بیشتر پیش بروند با سرعت بیشتری از حقیقت دور خواهند شد و به تدریج حقایق سرنوشتساز را به شوخی و بازی گرفته و به سخنان زشت و غیرانسانی و جسارتهای خطرناکی نسبت به طراح جهان و فرستادگان او مبتلا میشوند، مگر اینکه بهجای اتهامزنی، شک و گمان، طبق راهحلی که در کتاب نگارنده آمده یکبار و برای همیشه بهصورت مطمئن و بر اساس شواهد قابلدرک با حواس ۵ گانه، تکلیف خود را با اصل وجود طراح جهان روشن کنند و بدین وسیله خود را از بلاتکلیفی گیجکنندهای که به آن مبتلا شدهاند خارج نمایند، آنوقت میتوانند هر چیزی (ازجمله تصرف فرستادگان خدا با اجازهی او در طبیعت) را با استدلال قانعکننده و منطقی درک کنند و از انکار بدون علمی که به دلیل عدم آگاهی کافی از حقایق جهان به آن مبتلا شدهاند خارج گردند.
البته حساب کسانی که با تعصب و تحجر عمداً خود را به تغافل از حقایق میزنند یا به وسواس شدید ذهنی مبتلا شدهاند جداست که در مورد اولی باید به ایشان آگاهی داد که تغافل و حقپوشی کار زشتی است و در مورد دومی نیز باید اقدام به برطرف نمودن وسواس ذهنی ایشان نمود: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پ.ن: در آینده بخش اثبات ماده نبودن خدا نیز به کتاب مذکور اضافه خواهد شد بنابراین وقتی شما یقین مستدل پیدا کردید که قطعاً باید خداوند موجودی غیرمادی باشد بهتبع آن نیز یقین پیدا خواهید نمود که محال است صفات خدا شبیه به صفات و خصوصیات مخلوقاتش باشد درنتیجه، شنیدن و دیدن در مورد خدا، همانطور که در احادیث نیز تصریح شده، یعنی خداوند علم و آگاهی به شنیدنیها و دیدنیها دارد.
لطفا پیامهای خود را فقط از طریق بخش نظرات همین صفحه ارسال نمایید و از طریق بخش «تماس با من» که در بالای وبلاگ است ارسال ننمایید.
سلام وقت شما بخیر از شما خواهش میکنم جواب سوال بنده رو بدید واقعاً راه حلی براش ندارم و ذهنم رو درگیر کرده، در پیام های قبلی عرض کردم چرا نمیتونم حلش کنم. اول از همه تشکر میکنم از شما و خداروشکر میکنم شخصی مثل شما در مسیر بنده قرار گرفتید و نقش خیلی مهمی در کاهش تنش های فکری بنده داشتید الحمدلله. البته هنوز هم درگیر هستم و هیج وقت فکر نمیکردم یک روزی، دنیا رو برای خودم انقدر سخت و کنم و تو بدیهیاتی که عین روز روشن هستن شک کنم... سوالی از خدمت شما داشتم و از شما ممنونم که همواره با پاسخ های علمی جوابگو هستید. انیشتین میگن زمان یک توهم هست و کسی که فیزیک دان باشه گذشته و حال و اینده رو قبول نداره و زمان رو یک توهم میدونه. از اونجایی که اطلاعات کافی در این زمینه ندارم این سوال هست که جواب این شبهه چی هست؟ بعضی سوالات هستن که بنده هرچقدر بی اعتنا باشم، بازهم ذهن رو درگیر میکنن چون اطلاعات کافی در موردشون نیست. بنده حتی در گذشته مشکلم این بود تمام شبهاتی که برام پیش میامد با وجود صرف زمان زیاد و... قانعم نمیکرد و همین باعث وسواس در من شد. ممنون میشم پاسخگو باشید چون کم انسانهایی هستند مثل شما که بتونن بنده رو درک کنن. اطلاع دارم وقت کافی ندارید و در صورت پاسخ ندادن گله ای نیست خیلی ممنونم.
سلام وقت شما هم به خیر با تشکر از شما بابت توفیق خداوند مهربان در اینکه به نوبهی خود پاسخگوی سؤالات مخاطبان محترم باشم سپاسگزارم.
فکر کنم شما بودید که در چند پیام قبلی نوشتید: «میدونم و مطالعه کردم تنها راه رسیدن به خدا غلبه بر وسواس فکری است». من نیز عرض میکنم این تشخیص، دقیق، صحیح و مجرب است. و در ادامه گفتید: «هرگز نمیتونم خدارو انکار کنم و درصد زیادی به وجودش یقین دارم اما دنبال یقین ۱۰۰ درصد هستم.» بنابراین پیشنهاد میکنم برای رسیدن به این نتیجه، تمرکز اصلی خود را بر ریشهکن کردن وسواس ذهنی بگذارید و الا روشن است ذهن شما و هر کسی که به وسواس ذهنی ولو خفیف دچار است، بعد از رفع سؤالی که در مورد زمان مطرح کردید، درگیر سؤال یا شبههی دیگری خواهد شد درحالیکه جواب سؤالی که مطرح کردید هر چه باشد خللی بر باورهای اساسی وارد نمیکند و اینکه فلان ناباور دوست دارد نظرات دانشمندان در مورد زمان یا هر چیز دیگر را مصادره به مطلوب نماید ارزش علمی ندارد و قابل اعتنا نیست و آنچه امثال شما مخاطب محترم را درگیر این مطالب میکند درواقع همان وسواس ذهنی است که اجازه نمیدهد به درک مسائل اساسی که این سؤالات را نیز بهراحتی پاسخ میدهد مشغول شوید.
ضمن اینکه درگیر کردن ذهن نسبت به شبهات ناباوران نیازمند اطلاعات و شرایط کافی است ازجمله اینکه فرد باید یقین کامل به وجود خدا و دیگر باورهای سرنوشتساز را قبلاً تجربه کرده باشد و حتی اگر چنین تجربهی مهمی را هم داشته باشد باید حتماً دچار وسواس ذهنی نباشد و الا با درگیر کردن ذهن به شبهات ناباوران (ولو هیچ تأثیری در باورهای اساسی وی نداشته باشند) و همچنین مشغول شدن به هر چیز غیر لازم دیگر، بیجهت برای خودش زحمت و دلمشغولی درست میکند و از امور مهمتر باز میماند.
شما قبلاً گفتید که بخش اول کتاب نگارنده با نام اثبات خدا دین و مذهب خردمندانه را سه بار مطالعه کردید و حتی بار آخر نکات مهم آن را یادداشتبرداری نمودید که این خبر خوبی است. من فکر میکنم به همین دلیل، ذهن شما متوجه همان سؤالاتی شده است که ذهن من نیز به دنبال پاسخ آن بود و خوشبختانه به آن رسید، به همین دلیل من در بخش دوم کتاب که هنوز به آن اضافه نکردهام بهطور مفصل به آن سؤالات ازجمله تعریف زمان پرداختهام.
در بخش دوم کتاب (ضمن اثبات ماده نبودن خدا و یگانگی او و اینکه طبیعت قطعاً مخلوق است نه خالق)، در خصوص اینکه دقیقاً زمان چیست نیز بهتفصیل و با امکان راستی آزمایی تجربی برای مخاطب بدون اینکه ابهامی برایش باقی بماند توضیح دادهام و مدتهاست میخواهم این بخش را به کتاب اضافه کنم که به دلیل اینکه مخاطبان محترمی چون شما (ضمن تشکر از اعتمادتان)، اصرار میکنید به سؤالات شما پاسخ دهم فرصت پیدا نمیکنم آن بخش را تکمیل کنم (بهعنوان نمونه اینجانب امروز تقریباً از طرف مخاطبان محترم که غالباً ناباور هستند سؤال باران شدم و اصرار برخی از ایشان برای پاسخ فوری باعث شده است از دیشب ساعت حدود 3 تا الآن فقط چند ساعت فرصت کارهای دیگر را پیدا کنم). درصورتیکه تردید ندارم اگر خداوند به من این توفیق را بدهد و کسانی مثل شما مخاطب محترم (که به حق به دنبال یقین کامل هستید) نیز لطف کرده برایم دعا کنید، در صورت اضافه شدن آن بخش از کتاب، یک مجموعهی گسترده از سؤالات و شبهات حل خواهند شد خصوصاً اینکه من نیز مانند شما درگیر همین شبهات بودم و از به کار بردن اصطلاحات پیچیده و غیره دوری میکنم و دوست دارم مسائل ولو بهظاهر پیچیده را خیلی ساده و بدون باقی ماندن هیچ ابهامی متوجه شوم.
اما چون نوشتید ذهنتان درگیر سؤال فوق است فقط به توضیحات زیر بسنده میکنم و از شما دعوت میکنم صبر کنید تا بخش دوم کتاب اضافه شود و توضیحات در مورد «زمان» به همراه توضیحات پسوپیش مرتبط با آن را آنجا مطالعه نمایید چون درک کامل از اینکه زمان دقیقاً چیست باید در جای خودش مطرح شود تا هیچ ابهامی باقی نماند. اما اگر بتوانید روی توضیحات زیر دقت کافی داشته باشید میتوانید بدون هیچ ابهامی مطلب را متوجه شوید.
دیدگاه دانشمندان با هر باوری نسبت به زمان مانند دیدگاه ایشان نسبت به سایر پدیدهها در علوم، بسیار متنوع و در مواردی نیز مشترک است. همین مقدار بدانید زمان هنگامی معنا پیدا میکند که جهان محدود مادی وجود داشته باشد. برای فاصلهی دو حادثه یا دو پدیده مثل حرکت یک انسان از نقطه «الف» به نقطه «ب» در هر برهه از تاریخ، انسانها طبق قرارداد خاص همان دوران، مثلاً با اختراع ساعت خورشیدی، شنی، مکانیکی، الکترونیکی، اتمی و غیره سعی کردهاند فاصلهی حرکت یک انسان از نقطه «الف» به نقطه «ب» را بهصورت دقیق و استاندارد اندازهگیری کنند. هر امر قراردادی دیگر غیر «زمان» نیز مثل قوانین راهنمایی رانندگی، واقعاً وجود دارند همانطور که شاهدیم بر اساس زمان، امور فردی و اجتماعی منظم شده و محاسبات علمی دقیق انجام میشود بنابراین نمیتوان «زمان» (با تعریف مذکور و هر امر قراردادی دیگر) که خودمان و همهی مردم در حال تجربه و استفاده از آن هستیم را توهم نامید؛ البته ممکن است برخی دانشمندان تعریف برخی دانشمندان دیگر از زمان را متوهمانه بدانند که طبعا در هر گفتگوی علمی اختلاف نظر طبیعی است.
اگر فکر میکنید هنوز ابهامی برایتان باقی است لطفاً صبر کنید تا توضیحات کامل فوق که در بخش دوم کتاب اضافه خواهم کرد را مطالعه نمایید که آنجا بهطور مفصل به این مسئله پرداخته شده است. من الآن درگیر تکمیل نوشتار «راه درمان شک به خدا برای وسواسی ها» هستم و برخی مخاطبان بهشدت درخواست تکمیل آن را دارند و تاکنون تا قسمت سیزدهم آن را نیز بارگذاری کردهام. مهمترین قسمت این مجموعه از قسمت چهاردهم شروع میشود که تمرینات عملی و مجرب جهت ریشهکن کردن وسواس ذهنی در آن به ترتیب خواهد آمد که باز به جمله اول خود شما برمیگردم که نوشتید: «میدونم و مطالعه کردم تنها راه رسیدن به خدا غلبه بر وسواس فکری است» و از شما دعوت میکنم این مجموعه را دنبال نمایید. نشانی قسمت اول: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
همانطور که در توضیحات ابتدایی این صفحه آوردم ضمن مطالعه توضیحات مذکور، پیام خود را فقط از طریق همین صفحه ارسال و از بخشهای دیگر این وبلاگ یا ایمیل و صفحات مجازی ارسال نکنید و منتظر پاسخ در همین صفحه یا کانالهای دیگر باشید.
خیلی ممنونم از شما. نمیدونم و نمیتوانم از شما به چه صورت تشکر کنم... از به کارگیری کلمات و جمله ها تا مشاوره هایی که به بنده دادید و حتی یک بار بی جواب نموند. مجموعه جدید هم دنبال میکنم مثل مابقی مطالب. ان شاءالله بتونم روزی مثل شما مردم رو سمت خدا بیارم چون درک میکنم بی خدایی و دوری حتی یک ساعت از خدا چه بلایی رو سر یک موجود میاره. شما هم برای من دعا کنید بنده که در مسیر رسالت خودم موفق باشم. از شما تشکر میکنم برای دلسوزی که برای مخاطبانتون دارید. دعا میکنم ان شاءالله کتاب های بعدی هم به زودی اماده بشه و بنده و امثال بنده کمتر پیام بدیم که شما درگیر نباشید:) موفق باشید و امیدوارم به زودی کتاب جدید داخل سایت قرار بگیره.
من هم از لطف شما متشکرم و حتماً برای شما مانند گذشته، از خداوند مهربان درخواست موفقیت خواهم داشت و از او بابت توفیق در اینکه بهنوبهی خود پاسخگوی سؤالات مخاطبان محترمی چون شما هستم سپاسگزارم.
طبق توضیحات قبلی، جهت مطالعهی مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا» میتوانید به نشانی زیر مراجعه نمایید و در پایان هر صفحه با کلیک بر لینک مربوطه قسمت بعدی را مطالعه کنید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید من از شک به خدا و امامان خارج شدم اما یک شک آزاردهنده ی دیگه ای ذهنمو خیلی مشغول کرده این که دنیای پیرامون ما وجود داره؟ یا یک توهم و خواب و یا سخته ذهن ماست و آیا نظریه ماتریکس قابل اثبات هست یا خیر؟
سلام وقت شما هم به خیر و خسته نباشید. عین شبههی مذکور در نشانی زیر بهتفصیل پاسخ داده شده است: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/03
با توجه به اینکه منشاء اینگونه شبهات، وسواس ذهنی است، جهت مطالعهی مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا» میتوانید به نشانی زیر مراجعه نمایید و در پایان هر صفحه با کلیک بر لینک مربوطه قسمت بعدی را مطالعه کنید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
با سلام و خسته نباشید.من قبلا با کتابتون یقین به خدا رو تحربه کردم ولی یه مدت متاسفانه از خداوند دور شدم و بعدش تو کلاب هوس به صحبتای آتئیستا مشغول شدم و ذهنم رو مشوش کردند من دوباره کتابتون رو خوندم و به یقین نزدیک شدم منتها یه وسوسسه نمیذاره به یقین کامل برسم و اون هم مسئه زمان در نظریه داروین هست که میگه چون زمان زیادی گذشته پس طبیعت میتونسته به طور تصادفی با اونهمه زمانی که داشته هی آزمون و خطا کنه و در آخر موجودات رو خلق کنه این رو من نمیتونم از ذهنم بیرون کنم میگم خب چون احتمالش هست پس شاید اتفاق افتاده و نیازی به خداوند نیست خواهشا زودحواب بدید اصن داره به درسم آسیب میزنه و کنکور هم دارم منتظر ادامه مجموعه درمان شک به خداوند هم هستم چون احساس میکنم یکم وسواسی هم شدم ممنون
سلام شما هم خسته نباشید. یکی از روشهای مطمئنی که به امثال شما مخاطب محترم کمک میکند که بعد از تجربهی کتاب، دیگر دچار شبهه و دلمشغولی نشوید این است که سعی کنید کتاب را با آرامش و توام به نکتهسنجی مطالعه نمایید و اگر فکر میکنید به علت وسواس ذهنی تمرکز کافی ندارید مانند برخی مخاطبان دیگر سعی کنید دوباره و اگر لازم شد چند بار کتاب را مطالعه نمایید تا با دقت بهتر در نکات مطرح شده به یقین مستدل برسید که از نشانههای اولیهی آن این است که دیگر با هیچ شبههای دلمشغول و نگران نخواهید شد و بهطور پیوسته خاطرتان آسوده باقی خواهد ماند. ازجمله نکات مطرح شده در کتاب این است که بعد از مطالعه کتاب و رسیدن به آرامش خاطر، با فاصله از ناباوران و انواع شبهات ایشان اجازه دهید اطمینان به وجود خدا که مانند نهال نورس تازه در شما ریشه گرفته، به قوام و ثبات کافی برسد تا دیگر در مواجهه با شبهات بی پایان ناباوران هرگز دچار دلمشغولی نشوید بلکه همان شبهات بر عمق باور شما بیفزایند.
اما نگران نباشید؛ آخرین نسخهی به روز شده کتاب که مطالب جدید به آن اضافه شده را در نشانی زیر رایگان دریافت کنید یا نام کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه را جستجو کنید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397 سپس برای دیدن پاسخ شبههی خود به صفحات زیر مراجعه کنید: الف- به صفحه ۱۹۰ بروید یا این عنوان را جستجو کنید: «مناظره شماره ۸» و این مناظره را با دقت با هدف پاسخ به شبهه خود مطالعه نمایید تا خاطرتان آسوده شود. ب- یا به پاورقی صفحه ۲۹۰ رجوع کنید که در خصوص مفهوم تصادف در علم (که با آنچه ناباوران مصارده به مطلوب میکنند تفاوت اساسی دارد) توضیحاتی داده شده و نظر خود داروین صاحب تکامل، که آن را طرح الهی میداند نیز با ذکر منبع آورده شده است. ج- یا خصوصاً صفحه ۲۸۸ با عنوان «آیا طبیعت که متشکل از انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باد و غیره است خودشان طراح و سازندهی خویشاند؟» را مطالعه نمایید. د- اگرچه در جاهای دیگر کتاب نیز به شبههی شما پاسخ داده شده است اما به هر حال دقت در هر کدام از سه مورد فوق نیز کفایت میکند. نکته: در صورت بهروزرسانی این کتاب در آینده ممکن است شمارهی صفحات فوق تغییر کند. خوشبختانه به نظر میرسد شما مشکلی با حقیقت ندارید، بنابراین با توجه به اینکه منشأ اینگونه شبهات، وسواس ذهنی است، پیشنهاد میکنم خصوصاً قسمت چهاردهم به بعد مجموعهی درمان شک به خدا که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید؛ توجه داشته باشید نشانی زیر بعد از انتشار در دسترس خواهد بود: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
ضمن عذرخواهی از اینکه هنوز نشر قسمتهای بعدی درمان وسواس آماده نشده است، درعین حال ضمن تشکر از یادآوری شما، سعی میکنیم زودتر اقدام شود.
سلام خدا قوت من به همون شکی که اپلش گفتید دچار شدم در وجود خودم و اینکه ایا دیگران واقعا هستند یا اصلا این دنیا در یک شبیه سازی کامپیتوری است و من تنها هستن ایا؟ ممنون میشم اگر کمکی میتونید بکنید ان شاءالله کمک کنید در پناه خدا
سلام خسته نباشید. عین شبههی مذکور در نشانی زیر بهتفصیل پاسخ داده شده است: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/03
با توجه به اینکه منشاء اینگونه شبهات، وسواس ذهنی است، جهت مطالعهی مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا» میتوانید به نشانی زیر مراجعه نمایید و در پایان هر صفحه با کلیک بر لینک مربوطه قسمت بعدی را مطالعه کنید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
سلام خسته نباشید من تو این مدت تمرکزم رو بخاطر این شک و شبهه هایی که هیچ اصل و اساسی ندارند اما ذهن من رو طوری درگیر کرده که نمیتونم اون زندگی سابق رو داشته باشم.نمیدونم چرا این شک و شبهه ها تو ذهن من اومد من اصلا به هیچ صفحه ای از خداناباروان و آتئیست ها نرفتم. من به چیز هایی شک میکنم که اگر کسی بشنوه خنده دار هست اما ذهن من رو بد درگیر کرده من الام تا یه جایی به خدا باور دارم اما اونجور که باید نیست و دوست دارم به یقین برسم.به غیر از شک به خدا خیلی شک و شبهه ها درباره دین و امامان و خیلی چیز دیگه تو ذهنم پیش اومده که اذیتم میکنه. یکی از اون شک و شبهه ها که ازتون میخوام جواب بدید اینکه خدایی که هست آیا ما تو ذهنمون ساختیم و خدا فقط تو ذهنم ماست یا واقعیت داره و کلا هست من اثر این شک و شبهه ها اخلاقم خیلی بد شده دوست خیای زود از این حال بیرون بیام.
سلام خسته نباشید با توجه به چند پیام قبلی شما و توضیحاتی که هماکنون دادید روشن است که شما مخاطب محترم خوشبختانه هیچ مشکلی با حقیقت ندارید و چیزی که موجب ناراحتی شما شده، ابتلا به وسواس ذهنی است. مبتلا شدن به وسواس ذهنی در امور اعتقادی دلایل مختلفی دارد که فقط یکی از آنها این است که فرد بدون داشتن شرایط و اطلاعات کافی ذهنش را درگیر شبهات ناباوران میکند. علت اصلی وسواسی شدن این است که وقتی انسان با وسوسهای ولو اینکه بداند بیاساس است مواجه شود بهجای اینکه به پیام عقل خویش توجه و عمل کند (یعنی به آن وسوسه بیاعتنایی کند) اما خودش با اختیار تصمیم میگیرد عمداً ذهنش را درگیر آن وسوسه کند و هر کسی این کار غیرخردمندانه را به تکرار انجام دهد، وسواسی خواهد شد. بنابراین راه نجات از هر نوع وسواس این است که فرد با اختیار خودش به پیام عقل توجه کند و به آن وسوسه، به تکرار بیاعتنایی کند. من قبل از اینکه پاسخ شما را بنویسم با یکی از مخاطبانی که با روش کتاب نگارنده (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) توانست هم یقین به وجود خدا را تجربه کند و هم از وسواس نجات پیدا کند گفتگو میکردم. او بیان کرد که از سن حدود 12 سالگی در شستن دست و صورتش دچار وسوسه میشده و بهتدریج در مورد خدا نیز بدون اینکه کسی چیزی به وی بگوید شبهه یا شبهاتی در ذهنش شکل گرفته بود و مرتب وسوسه میشد. وی توضیح داد زمانی توانست بر وسواس خودش (خصوصاً وسواس اعتقادی) بهاندازهای که خیالش راحت شود غلبه پیدا کند که با طی روش کتاب مذکور که قبلاً به شما نیز معرفی کردم توانست (به کمک شواهد بیشمار و قابل درک با حواس 5 گانه) یقین پیدا کند که خداوند یک واقعیتِ غیرقابل تشکیک است و همین یقین سبب شد نهفقط شبهات دوران نونهالی بلکه شبهاتی که ناباوران با هر سطح سوادی مطرح میکنند نیز برایش حل شود. همانطور که قبلاً عرض شد شما یا مانند نوجوانی که عرض کردم سعی کنید کتاب مذکور (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) را مطالعه کنید تا احاطه کافی به موضوع پیدا کنید و در کمترین زمان ممکن به نتیجهی مطلوب برسید یا اگر مایل بودید منتظر بمانید تا در نشانی زیر تمرینات مجرب برای درمان وسواس را بارگذاری نمایم و سپس با انجام آنها موفق شوید وسواس خود را ریشهکن کنید و به ثبات ذهنی و آرامش برسید. تا آن زمان (بارگذاری تمرینات) هر زمان وسوسه شدید با بیاعتنایی نگذارید ذهنتان درگیر آن وسوسه شود که مخاطبان فراوانی خود اذعان دارند وسوسههای ایشان شبهات خندهدار و بیاساس است. هر زمان وسوسه شدید مکانتان را عوض نموده و مشغول کار دیگری شوید. اگر همین کار ساده را بهاندازه کافی انجام دهید خواهید دید آن وسوسه از شما دور خواهد شد. تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس که تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه. مجموعه درمان وسواس رو تا قسمت 13 حدود یک ماهی هست مطالعه کردم و منتظر قسمت 14 هستم و خواستم قدر دانی کرده باشم از زحمات شما... همچنان درگیر وسواس فکری هستم... در گذشته یعنی حدود دو سوال قبل اصلا این مشکل رو نداشتم
چه کنم که اطلاعات کم بنده مثل دیواری روی سرم خراب شد و هنوز هم چوبش رو دارم میخورم.
نمیدونم این چه مسیری بود اما میدونم قطعا خودم با این وسواس عجیب کار رو برای خودم سخت کردم و مشکل از خودم بوده.
چند باری خواستم به مشاور مراجعه کنم برای درمان اما حقیقتش نمیتونم به کسی اعتماد کنم و همچین مشکلاتی رو بازگو کنم جز شما. ذهنم به شدت فعال شده و از کوچکترین چیز ممکنی شبهه ای درست میکنه! از یک تصویر در گوگل یک متن و... در حین غذا خوردن، مطالعه کردن، ورزش و... نمیدونم چرا این مغز به جای اینکه تو مسیر درستی به جزئیات نگاه کن اینطور شده!! حتی بنده دانشجوی رشته الهیات هستم تومسیری اومدم که بتونم به مردم کمک کنم و قصدم هم همین هست و خواهد بود مشکلی نیست که بتونم با خانواده در میان بزارم. واقعا دیگه گیج شدم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
سلام شما هم خسته نباشید. با توجه به اینکه دیگر مخاطبان محترم نیز مشابه پیام شما را ارسال نمودند امیدوارم هر چه زودتر قسمت چهاردهم به بعد که تمریناتی مجرب جهت درمان وسواس فکری و عملی است در نشانی زیر بارگذاری شود و مشکل شما مخاطبان محترم در صورت عمل به تمرینات آن بهطور کامل حل شود: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود. با توجه به اینکه مهمترین بخش مجموعه فوق، که درمان وسواس است از قسمت چهاردم به بعد شروع میشود بهناچار باید دقت لازم و بدون شتابزدگی در تنظیم آن صورت گیرد.
سلام خسته نباشید همونطور که گفتید برای درمان شک به خدا کتابتون رو بخونم اما ذهنم خیلی درگید هست و اصلا نمیتونم کتابتون رو بخونم یا مقاله هایی که توی سایت بارگذاری کردید رو.نمیدونم چیکار کنم کل ذهنم درگیر شک شبهه اعتقادی یا غیر اعتقادی هست.با هر جوابی که به خودم درباره شبهات میدم قانع نمیشم.*در وجود خودم و در وجود انسان ها شک کردم* این موضوع تا چند ماه پیش که بهش فکر میکردم خنده دار بود اما الان من رو خیلی اذیت کرده.بعد هر شبهه ای که از ذهنم میره دوباره مدام پشت سر هم شک یا شبهه ای اضافه میشه.لطفا راهکاری بدین من بتونم مقاله های سایتتون یا کتابتون رو با تمرکز بخونم.توی درسم مشکل زیادی پیدا کردم و خوب نمیتونم یاد بگیرم.میخوام به یکی از اعضای خونواده یا مشاور یا یک انسان شیعه و خداپرست بگم اما خجالت میکشم. عذرخواهی میکنم که دوباره پیام میدم اما چاره ای ندارم لطفا کمکم کنید
سلام شما هم خسته نباشید هر چیزی حتی خندهدارترین چیزها وقتی به تکرار و پیوسته روی آن فکر شود ذهن را خسته نموده و موجب ناراحتی میشود.
با توجه به اینکه قبلاً گفتید سن شما حدود 12 سال است بنابراین سعی کنید به کارهای سالم و روزمره در سطح سن خودتان مشغول شوید و دیگر به شبهات اعتقادی و غیر اعتقادی فکر نکنید تا زمان بگذرد. همینکه اجازه دهید زمان بگذرد خودتان به تجربه خواهید دید ذهنتان از مشغولیت های زیادی آزاد شده بعد از آن بهتر خواهید فهمید که این خود شما بودید که به اختیار خود باعث شده بودید که ذهنتان بیش از اندازه درگیر شبهات شود. سپس وقتی ذهنتان نسبتاً آزاد و راحت شد، میتوانید در روزهای آینده که درمان وسواس فکری و عملی در نشانی زیر بارگذاری خواهد شد از تمرینات ساده اما مؤثر آن استفاده کنید و برای همیشه بهسلامت از مشکلی که دارید عبور نمایید و به نتیجهی مطلوب برسید. https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
حل وسوسهی ذهنی خود را جدی بگیرید تا در رفع آن مسامحه نکنید اما بدانید راه حل، بسیار آسان تر از چیزی است که تصور می کنید.
سلام. خسته نباشید 1. ببخشید در مورد وسواس سؤال دارم شما پاسخ میدین؟ 2. سایت برخی دکترا که مشاوره وسواس میدن سر زدم هرچی التماسشونم کنی به سوالاتت پاسخ نمیدن و میگن باید حضوری بیای یا اگه جواب بدن تو خیلی از موارد کلی جواب میدن. 3. من سوالات مردم در مورد وسواس رو داخل سایتشون خوندم که اگه به همه سوالا جواب می دادن فکر کنم نیاز به مشاوره و رفتن به مطبشون نداشتم. میخواستم بپرسم اگه سوالات بعضیاشون رو براتون بفرستم شما جواب میدین؟ ممنونم از پاسخگوییتون
سلام
شما هم خسته نباشید. 1- چند روز آینده سعی میکنم تمریناتی جهت درمان وسواس فکری و عملی را در نشانی زیر بارگذاری کنم که امیدوارم شما را از طرح سؤال بینیاز کند: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
2- هر دکتری مسئولیت مطب خویش را به عهده دارد که امیدوارم خصوصاً در خدمت به مردمی که توانایی مالی بالایی ندارند موفق باشند.
3- قبول دارم که مشکل افراد وسواسی بسیار شبیه به هم است و توجه به پاسخی که به سؤالات ایشان داده میشود برای دیگر مخاطبان نیز میتواند بسیار مفید و موجب عبرت و افزایش تجربهی ایشان شود؛ بنابراین از نظر من این کار فینفسه اشکالی ندارد اما سعی کنید سؤالاتی که خودتان شخصاً درگیر آن هستید را ارسال کنید که در این صورت بهتر نتیجه خواهید گرفت البته اگر وقت بود طبق شرایطی که در ابتدای همین صفحه توضیح دادم سعی میکنم به اندازه توانم پاسخگو باشم.
سلام عرض ادب و وقت بخیر سوالی داشتم درمورد اینکه ما قطعا وجود داریم و اینکه من وجود ندارم واقعا بازی بیش نیست.. اما منی که هستم پس شخصی که توخواب میدونمم خودمم کی هست؟ یعنی چطور میشود من دو نفر باشم؟ شما در مورد اینکه وجود انسان توهم نیست صحبت کردید اما در مورد اینکه اصلا خواب چی هست یا کسی در خواب هست... با اینکه در خواب نه فکر میکنم حواس پنجگانه ای باشه نه مُردن و مرگی.. در صورتی هم که واقعا وجود داره و با هر اتفاقی از بین نمیره در خواب بعدی شاهدش هستیم. ممنون میشم توضیح بفرمایید
سلام
وقت شما هم به خیر ما همین الان میتوانیم به دلخواه در ذهن خود هر صورت و شکل -چه متحرک و چه ثابت- را درست شبیه آنچه در واقعیت میبینیم تصور کنیم از جمله شکل خودمان. خواب نیز صورتها و اشکالی است در ذهنمان.
چرا علم اشتباهشو متواضعانه میپذیره اما دین اصرار داره که هیچ وقت اشتباه نمیکنه؟!!!!!
سلام
خوشبختانه با شناخت معنای صحیح «علم» و «دین» شبههی شما بهطور کامل برطرف میشود. البته من در پایان با ذکر منبع خواهم گفت که منشأ این شبهه در اصل بر میگردد به جوامع مسیحی و نقد افرادی نظیر راسل به دین تحریف شده و ضد علم مسیحیت که برخی دانشمندان را مانند «برونو» کیهان شناس ایتالیایی (به خاطر دیدگاه علمیِ مخالف نظر کلیسا) اعدام میکرد؛ اما درهرحال با توجه به اینکه این شبهه توسط ناباوران زیاد تکرار میشود و ایشان را مانند شما مخاطب محترم دچار سوءبرداشت نموده، لطفاً به توضیحات زیر کمی بیشتر توجه کنید: مراد از علم، آن چیزی است که دانشمندان کشف میکنند و دانشمندان خود اذعان دارند به دلیل عدم احاطهی کامل بر طبیعت، اطلاعاتشان از جهان هستی، محدود است، بنابراین به طور طبیعی نظرات علمی ایشان، (در قالب فرضیه، نظریه مانند فرگشت و مهبانگ و حتی قانون علمی) میتوانند با کشفیات جدید دانشمندان و حتی کشفیات خودشان مخدوش یا بهطور کامل نقض و ابطال شوند! (جهت مشاهده منبع و ذکر توضیحات بیشتر پاورقی که در ادامه خواهد آمد را مطالعه نمایید). بنابراین اگرچه علم نیز چارهای جز پذیرش وجود طراح جهان برای افراد فاقد تعصب باقی نمیگذارد اما روشن است یک محقق آزاد که به دنبال کسب یقین مستدل و خالص به وجود خدا آنهم «در حداقل زمان ممکن» است، اساس تحقیق خود را بر شواهد قطعی مقابل چشم که قابل درک با حواس 5 گانه هستند قرار میدهد و بعد از کسب یقین مستدل و همیشگی به وجود خدا، میتواند با خاطری آسوده با مغالطات و مصادره به مطلوب فرضیات و ... علمی توسط ناباوران آشنا شود و بدون اینکه اصل باور خود را بر یافتههای علمی که در جای خود ارزشمند هستند قرار دهد، از آنها (کشفیات علمیِ دانشمندان جهان) نیز در جهت تقویت باور خود کمال استفاده را بنمایند. بنابراین هیچ دانشمندی به دلیل عدم احاطهی کامل وی به جهان هستی، نمیتواند ادعا کند که قطعاً در آنچه کشف کرده اشتباهی رخ نداده، -و اگر هم ادعا کند از نظر علمی مسموع نیست- پس دیگر نمیتوان اسم این اعتراف -که چارهای نیز از آن نیست- را «تواضع» گذاشت و مدعی شد که «علم اشتباهش را متواضعانه میپذیرد!»؛ لذا به کار بردن مفاهیمی نظیر «پذیرش اشتباه» یا «تواضع»، در محیط علمی و آزمایشگاهی که امکان راستی آزمایی و ابطال ادعای هر دانشمندی توسط دانشمندان دیگر وجود دارد، فاقد اعتبار است.
اما از طرف دیگر حقیقت در مورد کسی که خود او، جهان هستی و طبیعت را طراحی و خلق نموده، کاملاً متفاوت است، چون روشن است که طراح و خالق جهان برخلاف دانشمندان، بر تمام حقایق و جزئیات جهان هستی که خود طراحی نموده، احاطهی کامل دارد، بنابراین کسی که دارای عقل سلیم است نمیپذیرد آنچه را که خود آفریدگار جهان، در قالب دین به بشر اطلاعرسانی نموده، اشتباه یا قابلابطال باشد. بنابراین وقتی همه دانشمندان اذعان دارند که علم ایشان به دلیل عدم احاطه به جهان، ناقص است و ممکن است در نظرات علمی خویش دچار اشتباه و خطا شوند، نباید این «نقص آشکار» را بهعنوان نقطهی قوت «علم بشری» نمایش داد و از طرف دیگر وقتی یک انسان خردمند میداند علمِ متعلق به خالق طبیعت (به دلیل احاطه به همه موجودات)، کامل است، عاقلانه نمیبیند که «علم الهی» را مانند «علم بشری» در معرض اشتباه و خطا بداند و این نقطهی قوت آشکار را بهعنوان نقطهضعف نشان دهند؛ حقیقتی که خداوند نیز بارها و به اشکال مختلف بر آن تأکید دارد:
اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکیلٌ خداوند آفریدگار «همهچیز»است و حافظ و ناظر بر همه اشیا است.
أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً بهیقین خداوند بر «همهچیز» تواناست و مسلماً علم خداوند به «همهچیز» احاطه دارد.
إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ به یقین خداوند میداند و شما نمیدانید.
ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکیلٌ (آرى)، این است پروردگار شما! هیچ معبودى (که شایستهی پرستش باشد) جز او وجود ندارد؛ آفریدگار «همهچیز» است پس او را بپرستید و او حافظ و نگهبان همهچیز است.
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ حَسیباً بهیقین خداوند حساب «همهچیز» را دارد.
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهیداً بهیقین خداوند بر «همهچیز» شاهد و ناظر است.
وَ اللَّهُ مُحیطٌ بِالْکافِرینَ و خداوند به کافران (که عمداً حقایق را نادیده گرفته و شواهد و نشانههای خدا را میپوشانند) محیط است.
از جمله شواهد قابل درک با حواس 5 گانه: اللَّهُ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ کَذلِکَ یُؤْفَکُ الَّذینَ کانُوا بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید و روز را روشنىبخش قرار داد؛ خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است؛ ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمىکنند! (آری) این است خداوند، پروردگار شما که آفریننده «همهچیز» است؛ هیچ معبودى جز او نیست؛ با این حال چگونه از راه حق منحرف مىشوید؟! اینچنین کسانى که آیات و نشانههای خدا را انکار مىکردند (از راه راست) منحرف مىشوند!
اما ریشهی شبههی فوق از کجاست؟ متاسفانه برخی که شبههی فوق را تکرار میکنند توجه ندارند، اصل این شبهه توسط افرادی نظیر برتراند راسل در انتقاد از دین تحریف شده مسحیت مطرح شده است، مسیحیتی که بر خلاف تعالیم ناب قرآنی ( که مشوق گسترش علم است) برخوردی خشن با علم و دانشمندان در پروندهی سیاه خود دارد. به عنوان نمونه دستگاه کلیسای مسیحی بعد از تشکیل دادگاههای تفتیش عقاید، دانشمندانی نظیر گالیله را به دلیل دفاع علمی از «نظریهی عدم چرخش خورشید به گرد زمین» محاکمه نمود! ادعای این دانشمند ایتالیایی در واقع ردّ فرضیهی «زمین مرکزی» کلیسا بود، فرضیهای که صدها سال همچون سخنی آسمانی تلقی میشد و در نهایت منجر به محکوم شدن گالیله گردید که اگر این دانشمند مشهور بموقع توبه نکرده بود ممکن بود توسط کلیسیای مسیحی زنده زنده در آتش سوزانده شود. منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/گالیلئو_گالیله
همچنانکه یکی از دلایلِ اعدام دانشمند و کیهان شناس ایتالیایی «جردانو برونو» توسط کلیسا، عدم اعتقاد وی به نظریهی زمین مرکزی بود که به همین دلیل این دانشمند را جزو شهدای علم میدانند. منابع: گریبین، جان (1389). دوران تاریک قرون وسطی https://fa.wikipedia.org/wiki/تفتیش_عقاید
بنابراین وقتی مذهب کاتولیک و دستگاه کلیسای مسیحی، در اقدامی خشن، دانشمندان را به جرم داشتن «علم» میکشد و ادعاهای خودش که جزو دین نیستند را غیرقابل نقد و اشتباه می داند، طبیعی است افرادی مانند برتراند راسل (صاحب کتاب «چرا مسیحی نیستم») در نقد چنین رفتاری بگوید: «علم اگر اشتباه کند اشتباهش را خواهد پذیرفت؛ اما مذهبیون شما را میکشند تا ثابت کنند دین هرگز اشتباه نمیکند!» یکی از قرائنی که نشان میدهد نقد راسل خداناباور به دین تحریف شدهی مسحیت است این است که وی همزمان با انتقاد تند به عملکرد مسیحیت در مواجهه با علم و دانشمندان، به تمجید از اسلام در احترام به علم و دانشمندان میپردازد و در مقالهای با عنوان نظری به بیداری خاورزمین مینویسد: در آن روزگاری که اروپا در قعر توحش میزیست، در چین و کشورهای اسلامی، علوم مختلفه، فلسفه، شعر و هنرهای زیبا رسوخ کامل داشت. اروپائیان با وقاحت تمام این دوره را عصر تاریک میخوانند، درصورتیکه تاریکی فقط منحصر به اروپا بوده است؛ درست بگویم (منحصر) به اروپای مسیحی، زیرا کشور اسپانیا که در تحت تسلط مسلمانان قرار داشت دارای تمدن و فرهنگ درخشان بود.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۱۰۲ به نقل از: مجله هلال پاکستان، شماره ۱۲، ص ۹ به نقل از توضیح و بررسی مصاحبهی راسل وایت، ص ۱۷۰
با توجه به توضیحات فوق جای تأسف دارد که برخی افراد که در جامعه اسلامی رشد و نمو پیدا کردهاند، بدون توجه به حقایق فوق، شبهات سطحی مانند آنچه گذشت را به دلیل نشناختن معنای صحیح «علم» و «دین» تکرار میکنند که هیچ ارتباطی با تعالیم ناب قرآنی ندارد، درحالیکه کافی بود این افراد، قبل از طرح چنین شبهاتی، کمی تحقیق میکردند و از نظر بسیاری از دانشمندان، کشیشان و بزرگان غربی نسبت به اهمیت علم در اسلام مطلع میشدند که چگونه این افراد اذعان نمودهاند اساساً دلیل طلوع آفتاب علم در اروپا قرآن است؛ ازجمله «رود ویل» نویسندهی انگلیسی میگوید: اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن محمدی (صلی الله علیه وآله) است، زیرا قرآن بود که آفتاب علم را در اروپا طلوع داد.
منبع: چهل داستان از عظمت قرآن کریم، انتشارات زائر، ۱۳۸۰.
جرجی زیدان Jurji Zaydan، مورخ مشهور مسیحی مینویسد: هر جا اسلام حکومت میکرد، علم و ادب بهسرعت پیشرفت مینمود.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۸۲ به نقل از: تاریخ تمدن اسلامی، جلد ۳، ص ۲۶۴ – ایدئولوژی و فرهنگ اسلام، ص ۳۶۰ – مسائل عصر ما، ص ۳۷ – سازش دین و دانش، ص ۳۷۸
دکتر گرینه (DR. GRINEH)، محقق و دانشمند فرانسوی و عضو مجلس وکلا: تمام آیات قرآنی را که مربوط به علوم طبیعی، بهداشتی و پزشکی -که من خود از کودکی با آنها سروکار داشتم- خواندم و مورد تتبع و بررسی قرار دادم و در پایان دیدم که تمام آن آیات با معارف جدید ما هماهنگی دارد، لذا مسلمان شدم. زیرا من یقین پیدا کردم که محمد (ص) بیش از هزار سال قبل بدون آنکه معلم و یا استادی از بشر داشته باشد دین حق و حقیقت را آورده است و اگر هر عالم و صاحب دانشی تمام آیات قرآنی را که به علم یافتن او مربوط است همانگونه که من مقایسه کردم مقایسه کند بدون شک اگر عاقل باشد و از غرضورزی به دور باشد مسلمان خواهد شد.
منبع: اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۷۴ به نقل از: اسلام چیست، ص ۱۸، چاپ دوم.
جهت مشاهدهی اعترافات گستردهی دیگر دانشمندان و بزرگان در نقش اسلام در پایهگذاری علم مدرن امروز جهان و ... هشتگ #علم_و_اندیشه را در اینستا، ایتا و ... دنبال کنید.
--------------------------- پاورقی: 1- قوانین علمی نیز همانند سایر دانستههای علمی، از اطمینان مطلق برخوردار نیستند و همیشه میتوانند توسط مشاهدات آینده نقض و محدود شوند. منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/قانون_علمی
2- بر اساس دیدگاه خداباوران، مراکز علمی و دانشمندان فراوان جهان، فرضیهها و نظریات علمی مانند فرگشت و مهبانگ و همچنین قوانین علمی مانند قانون دوم ترمودینامیک،The second law of thermodynamics، همگی بر وجود خدا مهر تأیید میزنند؛ به عنوان نمونه دکتر جان کلولند کوترن، John Cleveland Cothran، استاد فیزیک و ریاضی در این خصوص میگوید:
از لورد کلوین «Lord Kelvin» که بزرگترین دانشمند فیزیک جهان است این جمله به یادگار مانده است: «اگر نیکو بیندیشید، علم شمارا ناچار از آن خواهد کرد که به «خدا» ایمان داشته باشید» و من (جان کلولند کوترن) باید اظهار کنم که به این گفته کمال موافقت را دارم. منبع: اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۳۹، جان کلوور، چاپ سوم.
همچنین ماکس پلانک، Max Plank برندهی جایزهی نوبل فیزیک و پدر نظریهی کوانتوم میگوید: «دین و علوم طبیعی مشترکا بر ضد شک (ندانمگرایی / آگنوستیسم) و الحاد (بیخدایی / آتئیسم) و خرافات میجنگند و برانگیزندهی آنها نیز همواره «خدا» بوده و خواهد بود.» منبع: اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۲۸۶، جان کلوور، چاپ سوم. این دانشمند مشهور در جای دیگر میگوید: «برای فعالیت درزمینهی دین و علم نیاز به اعتقاد به «خدا» است؛ خدا برای دین، یک اساس و مبنا است و برای علم، اوج هر استدلال در مورد دید جهانی است؛ در دین، «خدا» ابتدای کار است و دین با «خدا» شروع میشود ولی در علم، «خدا» در انتهای تمام تفکرات نهفته است (و اندیشه در یافتههای علمی و اسرار خلقت، مسلماً انسان را به «خالق جهان» میرساند).» منبع: راسخون؛ ترجمه و تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
بر همین اساس روزنامهی بریتانیایی دیلی میل، Daily Mail، به تحقیقاتی (By analyzing data from a large national survey) اشاره میکند که طبق آن اذعان شده: «افراد دارای تحصیلات آکادمی و دانشگاهی، گرایش بیشتری به دینداری دارند تا افرادی که اینگونه نیستند». منابع: btid.org/fa/news/139518 به نقل از دیلی میل dailym.ai/2BAJDmq
سلام خوب هستید الان چند روز هستش چند پیام مهم و ... دادم و دیگه نمی خواهم دیگه پیام بفرستم و.... و منتظر پیام ها واسم و.... ولی الان من خیلی نگران شدم و از اینکه شما جواب پیام هام رو نمیدید من ترسیدم و فکرم رو خیلی مشغول و.. کرده تا حدی که فکر و استرس و وسواس و... نمیذاره راحت بخوابم و.... من ازتون این خواهش رو دارم که لطفاً اگه اینکار و.. به دلیل عدالت و.. انجام شده اینکه نتونستید جواب بدید لطفاً سری های بعدی جواب پیام رو بدید و حتی یه پیام خیلی کوتاه بدید و بگید که خوندیم پیامرو و . .. . تا حداقل استرس و... نداشته باشیم و بعدش رسیدگی به پیام ها و... به نوبت و به عدالت برگزار شود و... و اینکه درسته من یه زمانی خیلی با ارسال پیام زیاد و طولانی و.. اذیت تون و.. کردم و یا حرف ها و.. که برای خودم و شما و.. سخت و اذیت کننده و.. بود رو گفتم و...و تو ذهنم و از افراد مختلف و.. شنیده و دیده و.. بودم رو کفتم و ... اینکه من هم از این قضیه منظورم حرف ها شک و..... و هم تایپ زیاد در اون موقع هم از نظر روانی و هم جسمی و.. اذیت میشدم و.. برای مثال دستم از فشار و ....تایپ زیاد خیلی درد میگرفت و همش در طول روز سر و بی حس و.. بود و یا حالم از استرس و حرف ها و شک ها و.... مثلاً اینکه کسی از خانواده نفهمه مشکل و شک و.. رو و... حالم خیلی بد میشد و . . . . .. . . . ولی در کل ازتون معذرت میخواهم و لطفاً من رو ببخشید و . .. . . . . . .. . . . . . . . .. . . . . .. . .. . . . . . . . . . . . . منتظر پیام و پاسخ ها و.. تو هستم و . . .. . و دستتون درد نکنه برای تحمل و... من
سلام من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید. همانطور که در توضیحات همین صفحه (شماره 3) آوردم و قبلا به شما مخاطب محترم نیز عرض شد، دیگر امکان پاسخ خصوصی به همهی مخاطبان (از طریق ایمیل و غیره) برایم فراهم نیست و اگر شرایطی که در بالا توضیح دادم فراهم شد، فقط میتوانم در همین صفحه یا کانال ... پاسخ شبهات و سؤالات مخاطبان را قرار دهم؛ بنابراین چون این قاعده برای همه یکسان است و مخصوص شما مخاطب محترم نیست دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. شما مخاطب محترم همانطور که خودتان گفتید به وسواس فکری مبتلا هستید به همین دلیل نزدیک یک سال حدود 350 (سیصد و پنجاه) پیام برایم ارسال کردهاید که حجم آن بهاندازهی یک کتاب قطور میشود. علاوه بر دلیل فوق یکی از دلایل دیگری که شما باید تمرکز اول خود را بر درمان وسواس فکریتان بگذارید این است که بارها از من درخواست لینک پاسخ به شبهات خود را نمودید و من نیز بارها لینک مربوطه را برایتان ارسال کردم اما شما طی این یک سال هر بار به من میگویید، هنوز هیچکدام از پاسخها را نخواندهاید و باز اصرار میکنید لینکی که قبلاً برایتان فرستادم را بفرستم که همین تکرار بیدلیل و وقت گذاشتن غیرضروری، موجب بی عدالتی نسبت به مخاطبان محترمی که برخی برای اولین بار سؤال میپرسند و دچار مشکلات بیشتری هستند میشود. من به تکرار از شما مخاطب محترم خواستهام که بهجای درگیر نمودن ذهن خود به شبهات ناباوران، کتاب نگارنده که در همین صفحه نشانی دریافت رایگان آن آمده را مطالعه و تجربه کنید تا شما نیز مانند جمعی از مخاطبان، یکبار و برای همیشه ریشه تمام شبهات خود را بخشکانید، اما شما هر بار شبهات بیپایان ناباوران را که تا کنون بیش از 350 پیام شده است را برایم ارسال میکنید که اکثراً تکراری، غیرعلمی و سطحی هستند که نه تنها مشکل شما را حل نمیکنند بلکه بر عمق آن میافزایند و طرح چنین شبهات و ذهنیات شخصی فقط از افرادی که به وسواس فکری مبتلا هستند صورت میگیرد که باز من دلسوزانه از شما میخواهم بهجای نگرانیهای غیرضروری و انبار کردن شبهات غیرضروری در ذهن خویش، تمرکز اصلی را بر درمان وسواس فکری خود قرار دهید. شما مخاطب محترم هماکنون باز برای چندمین بار قول دادید که دیگر نمیخواهید پیام بفرستید که امیدوارم این بار سر قول خود بمانید و در عوض لینک زیر را که قبلاً نیز برایتان ارسال کردم و راه حل اساسی مشکل شما مخاطب محترم را در آن توضیح دادم را مطالعه نمایید (مهم): https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01 لینک فوق قسمت اول درمان شک به خدا برای وسواسیهاست که در پایان هر صفحه میتوانید به قسمت بعدی آن بروید.
من در قسمت سیزدهم مجموعهی فوق به توضیح راهحل قطعی رفع مشکل شخص شما مخاطب محترم پرداختهام: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/13
در پایان به دلیل اهمیت موضوع تکرار میکنم شما مخاطب محترم باید بهجای درگیر نمودن بیهوده ذهن به شبهات تمام نشدنی ناباوران و هر خطور ذهنی که حاصلی جز دور کردن شما از خواستهتان ندارد، ابتدا وسواس فکری خود را درمان کنید و کتاب نگارنده را تجربه نمایید.
امیدوارم موفق شوید تمرینات مجرب جهت خشکاندن ریشهی وسواس فکری خود را که در آینده در نشانی زیر منتشر خواهد شد پیگیری نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
لطفاً از قولی که دادید فراموش نکنید و هر بار باز نگران شدید به جای ارسال پیام، همین پاسخ را مطالعه نمایید.
سلام من این توضیح آخرتونو خوب نفهمیدم شاید شما سوالمو نفهمیدین کسی ک از بچگی تو جزیره ی غیر مسکونی بدنیا اومده هیچ تصوری از خدا نداره و اصلا دنبال این مساعل نیست امکان نداره کسی تو این شرایط از روی نظم موجودات پی به وجود خدا ببره اون فقط زندگیشو میکنع و با این مساعل کاری نداره و دغدغش این نیست من 70 درصد به وجود خدا اعتقاد دارم اما دوست دارم منظور شمارو بفهمم احتمال میدم متوجه سوال و جواب همدیگ نشدیم هر چه فکر کردم متوجه منظورتون نشدم گیر کارم اینجاست
سلام فکر میکنم از آخرین تماس شما مخاطب محترم مدت زیادی میگذرد؛ شما آن زمان بیان کردید کتاب نگارنده (همین کتاب) را خواندهاید و به نتایج خوبی هم رسیدید و تصمیم گرفتید با اطلاعاتی که به دست آوردید یکی از ناباوران فامیل خود را نیز مانند خود هدایت کنید (اشتباهی غیرحرفهای که تاکنون مخاطبان دیگری نیز بعد از مطالعهی کتاب به اینجانب گزارش دادهاند) درحالیکه در خود کتاب با ذکر دلایل روشن تصریح نمودهام نباید (خصوصاً کسانی که مدتی خداناباور و ندانمگرا بودهاند) بهمحض مشاهدهی نتایج امیدبخش از مطالعهی این کتاب، گمان کنید که در همین قدم اول میتوانید با ناباوران وارد گفتگو و چالش شوید؛ زیرا مناظره و گفتگو با هر ناباور (ولو او کاملاً بیسواد باشد و حتی در وجود خودش نیز دچار شکهای بیاساس شده باشد)، نیازمند تجربهی کافی، تخصص و شرایط ضروری و خاص خودش میباشد که داشتن یقین 100 درصد و مستدل به خدا و یقین کامل به دیگر باورهای سرنوشتساز، برای شخص مناظره کننده، فقط یکی از آن شرایط است و شما نیز پذیرفتید این مهم را رعایت کنید.
خوشبختانه شما نوشتهاید 70 درصد به وجود خداوند اعتقاد پیدا کردهاید که خبر خوبی است و امیدوارم با تلاش و پیگیری که دارید بتوانید 30 درصد باقیمانده از تحقیق خود را نیز کامل کنید و شما نیز به یقین مستدل برسید.
اما با توجه به اینکه شما هنوز با گذشت زمان طولانی از مطالعهی کتاب هنوز به نتیجهی مطلوب نرسیدهاید، (بر خلاف گزارش برخی ناباوران و مخاطبان که در مدت کوتاهی به مطلوب رسیدند) دلیل آن میتواند ابتلا به وسوسهی فکری باشد. مطمئن باشید اگر کتاب را با دقت مطالعه نموده و مراحل 5 گانهی آن را طبق شرایطی که توضیح دادم تجربه کرده بودید مسلماً درک بهتری از معنای نظم داشتید و شبههی شما برطرف شده بود اما با این حال توجه شما را به توضیحات زیر جلب میکنم:
طبق آنچه شما گفتید فرض کنیم انسانی در جزیرهای تنها به دنیا آمده و بهتدریج قوای ادراکی او قوی شده و با حوادثی که برایش پیش آمده حس میکند باید برای حفظ خود از سرما و گرما سرپناه مناسبی بسازد تا زندگیاش به مخاطره نیفتد. وی بهناچار با استفاده از امکانات موجود سعی میکند سرپناهی از سنگهای اطراف برای خودش بسازد.
آزمایش و خطا در این مسیر به او نشان میدهد که برای ساخت خانه لازم است سنگهای مناسب را انتخاب و سپس با دقت روی هم بچیند تا بهراحتی فرو نریزند.
وی درنهایت بر اساس تجربهای خویش، مطمئن میشود که بدون تردید ساخت یک خانهی ساده نیاز به تدبیر، دقت و چینش دقیق، منظم و حسابشدهی تکتک اجزاء آن در کنار هم دارد و حتماً باید فاعلی هوشمند و توانا (که خود اوست) وجود داشته باشد که بتواند چنین کاری را در آن جزیرهی متروکه انجام دهد.
تجربهی دیگر نیز به وی آموخته اگر بنشیند و کاری نکند تا شاید با گذشت ولو سالهای طولانی، احتمالاً خانهای خودش خودبهخود و بدون هیچ فاعلی در آن جزیرهی خالی از سکنه به صورت شانسی ساخته شود، انتظاری متکی بر عقل سلیم و تجربه نیست.
پس وی فقط بر اساس تجربهی زندگی خودش -بدون اینکه از کسی چیزی یاد گرفته باشد- مطمئن میشود محال است دقت و نظم قابل مشاهده در ساختمان خانهای که خودش با دستانش تکتک سنگهای آن را دقیق و حسابشده کنار هم و رویهم چیده، خودش خودبهخود و رها شده و بدون وجود هیچ فاعل دارای شعور به شکل تصادفی ساخته شده باشد.
همچنین او با آزمون و خطا آموخته که حاصل هر چیز رهاشده، خودبهخودی و تصادفی و نیز تلاشی که هر بار وی بدون دقت لازم و بدون تدبیر و هوشمندی لازم انجام داده، چیزی جز آشفتگی، بینظمی و بههمریختگی نیست؛ همچنان که او بارها با شاهد فروریختن دیوار به خاطر عدم دقت کافی در چینش سنگها بر رویهم بوده و بر اساس همین تجربه بهتدریج متوجه شده که هر چه تلاش او هوشمندانهتر و باتدبیر بیشتر صورت بگیرد، نتیجهی آنچه طراحی میکند و میسازد نیز هوشمندانهتر و پایدارتر خواهد بود.
بنابراین چنین فردی، بهعنوان یک انسان که از نعمت عقل و حواس 5 گانه برخوردار است، طبق تجربهای که از زندگی در آن جزیرهی متروکه به دست آورده، بهروشنی معنای نظم و هوشمندی را با همهی وجود خود فهمیده است و به همین دلیل هرگز برای وی قابل قبول نیست که ساختمان بدنش (که مقابل چشمان اوست و او هرلحظه در حال تجربهی عملکرد منظم و حسابشدهی آن است)، خودش خودبهخود و رها شده و بدون وجود هیچ فاعل (و سازندهی) هوشمند، بهطور سراسر شانسی و تصادفی، طراحی و ساخته شده باشد (بدنی که بسیار هوشمندانهتر، منظمتر و حسابشدهتر از ساختمان خانهی اوست) همچنان که وی بر اساس تجارب روشنی که به دست آورده، نمیتواند حرکت تکرارپذیر و قابل پیشبینی ماه و خورشید و همچنین عملکرد دقیق سایر موجودات اطرافش - که هر روز در حال مشاهدهی آنهاست- را نیز حاصل رهاشدگی، شانس و فاقد ناظمی که قطعاً از خود وی فوقالعاده هوشمندتر است، تصور نماید.
پس بر اساس تجربه و عقلِ همان فرد در آن جزیرهی متروکه، مسلماً ساختمان بدنش و عملکرد هوشمندانهی آن و دیگر موجودات، باید طراح و سازندهای داشته باشد که بسیار هوشمندتر، تواناتر و باتدبیرتر از خود اوست. زیرا ملاک قضاوت برای افراد دارای عقل سلیم در اینجا، ساختار منظم و عملکرد دقیق قابل مشاهده در هر موجودی است و فرقی نمیکند این نظم در ساختار خانهی خود وی مشاهده شود یا ساختار و عملکرد بدن وی و یا ساختار و علمکرد دقیق ماه، خورشید و سایر موجودات جهان.
این حقایق از بدیهیات محسوس و مبتنی بر تجربهی صرف هر انسانی است و نشان میدهد ولو برفرض انسانی تکوتنها در جزیرهای به دنیا آمده باشد، وی نیز فقط بر اساس تجربهای که خودش در رفع مایحتاش از قبیل ساخت خانه، وسایل شکار و لباسش به دست آورده، این امکان برایش فراهم میشود که با همهی وجود معنای نظم و نتیجهی تلاش هوشمندانه را بفهمد و ضرورت وجود ناظم برای دستساختههای خودش را کاملاً با گوشت و پوست خویش لمس نماید و تجربهای که سبب میشود وی با دیدن همان نظم، -البته با هوشمندی فوقالعاده بالاتر- در ساختار و عملکرد دقیق موجودات طبیعت، بدون باقی ماندن کمترین تردید پی بهضرورت وجود طراح فوقالعاده هوشمندتر برای طبیعت نیز ببرد.
با توجه به توضیحاتی که گذشت روشن است که در فهم معنای نظم، هیچ تفاوتی بین نجار، خیاط و حتی کودکی که در زندگی شهری با چندتکه چوب، ماکت خانهای برای خودش میسازد با کسی که در جزیرهی متروکه به دنیا آمده نیست:
مهندس کلود م. هزاوی، CLAUDE M. HATHAWAY، «طراح مغز الکترونیکی» و رئیس قسمت تحقیق و تکمیل آلات هزاوی در کمپانی هاملتون واچ، Hamilton Watch Company: چند سال پیش من مأمور شده بودم که طرح یک ماشین الکترونی که بتواند در مدت کمی فرضیهها و معادلات مشکل دوبعدی را حل کند بریزم؛ برای این کار از صدها لامپ حبابی و ابزارهای الکترومکانیکی و چرخهای متعدد استفاده کردم و بالاخره این ماشین یعنی «مغز الکترونی» در یک اتاق کوچک در ادارهی کمیتهی مشورتی هواپیمایی ملی شهر لنگلی فیلد کار گذاشته شد. پس از سالهای متمادی و تحمل رنجهای فراوان روی یک طرح، برای من مشکل است قبول کنم که این پیچ و مهرهها بدون مداخلهی یک «طراح» باهوش، خودبهخود درجاهایشان قرار گرفته باشند. حال توجه کنید که دنیای محیط ما پر از طرحهای بیشمار مستقل و درعینحال به هم مربوطی است که هریکی بهنوبهی خود صدها مرتبه از مغز الکترونی که من طراحی کردم، پیچیدهتر و عجیبتر هستند. (بنابراین) تردیدی وجود ندارد که طرح عجیب جهان ما، مخلوق (و آفریده شده توسط) یک «طراح» فوقالعاده فرزانه است.
منبع: اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۶۷، جان کلوور، چاپ سوم
ضمن اینکه روشن است انسان بر خلاف حیوان، دارای عقل است و از هوشمندی بالاتری برخوردار است، بنابراین اینکه برخی انسانها علیرغم وجه تمایز خود با حیوانات، تصمیم گرفتهاند در زندگی خویش، فقط به خوردن و ارضای غرایزی که حیوانات نیز از آنها برخوردارند فکر کنند و هیچ کاری به حقایق مهم سرنوشتساز نداشته باشند، مسئولیت تبعات این تصمیم به عهدهی خود ایشان است.
اما در مقابل کم نیستند در دنیا افراد آزادهای که دوست ندارند خودشان را در حدّ حیوانی که صرفاً به غرایزش اهمیت میدهد تصور کنند و فقط بخواهند زندگیشان را بگذرانند و هیچ کاری به حقایق سرنوشتساز پیرامون خویش نداشته باشند؛ چون در این صورت میدانند با این نگاه سطحی، سبک زندگیشان کاملاً دگرگون میشود و به زندگی تکراری و خالی از شادی حقیقی و مملو از نگرانی مبتلا خواهند شد.
درحالیکه همه میدانیم هر انسان –ولو در جزیرهای متروک- چون از نیروی عقل برخوردار است و ذاتاً کنجکاو و به دنبال فهم حقایق کلیدی است، دوست دارد در فرصت کوتاه عمر، (بهجای اینکه فقط روز را شب و شب را روز کند و زندگی بیمعنا، تکراری و خستهکننده را تجربه نماید)، بداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا خواهد رفت و چگونه میتواند زندگی پیوسته شاد و بدون ترس و غم را تجربه کند: روزها فکر من این است و همهشب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟ از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر ننمایی وطنم؟ ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مرادِ وی از این ساختنم مر غ با غ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم! آ نکه آورد مرا باز برد تا وطنم
پ.ن: با تحقیق در شواهد تاریخی روشن میشود که هر انسان، در هر قبیله و مکان، خود را نیازمند راهنماییهار آفریدگار جهان میدیده است که به مجموعهی این راهنماییها دین میگویند. بر همین اساس رابرت هیوم در کتاب ادیان زندهی جهان میگوید: «در تاریخ بشر هرگز قبیلهای وجود نداشت که بهگونهای دین نداشته باشد.» وی ادامه میدهد: دین وجه امتیاز اصلی بشر (با حیوانات) است! رابرت هیوم، ادیان زندهی جهان، ص 17
البته برای محققی که (علاوه بر درک وجود خدا بر اساس تجارب و حقایق محسوس) توانسته است بدون تعصب و صرفاً با تحقیق و تفکر، موفق به یافتن دین و مذهب خردمندانه شود، در این صورت وی در جریان راهنماییهای آفریدگار جهان نیز قرار میگیرد و بدینوسیله واقعیات بیشتری (ازجمله سؤال زندگی در جزیره) برایش روشن میشود.
بهعنوان نمونه یک محقق علاوه بر شواهد تاریخی که از «رابرت هیوم» به عنوان نمونه اشاره کردم، متوجه میشود که خالق انسانها نیز تصریح دارد که برای همهی مردم کرهی زمین ولو در جزیرهای ساکن باشند، پیامبرانی از بین خودشان فرستاده یا تعالیم پیامبران به ایشان رسیده است.
به تحقیق ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: «خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهى را (که فاقد تعصب و حق پذیر بودند) هدایت کرد و گروهى (که از حق گریزاناند) ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمین سفر کنید و (و بر اساس شواهد باقی مانده) ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود! قرآن، فاطر، 24 حقیقت فوق در آیات متعدد دیگری نیز اطلاعرسانی شده است ازجمله: فاطر، 24؛ اسراء، 15؛ طه، 134.
فرستادگان خداوند با یادآوری حقایق و تجارب مشهود، مانند آنچه در پاسخ به سؤال زندگی در جزیره گذشت و دلایل و شواهد فراوان دیگر، اجازه نمیدادند کسانی که به دلیل فرار از حقیقت عمداً کافر شدند، واقعیات روشن و قابل تجربه خصوصاً برای افراد ضعیف اما پاکنهاد را گلآلود و مشتبه سازند. بنابراین خداوند بهوسیلهی پیامبران و پیروان ایشان، شواهد کافی و دلایل خردمندانه را به مردم یادآوری میکند و بدین وسیله حجت را بر همه، تمام مینماید تا برای احدی توجیه و عذری باقی نماند.
مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً هر کس هدایت شود، مسلماً به نفع خود هدایت یافته و آنکس که گمراه گردد بیتردید به زیان خود گمراه شده است و هیچکس بار دیگرى را به دوش نمىکشد و ما هرگز (هیچ انسانی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبرى (در بین ایشان) مبعوث کرده باشیم (تا هیچ توجیه و عذری برای کسی که عمداً کافر شده یا میخواهد در گمراهی متوقف شود باقی نماند.)
قرآن، اِسراء، 15
یکی دیگر از حقایقی که با مراجعه به سخنان خالق جهان روشن میشود این است که خداوند، باور به وجود خودش (و همچنین باور به دین و مذهب حقی که به بشر رسانده) را در خلقت و فطرت همهی انسانها نهادینه کرده است (حتی فردی که تنها در جزیرهای به دنیا آمده و مشغول زندگی خودش باشد).
خدای عزیز، من به تو علاقهمندم، هیچ سؤال و شکی هم در این خصوص ندارم ... با عشق مِلیسا سو (11 ساله) Dear God, I am fond of you. No question about it… Love, Melissa Sue [age 11] کتابِ خدای عزیز، نامههای بچهها به خدا؛ دیوید هلر Children's Letters to God; David Heller انتشارات راشین، ترجمه اشرف رحمانی – کوروش طارمی
البته علاوه بر حقیقت فوق میتوان با مراجعه به تجربههای خداشناسی همه یا اکثریت قریب بهاتفاق انسانها (که به نمونهای از آن در مثال زندگی در جزیرهی متروکه اشاره شد)، به نکات و مدعیات مشترک دیگری نیز رسید؛ برای مثال، همهی انسانها در مواقع احساس خطر و قطع امید از اسباب عادی، در باطن خودشان به قدرت برتر و فراطبیعت امیدوار میشوند و به آن دلبستگی شدیدی احساس میکنند.
به تعبیر دیگر تجربهی همهی انسانها، ذات و هستهی مشترکی دارد که برخی فیلسوفان متأخر و معاصر مانند شلایر ماخر، اتو، ویلیام جیمز و استیس از آن جانبداری کردهاند. پترسون، 1376: ص 41؛ هورده، 1368: ص 40؛ استیس، 1361: ص 23، جیمز، 1367: ص 115، باربور، 1362: ص 131
ضمن اینکه وجود غریزه و فطرت خداشناسی و خداگرایی در انسان از سوی دانشمندان علم روانشناسی یا دستکم طیفی از آنان نیز مورد تأیید قرار گرفته است یونگ، 1354: فصل دوم.
این واقعیات نشان میدهند این شبهه که باور به خدا و داشتن دین در هر انسان مطلقاً تابع خانواده است، ادعایی غیرعلمی و برخلاف واقعیات و تجارب بشری است، چون در تجربه و زندگی واقعی، شاهد موارد فراوانی هستیم که این ادعا را بهروشنی نقض میکنند ازجمله برخی چینیها، روسها و افراد دیگری که در خانوادههای کمونیست و بیخدا به دنیا میآیند، برخلاف آموزههای خانواده و جامعهی خویش حتی با وجود زور و تهدیدی که میشوند، هیچ جوره نمیپذیرند که این جهان بدون طراح و سازنده باشد بنابراین این افراد با کنار گذاشتن تقلید از خانواده و تفکر آزاد در ساختار هوشمندانهی موجودات، با اطمینان پی به وجود طراح طبیعت میبرند!
بدین منظور میتوانید به متن گفتگوی صمیمانه با خدا توسط دهها نونهال از کشورهای جهان با نژادهای گوناگون (ایرانی، آمریکایی و غیره) با هشتگ #نامه_به_خدا در اینستاگرام و ایتا دسترسی داشته باشید یا نام کتاب تصویری علم و اندیشه را در فضای مجازی جستجو و رایگان دریافت نمایید یا به مواردی که در ابتدای همین کتاب آوردم مراجعه کنید تا روشن شود علیرغم وجود سؤالاتی در مورد خدا که ممکن است برای هرکسی پیش بیاید، در نهایت باز باور به خدا در نهاد هر انسانی نهفته است؛ بهعنوان نمونه به نامهی دیوید 12 ساله به خدا توجه کنید: خدای عزیز، من خواندهام که خانه یعنی جایی که خدا (یعنی تو) توی آن هستی؛ نمیدانم معنی این حرف چیست! یعنی اینکه اگر من در یک مدرسه مذهبی باشم، دیگر دور از خانه نیستم؟ برای اینکه با تو باشم باید در اتاق نشیمنمان باشم؟ تو همهجا هستی؟ من مطمئن نیستم فقط میدانم که تو در قلب من هستی. از خانه، دیوید (12 ساله) Dear God, I read that home is where God (that's you) is. What does that mean, I wonder? Does it mean if I am at religious school I am not away from home? Do I have to be in our living room to be with you? Are you everywhere? I am not sure I just know that you are in my heart. From home, David [age 12] کتابِ خدای عزیز، نامههای بچهها به خدا؛ دیوید هلر Children's Letters to God; David Heller انتشارات راشین، ترجمه اشرف رحمانی – کوروش طارمی
انکار وجود خدا و ایجاد شکهای بیاساس، درنهایت تابع اختیار خود فرد است ازجمله من بارها شاهد بودهام برخی دوستان نزدیک و صمیمی من که علاقهای به مدیریت خردمندانهی غرایز خویش نداشتند، متأسفانه به فطرت پاکشان پشت نمودند و نهایتاً به اختیار خویش تصمیم گرفتند حتی به ندای وجدان خویش نیز بیتوجهی کنند و زندگیشان را دردآور و تلخ نمایند.
بااینکه میبینیم افرادی از جوامع بیخدا، مانند ولادیمیر پوتین چهرهی سرشناس روس، با تحقیق از بیخدایی به خداباوری میرسند از اینطرف نیز برخی مانند یکی از دوستان صمیمی و همکلاسیام که در خارج از کشور زندگی میکند، بااینکه در خانواده و محیط کاملاً با خدا و دیندار پرورش پیدا کرده، اما به اختیار خود در مسیر انکار بدیهیات قرار گرفت و علیرغم اینکه وی با تألیف و ترجمهی کتب فراوان ضد دین، شهرت کاذبی در بین برخی خداناباوران و افراد بیدین پیدا کرده، اما طبق خبری که به من دادند بازهم مانع از این نشد که وی تا مرز خودکشی پیش نرود، اما بااینحال به دلیل ناامیدی از رحمت خداوند مهربان، بازهم حاضر نیست در مسیر خردمندانه و صحیح که به نفع خود اوست قرار بگیرد.
سلام خوب هستین.ببخشید مزاحم شدم.خواستم بگم من با موفقیت تونستم خودم رو قانع کنم که اصلا تصادف در این جهان نمیتونسته این خلقت رو و این موجودات رو با توجه به زمان اندکی که برای تصادفی انجام دادن خلقت لازم داره انجام داده باشه ولی الان متاسفانه ذهنم میگه باشه قبول تو این دنیا نمیشده ولی شاید خلقت موجودات تو دنیای دیگه ای که مثل ما منظومه شمسی داره و زمین داره انجام شده و بعد انسان های باهوشی بوجود اومدند و اونا به فناوری تلپورت مجهز شدند و سپس موجودات مختلفی که بوجود اومدند رو وارد دنیای ما کردند میگم چرا میگه به اهداف تحقیقاتی و... میگم اونجا هم زمان کافی برای خلق نوجودات به روش داروینی نبوده میگه شاید زمان زیادی براشون گذشته و امکان پذیر بوده.داداش خودم اصن حالم بد شده اصن گریم گرفته نمیدونم بعضی وقتا فکر میکنم شاید جزو گمراهان شدم و خدا منو دور انداخته.میشه خواهشا جوابم رو بدین ممنون
سلام
من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید.
شما مخاطب محترم هم میدانید عقل سلیم نمیپذیرد که انسان بدون داشتن شرایط و اطلاعات کافی ذهنش را درگیر شبهات بیپایان ناباوران نماید و به جای رسیدن به حقیقت و اطمینان خاطر اسباب سردرگمی و تشویق ذهنی خویش را فراهم نمایند!
بینیاز از توضیح بیشتر است هر تصور و توهمی به هر شکلی میتواند به راحتی در قالب «شاید»، «اگر» و غیره، به ذهن هرکسی، در هر موضوعی برسد که روشن است این تصورات خصوصاً اینکه از دسترس تجربه خارجاند، فاقد ارزش علمی نیز هستند و انسان خردمند هرگز یقین خود را با آنها نقض یا متزلزل نمیکند!
علاوهی بر آن، تمرکز بر تصورات به جای واقعنگری، مانع رسیدن انسان به یقین مستدل که تمامی این شبهات را از اساس حل میکند میشود؛ بنابراین کسی که به دنبال یقین مستدل بر اساس واقعیات است، با رها کردن تصورات خارج از دسترس تجربه و علم، فقط بر حقایق قابل درک با حواس 5 گانه تکیه نموده و بیجهت ذهن خود را درگیر تشویش و نگرانی نمیکند.
البته با این وجود تصوراتی که مطرح نمودید نیز نافی وجود عامل هوشمند برای جهان نیستند و خوشبختانه پاسخ شما در کتاب نگارنده، با عنوان اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در بخش از کتاب با عنوان «مرحله چهارم میزان هوشمندی سازنده موجودات» داده شده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
شما مخاطب محترم یک پیام دیگر نیز برایم ارسال کردید که از آن متوجه شدم به هر دلیل موفق به خواندن دقیق کتاب ازجمله بخش فوق نشدید. متن کامل پیام دیگر شما: «با سلام مجدد. خیلی از پاسخ قبلی تون ممنونم حالم تا حدود زیاددی بهتر شد چون فهمیدم حتی بعضی امور ساده مثل اینکه پشت سر هم یه تاس یه عدد خاص بیاد هم ممکنه برای تحققش صدها هزار سال لازم باشه و خیلی امور به ظاهر ساده دیگه مثل حل شدن شانسی یه مکعب روبیک که چند برابر عمر کیهان زمان لازمه برای تحققش.ولی متاسفانه چند دقیقه یقین رو تجربه میکنم. و بعد یهویی یه حسی میگه اگه اشتباه کرده باشی چی .یعنی همینجوری الکی یهو ذهنم میگه شاید اشتباه کرده باشی و شروع به ترسوندنن میکنه و... خواستم بگم لطفا اون تمرینات رفع وسوسه رو بی زحمت زودتر بزارین خیلی ممنون میشم.»
همانطور که در کتاب نیز آمده اگر سعی شود کتاب باحوصله و از روی دقت خوانده شود بسیاری از شبهات ازجمله شبهه اخیر یا شبهات دیگری که ممکن است از این پس برایتان پیش بیاید حل خواهند شد، همچنانکه برخی مخاطبان دیگری که مانند شما مخاطب محترم گفتهاند کتاب را مطالعه کردهاند اما باز شبههای را با من در میان میگذارند، به لطف خدا، با ارجاع ایشان به کتاب متوجه شدند به آن شبهه نیز پاسخ داده شده است.
بااینحال من بخشی از متن آن بخش کتاب که پاسخ شبهه شماست را نقل میکنم تا روشن شود برای اثبات اینکه محال است جهان تصادفی به وجود آمده باشد دلایل فراوانی دیگری نیز بهغیراز مسئله زمان وجود دارد که توجه به آنها 100 درصد احتمال تصادفی بودن جهان را با هر فرض و تصوری منتفی میکند از جمله:
«در مورد کلمات یک کتاب معمولی چه رسد به جهان طبیعت، روشن است تا زمانی که عاملی (نویسنده) وجود نداشته باشد محال است کتابی خودش، خودبهخود و شانسی -چه در زمانی کوتاه، چه طی میلیاردها سال- حتی بهصورت کلمات درهمبرهم و بینظم نوشته شود، چه رسد به اینکه آن کتاب دارای کلمات منظم، معنادار و هوشمندانه باشد که ضمن تأکید بر وجود عامل (نویسنده)، تردیدی در هوشمند بودن وی نیز باقی نمیگذارد؛ پس بهطریقاولی در مورد موجودات جهان که بسیار هوشمندانهتر از کلمات سادهی یک کتاب هستند نیز تا عاملی وجود نداشته باشد، محال است خودشان خودبهخود و شانسی -چه در زمانی کوتاه، چه طی میلیاردها سال- به وجود آمده باشند؛ حتی اگر فرض کنیم هیچ نظمی در جهان وجود نمیداشت باز هم نافی وجود عاملی برای پیدایش آن نبود، درحالیکه نظام فوقالعاده هوشمندانهی جهان که مقابل چشم همگان است، علاوه بر اثبات وجود عامل، چارهای جز پذیرش اینکه این عامل باید موجودی فوقالعاده هوشمند نیز باشد باقی نمیگذارد.»
پ.ن: اینکه ماده و سراسر جهان مادی نمیتوانند آفرینندهی خویش باشند به بخش دیگر کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه با عنوان «آیا طبیعت که متشکل از انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باد و غیره است خودشان طراح و سازندهی خویشاند؟» مراجعه نمایید و البته در بخش دوم کتاب نیز (که تا امروز یعنی دی 1400 هنوز به کتاب اضافه نشده) به تفصیل به این موضوع پرداختهام که در پرسش و پاسخ سؤال قبلی با شما به آن اشاره شد.
نشانی سؤال قبلی شما به همراه پاسخ: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-15 پاورقی همان صفحهی کتاب: نکته: تلاش خداناباوران در طول تاریخ بر این متمرکز بوده که وجود خدا را (بهعنوان عاملی غیرمادی و خالق جهان) با شبهه پراکنیهای که ریشه در حقیقت ندارند انکار کنند؛ بدین منظور: 1- ابتدا مدعی میشوند جهان ازلی است (یعنی اصلاً به وجود نیامده تا نیاز به عامل و آفریننده داشته باشد)؛ اما وقتی میبینند شواهد محسوس (ازجمله محدود بودن هر موجود که در بخش دوم کتاب به آن پرداختهام) و دلایل علمی (مانند قانون دوم ترمودینامیک)، ادعای ازلی بودن جهان را رد کردهاند (و تصریح دارند که جهان آغازی داشته، پس به وجود آمده و نیازمند به وجود آورنده و عامل است)؛ بهناچار، 2- در ادعای سطحی دیگری میگویند: جهان مادی خودش، خودش را از هیچ به وجود آورده تا به خیال خود، وجود عامل و خالق برای جهان را انکار کنند!
اما هنگامیکه منکران خدا میبینند هر انسان دارای تجربه و عقل سلیم -حتی نونهالی که خوب و بد را میفهمد– بهراحتی متوجه میشود ادعای فوق از اساس باطل است (زیرا ماده درحالیکه وجود نداشته محال است بتواند خودش را از هیچ خلق کند، چون اصلاً وجود نداشته که چنین کاری کند)، اینجاست که خالی بودن دست ایشان از آوردن حتی یک دلیل بر انکار عاملی که جهان را به وجود آورده، هویدا میشود و حتی کسانی که متأثر از سوء استفاده ناباوران از مفاهیمی نظیر حساب احتمالات شده بودند (و بر همین اساس خیال میکردند شاید احتمالی ولو خیلی خیلی ناچیز در نبود عامل برای جهان (خدا) وجود داشته باشد) نیز مطمئن میشوند که چنین توهمی از اساس 100% باطل است زیرا در هر صورت حتی بر اساس توهمات ناباوران باز چارهای از وجود عامل برای جهان نیست و این حقیقت به قدری روشن است که حتی جان لاک، John Locke، پدر لیبرالیسم کلاسیک و از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری نیز به آن اذعان نموده و میگوید: چون به وجود خود یقین داریم و میدانیم که وجود ما حادث است و همهوقت نبوده (یعنی به وجود آمده) است و همچنین عقل حکم میکند که عدم (هیچ) نمیتواند چیزی را به وجود آورد، بنابراین یقین میکنیم ذات دیگری ما را به وجود آورده که او همیشه بوده است و چون ما را دیگری به وجود آورده پس هر چه در ما هست از اوست؛ پس او قدرتش کامل است و چون ما عقل (و هوش) داریم پس البته آن ذات هم عاقل (و هوشمند) است (که توانسته به ما عقل و هوش بدهد).
دلیل دیگر اینکه هیچکس نمیتواند منکر شود چون وجودهای جهان (موجودات) همه حادثاند (یعنی آغاز دارند و به وجود آمدهاند)، بنابراین وجودی هم باید باشد که قدیم (و غیرمادی) بوده و دیگری او را به وجود نیاورده باشد.
هیچکس نمیتواند بپذیرد که ذات بی ادراک (یعنی موجودی که خودش هیچ هوشمندی ندارد، بتواند) ادراک (و عقل و هوشمندی را در انسان) ایجاد کند؛ پس ذاتی که همیشه بوده و هست، (یعنی خدا، قطعاً خودش) مُدرِک (و صاحب هوشمندی) است و (این ذات)، مجرد (و غیرمادی) نیز هست، چون میدانیم که ادراک (یعنی عقل و هوش که حقیقتی غیرمادی است) نوعی از خاصیت ماده نیست.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۳۳ به نقل از: فلسفه بشری و اسلامی، ص ۴۹
با توجه به توضیحاتی که گذشت ناباوران که میدانند، خالی بودن مشت خالی آنها حتی از وجود یک شاهد و دلیل در انکار عامل برای جهان باز شده، تمام تلاش خود را میکنند که در هنگام شبههپراکنی از وارد شدن به دو موضوع ابطال شده فوق (ازلی نبودن جهان و محال بودن خلق ماده توسط خودش) خودداری کنند و ذهن مخاطبان غالباً کم تجربهی خود را از تمرکز به این دو موضوع غافل نمایند!
زیرا میدانند هرکسی حتی تونهالان که از دلایل عقلی و علمی مذکور در ابطال ازلی بودن جهان و خلق ماده توسط خودش از هیچ، کمترین اطلاعی داشته باشد، کوچکترین تردیدی در ضرورت وجود عامل برای جهان به خود راه نمیدهد و برای چنین کسی تمام شبههپراکنیهای دیگر خداناباوران ازجمله ادعای تصادفی شکل گرفتن جهان طی زمانی طولانی از اساس بیمعنا و مضحک خواهد شد، بلکه مطمئن میشود طرح این شبهات توسط ناباوران، نشانهی اوج درماندگی ایشان در انکار عامل و آفریدگار برای جهان است!
زیرا حتی برفرض محال اگر تصور شود که نظم جهان -ولو بعد از هر مقدار زمان- بهصورت کاملاً تصادفی شکل گرفته، باز ناباوران ناچارند بپذیرند که همین فرض محال نیز نافی عاملی هوشمند، مدبر و دارای هدفی مشخص نیست که توانسته است نتیجهی نهایی این تصادفات را لحظهبهلحظه به سمت آنچه امروز در مقابل چشمان خود شاهد آن هستیم یعنی نظم و هدفمندی هدایت نماید!
دلیل آن نیز روشن است چون به تجربه بر همگان ثابت است که حاصل هر چیز شانسی، فاقد هدف و تدبیر و هوشمندی، چیزی جز آشفتگی، بیهدفی، بینظمی مداوم و حوادث غیرقابلپیشبینی نیست چه این نظم در مدت زمانی کوتاه مانند تشکیل نطفه تا تولد نوزاد و فقط طی 9 ماه حاصل شده باشد یا طی میلیاردها سال و بیشتر.
بنابراین اگر جهان حاصل شانس و تصادف محض و فاقد هرگونه تدبیر، هوشمندی و هدفمندی میبود، باید خروجی آن نیز _ولو با گذشت هر مقدار زمان- چیزی جز آشفتگی، بینظمی، بیتدبیری و بیهدفی نمیبود!
درحالیکه همه از خردسال تا بزرگسال خلاف این توهم باطل را به چشم خود میبینند و هرلحظه، شاهد نظامی دقیق، هدفمند، قابل پیشبینی، تکرارپذیر، با طراحی و تدبیر فوقالعاده هوشمندانه هستند، حقیقتی که برای هر انسان دارای عقل سلیم و حواس 5 گانه، چارهای جز قبول طراح و عاملی فوقالعاده هوشمند و هدفمند برای جهان را باقی نمیگذارد.
البته دانشمندان برای اینکه حجت (بر ناباوران، وسواسیها، شکاکان و کسانی که دوست دارند برای همیشه در ندانستن و شکهای بیاساس خود متوقف شوند) تمام شود، همین شبهه و فرض محال (تصادفی شکل گرفتن جهان طی زمانی طولانی) را نیز طبق حساب احتمالات که ناباوران از آن سوء استفاده میکنند باطل کردهاند و نشان دادهاند اگر عمر زمین را سه بیلیون سال هم فرض بگیریم، باز این مدت، برای شکلگیری تصادفی فقط یک عمل از اعمال بیشمار طبیعی –به عنوان نمونه پیدایش یکذره پروتئین- نیز کافی نیست، چه رسد به شکلگیری تصادفی اعمال بیشمار دیگر طبیعی در موجودات زمینی تا منظومهی شمسی، کهکشانها و سایر اجزاء عالَم که برای هر انسان دارای عقل سلیم دیگر جایی برای اعتنا به احتمال تصادفی شکل گرفتن یک ذره پروتئین چه رسد به جهان هستی باقی نمیگذارد:
دکتر جان ادلف بوهر، JAHN ADOLPH BUEHLER، دانشمند و استاد شیمی در کالج اندرسون و متخصص در ترکیب اسیدهای آمینه و استعمال مولکولهای آلی در تعیین کمیت فلزات مخصوص و صاحب دکترای فلسفه از دانشگاه ایندیانا: از زمانی که (برای بشر) معلوم شد قانون و نظم در جهان حکمفرماست مطالعه و بحث در ماده، خود علم مستقلی گردید؛ اگر با حساب احتمالات، تصادفات را برای حصول (فقط) یک عمل طبیعی -مثلاً پیدایش یکذرهی پروتئین (Protein) از عناصر اولیهاش- در نظر بگیریم و عمر زمین را نیز سه بیلیون سال فرض کنیم خواهیم دید که این زمان برای حصول این عمل کافی نیست! کدام قدرتی است که بر قوانین آماری حاکم است و آنها را هدایت میکند؟ خدا قوانین طبیعت را وضع میکند و بشر فقط این قوانین را کشف و تفسیر مینماید.
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۸۴ و ۱۸۷، جان کلوور، چاپ سوم.
البته شما مخاطب محترم از من خواستید تمرینات رفع وسوسه را زودتر بگذارم که به نظر میرسد خودتان هم متوجه شدهاید که این ترسها و نگرانیها و درگیر نمودن ذهن به «شاید چنین باشد یا چنان» که درواقع نوعی وسوسهاند، ضمن اینکه فاقد اعتبار علمی بوده و حتی ارزش اعتنا نیز ندارند، اساساً مطرح کردن آنها میتواند لزوم توجه شما به انجام تمرینات رفع وسوسه که با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» مشغول تنظیم آن هستم را بیشتر کند که امیدوارم با دعای شما این مهم زودتر حاصل شود تا دیگر ذهنتان بیجهت درگیر اماواگرهای بیپایان و فرو رفتن در جزئیات زائد که حاصلی جز دوری از اصل مطلب و حقیقت ندارد نشود.
ضمن اینکه مطمئن باشید احدی گمراه نمیشود و از درگاه الهی دور نمیافتد مگر اینکه خودش لطف خدا را پس بزند و نخواهد و عمداً مسیر گمراهی را انتخاب کند. بنابراین این تلاش تحسین برانگیز شما برای یافتن حقیقت نه تنها نشانهی گمراهی شما نیست بلکه دلیل لطف خداوند به شماست که باید با کنار گذاشتن بدگمانیهای بیاساس (که شایسته پروردگاری که همیشه درب رحمتش را حتی برای گنه کار ترین انسان ها باز گذاشته نیست)، قدر توجه خداوند فرزانه را به خود بدانید و از او قلباً و به زبان، سپاس گزار باشید تا لطفش را بر شما کامل کند و شما نیز مانند جمعی از مخاطبان که برخی خداناباور و ندانم گرا بودند و برخی از درماندگی خود هر روز گریه میکردند و به شدت مایوس شده بودند، یقین مستدل به خدا را تجربه نمایید تا با تکیه بر یقین، پیوسته خاطرتان از هر شبههای آسوده شود و همواره زندگی شاد و خوبی داشته باشید. پ.ن: مخاطبانی که موفق به تجربهی یقین مستدل شدند، همگی یک نقطه اشتراک دارند و اینکه کتاب را از روی حوصله و دقت کافی مطالعه و مراحل تجربی را طی نمودند و برخی بیان کردند برای رسیدن به این مهم چند بار کتاب را مرور کردند و تا تکمیل تحقیق و رسیدن به یقین مستدل و کافی، از درگیر نمودن ذهن خود به شبهات ناباوران که حاصلی جز تشویش و تأخیر در رسیدن به نتیجهی نهایی ندارد خودداری کردند.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
موضوع مرتبط با عنوان ضرورت اولویت بندی جهت رسیدن به یقین در وجود خدا و پرهیز از ورود به حواشی: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/12/
سلام ببخشید یک سوال = خدا جسم نیست و هیچ شکل و تصویری ندارد و شبح هم نیست و در همه ی مکانها تا بی انتها وجود دارد و هیچ مکانی تا بی انتها خالی از او نیست .حالا یک سوال فرض کنید شما در آشپزخانه یتان نشسته اید آیا چیزی که جسم نیست(=یعنی الله) در فضای خالی آشپزخانه به تنهایی حضور دارد یا به تنهایی در فضای خالی آشپزخانه حضور ندارد و با نور و تاریکی خودش را پوشانده و خودش را هرگز در دنیا به انسانها نشان نمی دهد ؟
سلام
شبهاتی مانند آنچه مطرح کردید با درک صحیحِ معنای غیرمادی بودن خدا، برایتان از اساس حل خواهند شد و در آینده نیز دچار چنین شبهاتی نخواهد شد.
اما چرا این شبهات پیش میآیند؟ زیرا ما از لحظهی تولد که چشم باز کردیم، هر چه دیدیم و در ذهنمان تصور کردیم موجودات مادی پیرامونمان بوده است، بنابراین چون درک صحیحی از معنای غیرمادی بودن خدا نداریم، آفریدگار خویش را -ولو غیرعمدی- در ذهنمان شبیه مخلوقاتی مادی مثل خودمان تصور و قیاس میکنیم.
حتی خداناباوران که میگویند جز به وجود ماده باور ندارند، میتوانند با مشاهدهی خردمندانه به ساختار موجودات مادی، به درک علمی و واقعگرایانه از معنای غیرمادی برسند وبا اطمینان کامل در مسیر صحیح قرار بگیرند و به ابهامات و شبهاتشان نسبت به وجود خدای غیرمادی برای همیشه پایان دهند.
دکتر آندرو کانوی آیوی، ANDREW CONWAY IVY، استاد قسمت فیزیولوژی (اندامشناسی) دانشکدهی پزشکی دانشگاه شیکاگو ایالات متحده آمریکا: من از مشاهدهی موجودیت خودم و مرغان و گاوها نتیجه گرفتم که من و مرغ و گاو نمیتوانیم بدون داشتن علتی کافی و «خالقی» قادر به وجود آمده باشیم. اگر به سلسلهی علل (مادی)، یک حلقهی ماوراءالطبیعه (که غیرمادی باشد) نیز اضافه شود، هیچگاه مخالف منطق نخواهد بود، زیرا ما در علوم و زندگی روزانه، این عمل را انجام میدهیم؛ الحاق چنین حلقهی ماوراءالطبیعه، تنها راهی است که ما را به حقیقت غائی میرساند. (و از شبهات نسبت به خداوند غیرمادیِ ماده آفرین، نجات میدهد). بنابراین وقتی سلسله موجودات مادی وجود دارند، پس باید مبدأ و موجودی ذاتاً غیرمادی نیز وجود داشته باشد که بدون الگوبرداری، جهان مادی را آفریده باشد؛ خدایی که خالق همه چیز و آفرینندهی همه تصوراتی است که در ذهن بشر شکل میگیرد.
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۲۷۴، جان کلوور، چاپ سوم.
خوشبختانه اینجانب در بخش دوم کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید) صرفاً با استناد به شواهد مادی، معنای صحیح غیرمادی بودن طراح موجودات جهان را به صورت تصویری و با زبان قابل درک حتی برای نونهالان توضیح دادهام که امیدوارم در اولین فرصت به کتاب اضافه شود.
با اثبات غیرمادی بودن خدا، حقایق بسیاری از جمله یگانگی خداوند و شناخت تنها دین و مذهب خردمندانه نیز اثبات میشود.
اما بااینحال پاسخ کلی به شبههی شما این است: همانطور که خودتان نیز بهدرستی اشاره کردید: «خدا جسم نیست و هیچ شکل و تصویری ندارد و شبح هم نیست» و با توجه اینکه خداوند هیچ حد و حدودی نیز ندارد، بنابراین بهحکم عقل سلیم روشن است خداوند بر تمام مخلوقات خویش بهطور کامل علم و آگاهی دارد و تمام موجودات و مکانها (که آفریدهی او هستند) همگی در حیطهی علم و قدرت او قرار دارند؛ خداوندی که علاوهی بر خلق موجودات، لحظهبهلحظه آنها را حفظ و مدیریت میکند.
سلام و عرض خسته نباشید وقت شما بخیر در صفات خداوند گفته میشه بی نیاز مطلق و دارای قدرت مطلق آیا خداوند به قدرت خود نیاز ندارد؟ یا به عدالت خود نیازی ندارد؟ منظور از بی نیاز چیست؟ ممنون میشم پاسخ بفرمایید.
سلام
شبهاتی مانند آنچه مطرح کردید با درک صحیح معنای غیرمادی بودن خداوند از اساس حل خواهند شد و بدون تردید آینده نیز پیش نخواهند آمد، زیرا جرقهی شکلگیری این شبهات به این دلیل است که چون از لحظهی تولد که چشم باز کردیم، هر چه دیدیم و تصور کردیم مادی بوده است، بنابراین چون درک صحیحی از معنای غیرمادی بودن خداوند نداریم خداوند را –ولو غیرعمدی- در ذهن خویش شبیه موجودات مادی نظیر خودمان تصور و قیاس میکنیم و به شبهاتی نظیر آنچه مطرح کردید دچار میشویم. خوشبختانه اینجانب در بخش دوم کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید) و صرفاً با استناد به شواهد مادی، معنای صحیح غیرمادی بودن طراح و سازندهی موجودات جهان را با زبان قابل درک برای نونهالان و دیگر اقشار مردم توضیح دادهام که امیدوارم در اولین فرصت به کتاب اضافه شود. اما بااینحال پاسخ کلی به شبههی شما به این امید که اولویت خویش را بر درک صحیح معنای غیرمادی بودن خدا قرار دهید: علت اینکه من و شما بهعنوان مخلوق به قدرتمان نیاز داریم این است که این قدرت متعلق به خودمان نیست و از جانب خالقمان به ما داده شده است، اما در مقابل قدرتی که خالق جهان دارد مانند قدرتی که ما داریم عاریهای نیست بلکه متعلق به خود اوست. توضیح بیشتر: همانطور که روشن است ما یک موجود مادی دارای حدود و اجزاء مشخصی هستیم و قدرت، علم و دیگر صفاتی که داریم هرکدام جزئی از وجود ما هستند که اگر خداوند اراده کند میتواند هرکدام از این صفات را از ما بگیرد همچنان که در کودکی چنین قدرتی که امروز داریم را نداشتیم و بسیاری از مردان قوی هیکل در جهان قدرت مثال زدنی خود را به دلیل قطع نخاء و حوادث دیگر از دست دادهاند. (امیدوارم خداوند همه بیماران را شفا به همراه شکر روزی کند.) اما در مقابل، خداوند یک موجود غیرمادی است و برخلاف ما دارای حدود و اجزاء (که مخصوص مخلوقاتش میباشد) نیست، پس این تصور که قدرت، علم و دیگر صفات خدا از وجود او قابل جدا شدن و تفکیک هستند بیپایه است و معنا ندارد و بر همین اساس همانطور که عرض شد اگر ما معنای غیرمادی بودن خداوند را بهخوبی درک کنیم اساساً این دست شبهات که آیا خداوند مانند ما نیازمند قدرت و هر چیز دیگری است پیش نمیآید.
سلام منتظرم إن شاء الله هر چه زودتر ۵۵۲ قسمت به پایان برسه و کتاب رو چاپ کنید و ازتون خریداری کنم
سلام
من دوست دارم کتاب رایگان و به صورت نسخهی الکترونیکی در اختیار همه باشد بنابراین قصد چاپ آن را ندارم.
هر کسی میتواند جهت دریافت کتاب تصویری علم و اندیشه یا سایر کتب مانند «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام هر کدام را جستجو و رایگان دریافت کند.
اینکه دیگران تصمیم بگیرند آن را چاپ و عرضه کنند آزاد است و در هر صورت خوشبختانه همانطور که عرض شد چون حق نشر متعلق به اینجانب است و من دوست دارم مخاطبان رایگان از کتب اینجانب استفاده کنند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
سلام وقت شما بخیر امیدوارم حالتون خوب باشه که قطعا هست.. حدود چند ماه پیش عرض کردم وسواس دارم، (وسواس بنده صرفا در موضوع اثبات خدا نیست) این وسواس هم ریشه در همین جزئی نگری داره. با چند مشاور به صورت حضوری صحبت کردم اما در عین حال که هزینه زیادی دریافت کردن کارایی نداشت. یکی از موضوعاتی که روش وسواس دارم همین سوالی هست که چند وقت پیش مطرح کردم: فرق چشم انسان با یک دوربین فیلمبرادری چیست همین سوال ساده که ساخته ذهن خودم هست به شدت و به صورت عجیبی اوضاع و احوال من رو نامساعد کرده به طوری که موقع خواب دارم میبینم با صاحب این سایت یعنی شما در حال گفت و گو هستم و چندین بار پیش امده... و مدام فکر میکنم که مثل دوربین فیلم برداری تصاویر کنار هم گذاشته میشه و من هم به شدت روی این مسئله حساس هستم. وقتی هم که تصمیم گرفتم جواب سوال رو بگیرم بدتر شد و جوابی از یک سایت گرفتم با این عنوان: "شبکیه مانند صفحه فیلم خام دوربین فیلمبرداری یا فیلم دوربین عکاسی است. پرتوهای نوری پس از برخورد با پرده شبکیه در قالب پیامهایی عصبی به مغز منتقل و در آنجا تفسیر میشود" و همین وسواس من رو بیشتر و بیشتر میکنه... بی اعتنایی حرف ساده ایی هست اما در عمل مشکل چون مربوط به چشم هست و هر لحظه وقتی تصویری رو میبینم مدام برای یادآوری میشه... خیلی راحت با مطالعه در مورد ویژگی های همین چشم به وجود خدا پی بردم، که با همین وسواس حدود یک سالی وقتم رو گرفت و تقریبا 2 بار (به صورت اصولی و نکته برداری) مطالعه کردم و وسواس مانع این میشد اما همین سبب خیری شد. واقعا جای من نیستید و ممکنه این موضوع برای شما خیلی ساده باشه اما تقریبا 4 ماه هست تمام روز و شب من رو گرفته و تمرکز حواس و کنترل و تمرکز من رو کاهش داده..
خواستم اخرین تلاش های خودم رو کرده باشم بعد از ناامیدی کامل و رفتن پیش چند مشاور از شما کمک خواسته باشم و امیدوارم جوابی از سمت شما دریافت کنم... برای حل این مشکل واقعا نیاز به جواب این قضیه دارم و با راهکار های که مشاور کنارم گذاشته حل نشده و واقعا در وضعیت بسیار بدی هستم و قابل توصیف نیست... ممنونم از شما
سلام وقت شما هم به خیر و امیدوارم حالتان خوب باشد.
من کمتر به ایمیل و برخی صفحات دیگر خود سر میزنم (گاهی هر چند هفته یکبار) و فقط از طریق همین صفحه طبق شرایطی که در بالا گذشت میتوانم در خدمت شما مخاطبان محترم باشم.
با تعداد قابل توجهی از نظرات درست مانند آنچه شما ارسال کردید مواجه هستم؛ افرادی که دچار وسواس فکری و عملی شدهاند و آنها نیز مانند شما بیان کردند بعد از مراجعه به روان کار، روانشناس و روانپزشک (ضمن احترام به زحمات صادقانه پزشکان و ...) و صرف هزینه و مصرف قرصهای دارای عوارض، اما درنهایت به نتیجهی مطلوب نرسیدهاند.
اگر شما مخاطب محترم و ایشان، بتوانید با آموزش درمان وسواس که در حال تنظیم آن هستم ارتباط برقرار نموده و به آن عمل کنید، ریشه وسواس در شما خشکانده خواهد شد و بهتبع آن درگیریهای ذهنی نظیر آنچه مطرح کردید حل شده و دیگر برایتان پیش نخواهد آمد.
این بستگی به خود شما دارد که بیشتر بخواهید تا با قرص و مراجعه به دکتر مشکلتان حل شود (که خود پزشکان نیز میگویند موفقیت در درمان، بستگی به تلاش خود مراجعه کننده دارد نه قرص و ...) یا اینکه میخواهید با تکیه بر عقل و تجربه خود (که طبعاً بیش از هر کسی از جمله پزشکان از جزئیات مشکل خود خبر دارید)، برای همیشه ریشه وسواستان را بخشکانید.
شما هم خودتان بهخوبی میدانید مشکل اصلی شما مخاطب محترم ابتلا به وسواس فکری است و این درگیری ذهنی شما ارتباطی به دانستن فرق بین دوربین و چشم ندارد.
اینجانب در زمینه تفاوت دوربین با چشم (و تفاوت برخی ساختههای دیگر بشری با اجزاء بدن) تحقیق کردهام (که البته درهرصورت دوربین و دیگر اختراعات با تمام جزئیاتشان محصول هوش خدادادی انسانها هستند) و به هر حال ممکن است در آینده این تحقیقات را با ذکر منبع به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه اضافه کنم، اما تجربه و عقل نشان میدهند تا زمانی که وسواس شما از ریشه خشکانده نشود، نتیجه این تحقیقات ولو بر فرض شما را قانع کند، مانند قرص مسکن موقتی است و چون شما خود را به وسواس عادت دادهاید ذهنتان مدام به دنبال بهانه برای درگیر شدن به موضوع دیگر می رود به طوری که بعد از رهایی از آن موضوع نیز، مانند شخص معتاد، درگیر موضوع دیگری - ولو مضحک- خواهد شد و شما به صورت مکرر باز در آینده دچار وسوسه خواهید شد (و در آن موضوع نیز بیشازحد ریز شده و ذهنتان را عمداً درگیر خواهید کرد) و این چرخش و زنجیرهی بیهوده و رنجآور در موضوعات دیگر نیز بهصورت مداوم و البته با اختیار شما تکرار خواهد شد مگر اینکه با همان اختیار تصمیم بگیرید که وسواستان را درمان نمایید.
راهحل نقد و زودبازده در موضوع خاص شما: شما کافی است با چند دقیقه فکر بر توضیحاتی که گذشت و یک «نکته» که در ادامه عرض خواهم کرد، خود را بهصورت منطقی قانع کنید که مشکل اصلی شما وسواس فکری است و ارتباطی به دانستن فرق بین دوربین و چشم و سؤالات مشابه ازایندست ندارد، در این صورت به تجربه خواهید دید بهمحض قانع شدن (ولو با همین توضیحات تا چند دقیقه دیگر قانع شوید) ذهنتان از پیگیری این موضوع (دوربین ...) و موارد مشابه منصرف و ناامید شده و دنبال موضوع دیگری برای درگیر شدن خواهد رفت درنتیجه خاطرتان از وسواسی که مطرح کردید آسوده خواهد شد.
اما آن «نکته»: یادتان باشد شما مخاطب محترم خود اذعان نمودید و قبول کردهاید که نسبت به دانستن فرق بین دوربین و چشم، دچار «وسواس» که یک نوع بیماری است شدهاید و بیان کردید همین سؤال ساده، ساخته ذهن خود شماست، بنابراین روشن است که خودتان نیز بهخوبی میدانید مشکل اصلی شما ابتلا به وسواس فکری است که درمان آن راهکار علمی و منطقی خودش را دارد و این مشکل با دانستن فرق بین دوربین و چشم و سؤالات بیشمار مشابه آن ریشه کن نمی شود و به اشکال مختلف دیگر ادامه خواهد داشت.
ضمن این که بر اساس توضیحاتی که دادید من اینطور متوجه شدم که خودتان نیز دقیقاً نمیدانید از طرح سؤال فوق (تفاوت چشم و دوربین) دقیقاً به دنبال چه هستید، (چون همانطور که عرض شد مشکل اصلی شما وسواس فکری است و سؤال فوق بهانهای بیش نیست)، بنابراین طبیعی است که هر پاسخی ولو مستند و علمی به شما داده شود، (همانطور که خود نیز اذعان نمودید) نهتنها شما را قانع نخواهد کرد بلکه چهبسا همان پاسخ علمی بیشتر بر وسواس، نگرانی و سرگردانی شما خواهد افزود و این یعنی راهی که شما برای رفع مشکل خود در پیشگرفتهاید منطقی و صحیح نیست بلکه نتیجه طی کردن این راه (بازهم طبق اذعان خود) بر خلاف ان چیزی است که دنبالش هستید.
پس امیدوارم از خرد و اندیشه خود پیروی کنید و بیش از این ذهنتان را خسته و انرژیتان هدر این موضوع نکنید و تا زمانی که آموزش درمان وسواس فکری و عملی در نشانی زیر منتشر خواهد شد، تمرکز خود را بر ایجاد آمادگی خویش جهت شنیدن توضیحات و طی نمودن موفق این آموزش که فقط یکی از نتایج شیرین آن ریشه کن کردن وسواس فکری و علمی است، قرار دهید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
من به دلیل اصرار دیگر مخاطبان، اولویت اول خود را بر تکمیل این آموزش گذاشتهام و روزانه ساعتها وقت برای این کار میگذارم؛ پس لطفاً اگر برایتان تکمیل هر چه زودتر و مؤثرتر این کارمهم است اگر دوست داشتید دعا کنید.
سلام وقت بخیر، بله کاملا حق با شماست. با وجود حل شدن این مسئله بازهم به دنبال مسئله دیگری رفتم و دقیقا مشکل همینجاست.. ممنونم از پاسخ شما و امیدوارم به زودی قسمت 14 در سایت قرار بگیره..
سلام وقت شما به خیر
همینکه به خودآگاهی نسبت به اصل مشکل خود رسیدید، یعنی اکثر راه جهت درمان را با موفقیت طی کردهاید و این جای شکر دارد.
ممنونم از شما جای شکر دارد که خدا شخص با سواد و متشخصی چون شما رو بر سر راه ما قرار داده و با اینکه تقریبا هیچ اطلاعاتی(جز اطلاعات محدود موجود در کتاب اثبات خدا) نداریم از شما متشکرم.
ضمن تشکر از شما تردید ندارم در حد تعاریف و لایق نظر لطف بزرگوارانی چون شما نیستم و هر چه هست لطف خداوند و توجه او به صداقتی است که در خود شما وجود دارد و خوشبختانه خودتان نیز متوجه لطف خدای مهربان هستید.
از فرصت استفاده نموده و با توجه به اینکه برخی مخاطبان محترم (خصوصاً ناباوران که با تجربهی کتاب نگارنده به مسیر صحیح برمیگردند)، با بزرگواری خود لطف نموده از اینجانب بابت رفع مشکل خود تشکر میکنند، اما درعینحال ممکن است تعدادی از ایشان توجه کافی به کمک ویژهای که خداوند به ایشان نموده نداشته باشند، من به این بزرگواران نکاتی را عرض میکنم: تشکر از دیگران با هدف تشویق وی به تکرار کار خوب، اقدامی خردمندانه و انسانی است اما این تشکر لازم است در حد و اندازهی تلاشی که وی کرده باشد نه بیشتر؛ زیرا زیادهروی در هر چیز ازجمله سپاسگزاری بیش از اندازه از دیگران میتواند آثار منفی برای هر دو طرف در پی داشته باشد، خصوصاً موجب غرور کسی که مورد تشکر قرار میگیرد شود و وی را دچار اشتباه محاسباتی در شناخت اندازهی واقعی خویش نماید.
مهمتر از آنچه گذشت اینکه نباید تشکر صرف از دیگران سبب ود ما از تشکر صمیمانه از خداوندی که او درواقع دیگران را وسیلهی کمک به ما قرار داده غافل شویم، (حتی گاهی خداوند دشمنان بدطینت یا حوادث بهظاهر تلخ را وسیلهی رسیدن به آرزوهای بزرگ و خیرهکنندهی ما قرار میدهد). ضمن اینکه تشکر از خدا موجب افزایش کمک خدا و تشویق انسان برای کسب موفقیتهای بیشتر خواهد شد و فرد را از خطر ابتلا به خودبینی و خودخواهی که موجب فخرفروشی به دیگران میشود دور میکند.
البته من نیز متقابلاً بر خود لازم میدانم نسبت به شما مخاطبان محترم که لطف نموده و از اینجانب تشکر نمودید، سپاسگزاری کنم اما درعینحال تقاضای دوستانه از شما دارم و آن اینکه لطف کنید به همان تشکر متعارف از اینجانب بسنده نمایید و صرفاً اگر دوست داشتید، بهجای تعریف از نگارنده (که میتواند مرا به بیماری خودبینی مبتلا نموده و سطح توقع از خودم جهت پیشرفت را کاهش دهد)، برای همه ازجمله نگارنده دعا کنید که این بزرگترین هدیهی شماست؛ هدیهای که قابل مقایسه با هیچ ارزش مادی نیست.
من شواهدی از تأثیر دعای مخاطبان بر زندگی خود دیدهام که هیچ انسان دارای عقل سلیم نمیتواند این شواهد را انکار کند بهطوریکه گاهی بعد از مدتهای طولانی انتظار، درست وقتی از مخاطبانی که کتاب نگارنده را تجربه و از من تشکر میکردند خواستم (به جای تعریف بیش از حد) برایم دعا کنند، در فاصله کوتاهی، دعای ایشان مستجاب و خواستهام (مانند تکمیل کتاب و امثال آن) به بهترین شکل ممکن انجام میشد در صورتی که با توجه به اسباب معمولی هرگز انتظار نداشتم به این سرعت آن خواسته انجام شود.
پس من نیز باز از فرصت استفاده نموده و این بار از همهی مخاطبان محترم خصوصاً کسانی که مرتب پیام میدهند که مجموعهی آموزشی رایگان «درمان وسواس فکری و عملی» چه زمانی آماده میشود میخواهم اگر صلاح دیدید دعا کنید خداوند بزرگ کمکم کند تا این مجموعه (که بر اساس تحقیقات علمی و تجربی و بررسی نظرات تعداد قابل توجهی از کسانی که مبتلا به وسواس و مشکلات دیگر شدهاند جمعآوری شده) را با موفقیت تکمیل و در کمترین زمان ممکن منتشر نمایم، من آرزو دارم این مجموعه بتواند بهسادگی با مخاطبان خود از نونهال تا بزرگسال –چه مذهبی و چه غیرمذهبی- ارتباط برقرار کند و در عمل ریشهی هر نوع وسواس را - خصوصاً در افرادی که از مصرف قرص و هزینههای گزاف درمان خسته شدهاند- ریشهکن نماید.
من بنا دارم این مجموعهی آموزشی را طوری تنظیم نمایم که افراد خداناباور و غیرمذهبیها نیز بتوانند بهسادگی از آن استفاده نموده و وسواس خویش را از به طور ریشهای و پایدار درمان کنند؛ چون بر اساس تجربهی گفتگو و مشاوره با خود این افراد تردید ندارم که دلیل اصلی سست شدن باور به خدا و سایر حقایق سرنوشتساز (بلکه دلیل ابتلا به هر مشکلی که بشر دارد) چیزی جز تسلیم وسوسههای بیاساس به اَشکال مختلف نیست که مسلماً با درمان آنها، عقل، مجال بیشتری برای مشورت پیدا میکند و انواع وسواسها و شبهات بیپایانی که مانند غبار بر صفحهی ذهن ایشان نشسته است برطرف خواهد شد و ریشهی استرسها و افسردگیها نیز خشکانده خواهد شد و علاوه بر اینکه همین غبارزدایی سبب خواهد شد این افراد از رنجهای فراوان رها شده و زندگی واقعاً شاد را تجربه کنند، بهوضوح نیز خواهند دید که وجود خداوند یک حقیقت بدیهی و غیرقابل تشکیک در همهی ابعاد زندگی است و درواقع زنگار شبهات و غفلت فرونشسته بر آیینهی ذهن خودشان بین ایشان و حقایق بدیهی فاصله انداخته بود.
شما مخاطب محترم در پیام قبلی در خصوص ناراحتیهایی که از وسواس متحمل شدهاید خطاب به اینجانب نوشتید: «واقعاً جای من نیستید و ممکنه این موضوع برای شما خیلی ساده باشه اما تقریباً 4 ماه هست تمام روز و شب من رو گرفته و...» برای اطمینان شما و دیگر مخاطبان عرض کنم، از دوران کودکی من تا به امروز، شاهد افراد فراوانی در میان خانواده، فامیل و نزدیکترین دوستانم که دچار وسواس شدید فکری و عملی شدهاند، بوده و هستم و تاکنون به یاد ندارم کسی مانند من شاهد این تعداد افراد وسواسی در اقوام پدری و مادری بوده باشد بهطوریکه برخی از ایشان که دارای تحصیلات بالا نیز هستند، به خاطر وسواس از پیشرفتهای بزرگ بازمانده و زندگیشان تیرهوتار شده است و شاید اگر بخواهم نوع و چگونگی وسواس آنها را گزارش کنم، باور آن برای برخی وسواسیها نیز مشکل باشد و فقط شما این نوع وسواسهای مضحک را در کتابها خوانده باشید.
البته برخی نزدیکان وسواسی شاید بدون اینکه خودشان بخواهند برای من باعث خیر شدند چون تا من از همان کودکی چشم باز کردم، این افراد را در اطراف خودم دیدم که زندگی بهدوراز اندیشه و عقل سلیم ایشان، باعث شد من یاد بگیریم مراقب خودم باشم تا به انواع وسواس و انحرافات جدی اعتقادی مبتلا نشوم. بنابراین تردید نکنید کاملاً احساس شما و حتی مخاطبان محترمی که به شدیدترین نوع وسواس فکری و عملی مبتلا شدهاند را از نزدیک درک نمودهام و این امور برای من کاملاً عادی و جزو حوادث روزمره شده است.
خوشبختانه برخی از دوستان نزدیکم با روشی که در «آموزش درمان وسواس فکری و عملی» توضیح دادهام، خصوصاً بخش «آموزش مشورت با عقل» که به امید خدا با شما نیز در میان خواهم گذاشت، درمان شدند. برخی از همین دوستان وقتی دست خود را زیر آب میبردند، باز تردید داشتند که نکند جایی از دستانشان هنوز خشک باقیمانده باشد و همین وسواس، باعث شده بود که در باورهای سرنوشتسازشان نیز دچار وسوسه شوند و در معرض گرفتاریهای بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی قرار بگیرند، اما به کمک خداوند مهربان نهتنها از تمام این خطرات بهسلامت جستند، بلکه بعد از درمان وسواس با روش مطرح شده در کتاب نگارنده (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) یقین به وجود خدا و دین و مذهب خردمندانه را نیز تجربه نمودند، بهطوریکه هماکنون خود این افراد (البته بعد از ثبات یقین مستدل و کسب شرایط کافی)، مشغول رفع شبهات ناباوران با هر سطح سواد علمی هستند.
البته من نیز همواره سعی میکنم بابت اینهمه توفیق، از شکر خداوند مهربان غافل نشوم که مرا در کنار خانواده، فامیل، دوست و آشنایانی قرار داد که تقریباً اکثر قریب به اتفاق ایشان در باورهای خود دچار تزلزلهای جدی هستند، بهطوریکه یکی از نزدیکترین و صمیمیترین دوستانم به جمع منکران خدا و دین پیوسته و زندگی خودش را نابود نموده است.
دیدن همین افراد باعث شد من بهشدت به خودم بیایم و تردید ندارم که آنها ولو ناخواسته وسیلهی رشد مرا فراهم کردند که درهرصورت از خداوند مهربان میخواهم ایشان را نیز به مسیر خردمندانه هدایت و از رنج شدیدی که به دلیل غفلت از اصلاح باورهای اساسی خویش متحمل میشوند برای همیشه نجات دهد و آنها نیز باور کنند که خوشبختی واقعی که دنبالش میگردند با زندگی اشرافی و تجملات بیهوده حاصل نمیشود بلکه همین باورها و سبک زندگی غلط، مایهی رنج و اندوه ایشان شده است.
میگویند حتی اگر یک اتفاق تاریخی هزار بار به همان شکل تکرار شده باشد، باز هم این دلیل نمیشود ک دوباره اتفاق بیفتد... و تکرار شود. شنیدم میگن اگ الان میبینی هیچی تصادفی نیست دلیل نمیشه ک چندین سال قبل هم تصادفی نبوده باشه!!
سلام
هر انسان خردمند، خصوصاً در امور سرنوشتساز، تابع منطق و دلیل، تجارب قابل درک با حواس 5 گانه و حقایق روشن است، بنابراین همواره زندگی وی از ثبات، نشاط و اطمینان دلچسب برخوردار است و از وسواس فکری و عملی، استرس، افسردگی و شبهات بیپایان در امان است. چنین انسانی هرگز حاضر نیست آنچه در حال تجربهی آن است و با چشمان خود میبیند را بهصرف توهمات و حرف اینوآن رها کرده و تشویش و نگرانیهای ویرانگر را جایگزین ثبات خاطر، اطمینان و آرامش خویش نماید.
انتخاب با ماست!
قبلاً به شبههی شما در همین صفحه پاسخ داده شده است. جهت مشاهدهی پاسخ به نشانی زیر مراجعه نمایید. https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-31
یا آخرین نسخهی بروز رسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» را دریافت نمایید. جهت دریافت رایگان این کتاب نام آن را جستجو یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
خلاصه پاسخ به شبههی شما اینکه حتی برفرض محال اگر هیچ نظمی در جهان وجود نمیداشت باز نافی وجود آفریننده برای آن نبود.
پ.ن: در کتاب فوق شرط موفقیت در کسب یقین به خدا، در کمترین زمان ممکن، ترک تقلید کورکورانه (چه از خداباور و چه از خداناباور) و رها کردن امور غیرقطعی و در عوض تکیه صرف بر قطعیات قابل درک با حواس 5 گانه به همراه تفکر عنوان شده است.
سلام خوب هستید یه سوال مهم داشتم منظور شما اینه که بعد درمان وسواس دیگه به سوالات شخصی جواب داده نمیشه و فقط به صورت کلی و همگانی برای همه یک نوع و جور و.. پاسخ و.. داده میشه یا نه ؟ این سوال خیلی ذهنم درگیر کرده بود روم نمیشد بپرسم و برام خیلی مهم بود من الان سایت تون رو تونستم نگاه کنم و یکم خوشحال شدم که در مورد بیگ بنگ و.. هم مطلب بود و ... یه مقداری روخوندم و میدونم و احتمال میدم خیلی مطالب بیشتره و این ها و... گزیده ای از پاسخ هست. اینکه من به کمک شما خیلی احتیاج دارم عاجزانه و .... ازتون میخام و خودم هم خیلی سعی دارم که تا عید نوروز امسال و یا نهایت قبل ماه مبارک رمضان به همه این سوالات و وسواس و ... به طور نسبی و تقریبی و.. خاتمه بدم و قول شما به ثبات نسبی فکری و ... برسم و اگه هم دقت کرده باشید من الان ۴ ماه یا بیشتر است که دیگه شما اذیت نمی کنم و دیگه پیام تکراری و زیاد نمی فرستم و از گذشته خیلی ازتون معذرت و... خواستم و سپاسگذاری فراوان کردم و میکنم به خاطر تحمل و.. من و . . . .. و اینکه دلیل این چند پیام کوتاهی که دادم هم اینه که احساس نگرانی دارم و تو ذهنم میاد که تو تکلیفت نامعلومه و .. و به خاطر این فکر و خیال ها و. .. . دارم عذاب میکشم و... و به خاطر اینکه چند هفته است پیام من رو پاسخ نداید و یا شاید کلا نخونده اید و . . .. من این طور شدم و این پیام روفرستادم امیدوارم عذرخواهی من رو پذیرفته باشید
سلام
امیدوارم حال شما هم خوب باشد. مطمئن باشید نیازی به عذرخواهی نیست و قبلا به دغدغه و سؤالات شما مخاطب محترم (در نشانی زیر) به تفصیل پاسخ دادم ازجمله عرض شد با درمان وسواس فکری و کسب یقین به خدا (با شواهد محسوس که روش آن در کتاب نگارنده آمده)، خودتان مانند دیگر مخاطبان خواهید دید ضمن حل شبهات در اصل وجود خدا، ذهن شما از اکثر قریب به اتفاق شبهاتی که ناشی از وسواس فکری است نیز رها خواهد شد. با توجه به وجود وسواس فکری در شما مخاطب محترم، قرار شد هر زمان احساس نگرانی کردید، پاسخ به سؤال قبلی خود در نشانی زیر را مرور نمایید:
سلام خسته نباشید خوشبختانه با کمک خانواده و همچنین راهنمایی های شما تونستم شک هامو تا جای زیادی از بین ببرم.الان احساس خیلی خوبی دارمو ذهنم تو آرامش قرار داره امایپ بعضی مواقع چند تا سوال هست که ذهنمو درگیر کرده. اینکه من قرآن رو وقتی میخونم معنی هاشم میخونم و این به من خیلی کمک کرد. ولی یه سوال. توی معنی قرآن از پرانتز هایی استفاده شده در صورتی که توی آیه چیزی که تو پرانتز هست رو ننوشته. سوال بعدی این هست که چرا در کتاب قرآن نامی از ائمه آورده نشده. و هنوز بعضی موقع ها سوال اینکه شاید اصلا دنیای دیگه ای وجود داشته باشه یا اصلا خود من و اطرافیانم وجود داشته باشن اذیتم میده. اگر امکانش هست جواب این سوال هارو بدید خیلی ممنون:
سلام شما هم خسته نباشید. جای خوشوقتی است که با کمک خانواده محترمتان احساس خوبی پیدا کردهاید. در مورد درگیری ذهنی، به برخی سؤالات شما قبلاً در همین صفحه پاسخ روشنی داده شده است ازجمله نوشتهاید آیا خودتان و دیگران وجود دارید یا خیر! نشانی پاسخ به سؤال فوق شما: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-14
بنابراین روشن است شما همچنان که عرض شد منتظر مجموعه درمان وسواس فکری و عملی باشید زیرا هنوز هم بدون علت منطقی ذهن خود را درگیر امور بدیهی میکنید و در جزئیاتی فرو میروید که پاسخ آن برای خودتان نیز کاملاً روشن است یا با چند ثانیه فکر روشن میشود. بهعنوان نمونه اگر دقت کنید وقتی خودتان میگویید: «توی معنی قرآن از پرانتزهایی استفاده شده درصورتیکه توی آیه چیزی که تو پرانتز هست رو ننوشته» درواقع خودتان جواب سؤال خودتان را دادهاید و آن اینکه وقتی می گویید آنچه داخل پرانتز آمده در آیه نیامده معنای روشن آن این است که آن نوشته ها توضیحاتی است که توسط مترجم آورده شده است و همانطور که خودتان گفتید جزو متن اصلی قرآن نیست. توضیحات داخل پرانتز توسط مترجمین هر متنی (چه قرآن و چه غیرقرآن) رایج است تا مخاطب متوجه شود این توضیحات جزو متن اصلی نیست.
یا در مورد اینکه چرا فلان اسم یا فلان مطلب در قرآن تصریح نشده است (ضمن اینکه با یک جستجوی ساده میتوانید پاسخ آن را در فضای مجازی پیدا کنید)، کافی است بدانید حجم سؤالات اینگونه و شبهاتی که هنوز ذهن شما درگیر آن نشده، فوقالعاده زیاد و غیرقابلشمارش است و در نتیجه هر انسان خردمند چارهای ندارد با شناسایی موارد مهمتر، سؤالات خودش اولویتبندی کند تا اجازه ندهد ذهنش درگیر هر سؤال و شبههای به ذهنش برسد شود در این صورت ذهن به دلیل درگیر شدن به حجم زیادی از سؤالات بیشمار و شبهات غیرضروری بسیار خسته میشود و شما را مستعد ابتلا به انواع وسواسها و ناراحتیها میکند خصوصاً اینکه عرض شد شما حتی در امور بدیهی که پاسخش را میدانید نیز ذهن خودتان را بیجهت درگیر نموده و خسته میکنید.
اگر شما بتوانید آموزش درمان وسواس فکری و عملی را پشت سر بگذارید میتوانید از درگیر نمودن بیجهت ذهن به غیراولویتها رها شده و در مسیر صحیح و مطلوب قرار بگیرید. پس تا آن زمان منتظر باشید و ذهنتان را بیجهت با ارسال سؤالات و شبهات که برخی قبلاً پاسخ داده شده درگیر و خسته نکنید.
پ.ن: هر زمان مجموعه آموزشی فوق با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» و همچنین «آموزش مشورت با عقل» آماده شده از طریق کانالهای ما که نشانی آن در همین صفحه آمده اطلاع رسانی خواهد شد.
سلام وقت بخیر بزرگوار عذرخواهی میکنم من یک نوجوان ۱۴ ساله هستم و از یک مدتی به دلیل اینکه بر موضوع خدا و توحید حساس شدم، احساس میکنم که به وسواس فکری مبتلا شدم و برای رفعش تلاش کردم از روشتون که ذکر کرده بودید استفاده کنم اما تلاش های من به نتیجه نمی رسد و نمی توانم این باور را در وجود خود ایجاد کنم و همچنان شک و وسواس مرا اذیت میکند همچنین این مطلب رو ذکر کنم که من به خلقت جهان آفرینش و موجودات هم درموردشون تفکر کردم و حتی به دعا و توسل هم رو آوردم اما واقعا دیگه نمیدونم چیکار میتونم با ذهن خودم انجام بدم و همچنین دغدغه های دیگر و درسی بر من تحمیل است لطفا بنده رو راهنمایی و دعا کنید بسیار محتاج دعاتون هستم
سلام وقت شما به هم به خیر خوشبختانه نوشتار شما مخاطب محترم نشان از رشد فکری خوب شما دارد؛ بنابراین جای نگرانی نیست و امیدوارم با توضیحات زیر به نتیجهی مطلوب برسید.
نمیدانم منظور شما مخاطب محترم از روش رفع وسواس فکری که گفتید با شما در میان گذاشتم از کدام طریق بوده است: الف- روشی است که در نشانی زیر ذکر شده است: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01 (اگر مجموعه فوق که در 13 قسمت تنظیم شده را مطالعه نکردهاید میتوانید اقدام کنید)
ب- یا روشی است که احتمالاً مانند الآن بهصورت پرسش و پاسخ با شما در میان گذاشتم.
ج- یا روشی است که در کتاب نگارنده به آن اشاره شده است: جهت دریافت «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397 میتواند کتاب فوق را درصورتیکه هنوز مطالعه و تجربه نکردهاید دریافت نمایید.
درهرصورت از متن نوشتار شما مشخص است که مشکل اصلی شما وسوسه فکری است که خوشبختانه با حل آن میتوانید بهراحتی از حساسیت بیشازاندازه ای که در موضوع خدا و توحید (و احیاناً دیگر موضوعات) دچارش شدهاید بهراحتی عبور نموده و به نتیجهی مطلوب برسید.
یکی از نتایج عالی دعا و توسل برای حل وسواس فکری این است که خداوند راه درمان دائم آن (که تعقل و تعقل و تعقل است) را به شما نشان دهد که در این صورت شما مخاطب محترم به کمک تعقل میتوانید نهفقط ریشهی وسواس فکری و وسواس عملی در هر موضوعی را برای همیشه در خود ریشهکن کنید بلکه میتوانید از این فرصت بهعنوان سکوی پرشی برای رسیدن به آیندهای بسیار روشن و عالی استفاده نمایید.
بدین منظور امیدوارم بهزودی راهحل مذکور که در حال تنظیم آن هستم را با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» و «آموزش مشورت با عقل» در نشانی زیر بارگذاری نمایم: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
من بهنوبه خود برای شما دعا میکنم و امیدوارم شما هم اگر مایل بودید برای موفقیت در انجام کار فوق دعا کنید.
سلام.خوب هستین.ممنونم از جواب قبلیتون به خصوص آخرش که گفتین حسن ظن داشته باشیم از همون لحظه سعی کردم لحظاتی رو که انگاری داشته هدایت و کمکم میکرده رو یاداوری میکردم حتی قبل اینکه شما بگین که پاسخ شبهه ام تو قسمت چهار هستش در واقع اون قسمت تو مسیرم اومد و باهاش مواجه شدم ولی سر سری خوندم و درست روش فکر نکردم.خداروشکر بعد خوب خوندش و تفکر روش یه سری ایده به ذهنم اومد که وسواسم رو خفه کرد ینی راه درو دیگه نداشت الان کامل قبول کرده که یک خالقی هوشمندی صد در صد هستش ولی حق با شماست وسواس رو اگه ریشه اش رو خشکش نکنیم هر کاری کنیم فقط موقتا میره و دوباره یکم حالمون خوبه دوباره برمیگرده و از جواب سوال آخر شما متوجه شدم راه دائم حل وسواس تعقله.راس میگین هر کاریش بکنیم حتی جوابش هم بدیم دوباره جور دیگه برمیگرده مثلا الان میگه خب درست خالق هوشمندی داره ولی شاید خودت تو یه دنیای دیگه بودی و این دنیا رو خلقش کردی و توش اومدی و همه رباتن انسانی اند و... و من تا حدودی نشون دادم برای خودم که مزخرف میگه بعد میگه شاید یه خالقی یه مخلوقی خلق کرده که اون ما رو خلق کرده و ما برای خالق اصلی مهم نیستیم پس درسته که هست ولی بودنش چه فایده (آخه چون من دوست دارم بهش توکل کنم تو زندگیم به همین خاطر مطمئنا این حرف رو میزنه).خواستم از خدا تشکر کنم که شما هستین و اینکه میشه یه نکته ای تا وقتی که راه حل وسواس فکری تون آماده میشه در مورد عقل و اینکه چطور جدی اش بگیریم که خیالمون راحت باشه که چیزایی که عقل میگه اوکی هستش و میشه روش حساب کنیم بگین البته درک میکنم که شاید نشه لب مطلب رو بگین که اوکیه.فقط خواستم پیام بدم و نتایجم رو بگم و وسوسه هایی که درگیر هستم آخه همین که میبینیم یکی حرفامو دیده و نسبت بهشون بی اعتنا هستش و در واقع کسی هست که مشکل ما رو درک میکنه و مث ما وسواسی نیست خیالم راحت تر میشه که این حرفا چرت هستند.ممنونم. البته یه چیزی هم بگم من اون موقع که داشتین قسمت های مختلف وسواسی ها رو میذاشتین اون لحظه که گفتین میخواید قسمت 14 رو بذارین گفتم خب میذاره و چرا از خدا بخوام که بزاره حتما میزاره دیگه الان فهمیدم نه باید خدا بخواد تا همه چی روون پیش بره الان دعا میکنم که انشالله زودتر بزارینش و خدا کمکتون کنه زودتر قرارش بدین و تکمیل بشه موفق باشین.
سلام من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید.
بابت سعی شما خصوصاً در موارد زیر تبریک عرض میکنم و امیدوارم قدر این موفقیتهای ارزشمند را بیش از من بدانید تا هر روز -علیرغم افت و خیزهای زندگی که کاملاً طبیعی است- بتوانید تلاش خود را کاملتر کنید و به دستگیرهای مطمئن و پایدار برسید: 1- تلاش نیکوی شما جهت داشتن حسن ظن که منبع انرژی برای حرکت بهپیش و مانع ناامیدی است. 2- درک اهمیت تفکر در حذف وسوسهها. 3- درک نقش تعقل (پیوسته) در خشکاندن ریشهی وسواس. 4- درک این حقیقت توسط شما مخاطب محترم که امثال نگارنده وسیلهای بیش نیستیم و شکر درواقع متعلق به آفریدگار مهربان است. 5- و درک حقایق ارزشمند دیگر که انصافاً جای شکر دارد.
من نیز مثل شما احتمال میدادم در عرض مدت کوتاهی قسمت چهاردهم به بعد مجموعهی زیر را -البته با امید به خدا- بارگذاری خواهم کرد و تمام! https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
اما خوشبختانه شرایط بهتری ایجاد شد که تلاش کنم با تحقیق گستردهتر در منابع روز علمی و تجربی، مجموعهی «درمان وسواس فکری و عملی» و همچنین مجموعهی «آموزش مشورت با عقل برای همه» را تکمیل کنم که یکی از نتایج آن جدی گرفتن نقش عقل در ریشهکنی وسواس، استرس، افسردگی و مشکلات فراوان دیگری است که بهترین پشتوانهی اثبات درستی هرکدام، تجربهی خود فرد در نتایجی است که با عمل به تشخیصهای عقل به دست آورده و خواهد آورد.
همانطور که شما نیز بهدرستی تشخیص دادید تکمیل این مجموعه که بتواند با افراد خصوصاً ناباور که دچار انواع وسواسهای خفیف و بالأخص شدید فکری و عملی هستند ارتباط برقرار کند جز با توفیق خالق عقل محال است (مجرب)؛ بنابراین از دعای شما متشکرم و البته به اجابت آن بسیار امیدوار.
البته جای شکر مضاعف دارد کسانی که احیاناً این سطور را میخوانند نیز اگر دوست داشتند برای موفقیت در این کار مهم دعا کنند و به این دعا تا تکمیل کار ادامه دهند و در نتایج این کار انسانی شریک باشند که تردید ندارم میتواند هر ناباور غیر متعصب را نیز در مسیر تعقل قرار دهد و موجب رهایی آنها از مشکلاتی که نتیجهی عدم تفکر در تجارب خود ایشان است گردد.
علاقهمندانی که مایل هستند پاسخ قبلی مورد اشارهی شما مخاطب محترم را مطالعه کنند میتوانند به نشانی زیر مراجعه نمایند: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-31
سلام وقت بخیر سوالی پرسیده بودم با این عنوان که اگر خواب واقعی نیست پس چرا شخصیت ها واقعی هستند درست مثل این دنیایی که از نظر ما واقعیست. عرض کردید همانطور که در ذهنمون شخصیت میسازیم و در واقع تجسم میکنیم خواب هم همان است. اما سوالی که پیش امده این هست اگر ساخته ذهن ماست چرا حرف و ها و گفت و گو هایی که هست اصلا غیر منتظره هست مثل واقعیت، یا افرادی که در خواب هستند. و سوال بعدی که داشتم از خدمتتون در قران گفته شده که انسان در موقع خواب روح از بدنش جدا میشه و شما میفرمایید ساخته ذهن هست این خواب، در واقع روح کجاست در اینجا؟ اگر روح جدا میشود که ذات من روح هست و نه جسم، چرا در جسمیت خودم هستم؟ تشکر
سلام وقت شما هم به خیر
همانطور که در توضیحات ابتدای این صفحه آوردم درحال حاضر اولویت پاسخ به سؤالات در موضوع اثبات وجود خدا میباشد اما به احترام شما مخاطب محترم نکاتی کوتاه را عرض خواهم کرد و همانطور که در نشانی زیر توضیح دادهام شایسته است در رفع شبهات خود اولویتبندی نمود و از درگیر نمودن ذهن به سؤالات غیرضروری خودداری کرد که در این صورت ضمن تثبیت باورهای اساسی، آرامش ذهنی پایدار در زندگی ایجاد خواهد شد و خوشبختانه در این صورت خود فرد بهراحتی پاسخِ سؤالاتی نظیر آنچه مطرح کردید با تکیه بر تجربه بهخوبی پیدا خواهد نمود. https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
ضمن اینکه پیشنهاد میکنم در مورد شناخت ذهن و عقل، مجموعه درمان وسواس فکری و عملی و همچنین روش مشورت با عقل که در دست تولید است را در نشانی زیر پیگیری نمایید که کمک بسزای در یافتن پاسخهای سؤالات مشابه دارد: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
به پیوست پاسخ به سؤال قبلی شما در نشانی زیر: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-26
عرض شد که ما همین الان میتوانیم به دلخواه در ذهن خود هر صورت و شکل -چه متحرک و چه ثابت- را درست شبیه آنچه در واقعیت میبینیم تصور کنیم از جمله شکل خودمان. خواب نیز صورتها و اشکالی است در ذهنمان. بنابراین به طور مختصر در پاسخ به سؤالاتی که مطرح کردید:
1- ما در دنیایی زندگی میکنیم که مملو از وسوسه و الهام است و ذهن ما علاوه بر اینکه قدرت دارد از حقایقی که با حواس 5 گانه درک میکنیم تصویرسازی نماید، اگر به هر دلیل (این ذهن) با انتخابهای نادرست خودمان پریشان شود میتواند موجب خوابهای پریشان، بیمعنا، کابوسهای بیسابقه نیز بگردد که در این صورت شناخت حقیقت از غیر حقیقت نیازمند داوری جدیتر عقل است.
2- روح بعد از مرگ بهطور کامل از بدن انسان جدا میشود، اما هنگام خواب ارتباط خود با بدن را بهطور کامل قطع نمیکند و الا علائم حیاتی مانند ضربان قلب از بین میرفت و انسان میمرد.
3- روح انسان بسته به نوع تعریف دانشمندان و عالمان، میتواند اسامی مختلفی نظیر نفس، ذهن، عقل (که بخشی از نفس آدمی است) و غیره داشته باشد.
برای چاپ «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، هنوز برخی مراحل مانند صفات خدا و غیره به کتاب فوق اضافه نشده است که در آن صورت نیز چون این کتاب بهصورت پی دی اف و رایگان در دسترس عموم قرار دارد، شخصاً بنای چاپ کاغذی کتابهای خود را ندارم اگرچه اقدام به چاپ و نشر توسط دیگران از نظر من به عنوان صاحب حق نشر این کتاب و دیگر کتب مانند «کتاب تصویری علم و اندیشه»، آزاد است.
شما همواره میتوانید جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه نام آن را جستجو و رایگان دریافت یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه» نیز میتوانید نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
نشر و چاپ کتاب فوق نیز مانند سایر کتب نگارنده آزاد است.
سلام ازتون خواهش میکنم کمکم کنید دارم نابود میشم و نمیتونم هیچ جوره مشکلمو حل کنم
سلام
مخاطب محترم خوشبختانه جای نگرانی نیست بلکه برعکس هر کسی به این نتیجه برسد که لازم است باورهای خود را استدلالی کند باید از چنین فرصتی برای تثبیت باورهایش بهترین استفاده را بنماید و از آثار عالی آن برای زندگی فردی و اجتماعیاش بهخوبی منتفع شود.
با توجه به اینکه مخاطبان فراوانی ازجمله ناباوران مرتب در حال ارسال پیام مشابه شما هستند بنابراین من نیز از شما مانند ایشان دعوت میکنم توضیحات ابتدای همین صفحه را مطالعه نمایید تا شما نیز در کمترین زمان ممکن به نتیجهی مطلوب برسید.
به عنوان اولین قدم با آرامش و بدون عجله (و البته بدون معطلی بیش از حد) سعی کنید کتاب نگارنده با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه را مطالعه نمایید. جهت دریافت رایگان نام کتاب فوق را جستجو کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
خوشبختانه در کتاب فوق قدم به قدم توضیحاتی جهت رفع سؤالات،شبهات، مشکلات و نگرانیهای فعلی و آنچه ممکن است در آینده با آن مواجه شوید تا رسیدن به اطمینان کافی ارائه شده است.
سلام مجدد.خدا قوت.ببخشید یه سوال داشتم من دنبال استفاده و جدی گرفتن عقلم هستم و میخوام از گذشته ام به عنوان پشتوانه ای برای درستی عقل استفاده کنم فقط یکم وسوسه هایی دارم که نمیذاره با خیال راحت ازش استفاده کنم خداروشکر با تفکر تا حدود زیادی برطرف شده منتها میخواستم قوی تر ریشه کن بشه به همین خاطر یه سوال داشتم آیا کلا امکانش هست با توجه به صفات خداوند (من با صفاتش در حد بی نهایت الان اوکی هستم مثلا حکیم بودنش عادل بودنش) خداوند ما رو به خاطر گناهی که شاید در یه دنیای دیگه که توش بودیم و انجام دادیم که آخر حد گناه شاید باشه توی این دنیا آورده باشه و یه جورایی جهنممون باشه و در اینجا با آدمای الکی و زندگی الکی درگیرمون کرده باشه یا مثلا رهام کرده باشه به حال خودم که یه سری موجودات من رو تو یه زندگی ماتریکسی و شبیه سازی شده کنترل بکنند و مثلا قران و ... رو در واقع اونا واسم فرستادند و حرفای خداوند در واقع نیست و... و اون چیزی که من میگم عقله و خوبه مثلا یه چیز اوکی ای نباشه و اونا بهم داده باشند چون جهنمه و شاید این عقل چیز درستی نباشه و گذشته ای هم که ازش دارم که خوبه ساخته ی اونا باشه که گولم بزنن که ازش استفاده کنم و....کلا سواام اینه ممکنه خداوند ازش این بربیاد که به خاطر گناهی که از ذهنمون برده و کاری کرده که به یادمون نیاد یا شاید خودمون تو اون دنیا از ذهنمون پاکش کردیم و بعد خودمون رو توی یه دنیای ماتریکسی و شبیه سازی شده آورده باشیم ما رو مواخذه کنه آخه تو تناسخ هم میگن زنذگی قبلی داشتیم که این زنذگی جدید تقاص زنذگی قبلیه و یادمون نمیاد من میگم کلا ممکنه با توجه به عدل خداوند یا حکمتش ما رو به خاطر چیزی که یادمون نمیاد مواخذه کنه حداقل میگم اگه واقعا این حرفا درست باشه حداقل خداوند بهم میگه که چه خبره و تو جهنم هستم یا نه و بهم میگه که به خاطر چه گناهی مثلا به این دنیا آورده یا اومدم و اینکه میگه که ادمای اطرافم الکی هستند یا نه و... .فقط اینو بگم که من خودم میگم اصن خداوند نمیذاره هیچ موجودی توانایی شبیه سازی ما رو داشته باشه چون اینجوری قابلیت اعتماد به خداوند از بین میره دیگه هیچ مخلوقی نمیتونه رو خدا اعتماد کنه چون میگه شاید من هم شبیه سازی شده باشم پس از حکمت خدا به دوره یه همچین حرکتی کلا.یا تهش اگر هم این اتفاق افتاده باشه با استغفار باید درست میشد که من استغفار کردم و هیچی تغییر تکرده پس من تو دنیای شبیه سازی شده نیستم و خدا هم من رو رها نکرده .یا میگم خذاوند ویژگی ستار العیوب بودن داره پس نمیذاره یه سری موجود زنذگی من رو کنترل کنند چون ایینجوری عیب های من آشکار میشه این جواب های من به وسواسمه خوبه به نظرتون.فقط این اذیتم میکنه که به خاطر چیزی که یادمون نمیاد ما رو مواخذه میکنه یا نه و میخواستم یه جوابی برای این هم داشته باشم.خیلی ممنونم از حوصله تون.خدا خیرتون بده.
سلام
خوشبختانه در پیامهای قبلی شما و مخاطبان محترم دیگر، تمایل داشتید در خصوص ریشهکنی وسوسهها، توهمات و غیره، هرچه زودتر مجموعه درمان وسواس فکری و عملی را بارگذاری نمایم که من نیز بهاندازه توان و توفیق مشغول هستم.
همانطور که خود نیز میدانید عقل سلیم هرگز وجود محسوسات و حقایق بدیهی و قطعی (مانند طبیعت و وجود خودمان) را با یک سری توهمات، شاید و شاید و گمانهایی که ریشه در حقیقت ندارند مخدوش نمیکند و بر چنین پندارهایی که حاصلی جز پریشانی ذهنی و سردرگمی ندارند مهر تائید نمیزند.
یکی از کارهای معمولی و روشن عقل، تشخیص سره از ناسره است بهعنوانمثال این عقل است که به هر انسانی میگوید دروغ بد است و راستگویی خوب و تأکید میکند آنچه با حواس 5 گانه درک میشود (مانند طبیعت و وجود خودمان) قابل تشکیک نیست و نباید به توهمات بیشمار که زندگی را تلخ میکنند اهمیت داد و الا خودمان مسئول سردرگمی و رنجهای ناشی از بیتوجهی به پیام عقل هستیم.
بنابراین امیدوارم حال که به ارزش تعقل در رفع وسوسهها پی بردید و اثر مفید آن را مانند همین نوشتاری که ارسال کردید به خوبی تجربه نمودید، ازاینپس بیشازپیش راه واقعنگری و تفکر در مواجهه با وسوسهها و شبهات را در پیش بگیرید و روی مطلب فوق (نقض نکردن قطعیات با حدسیات) بیشتر فکر کنید تا آن را بهعنوان یک راه و روش ثابت در زندگی خود انتخاب کنید و از آثار آرامش بخش آن همیشه بهرهمند شوید و اجازه دور شدن از جاده حقیقت را به خود ندهید.
در خصوص نکاتی که مطرح کردید اگر کمی فکر کنید تصدیق خواهید نمود بخش ابتدایی نوشتار شما محصول وسوسهها و توهمات هستند که سعی دارند حکمت خداوند و عدالت او را با یک سری شاید شاید گفتنهای بیاساس زیر سؤال ببرند و خوشبختانه بخش پایانی نوشتار شما، حاصل واقعنگری و تعقل شماست که بر حکمت و عدالت الهی و ستاریت او و محبت وی به بندگانش مهر تأیید میزنند. چه تجربهای در اثبات لزوم توجه به پیام عقل روشنتر از این که اهمیت به وسوسهها و توهمات، باعث تشویش ذهنی، سردرگمی و رنجهای فراوان میشود و اهمیت به پیام عقل، سبب آرامش خاطر و اطمینان و ثبات فکری فرد میگردد.
در آموزش درمان وسوسه فکری و عملی و آموزش مشورت با عقل در این خصوص از ریشه و با زبان ساده توضیح دادهام که امیدوارم با دعای شما در دسترس عموم قرار بگیرد.
چندتا سوال داشتم اول اینکه کتاب اثبات خدا دین و مذهب خردمندانه مال شماست؟ کتاب تصویری علم و اندیشه چطور؟ دوم اینکه من دنبال نسخه چاپی هر دو کتابی که اسمشون رو بردم هستم لطفا بگید از کجا تهیه شون کنم؟ سوم اینکه اجازه می دید من مطالب صفحه و کتابتونو تو صفحه خودم بذارم؟ ممنون از پاسختون
سلام وقت شما هم به خیر
مخاطب محترم
چند نفر دیگر نیز مشابه سؤالات شما را پرسیدهاند که من از فرصت استفاده میکنم و به آنها نیز یکجا پاسخ میدهم؛ از جمله این سؤالات:
الف- کتاب اثبات وجود خدا به چاپ رسید؟ چون تو کانال تلگرام عکسش رو گذاشته بودید به همین خاطر پرسیدم
ب- ببخشید کتاب علم و اندیشه رو چاپ کردید؟ این کتاب اثر جان کلوور مونسما است؟
ج- لطفاً زود کتاب رو چاپ کنید تا ازتون بخرم.
د- سؤالات مشابه دیگر ...
پاسخ:
1- هر دو کتاب (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه و کتاب تصویری علم و اندیشه)) تألیف اینجانب است. در کتاب تصویری علم و اندیشه، شما با دلایل دانشمندان و مراکزی علمی جهان در اثبات وجود خدا با ذکر منبع آشنا میشوید که بیشتراین دلایل و سخنان از کتاب اثبات وجود خدا، The Evidence of God، اثر جان کلوور مونسما نقل شده است. در واقع شما با مطالعه کتاب فوق در جریان مهمترین و شیواترین مطالب کتاب جان کلوور نیز قرار می گیرید بدون اینکه نیاز باشد مطالب غیرلازم را مطالعه نمایید.
2- برای چاپ «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، هنوز برخی مراحل مانند صفات خدا و غیره به آن اضافه نشده است که در هر صورت چون این کتاب همواره بهصورت پی دی اف و رایگان در دسترس عموم قرار دارد، شخصاً بنای چاپ کاغذی آن و دیکر کتب خود را ندارم؛ اگرچه اقدام به چاپ و نشر کتب نگارنده توسط دیگران از نظر من به عنوان صاحب حق نشر کتب و هر نوع تولید دیگر آزاد است.
شما هر زمان که خواستید میتوانید جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» نام آن را جستجو و رایگان دریافت یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه» نیز میتوانید نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
3- نشر و چاپ کتاب فوق نیز مانند سایر کتب و تولیدات نگارنده آزاد است.
جهت مشاهدهی سایر کتب، فیلم و محصولات تولید شده -که نشر همگی آزاد است- به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1302
سلام من نوجوانی هستم که تا دوماه و خرده ای پیش ادم متدینی بودم، بین هم سن و سالهای خودم و دوستانم سوال جواب میدادم و خودم یجور هایی از عقایدم دفاع میکردم ، خلاصه بخوام بگم اغوش خدا رو چشیدم.... اما دو ماه پیش خیلی اتفاقی یه جا یه جمله از یه ناباور معروف خوندم و این تو ذهنم شروع کرد به رشد من هم چون دوست داشتم پاسخش رو پیدا کنم و از اینکه همچنین چیز بدیهی رو نمیتونم برای خودم ثابت کنم ترسیدم با ترس و واهمه مطالعه میکردم و همین باعث شد عقایدی که خودم قبلا با عقلم بهشون رسیده بودم رو به حالت تلقینی و دستوری دربیارم و دیگه از خودم تحلیل و یقینی نداشته باشم از طرفی در این مطالعات کلی شبهه و تردید های جدیدی دیدم که همشون اضافه شدن همچنین چون مدرسه نمونه بودم و فصل امتحانات بود خستگی ذهنیم منو به شدت پریشون کرد. الان احساس سبک مغزی و قدرت تحلیل پایین میکنم ، حس میکنم خودم نمیتونم به چیزی برسم ، حتی شبهاتم هم حل بشه فکرم ازاد نیست و در طول زندگی حساسیت بی جا به بدیهیات روزمره دارم(مثلا خودم رو هم گم میکنم وقتی میخوام فکر کنم چند بار اسم خودم رو صدا میزنم به خودم تذکر میدم و چشمانم رو میبندم که مثلا به خودم بیام) ازتون میخوام کمکم کنید فکرم آزاد و منطقی باشه چون خودم میدونم به کوچک ترین چیز بدیهی هم فکر میکنم خرابش میکنم برای مثال من دو شب پیاپی نخوابیدم چون همش ذهنم درگیر بود و در اینکه باید بخوابم هم شک میکردم با این که ته دلم میگفت این فکرای احمقانه چیه در اخلاق و علاقم به خانواده دوستانم هم اختلال ایجاد شده . لطفا کمک کنید این جور فکرها بهم غالب شده ممنون
سلام
مخاطب محترم
1- خوشبختانه از متن نوشتار شما پیداست که صرفاً دچار وسوسهی ذهنی -که نسبتاً برای همه پیش میآید- شدهاید و مشکلی با حقیقت ندارید که در پایان به راهحل اساسی درمان وسوسه ذهنی اشاره خواهم کرد.
2- شما هم میدانید که خوب حرف زدن در هر موضوعی به معنای فهمیدن آن موضوع و رسیدن به یقین نیست. هر فردی که از اطلاعات و شرایط کافی برخوردار باشد (داشتن یقین مستدل یکی از این شرایط است)، در مواجهه با هر شبهه (چه حاصل ذهنیات خودش باشد چه ناباوران مطرح کنند) اندک تزلزلی در باورهایش ایجاد نخواهد شد بلکه با تکیه بر یقین مستدل و با وجود احاطه کافی بر موضوع، نهتنها وسوسهها و شبهات اثر منفی بر او نمیگذارند بلکه وسیلهای جهت رشد و آگاهی بیشتر او نیز خواهند شد تاجایی که به قول دکتر سید حسن حسینی: اگر یک مؤمن واقعی و باسواد باشی، خواندن کتابهای ماتریالیستی (خداناباوران) میتواند گوشهای از تفریحات سالم تو باشد!
3- فراموش نکنیم هر انسانی همواره با پیام عقل و انواع وسوسههای رنگارنگ روبروست؛ بنابراین اینکه نوشتهاید: «ته دلم میگفت این فکرای احمقانه چیه» کافی است بدانید که این پیام نجاتبخش مربوط به عقل شماست که اگر به آن اهمیت بدهید، شمارا بر توهمات و وسوسههای زیانبار غلبه خواهد داد. مسلماً باهوشترین مردم کسانی هستند که بدون اتلاف وقت به پیام عقل گوش میدهند و به وسوسهها و توهمات (همانطور که شما نیز بهخوبی تشخیص دادید که گاهی احمقانه هستند) بدون معطلی بیاعتنایی میکنند و به همین خاطر است که همواره انسانهایی شاد، امیدوار، زیرک و دارای ذهنی آرام و دلی مطمئن هستند و از مسیر درست که حرکت در آن آسان و راحت است خارج نمیشوند و با این کار مانع ایجاد دردسر، سرگردانی و رنجهای خودساخته میشوند.
4- تجربه ثابت کرده است که گوش دادن بدون تعلل و اتلاف وقت به پیام عقل، سبب ایجاد امید و نشاط در فرد میشود و اهمیت دادن به وسوسهها، موجب کمرنگ شدن امید و پیدایش رنج، افسردگی و ناراحتیهای فراوان در هر انسانی میشود. این بستگی به انتخاب خود فرد دارد که به کدامیک اهمیت بدهد؛ به پیام رهاییبخش عقل یا وسوسههای تمام نشدنی و رنجآور؟
5- خوشبختانه من در کتاب زیر، مشکل شما - که مرتب با من در میان گذاشته میشود- را به همراه راهحل توضیح دادهام و روش کسب یقین مستدل و اطمینانبخش را نیز آوردهام. جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» نام آن را جستجو و رایگان دریافت یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397 میتوانید خصوصاً قسمت سوم تا پنجم کتاب فوق با عنوان «چرا اگر تلاش برای اثبات وجود خدا مانند سایر کارها از پایه شروع نشود نتیجه عکس دارد؟» را با حوصله مطالعه نمایید و به راهحلهای ارائه شده عمل نمایید تا در کمترین زمان ممکن نهتنها نسبت به شبهاتی که الآن درگیرش هستید بلکه نسبت به شبهاتی که ممکن است در آینده نیز با آن مواجه شوید آسوده خاطر شوید و البته تا رسیدن به این مقصود تلاش کنید ذهنتان را درگیر شبهات جدید و بیپایان –خصوصاً آنچه ناباوران مطرح می کنند- نکنید چون حداقل اثر منفی آن این است که تل انبار شبهات جدید در ذهن، موجب تأخیر در رسیدن به یقین مستدل و پایدار خواهد شد.
6- در خصوص روش مواجهه با وسوسهها و رفع اساسی تشویش ذهنی، امیدوارم بهزودی راهحلی که در حال تنظیم آن هستم را با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» و «آموزش مشورت با عقل» در نشانی زیر بارگذاری نمایم: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14 این آموزش بر اساس تجربه خود مخاطب و با زبان روشن که حتی برای نونهالان نیز قابل فهم است در حال تنظیم است و آثار خوب آن فقط ریشه کنی وسواس نیست بلکه بسیار فراتر از آن است.
7- تا آن زمان اگر مایل هستید میتوانید مجموعه زیر که در 13 قسمت تنظیم شده و به سؤالات افرادی مانند شما پاسخ دادهام را مطالعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
سلام من هر کاری میکنم نمیدونم کتاب چطوری دانلود میشه به گفته سایت عمل میکنم اما هیچی که هیچی
سلام
مخاطب محترم
احتمال دارد اشکال از مرورگر یا سرویس دهنده (سرور، server) باشد که کتابها را در آن بارگذاری کردم. من الان، کتاب را در سرویس دهندهی دیگری نیز بارگذاری کردم تا مشکل احتمالی شما و دیگر مراجعهکنندگان حل شود. پس به نشانی زیر رفته و روی یکی از دو نشانی که گذاشتهام کلیک کنید و کتاب مورد نظر خود را دریافت نمایید:
جهت دریافت رایگان آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» نام آن را جستجو یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه» نیز میتوانید نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
سلام وقت بخیر و عرض خسته نباشید تشکر میکنم بابت این مجموعه کامل با 1773 صفحه کتاب. ان شاءالله خدا توفیقات بیشتری نصیب شما کند و دعا میکنم به زودی مجموعه درمان وسواس هم منتشر شود. با ارزوی موفقیت
سلام
وقت شما هم به خیر
امیدوار به اجابت دعای شما بزرگواران
زحمت تنظیم متن و عکس صفحات این کتاب با یکی از مخاطبان محترم با نام اختصاری #احراق است که اشعار زیبایی در خداشناسی دارد. ایشان مدیر کانال شعر توحیدی است: https://eitaa.com/sheretohidi
سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز... با تشکر از زحمات شما در تالیف کتاب اثبات خدا،دین و مذهب خردمندانه.... بنده بسیار مشتاق انتشار بخش دوم این کتاب هستم،اگر مقدور است زمان تقریبی انتشار آن را اطلاع دهید... با تشکر
سلام
شما هم خسته نباشید.
من نیز مانند شما مخاطب محترم، در حال یادگرفتن و یافتن پاسخ سؤالات فراوان خود در مورد جهان هستم، بنابراین لقب استاد را در شأن خود نمیدانم و مطمئنم چیزهای زیادی است که میتوانم از شما یاد بگیرم.
همانطور که در نشانی زیر توضیح دادم: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01 تجربه به من نشان داده، مشکل اصلی مخاطبان -اعم از خداناباور و خداباور- این نیست که بدانند آیا خدا وجود دارد یا خیر، بلکه مشکل اصلی عدم اطلاع از روش صحیح تحقیق با تکیه بر شواهد محسوس و دلایل قطعی جهت کسب یقین مستدل است که باعث شده بیشازاندازهی معقول در حواشی و جزئیات زائد فرو روند و ذهن خود را مستعد ابتلا به انواع شبهات و وسوسهها نمایند تا جایی که خود نیز به مضحک بودن بسیاری از شبهات و وسوسههایشان اذعان دارند.
به همین دلیل تمرکز اصلی من، تنظیم «آموزش درمان وسواس فکری و عملی» است و مهمتر از همه مشغول تنظیم «آموزش مشورت با عقل» نیز هستم که مطمئنم به کار بستن این آموزش ریشهی هر نوع وسواس و ... را میخشکاند: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
بعد از تکمیل کار فوق، امیدوارم بخش دوم کتاب که متن اصلی آن مدتهاست آماده شده را در نشانی زیر منتشر نمایم: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اگر به حدس و تخمین من بود، باید حداقل سال گذشته، بخش دوم کتاب منتشر میشد بنابراین اگرچه نمیتوانم تاریخ دقیق بدهم، اما مطمئنم اگر مخاطبان محترمی که این مطالب را مفید میدانند همین الان ولو چند ثانیه صمیمانه دعا کنند، این مهم در کمترین زمان ممکن محقق خواهد شد.
سلام وقت بخیر میشه در مورد هدایت خدا توضیح بدید؟ خدا چه کسی رو هدایت میکنه؟ این هدایت با اختیار خود فرد هست؟ چرا خیلی ها هدایت میشن بدون اینکه خودشون بخواند؟ ممنونم
سلام
وقت شما به خیر
هر کسی -با هر باوری و از هر خانوادهای- انسانی صادق، فاقد تعصب و جویای حقیقت باشد و با واقعیات دشمنی نکند و عمداً اسبابی که او را به سمت هدایت سوق میدهد، پَس نزد، بدون تردید هدایت خواهد شد ولو تمام نزدیکان و اطرافیان چنین فردی گمراه باشند و تصمیم بگیرند مانع هدایت او شوند!
پ.ن: هرکدام از موارد فوق نشانههای روشن و قابل راستیآزمایی توسط خود فرد دارد ازجمله نشانهی جویای حقیقت بودن، همین تلاشی است که شما و دیگر مخاطبان دارید که به عنوان نمونه در همین صفحه وقت گذاشتید و سؤالات سرنوشتساز خود را مطرح کردید درحالیکه برخی حاضر نیستند همین مقدار تلاش را از خود نشان دهند، بلکه بیشتر تمایل دارند به کارهایی که خود عامل سرگردانی انسان و دور افتادن از حقیقت هستند بپردازند که البته برای همانها در همان وادی نیز اسباب هدایت فراهم است به همین دلیل مرتب شاهدیم تعدادی از ایشان علیرغم اینکه در ابتدا افرادی متعصب بودند و نمیخواستند از آن وادی محدود و پر از رنج خارج شوند، اما دلشان نرم شده و نگاه محدودشان توسعه پیدا نموده و با اشتیاق راه هدایت و تجربهی زندگی به معنای واقعی شاد را در پیش میگیرند.
سلام وقت بخیر اگر امکانش هست در مورد زیر توضیح بفرمایید فعلوانفعالات سلول حیوانی بهقدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آن
روی دهد باعث بیماری حیوان میشود. مجموعه علم و اندیشه ص 13
درواقع در این جهان در کنار نظم، بی نظمی هم وجود دارد مثل همین بیماری که خارج شدن از روند عادی هست و یک نوع بی نظمی هست برخلاف عملکرد منظم یک موجود زنده. فیلسوفانی مثل هیوم هم ایراداتی رو به همین موضوع و بی نظمی ایراد میکنند. ممنون میشم پاسخ بدید. برخی میگویند همین بیماری هم نظم است اما ایا واقعا خارج چون از روند عادی رو میشه نظم گذاشت؟
سلام
وقت شما هم به خیر
مخاطب محترم به سؤال شما بهتفصیل در کتاب نگارنده پاسخ داده شده است جهت دریافت «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
برای استفاده مخاطبانی که وقت نمیکنند کتاب را مطالعه نمایند نکاتی را در خصوص سؤالتان مطرح میکنم که اگر نکته یا شبهه دیگری باقی ماند میتوانید برای حل اساسی آن، به کتاب فوق مراجعه نمایید تا از طرح سؤال مجدد بینیاز شوید.
همینکه غالب بیماریها توسط دانشمندان قابل شناسایی و به وسیله داروهای معینی قابل درمان هستند نشان از نظامی قانونمند در طبیعت دارد بهطوریکه هر چه انسان، بیشتر بر نظام هوشمندانه و قوانین حاکم بر طبیعت آگاهی پیدا کند، قادر به رفع و درمان بیماریهای بیشتری خواهد شد. (همین قاعده در مورد رفع مشکلات دیگر نیز جاری است).
البته خودتان میتوانید با تفکر و تحقیق، به شواهد فراوان دیگر نیز دست پیدا کنید ازجمله: الف- یکسان بودن داروی بیماریها، مانند سرماخوردگی برای درمان انسانهای مختلف در سراسر جهان، نشان از نظم است، نه بینظمی و این پیام روشن را به همراه دارد که ابتلا به هر نوع بیماری با عامل یا عوامل مشخصی صورت میگیرد که این عوامل خود بخشی از قوانین نظاممند جهان هستند؛ بهعنوان نمونه ادالت کلد ADULT COLD یا قرص سرماخوردگی که مخصوص بزرگسالان است ترکیبی از چند ماده مشخص در طبیعت، با اثرگذاری مشخص، بر بخش مشخصی از بدن انسان هستند که این مواد عبارتاند از: فنیل افرین (یک منقبض کننده عروقی سمپاتومیمتیک)، کلرفنیرامین (آنتی هیستامین) و استامینوفن که این مجموعه عوامل هماهنگ نشان میدهند هم علت بیماری، هم درمان و هم اثربخشی هر کدام، همگی تابع قانون و نظامی دقیق و حساب شده هستند.
ب- ضمن اینکه برخی بیماریها عملاً مفیدند ازجمله در بدن انسان تولید واکسن نموده و با تقویت بدن، موجب پیشگیری از بیماری میشوند.
ج- همچنین تأمل در علت ایجاد هر بیماری نشان میدهد عواملی ازجمله سوء اختیار و ناپرهیزی خود انسان از قوانین خاص، موجب بروز بیماری میشود تا جایی که میتوان پیشبینی کرد با خوردن بیشازاندازه مثلاً غذاهای چرب و ... چه نوع بیماریهایی در بدن انسان ایجاد میشود که این شواهد نیز حاکی از وجود نظامی مشخص، تکرارشونده و قابل پیشبینی میباشند که مسلماً نسبتی با بینظمی و تصادف ندارند. البته بروز بیماری یا فرسوده شدن بدن انسانها با گذشت زمان (ضمن اینکه همگی تابع قانون معین و قابل تکرارشونده هستند)، علتهای معقول و حکمتهای فراوان دیگری ازجمله افزایش آستانهی تحمل انسان، امتحان، تذکر، آمرزش گناهان و غیره نیز دارند که در بخش ادیان و مذاهب میتوان در این خصوص تحقیق نمود.
ضمن اینکه اقرار به وجود همان مقدار نظمی که قابل درک با حواس 5 گانه بوده و غیرقابلانکار هستند، خط بطلان آشکاری بر خداناباوری و ندانمگرایی است و جملهی کامل دانشمندی که از وی نقل قول نمودید نیز بر همین حقیقت تأکید دارد:
دکتر ادموند کارل کورنفلد، EDMUND CARL KORNFELD، رئیس دایرهی شیمی آلی در ایالات متحده آمریکا: فعلوانفعالات سلول حیوانی بهقدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آن روی دهد باعث بیماری حیوان میشود. واقعاً تعجبآور است که سازمانی به پیچیدگیِ یک سلول حیوانی بتواند خودبهخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد! برای این کار حتماً وجود «خالق» و «پروردگار فوقالعاده حکیمی» ضرورت دارد. منبع: کتاب تصویری علم و اندیشه ص 13
خوشبختانه با تفکر، اطلاع از علوم و همچنین افزایش شناخت از طبیعت، میتوان فهمید آنچه ممکن است در نگاه اول بینظمی به نظر آید در واقع دارای نظم مشخصی است. در همین خصوص چارلز تاونز برنده جایزه نوبل، جایزه تمپولوتون، جایزهی روم فورد و بیستوهفت مدال افتخار از دانشگاههای مختلف و جوایز بسیار از دولتها و مؤسسات علمی در مقالهای با عنوان همگرایی علم و دین میگوید: جهان ما بیهوده و عبث نیست و ما نیز نباید به پوچی در غلطیم؛ همهچیز، حتی هر آنچه ما بینظمی میپنداریم، از دید یک دانشمند آشنا به ریاضیات، نظم است. کتاب تصویری علم و اندیشه ص 345 به نقل از: fa.wikipedia.org/wiki/چارلز_هارد_تاونز
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
البته اطمینان و یقین مستدل به حکمت و هوشمندی فوقالعاده طراح جهان، میتواند چنین شبهاتی را از اساس حل نماید که در کتاب زیر بهتفصیل روش کسب این اطمینان را توضیح دادهام.
سلام وقت شما بخیر و خسته نباشید. در واقع ایا واقعا امکان رسیدن به یقین در همچین مدت کوتاهی وجود داره که در کتاب گفته شده؟ یک شخصی مانند محمد غزالی با آن سطحس که داشته در اطلاعات خودش شک میکنه و بعد 10 سال تحقیقاتش تموم میشه. و چطور میشه در حدود 5 تا 6 روز و بنابر افراد مختلف بیشتر یا کمتر به یقینی رسید که هیچ گاه تردید نکند؟ بیشتر از دو سال هست که وقت خودم رو گذاشتم بر سر اثبات خدا. روزی میگویم هست، روزی هم ندانم گرا. بعد از 3 بار خواندن کتاب شما و انجام تمارین و حتی نکته برداری همچنان که با شبهه ای مواجه میشم تماما اضطراب میگیرم و جوابی ندارم. واقعا فکر میکنم امکان داره یک روزی مانند شما در مواجه با شبهات نه تنها اضطراب و استرس بهم دست نده و با دلایل عقلی پاسخ بدم؟ 13 قسمتی که مربوط به وسواس بودم هم مطالعه شد و میدانم حس ظن چقدر اهمیت دارد وگرنه در حال حاضر اصلا اینجا نبودم. تلاش من برای رسیدن به یقین شد دوری و دورتر شدن از خدا. نمیدانم حتی اگر مجموعه درمان وسواس هم منتشر بشود فایده ای دارد؟؟! به مشاور حضوری مراجعه میکنم بعضی اشتباه نادرست میدهند و میگویند تو اصلا وسواسی نداری! برخی هم دنبال پول اند و بی نتیجه تا به الآن.. همه اینها از سر این است که من نمیتوانم در برابر همچین عقیده ی مهم و سرونوشت سازی کوتاه بیام و در حال تلاش هستم برای اینکه بلاخره به باور درست و یقین برسم و مانند برخی افراد ادعای پوچی مثل بیخدایی که بازی با سرنوشت خود است نکنم. و آن هم همچین عقیده ی سرونوشت سازی که در برابر خالق خودت بایستی و بگویی تو وجود نداری! ممنونم از توجه شما
سلام
وقت شما هم به خیر
ضمن تبریک بابت نگاه مثبت و صحیح، خصوصاً حسن ظن ارزشمندی که آن بهرمند هستید، خوشبختانه پاسخ سؤال شما مثبت است.
توضیح بیشتر:
آنچه در کتاب آمده صرفاً روش کسب یقین به وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان است و این منافاتی با بروز شک در امور دیگر ندارد.
چه بسیار دانشمندانی که در کمترین زمان ممکن یقین مستدل و پایدار به وجود خدا را تجربه کردهاند اما در امور فراوان علمی و اطلاعات قدیم و جدید خود شک میکنند و هر روز با تحقیق صحیح، بر یک یا چند شک خود با کمک استدلال و شواهد کافی غلبه مینمایند.
البته توجه داشته باشیم دو نوع شک وجود دارد که یک نوع آن شک حقیقی است که مقدمه رسیدن به یقین است و دیگری شک کاذبی است که ناشی از تشویش و وسوسهی ذهنی است که راه رفع آن، درمان تشویش و وسوسه است و الا خصوصاً اگر روش تحقیق، صحیح نباشد ممکن است این وسوسه گستردهتر شود.
در آموزش درمان وسواس، با ذکر منابع داخلی و خارجی توضیح دادهام که برخی شکها کاذب هستند چون هیچ شواهد و دلیلی که در آن امور ایجاد شک کند وجود ندارد و به تعبیر دیگر این حقایق اساساً قابل تشکیک نیستند بلکه وسوسهها و شبهاتی در ذهن فرد به وجود آمده که وی بهاشتباه خیال میکند نسبت به آن امور دچار شک شده است.
در کتاب (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) نیز توضیح دادهام که رسیدن به نتیجه در کمترین زمان ممکن بستگی به تشنگی خود فرد دارد و برخی افراد علیرغم اینکه دچار وسواس ذهنی بودند اما چون خود را ملزم نمودند که دقیقاً طبق روش کتاب پیش بروند، خیلی زود به نتیجه رسیدند. (خصوصاً رها کردن پندارها و امور غیرقطعی و تکیه بر امور محسوس و قطعی.)
نگارنده بعد از چند سال از نگارش کتاب پیوسته با برخی مخاطبانی که روش کتاب را با موفقیت طی کردهاند ارتباط دارم که تصریح نمودهاند که نهتنها وسواس فکری و عملی آنها ریشهکن شده و به یقین آنها کوچکترین خللی وارد نگردیده، بلکه ایشان توانایی رفع شبهات دیگران را -البته بعد کسب شرایط لازم که در کتاب توضیح دادهام- نیز پیداکردهاند.
یکی از این مخاطبان محترم به اینجانب توضیح داد که قبل از طی آموزش کتاب، به وی هشدار داده بودند که با ادامه وضعی که دارد حال وی مخاطرهآمیز خواهد شد، این فرد چنان دچار وسواس عملی شده بود که وقتی دستش را کامل زیر آب میبرد باز شک داشت (این همان شک کاذب است) که آیا واقعاً دستانش کاملاً خیس شده یا خیر که خوشبختانه وی بدون نیاز به هزینه روانکار و روان پزشک و حتی مصرف یک قرص، (در حالی که قبل از آن هر شب قبل از خواب قرص اعصاب میخورد) به کمک تعقل موفق شد وسواسش را ریشهکن کند و بی تردید هر کسی یاد بگیرد که عقلش را به صورت مداوم به کار بیندازد وسواسش (ولو کهنه و عمیق باشد) ریشه کن خواهد شد و این شدنی است ولو چنین فردی احساس ناامیدی شدید کند اما به محض دیدن آثار مجرب تعقل، به سرعت درمان خواهد شد.
به امید دعای خوب شما برای تکمیل روش درمان وسواس فکری و عملی (خصوصاً آموزش مشورت با عقل) که حقیقتاً موفقیت در این کار چون موضوع آن درمان وسوسه و روش صحیح تعقل است، نیازمند کمک ویژهی خداوند است و من روی دعای شما حساب باز کردهام و الا چه بسا به ناچار کار باز هم طول خواهد کشید.
پ.ن: ظاهراً شما یا یکی از مخاطبان دیگر از طریق ایمیل اشاره داشتید چطور اینجانب علیرغم اینکه روزانه صدها شبهه و سؤال را پاسخ میدهم دچار مشکل در باورهایم نمیشوم (نقل به مضمون) که امیدوارم توضیحات فوق و توضیحاتی مفصلی که در کتاب زیر آوردهام کافی باشد. جهت دریافت «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
بنابراین از فرصت استفاده نموده و عرض کنم همانطور که در ابتدای همین صفحه توضیح دادم اینطور نیست که اینجانب هرروز مشغول پاسخ به صدها شبهه باشم بلکه برخی اوقات و طی چند روز به علت کثرت سؤالات ارسالی ناچار شدم از نیمهشب تا حدود غروب به صدها سؤال در موضوعات گوناگون خصوصاً اعتقادی که در صف باقی مانده بودند پاسخ دهم که خوشبختانه بعد از بستن بخش نظرات در صفحات دیگر، این مشکل اگرچه تمام نشده اما تا حدود زیادی حل شده است.
سلام مجدد و وقت بخیر درباره توضیحاتی که در مورد نظم دادید ممنونم اما ما به چیزهایی منظم میگوییم که در ظاهر منظم هستند بله درسته علت دارند و شانسی یا تصادفی نیستند اما شما فرض کنید فردی که یک دست کامل و یک دست ندارد این ظاهری منظم نیست بله علت دارد و علتش هم میتواند ژنتیک و... باشد اما منظم نیست یا در مورد تقارن صورت و... ممکن برخی حیوانات در ظاهر این رو نداشته باشند و باز هم علت دارد اما ایا این اسمش نظم هست؟ علت مشخصی دارد اما در ظاهر منظم نیستند ممنون میشم توضیح بفرمایید در مورد قوانینی که در جهان هست چطور؟ قوانین خدا مگر ثابت نیست؟ چرا بعضی اوقات افراد استثنایی هستند که قوانین رو نقض میکنند؟ نه با ساخت وسیله ای مانند مثل هواپیما و... بلکه انسانهایی هستند که قوانین بر انها اعمال نمیشود(برخی) اینها بی نظمی و برخلاف قوانین نیست؟
ان شاءالله خداوند توفیقات زیادی نصیب شما بکند. یک بخشی که در کتاب شما برای اثبات خدا گفته شد بخش همین قوانینی هست که همیشه ثابت هست مثل فرایند بارش باران که واقعا هم ثابت است اما برخی قوانین قابل نقض هست و این نقض شدن با ساخت وسیله ای نیست مثل هواپیما یا کشتی و... بلکه این قانون برای برخی افراد عمل نمیکند. فکر میکنم داخل ویدیویی که آپلود کردم مشخص باشد. یکی از سوالات من برای اثبات خدا همین قوانین هست و بسیار برام اهمیت داره. ممنون میشم پاسخ بفرمایید.
سلام وقت شما هم به خیر
همانطور که در توضیحات ابتدای این صفحه آوردهام من سعی میکنم فعلاً هفتهای یکبار به این صفحه سر بزنم.
به بخشی از کتاب نگارنده اشاره نمودید که به نظر میرسد شما حداقل بخشی از آن را مطالعه کردهاید و با توجه به اینکه در سؤال قبلی خود در نشانی زیر: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-68 به شبهاتی که در بالا مطرح نمودید پاسخ داده شده است اگر صلاح میدانید یک بار دیگر آن را مطالعه نمایید. بنابراین من از فرصت استفاده نموده و در عین توضیح بیشتر، به روش تحقیق صحیح نیز اشاره میکنم که اگر شما و مخاطبان دیگر دقت کافی در توضیحات زیر داشته باشید میتواند اهمیت لزوم تحقیق صحیح را روشنتر نموده و نشان دهد که چهبسا افرادی به دلیل عدم خودآگاهی به آنچه از آن برخوردارند، متوجه نباشند خوشبختانه آنها در حال حاضر به پاسخی که دنبالش هستند رسیدهاند اما به دلیل درگیری ذهن به فرعیات، از این حقیقت شیرین بیاطلاعاند.
همانطور که در کتاب روی آن تأکید شده هر کسی که میخواهد در کمترین زمان ممکن به یقین مستدل در وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان برسد لازم است در چهارچوب تعیین شده که توضیح آن در کتاب آمده حرکت کند چون این روش توسط نگارنده و همچنین بارها و بارها توسط افراد گوناگون از ناباوران و غیره با موفقیت تجربه شده است و تردیدی در کارآمدی آن باقی نمانده است جز افرادی که به این حقیقت (مجرب بودن روش مذکور) توجه ندارند که سبب می شود بهراحتی از مسیر صحیح تحقیق خارج شوند و گرفتار موضوعات فرعی و بیرون از هدف تعین شده گردند و در نتیجه شروع به ریز شدن در فرعیات نموده و بهجای رسیدن به نتیجه، از حقیقت دور شوند.
توجه داشته باشیم هدف اصلی کتاب، تمرکز بر اثبات وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان است نه بیشتر، که رسیدن به همین هدف برای ابطال اصل ادعای ناباوران که میگویند جهان سراسر تصادفی و فاقد طراح هوشمند است و هیچ ناظمی ندارد و قانون علیت را زیر سؤال میبرند کافی است (همچنان که ناباوران فراوانی به نگارنده بیان داشتند با همین روش که در کتاب آمده باور ایشان اصلاح و خاطرشان آسوده شده است). درحالیکه خوشبختانه شما مخاطب محترم تصریح دارید موجودات علت دارند و شانسی و تصادفی نیستند (و روشن است معنای شانس و تصادف مقابل معنای نظم است) اما درعینحال (مانند کسی که آب در کوزه دارد و تشنهلب میگردد) وارد فرعیاتی میشوید که اجازه نمیدهند به کمک همین مقدار باور ارزشمندی که به آن رسیدهاید تشویق شوید تا مراحل بعدی برای کسب یقین مستدل و پایدار را به راحتی تجربه کنید.
البته ورود به فرعیاتی که مطرح کردید، در جای خودش میتواند مفید باشد و با یافتن پاسخهای علمی به نتیجه برسد که درهرصورت ارتباطی با نتیجهی مشخص و تعیین شده در کتاب مذکور ندارند.
خصوصاً اینکه برخی سؤالاتی که شما مخاطب محترم بهعنوان پیشفرض قبول کردهاید علاوه بر اینکه از چهارچوب تعیین شدهی کتاب خارج هستند، اشتباه نیز طرح شدهاند و طبیعی است که هر چه انسان جهت یافتن پاسخ سؤالی که اشتباه طرح شده وقت بگذارد جز دور شدن وی از هدف ثمرهای ندارد.
بهعنوان نمونه نوشتهاید: «اما ما به چیزهایی منظم میگوییم که در ظاهر منظم هستند ... و در مورد تقارن صورت و... ممکن برخی حیوانات در ظاهر این رو نداشته باشند» درحالیکه روشن است موجودات فراوانی هستند که ممکن است برخلاف صورت انسان ظاهر قرینه نداشته باشند و منظم نیز به نظر نیایند اما یک دانشمند آشنا به علوم میتواند ابعادی کاملاً نظاممند و دقیق از آن موجود را –حتی اگر لازم شد زیر میکروسکوپ- به شما نشان دهد. در این خصوص در توضیحات قبلی که لینک آن را در ابتدای همین نوشتار برایتان گذاشتم، نظر یکی از دانشمندان را برای شما آوردم که تصریح دارد «همهچیز» برای یک دانشمند آگاه، دارای نظم است. چارلز تاونز برنده جایزه نوبل: «همهچیز»، حتی هر آنچه ما بینظمی میپنداریم، از دید یک دانشمند آشنا به ریاضیات، نظم است.
fa.wikipedia.org/wiki/چارلز_هارد_تاونز
پ.ن: در خصوص اینکه «همهچیز» دارای نظم است، در کتاب نگارنده (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) دلایلی برای آن ذکر شده ازجمله اینکه هر موجودی که به پندار ما ظاهر منظمی ندارد، خود از اتم و زیر اتم و اجزاء ریزی تشکیل شده که ب بهصورت کاملاً منظم و طبق قوانین بسیار دقیق عمل میکنند و اساساً توجه داشته باشیم هر قانون، خود دارای قواعد و نظام مشخصی است و این دو (قانون و نظم) قابل تفکیک از یکدیگر نیستند (یعنی قانون بدون وجود نظم و قواعد مشخص شکل نمیگیرد) همچنان که هر علت و معلولی نیز دارای قوانین مشخص و مربوط به خود میباشند و هر کسی قانون علیت را بپذیرد خواهینخواهی وجود نظام و قواعد مشخصی را نیز پذیرفته است و درنهایت اگر دارای عقل سلیم باشد چارهای جز پذیرش وجود قانونگذار، ناظم و طراح هوشمند جهان ندارد.
یا در سؤال دیگری نوشتهاید: چرا در کنار قوانین ثابت، برخی قوانین قابل نقض هستند و سپس از طریق ایمیل فیلم یک ایرانی که میتواند کف استخر بایستد و نماز بخواند و درعینحال روی آب نیاید را ارسال کردید؛ درحالیکه خوشبختانه شما اصل وجود قانون را قبول کردهاید که به معنای موفقیت در انجام یکی از مراحل 5 گانه کتاب است (که اگر مراحل دیگر را نیز با موفقیت طی کنید نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد که حداقل آن پذیرش قانونگذار، ناظم و طراح هوشمند برای جهان است.)
همانطور که عرض شد ما میتوانیم جهت افزایش اطلاعات عمومی، برای پیدا کردن پاسخ سؤالاتی که خارج از چهارچوب تعیین شدهی کتاب هستند (ازجمله اینکه چرا برخی افراد قابلیت انجام کارهای نامتعارف دارند مثلاً بدنشان میتواند مانند آهنربا فلزات را جذب کند)، به تحقیقاتی که دانشمندان در این خصوص انجام دادهاند مراجعه کنیم که روشن میکند خصوصیتِ مشخصی در بدن این افراد – که آنهم کاملاً قانونمند و هدفمند است- وجود دارد که چنین قابلیتی را در ایشان ایجاد کرده است درحالیکه نباید غافل شویم هدف مشخص کتاب این است که یک فرد محقق، صرفاً از وجود قوانین مشخص و تکرارشونده در طبیعت مطمئن شود و با طی مراحل 5 گانهی کتاب اندک تردیدی در وجود طراح و سازندهی هوشمند جهان برایش باقی نماند.
در خصوص چرایی وجود موارد استثناء -که هرگز نافی وجود اصل قوانین چه رسد وجود خدا نیست- در کتاب نیز توضیحات مفصلی ارائه شده است.
امیدوارم با دقت در این توضیحات متوجه اهمیت تمرکز بر روش صحیح تحقیق و لزوم حرکت در چهارچوب تعیین شدهی کتاب برای اینکه در کمترین زمان ممکن به نتیجهی مطلوب برسید شده باشید و اگر هنوز احساس میکنید سؤال یا شبههای در خصوص سؤالاتی که مطرح کردید برایتان باقی مانده است پیشنهاد میکنم برای اینکه نیاز به ارسال سؤالات احیاناً بیپایان دیگر باقی نماند، وقت بگذارید و کتاب را از روی حوصله و با آرامش کافی مطالعه نمایید تا شما نیز به نتیجهی مطلوب برسید و اگر احیاناً احساس میکنید دچار وسوسهی ذهنی هستید منتظر انتشار درمان وسواس ذهنی و فکری و همچنین آموزش مشورت با عقل باشید و اگر دوست داشتید برای موفقیت در انتشار این دو آموزش دعا کنید.
جهت دریافت آخرین نسخهی بروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
سلام خوب هستید ببخشید که پیام میدم بهتون من از کانال تلگرام تون فهمیدم که شما سرتون شلوغه و مشغول تالیف کتاب هستید و.. . . و من فقط پیام دادم بپرسم و مطمئن بشم که تو کتاب تون همه مطالب مربوط و همه سوالاتی که من پرسیدم و یا فرا تر از آنها پاسخ داده شده است و یا فقط سوالات مهم و خیلی مهم و اینکه بدونم در اون عکس و فیلم و. . . . . است ؟ من دیدم تو کانال تلگرامتون نوشته بود ۷۰ عکس ولینک فیلم های دانشمندان و.. در مورد خدا و تکامل و.... هستش و. . . مسخواستم مطمئن شم و انشالله بعد از به خاطر اینکه در اطراف عید دور آدم شلوغه و.. بعد از عید شروع به خوندن آن کنم و اینکه مطمن شم که با خوندن این کتاب به همه سوالاتم پاسخ داده میشه و من از اسن وضعیت رها میشم و به یقین میرسم و یه در خواستی که دارم به اینکه اگه نیاز بودش به سوالهای مهم که نیاز به پاسخگویی شخصی است از راه جمیل و یا اون راهی که خودتون گفتید لطفاً بهم پاسخ بدید دستتون درد
سلام
من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید
خوشبختانه کتاب نگارنده بهطور رایگان در دسترس شما و عموم مردم قرار دارد و خودتان میتوانید با ملاحظه کتاب پاسخ سؤالاتی که در هماکنون نسبت به کارآمدی کتاب مطرح کردید را به روشنی پیدا بلکه تجربه کنید؛ خصوصاً اینکه قبلاً بیان کردید دچار وسوسهی ذهنی هستید که در این صورت لازم است بهجای سؤال از چیزی که برای خودتان مستقیماً قابل تجربه است خودتان کتاب را مطالعه و تجربه کنید تا به اطمینان خاطر برسید و بیجهت معطل نشوید. برخی از مخاطبان از جمله ناباوران که دچار وسواس ذهنی بودند پیام دادند کتاب را چند بار مطالعه نمودند و در نهایت به نتیجهای که دنبالش بودند رسیدند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اما همانطور که در کتاب روی آن تأکید شده هرکسی میخواهد در کمترین زمان ممکن به یقین مستدل در وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان برسد و بر تمامی شبهات خود (ازجمله در مورد فرضیات یا نظریات علمی مانند مه باگ و فرگشت) یکبار و برای همیشه غلبه کند، لازم است در چهارچوب تعیین شده که توضیح آن در کتاب آمده حرکت کند که مهمترین آنها کنار گذاشتن گمان و امور غیرقطعی و در عوض تکیه بر قطعیات قابل درک با حواس 5 گانه است و دیگر اینکه تا حصول یقین و رسیدن به نتیجه نباید ذهن خود را با شبهات جدید ناباوران درگیر نماید که برای این کار لازم است ارتباط خود را با ناباوران در قالب فیلم، کانال و صفحات ایشان ترک کند (و اگر دوست یا فامیل وی ناباور است از وی فاصله بگیرد) که همین کار ساده موجب می شود بعد از کسب یقین مستدل به خدا و حصول شرایط لازم که در کتاب توضیح داده شده است، از آن پس هیچ شبههای اندک تزلزلی در باورهایش ایجاد نکند تاجایی که به قول دکتر سید حسن حسینی: اگر یک مؤمن واقعی و باسواد باشی، خواندن کتابهای ماتریالیستی (خداناباوران) میتواند گوشهای از تفریحات سالم تو باشد!
علت اصرار اینکه لازم است در چهارچوب روش تعیین شده کتاب حرکت کنید این است که این روش توسط نگارنده و همچنین بارها و بارها توسط افراد گوناگون از ناباوران و غیره با موفقیت و به تکرار تجربه شده و امتحان خودش را پس داده است و با توجه به روزرسانی متعدد کتاب، تردیدی در کارآمدی آن باقی نمانده است، جز افرادی که به این حقیقت (مجرب بودن روش مذکور) توجه ندارند که سبب میشود بهراحتی از مسیر صحیح تحقیق خارج شوند و سپس گرفتار موضوعات فرعی و بیرون از هدف تعیین شده گردند و درنتیجه شروع به ریز شدن در فرعیات و حواشی و حدس و گمانها نموده و بهجای رسیدن به نتیجه در زمان کوتاه، مرتب، از حقیقت و اصل هدفی که دنبالش هستند دور شوند.
نکته: کتاب فوق از سال 98 تاکنون، هزاران بار صرفاً از طریق وبلاگ دریافت شده و شاید بیش از 100 بار توسط نگارنده بهروزرسانی و کاملتر شده است.
در مورد پاسخ به سؤالات، شرایط برای همه یکسان است و این شرایط در ابتدای همین صفحه توضیح داده شده است ازجمله اینکه افرادی که کتاب نگارنده را مطالعه و تجربه نمودهاند در اولویت پاسخگویی قرار دارند.
از پیامهای ارسالی مخاطبان محترم که ابراز لطف نمودند متشکرم و به ایشان و دیگر افرادی که سؤالاتی را ارسال نمودند و همچنین مخاطبان محترمی که این سطور را مطالعه میکنند سلام و خسته نباشید عرض میکنم.
خوشبختانه تقریباً به همهی سؤالاتی که طی این هفته ارسال شدهاند در کتاب زیر بهتفصیل پاسخ دادهام. جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
البته اگر فرصت شد سعی میکنم به برخی سؤالات در خصوص کارهای در دست اقدام و نحوهی فعالیت کانال بعد از اتمام بارگذاری 552 قسمت علم و اندیشه پاسخ دهم.
در خصوص تکامل به همین مقدار بسنده میکنم آنچه داروین اظهار داشته، بهصورت کلی است به همین جهت افراد مختلف چه دیندار (از ادیان گوناگون) و چه بیدین، میتوانند برداشتهای مد نظر خویش از آن را مطرح کنند بهطوریکه پیروان ادیان گوناگون ازجمله مسیحیت، اسلام و غیره با ذکر آیات از کتب مقدس خویش، تکامل داروین را در مسیر باورهای خویش میبینند و بزرگان و دانشمندان مسلمان نیز تصریح دارند قرآن بهاندازهی کافی از استحکام علمی و منطقی برای قانع کردن همهی انسانها با باورهای گوناگون برخوردار است بدون اینکه نیازمند چیز دیگری باشد بنابراین بهطریقاولی تأیید یا نفی یک فرضیه یا نظریه و هر چیز غیرقطعی دیگر تأثیری در این استحکام ندارد.
درهرصورت کسی که با روش صحیح تحقیق در مسیر خداشناسی و ادیان آشنا باشد در مسیر تحقیق بهاندازهی کافی با شواهد قطعی و یقین آور روبرو خواهد شد بهطوریکه هرگز نیازی به درگیر نمودن ذهن خویش به هزاران فرضیه و نظریه ازجمله بیگ بنگ، تکامل و غیره که محل بگومگو هستند نمیبیند مگر جهت افزایش اطلاعات عمومی یا برای امثال نگارنده، جهت رفع شبهات و پاسخ به سؤالات دیگران.
تحقیق حداقلی در خصوص فرگشت بهروشنی نشان میدهد داروین نیز مانند هر دانشمند دیگر برداشت شخصی خویش از نحوهی شکلگیری جهان طبیعت را در قالب فرضیه و نظریه بیان نموده است درحالیکه خود نیز اذعان نموده ممکن است هرآن چه گفته اشتباه باشد و در آینده توسط محققان و دانشمندان دیگر رد شود و البته جمع فراوانی از دانشمندان غربی و غیره سالهاست که مدعی شدهاند توانستهاند به کمک شواهد تجربی و علمی، ابطال تکامل را اثبات کنند.
اینکه رسانههای دولتهای غربی خصوصاً ایالات متحدهی آمریکا در بین هزاران نظریه و فرضیه سعی در پررنگ نمودن تکامل داروین دارند و یا علیرغم وجود فیزیکدانان باسواد بالاتر، اصرار داشتند استیون هاوکینگ را بیش ازآنچه هست در چشم عموم مردم برجسته کنند، به اهداف تعریفشدهی ایشان برمیگردد درحالیکه بهعنوان نمونه کافی است بدانیم آلفرد والاس پدر علم زمینشناسیِ زیستی قبل از داروین، تکامل انواع را مطرح کرده بود و قبل از وی لامارک و این سلسله ادامه دارد بهطوریکه برخی از فلاسفهی یونان باستان نیز دارای ایدههایی در ارتباط با تکامل بودند.
آنچه گذشت بخشی از پاسخ به سؤالات یکی از مخاطبان در خصوص تکامل است که سعی میکنم در اولین فرصت (بعد از انتشار درمان وسواس و روش مشورت با عقل) آن را با ذکر منابع منتشر نمایم که شما نیز میتوانید صرفاً جهت افزایش اطلاعات عمومی از آن استفاده نمایید چون درهرصورت برای یک محقق آزاد که صرفاً به دنبال شناخت حقایق جهان هستی است، مهمترین چیز این است که از امور قطعی و ثابت شده و همچنین مسیر خردمندانهی تحقیق که بسیار کار را آسان میکند فاصله نگیرد تا بدون درگیری به حواشی در کمترین زمان ممکن به اطمینان کافی و نتیجهی مطلوبی که انتظار دارد برسد.
پ.ن: میتوانید نام مستند زیر را جستجو و آن را تماشا نمایید که چگونه در آمریکا علیه دانشمندان این کشور -حتی آن کسانی که با شواهد علمی تکامل داروین را فقط زیر سؤال بردهاند- برخورد غیرانسانی میشود: مستند اخراج شده دیکتاتوری بر علیه دانشمندان خداباور نشانی فیلم فوق به همراه توضیحات زیرنویس شدهی نگارنده: https://www.aparat.com/v/HFo3E
1- چرا یک تعریف مشخصی از خدا ارائه نمیشود؟ از کسی که در این حوزه تخصص دارد(روحانی) پرسیده میشود خدا چیست؟ نه نور هست، نه جسم هست و... دقیقا باید چه چیزی مد نظر بیاد برای خداوند؟ یک نفر دیگر میگوید تمام عالم خداست و این خداست که لباسی بر تن کرده و با این دید بر هرچه نگاه کنی او را میبینی( نظر روحانی دیگر) یا در اثبات خداوند نه همه ی آنها ولی واقعا نمیتوانند دلایلی مثل شما بیارند.
2- از شما توحید وجودی و افعالی رو سوالم کردم اما جوابی نگرفتم امکانش هست منظور از وحدت وجود و توحید افعالی رو بفرمایید؟ اینکه گفته میشه یک وجود بیشتر در عالم نیست و آن خداست منظور چی هست؟
3- چون بازهم از متخصص در دین سوال کردم توحید افعالی یعنی چه؟ پاسخ دادن همه ی افعال از خداست و اگر ابن ملجم، امام رو به قتل رساندنه این خداوند است که در دستان و آستین ابن ملجم بوده! (جمعی بین توحید وجودی و افعالی از نظر این متخصص) آیا با این اوضاع طبیعی نیست افراد دچار وسواس فکری بشند؟؟؟ برای اصلاح همچین باور هایی باید از چندین نفر سوال کرد و تشخیص اینکه کدام درست میگوید هم بماند و همین زمینه ای برای وسواس هست. راه درمان را سوال میکنم و میگویند( برخی) مراجعه به مشاوره، ذکر، توسل. مشاور اول میگه : وسواسی نداری و این سوال ها طبیعی هست. مشاور دوم : بعد از هزینه زیاد و جلسه سوم تمرینات مدیتیشن کار میکند! دقیقا راهکار چی هست؟
4- ایا من پرش فکری بزنم و فکر نکنم به اینکه توحید وجودی و... چیست و با همون باور قبلی با مرگ روبرو بشم؟ برای جواب این سوالها فردی رو جز شما پیدا نکردم. ممنونم با این دیدگاه که مخلوقات لباسی هستند از خدا که ما هم میشویم خدا واقعا گیج شدم.. عرفا میگویند ما وجود نداریم و سایه و عکسی هستیم.. خب شما فرض کنید جای من باشید و این رو از یک استاد حوزه بشنوید. این برای شما وسواس فکری درست نمیکند در صورتی که قبلش هم با نظرات آتئیست ها روبرو باشید که میگویند جهان واقعی نیست.
5- ملاک برای تشخیص واقعی بودن یک امر چی هست؟ اینکه فلان چیز غیر واقعی هست. ما از طریق حواس درک میکنیم خب تخیلات هم درک میشن و وجود دارن و عدم نیستند پس واقعی اند. یا خواب های ما
6- ما در خواب شخص رو خودمان میدانیم و میگوییم من. این چرا واقعی نیست؟ یا یک سیب نارنجی درک میشود هرچند مصداق آن در این عالم نباشد اما چرا اسم غیر واقعی بر روی ان میگذاریم؟ هرچیزی که در این عالم نباشد باید بگوییم واقعی نیست؟
سلام
وقت شما به خیر
سعی میکنم به ترتیب شمارهی سؤالاتی که شما مخاطب محترم پرسیدید پاسخ دهم:
1- چون شما قبلاً گفتید کتاب نگارنده که نشانی آن در ادامه خواهد آمد را مطالعه نمودهاید پس خوشبختانه میدانید زمانی یقین مستدل به وجود خدا -طبق روش آسانی که در کتاب توضیح دادم- قابل تجربه میشود که فرد بهجای تکیه به نظرات بیپایانِ اینوآن (چه خداباور و چه خداناباور) صرفاً بر شواهد قابل درک با حواس 5 گانه تکیه کند و تا این تجربه برای وی حاصل نشود همانطور که شما نیز تصریح نمودید ممکن است با دیدن نظرات مختلف و متنوع دچار تشویش ذهنی و حتی در صورت تکرار این اشتباه به وسواس نیز مبتلا شود!
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اینکه نوشتهاید: به شما گفتهاند «خداوند نه نور هست، نه جسم هست» و سپس پرسیدید «پس دقیقاً باید چه چیزی برای خداوند مد نظر بیاد»؟ من در بخش دوم کتاب فوق، ضمن اثبات یگانگی خدا به این سؤال نیز صرفاً بر اساس شواهد قابل درک با حواس 5 گانه پاسخ دادهام که امیدوارم با توجه به اینکه الان مشغول تکمیل «درمان وسواس و روش آسان جهت مشورت با عقل» هستم هر چه زودتر بخش مذکور نیز به کتاب ملحق شود که تردید ندارم شبهات فراوانی در موضوع غیرمادی بودن خدا را برای همیشه حتی برای نونهالان کم سن و سال نیز ریشه کن خواهد نمود.
2- نکتهی مهم دیگر این است اگر علاوه بر یقین مستدل به وجود طراح جهان، یقین به یگانگی او نیز حاصل شود، یقینهای دیگری نیز بهراحتی پشت سر آنها میآید ازجمله این یقین که هیچ مخلوقی از خود هیچ ندارد بلکه هر چه دارد آفریدهی خداست، بنابراین درک صحیح و روشن معنای اصطلاحاتی خاص مانند توحید افعالی و انواع دیگر توحیدها حتی برای افراد با سن پایین نیز بسیار آسان میشود.
همانطور که در کتاب نیز به تکرار بر آن تأکید کردهام این نتایج حاصل نمیشود مگر آنچه در شماره 1 گذشت توسط خود فرد تجربه شود خصوصاً اینکه هرکسی از فیلسوف تا مردم عادی میتواند بسته به میزان شناخت خود تعریفی از خدا ارائه دهد که تنوع این تعاریف برای کسی که هنوز شخصاً فکرش را مستقل به کار نینداخته و طبق روشی که در کتاب مذکور آمده به نتیجهی حداقلی نرسیده، میتواند موجب سردرگمی شود!
درحالیکه بهعنوان نمونه طبق تحقیقاتی که نگارنده انجام دادم (و در حین کارهای روزمره ساعتها مناظره در این خصوص را پیگیری نمودم)، عرفا که قائل به وحدت وجود هستند تصریح دارند این باور ایشان، متکی بر تجربهی شخصی آنهاست که ازجمله با تهذیب نفس به دست میآید و عقل افرادی که این تجربه ایشان را پشت سر نگذاشتهاند تصور صحیحی از آنچه آنها بدان رسیدهاند را ندارد که البته باید در فرصت مناسب تحقیق کنم که آیا واقعاً عقل سلیم، اساس این ادعا را -ولو افرادی مانند من آنچه آنها تجربه کردهاند را تجربه نکردهایم- تأیید میکند و محملی ولو ضعیف اما خردمندانه برایش قائل است که در این صورت روشن است به جای اظهار نظر در این خصوص (خصوصاً پاسخ به سؤالات دیگران) تحقیق خودم در این زمینه را کامل کنم چون خوشبختانه من با رها کردن امور مشتبه و غیرقطعی و تکیه صرف بر آنچه قطعی و مسلم است موفق شدم یقین مستدل به وجود خدا را تجربه کنم خصوصاً اینکه عرفا بسیاری از نسبتهایی که شما به بخشی از آن اشاره کردید را به شدت رد میکنند از جمله تصریح دارند هرکسی قائل شود جهان همان خداست از نظر ایشان قطعاً کافر است که به نظر من این ادعا، ضرورت احتیاط و تحقیق را بیشتر میکند تا احیاناً قضاوتی اشتباه توسط امثال نگارنده و انسانهایی که صادق و جویای حقیقت هستند صورت نگیرد بنابراین اینجانب هرگز خردمندانه نمی بینم در این امور که جای تحقیق بیشتر دارد برای دیگران حکم صادر کنم و بی دلیل از فراغت و نشاط خود بزنم و ذهن و زندگیام را درگیر کنم.
روشن است بررسی ادعای این افراد و دیگران که بعضاً جزو چهرههای برجسته هستند خصوصاً تا زمانی که آنچه در شماره 1 گذشت، تجربه نشود به حکم صریح عقل، در اولویت نیست و ضرورتی هم ندارد در غیر این صورت طبیعی است که تشویش ذهنی و احیاناً قضاوتهای اشتباه دامن فرد را بگیرد.
من نیز همانطور که عرض کردم صرفاً برای پر کردن اوقات فراغت در حین انجام کارهای روزمره، چندین مناظره توسط مخالفان سرسخت وحدت وجودیها و مدافعان آنها را پی گیری کردم و برای اینکه به درک بهتری برسم برخی مناظرات را چندین بار گوش دادم و فکر میکنم از هزاران سؤال ارسالی در طی این سالها، شما اولین نفری هستید که در این خصوص از من پرسیدید؛ علت آن نیز روشن است چون عقل سلیم برای کسی که هنوز در اصل وجود خدا و دیگر حقایق ضروری، به یقین مستدل نرسیده دلیلی جهت ورود به این امور را نمیبیند بلکه چنین ورودی را مانع رسیدن به آنچه در اولویت است میداند و روشن است کسی که هنوز به اطمینان و ثبات فکری در اصل وجود خدا و دیگر حقایق ضروری (نظیر شناخت صحیح از غیرمادی بودن خدا) نرسیده، چنین ورودی برای وی جز ایجاد زحمت و معطلی حاصلی نخواهد داشت.
3- تکیهی صرف بر حقایق قطعی و قابل درک با حواس 5 گانه، علاوه بر یقین مستدل و غیرقابل تشکیک به وجود خدا، یقین به اینکه هرکدام از ما دارای اختیار بوده و مسئول اعمال خود هستیم را نیز به دنبال خواهد داشت! البته اثبات وجود اختیار برای کسی که صرفاً به تجربه و عقل سلیم خویش تکیه کند بهروشنی خورشید وسط روز میسر است:
اینکه گویی این کنم یا آن کنم خود دلیل اختیار است ای صنم!
بنابراین اینکه کسی کار بدی مرتکب شود، مسلماً انجام این کار بد با اختیاری است که خداوند به او بخشده و بدون تردید وی مسئول انتخابهای غیر خردمندانهی خویش است که با سوء استفاده از قابلیتی که خداوند به وی عطا کرده به جای انتخاب فکرها و کارهای خوب، انتخابهای بد داشته است.
احدی در اینکه آفریدگار جهان به انسان علاوه بر عقل، اختیار (یعنی قابلیت انتخاب کار و فکر خوب یا بد) را نیز داده کمترین تردیدی به خود راه نمیدهد مگر اینکه به هر دلیل ازجمله عدم تعقل صحیح، وسواس شدید و تشویش ذهنی و حتی تعصب، چشمانش را بر واقعیات محسوس زندگی که هرلحظه در حال تجربهی آنهاست ببندد و به نتایج انکار اختیار توجه کافی نداشته باشد ازجمله اینکه چنین فردی ظلم خونخوارترین افراد تاریخ مانند چنگیز و هیتلر را نیز به خداوند حکیم نسبت خواهد داد و هرگز به تحلیل منطقی از محاکمه و مجازات هر جنایتکاری در دنیا و آخرت نخواهد رسید و این امور همواره برای وی مشتبه باقی خواهد ماند مگر اینکه به هوشمندی فوق العاده و حکمت خداوند جهانآفرین که آنی از حکمت خویش برکنار نیست یقین مستدل پیدا کند.
4 و 5- راهحل اساسی هر دو مورد خصوصاً در شماره 1 توضیح داده شد.
6- برخی خوابها، انعکاس واقعیاتی است که در بیداری دیدهایم و برخی میتوانند صرفاً تصورات شخصی فرد باشند که ریشه در حقیقت ندارند که خوابهای پریشان ازایندسته میباشند و برخی از خوابها نیز هستند که افرادی که علم تعبیر خواب دارند، میتوانند آنها را مطابق واقع تعبیر کنند و البته هر کسی چنین قابلیتی ندارد و برخی معتقد هستند رسیدن به این علم، نیازمند دوری از کارهای زشت است همانطور که در قرآن در ماجرای یوسف ع به آن تصریح شده و البته عقل و تجربه وجود رؤیاهای صادق که از حقایق خبر میدهند را تأیید میکند.
پ.ن: به دلیل راهگشا بودن شایستهی تأکید است که اگر آنچه در شمارهی 1 گذشت دقیقاً با طی روشی که در کتاب نگارنده آمده توسط هرکسی با هر سنی، طی شود، این افراد نقش تعیین کنندهی به کار گرفتن عقل در دفع وسوسهها و رفع شبهات را در ضمن یقین به وجود خدا، تجربه خواهند نمود و همین تجربه، ایشان را از پرسیدن سؤالات بیشمار از اینوآن بینیاز میکند؛ البته مگر همانطور که در نشانی زیر توضیح دادم این افراد دچار حواشی از جمله وسواس فکری شدید و مشکلاتی ازایندست شده باشند و دقیقاً طبق روش کتاب عمل نکرده باشد که با رفع این مشکلات، مسلماً نتیجهی مطلوب در دسترس ایشان نیز قرار خواهد گرفت. https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
سلام آقا در آخرین بحثی ک با فامیلم داشتم بهم گفت گره نزن همه چیو به خدا و گره نزن زندگیتو به خدا... و اینکه وقتی تحقیق میکنی نتیجت از قبل معلوم نباید نباشه میگه تو از قبل نتیجت معلومه نباید نتیجت از اول معلوم باشه تو چون دوست داری اینطوری فک کنی اینجوری فک میکنی تو میگی اوکی خدا هست بعد میای کتاب میخونی اینطوری گفت بهم ک: خیلی ها هستن دین دارن و یدفعه سقوط میکننا!! گفت دغدغت نشه این چیزا در حال حاضر این حرفاش اذیتم میکنع آغا نمیدونم این حرفارو از کجا میآورد ولی هر بار بهشون فک میکنم اذیت میشم وقتی میخوام کتاب بخونم یاد حرفش میوفتم، میگم شاید تو چون دوست داری اینطوری فک میکنی! یا اینکه نتیجیم از قبل نباید معلوم باشه پس هیچی نمیفهمم و مثله یه وسواس اذیت میشم نمیدونم چطور باید توضیح بدم حرفاشو درک نمیکنم میگفت گره نزن به خدا همه چیو اذیت میشی و دقیقا اینطوری شدم از یه طرف نمیتونم باور کنم خدایی نباشه از یه طرف... این چیزا آغا التماس میکنم برام دعا کنین تا همیشه از شر این افکار راحت شم و بتونم راحت زندگی کنم. بتونم تلاش کنم کتاب بخونم و ازش لذت ببرم لطفا به موضوعات بالا اگ امکان داره پاسخ بدین تا شاید بتونم راه درست رو پیدا کنم یا حداقل فهمم بیشتر شه یه دعایی ک این روزا میخونم، به زور و با اذیت اینع: الهم اخرجنی من الظلمات الوهم وکرمنی ب النور فهم الهم افتح الینا ابواب رحمتک ونشر الینا خزاعن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین
سلام یکی از ناباوران بعد از اینکه چند ورق ابتدایی کتاب نگارنده (اثبات خدا ...) را مطالعه کرده بود به من پیام داد دلش میخواهد خدا وجود نداشته باشد و راهنمایی میخواست.
به او گفتم اگر میخواهد خیالش راحت شود، طبق روش کتاب، نباید دنبال چیزی که دلش میخواهد برود بلکه لازم است مانند یک محقق آزاد، بنا را بر بیطرفی بگذارد و فقط به دنبال حقیقت باشد. (لطفاً دقت کنید این توصیه که در جایجای کتاب مکرر تکرارش کردم دیگر جایی برای اعتنا به وسوسههای امثال فامیل شما باقی نمیگذارد).
خوشبختانه این گفتگو نتایج خوبی به دنبال داشت و او نیز در نهایت پیامی داد (که به تکرار برایم ارسال میشود) و آن اینکه: عاشق این است به خدا برسد اما میترسد خدا به قلب او قفل زده باشد و به او توجه نداشته باشد که باز خوشبختانه با استدلال به وی نشان دادم این فکر او نیز یک وسوسهی بیاساس و کاملاً غیر خردمندانه است!
یک دلیل روشن بیاساس بودن چنین وسوسههایی، همین تلاش صادقانه و ارزشمند ایشان است که علیرغم داشتن دوستان، فامیل و اطرافیان شبهه افکن و محیط نامناسب و یا به دلیل اشتباهات خودشان، اما همچنان برای رسیدن به حقیقت بر خلاف جریان آب شنا میکنند و کاملاً تسلیم وسوسهها نمیشوند؛ چون به هیچ قیمتی دوست ندارند آزادگی و درون پاک خود را از دست بدهند و با شادی حقیقتی وداع کنند!
بنابراین شما نیز نگران نباشید، و بدانید آنچه شما هماکنون دچارش هستید باقیماندهی وسوسههای توخالی و غیرمنطقی قدیمی است که قبلاً در موردشان صبحت کردیم و قرار شد کماکان تا رسیدن به نتیجهی مطلوب از شبهه پراکنان فاصله بگیرید و این بار اضافه میکنم سعی کنید به اندازه توان از این پس حتی به ایشان فکر هم نکنید تا ذهنتان درگیر وسوسههای تکراری نشود چون این اشتباه، یکی از علتهای درجا زدن، معطلی و خودآزاری بیدلیل است.
آنچه خوشبختانه باعث شده چنین وسوسههایی که شایع نیز هستند، دامنگیر مخاطبان کتاب که اغلب ناباورند نشود این است که من در جایجای کتاب تأکید داشتم اگر ایشان دوست دارند به اطمینان کافی برسند لازم است طبق تجربهی نگارنده با شجاعت تقلید از دیگران (چه خداباور و چه خداناباور) را کنار بگذارند تا حقیقت خالص را پیدا کنند و از همان ابتدا تصمیم بگیرند حقیقت را ولو خلاف میلشان بود با آغوش باز و بدون تعصب بپذیرند آنوقت خواهند دید که این آزادگی و صداقت، سبب خواهد شد چنان حقیقت را بفهمند و به دلشان بنشیند و زندگیشان را شیرین کند که اگر تمام فامیل و دوستانشان... بخواهند بهاندازهی سرسوزنی در دل ایشان وسوسه و شبهه نسبت به آن حقیقت بیندازند، هرگز نخواهند توانست بلکه نتیجهی عکس خواهند گرفت!
همانطور که قبلاً عرض شد بهترین روش خلع سلاح وسوسه گران، فاصله گرفتن از ایشان در فضای مجازی و خصوصاً حضوری و سپس فکر نکردن به ایشان در خلوت است.
من حتماً برای شما باز هم دعا خواهم کرد و لطفاً اگر شما هم دوست داشتید دعا کنید بتوانم بخش درمان وسواس و روش مشورت با عقل که نیازمند کمک ویژهی خداست را با موفقت به پایان برسانم و منتشر کنم که تردید ندارم بهصورت ریشهای وسواس را خصوصاً در ناباورانی که بدون تعصب دنبال حقیقت هستند میخشکاند زیرا به تجربه ثابت است، هیچ راهی سریعتر، میان برتر و راحتتر از تعقل و تعقل و تعقل برای ریشهکنی وسوسهها و حل شبهات و همیشه شاد زیستن وجود ندارد.
توضیحات بیشتر در این خصوص (درمان وسواس و روش مشورت با عقل)، در پاسخ به سؤالات دیگر مخاطبان در همین صفحه آمده است.
ضمناً دعای بسیار خوبی انتخاب کردید که از قضا من نیز از معنای آن خوشم آمد و حفظش کردم و قبل از یقین به خدا مرتب آن را میخواندم (یک جایش را هم چون چندان عربی بلد نبودم را غلط میخواندم) که برای موفقیت بهتر شما، متن صحیح آن با ترجمه روانش را میآورم:
اللّهُمَّ أَخْرِجْنِی مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ خدایا مرا از تاریکیها وهم (خیال و وسوسه) خارج کن!
وَأَکرِمْنِی بِنُورِ الْفَهْمِ و با نور فهم (حقیقت) گرامیام دار!
اللّهُمَّ افْتَحْ عَلَیْنا أَبْوابَ رَحْمَتِکَ پروردگارا درهای مهربانیات را بر ما بگشا!
وَانْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ و (برای فهم و رشدمان) خزائن علومت را بر روی ما باز (و منتشر) کن!
بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ به مهربانی تو (دل بسته ام)، ای مهربان ترین مهربانان!
پ.ن: پیشنهاد میکنم هر زمان باز وسوسه شدید مشغول کاری سرگرمکننده شوید و چه بهتر که دعای فوق را بخوانید تا اجازه ندهد ذهنتان به راحتی درگیر وسوسه شود و اگر درگیر شده بود با این کار ذهنتان خلاص میشود و اگر ادامه دهید در کمترین زمان ممکن از آن وسوسه به طور اساسی نجات پیدا خواهید کرد و این روش در مورد وسوسههای آینده نیز کاربرد دارد. (مجرب)
جهت اطلاع مخاطبان محترمی که هنوز کتاب نگارنده را تجربه نکردهاند. جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
سلام وقت بخیر و خسته نباشید منظور از نظم چی هست؟ آیا نظم غیر از عادت ما به یک موضوع هست؟ مثلا معیار همین نظم در صورت و متوازی بودن ایا جز عادت هست مثلا اگر همه ی صورت هم نامتوازی بود ما میگفتیم این نظم هست ممنون میشم توضیح بفرمایید
سلام
وقت شما هم به خیر و خسته نباشید
نظم یک حقیقت قابل درک با حواس 5 گانه و فراتر از عادات گوناگون افراد است. خوشبختانه معنای نظم و تفاوتش با بینظمی از بدیهیات است و بهطور طبیعی برای همه با سنین مختلف -از کودک تا بزرگسال- قابل درک میباشد و برای فهم آن هیچ ضرورتی به تحقیق، پژوهش و ریزبینی که موجب اتلاف وقت است وجود ندارد اما بااینحال توضیحاتی در نشانی زیر نسبت به معنای نظم و انواع آن در دسترس عموم قرار دارد: https://fa.wikifeqh.ir/نظم
البته قبلاً در پاسخ به سؤال یکی از مخاطبان محترم در نشانی زیر توضیحاتی در این خصوص ارائه شده است: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-75
سلام خوب هستید سال نو رو بهتون تبریک میگم ،امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشید من نه سوالی برای پرسیدن دارم نه میخام وقتتون بگیرم و نه اذیتتون کنم من فقط میخام بگم که پی دی اف کتابتون رو دانلود کردم و سعی دارم با دقت و ... کامل در وقت هایی که موقعیت اش پیش میاد بخونم و هرچه زودتر و بهتر از این وضعیت خارج بشم ولی ازتون میخام برای رفع وسواس فکری و.. که نن رو اذیت و خسته کرده از زندگی کردن به طور ویژه لطفاً برطرفش کنیم و اینکه ازتون میخام یا روش جدید ارتباطتون بگید بهم یا پاسخ این پیام رو تو ایمیل ارسال کنید
سلام
امیدوارم شما هم خوب باشید و سالی عالی را -خصوصاً با تصمیمی که به آن اشاره کردید- تجربه کنید.
در خصوص روش ارتباطی همانطور که قبلاً عرض شد در ابتدای همین صفحه توضیح دادهام.
در مورد زمان انتشار ریشهکنی وسواس فکری و عملی، عبارت «وسواس» را در همین صفحه جستجو کنید و در جریان توضیحاتی که به دیگر مخاطبان و ... دادهام قرار بگیرید.
از فرصت استفاده میکنم و به مخاطبان محترمی که اخیراً پیام فرستادهاند ضمن سلام و خسته باشید عرض میکنم میتوانید با مطالعهی پرسش و پاسخها و توضیحات ابتدای همین صفحه به طور اساسی به جواب سؤالات خود برسید.
سلام. عرض ادب و خسته نباشید من میخوام شروع به خوندن کتاب شما کنم اما قبلش سیزده قسمت مجموعه درمان شک به خدا برای وسواسی ها را خوندم.سوالم اینه که منتظر بقیه قسمت ها بمونم و بعدش برم سراغ خوندن کتاب یا نه همین الان شروع کنم به خوندن کتاب؟و اینکه چه زمانی قسمت های بعدی را بارگزار می کنید؟
سلام
شما هم خسته نباشید.
فقط افرادی که به دلیل مشکلات خاص مانند فردی که در قسمت اول از 13 قسمت مذکور (در نشانی زیر) نظرش را خواندید بهناچار توانایی مطالعه کتاب را ندارند و دچار مشکلاتی از این دست هستند. https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
بنابراین خوشبختانه شما میتوانید با خاطری آسوده مطالعه و تجربهی کتاب را شروع کنید.
در مورد بارگذاری قسمت های بعدی در پرسش و پاسخهای همین صفحه توضیح دادهام و امیدوارم این مهم در کمترین زمان ممکن محقق شود.
سلام آقا ببخشید آخرین پیام تونو درست متوجه نشدم... گفتین ی خداناباور بهتون گفته بود ک دوست داره خدا وجود نداشته باشه؟ درسته؟ میشه کاملتر توضیح بدین الان مسعله ذهنم این جمله ی اون شخصه : تو نتیجت از قبل معلومه میای بر اساس عشقت کتاب میخونی و هر جا به مشکل بخوری مثل مسلمونا توجیح میاری میشه توضیح بدین کامل ک چرا گفت نباید مثل زنجیر اعتقاد بچینی بیای پایین بگی به این دلیل و به این دلیل چون دوست داری گاهی من هر چی مطالعه میکنم با خودم میگم شاید چون تو دوست داری اینطوریه، من نمیتونم انکار کنم ک دوست دارم خدا وجود داشته باشه، از طرفی از حرف اون اذیت میشم باید بنا را بر بی طرفی بگذارم؟ گفت تو بر اساس عشقت و پیشفرض هایی ک تو ذهنت ساختی تحقیق میکنی! میشه توضیح کامل تر بدین ممکنع تو یکی از این توضیحاتتون مشکل من حل شه و ذهنم درمان شه لطفا به مساعلم دقت کنین من لیاقتشو دارم و اونقدر با استعدادم ک فک میکنم اگ این مشکلاتم حل بشه بسیار بسیار انسان موفقی خواهم شد. التماس دعا
سلام
بله به نظر من هم شما انسان بااستعدادی هستید و بیتردید اگر مشکل وسواس فکری که دچارش شدهاید حل شود حتماً میتوانید انسان بسیار بسیار موفقی شوید. مهم این است به این خودآگاهی برسید که مشکل اصلی شما و علت درگیر شدن ذهنتان به این شبهات، وسواس فکری است نه حرف اینوآن و دیگر حواشی.
همانطور که گذشت در مسیر تحقیق و جهت رسیدن به اطمینان نسبت به هر حقیقتی -چه خدا و چه غیر خدا- انسان آزاد و محقق باید بیطرف بوده و صادقانه فقط تابع دلیل و شواهد باشد نه تابع خواستههای شخصی خودش؛ چه آن خواستهها منطقی و خردمندانه باشد یا غیرمنطقی و غیر خردمندانه؛ چه مانند آن فرد که با پا گذاشتن بر وجدان خویش، دلش میخواست خدا وجود نداشته باشد! (که به او همین تذکری که در پرسش و پاسخ قبلی به شما گفتم را دادم که باید بیطرف باشد) و چه مانند شما که به دلیل داشتن فطرت سالم و وجدان پاک، دوست دارید خدا و آفریدگار جهان وجود داشته باشد.
نکته: برخی ناباوران پا بر وجدان خود نگذاشته و به نگارنده گفتهاند میدانند بدون وجود خدا زندگی کاملاً بیمعنا، تکراری و پر از ترس و استرس میشود؛ آنها نیز باید بیطرف باشند تا به حقیقت برسند و شبهاتی که با بیاحتیاطی در ذهنشان جای گرفته است به طور اساسی حل شوند.
جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص (روش تحقیق بیطرفانه و صحیح)، من در کتاب نیز بهطور مفصل توضیح دادهام و با توجه به اینکه شما یکی از معدود مخاطبانی هستید که طی مدت یکی دو سال، بیشترین سؤال را از من پرسیدهاید، بنابراین برای من روشن شده که بیتردید با حل مشکل وسواس فکری در شما، تمام این شبهات، دودلیها و تردیدها که بسیاری از آنها بیاساس هستند و همچنین نگرانیهای شما حتماً برطرف خواهند شد.
تجربهی صدها پرسش و پاسخ و مشاوره با امثال شما مخاطب محترم به من آموخته کسی که دچار وسواس فکری است، باید ابتدا وسواسش درمان شود و الا هر چه بیشتر به وی توضیح داده شود حتی اگر آن توضیحات خیلی واضح و شفاف باشد، باز همان توضیحات میتواند ذهن وی را درگیر حواشی و وسوسههای جدید و قدیمی کند که غالباً خارج از موضوع هستند.
بنابراین پیشنهاد میکنم بهجای ارسال سؤال، برخی پرسش و پاسخها، با افرادی که دچار وسواس فکری شدهاند را در همین صفحه، مطالعه نمایید ازجمله پرسش و پاسخ زیر:
در مورد روش درمان وسواس فکری نیز که مشغول آماده کردن آن هستم، در پرسش و پاسخهای همین صفحه توضیحاتی ارائه دادهام اما تا آن زمان برای اینکه از تنگناهای اضافی خارج شوید کافی است به چند خطی که در ادامه توضیح خواهم داد با دقت بیشتری توجه نمایید و آن اینکه لازم است این حقیقت روشن را درک کنید که: «غالب این شبهات و نگرانیهای شما فقط به دلیل وجود وسواس فکری است.» بهمحض اینکه شما به این خودآگاهی برسید یعنی قبول کنید که دچار این عارضه شدهاید، آرامش فوری را احساس خواهید نمود و بیش از 90 درصد راه درمان را طی خواهید کرد و بهطور محسوسی خاطرتان آسوده خواهد شد و بامطالعهی روش درمان وسواس فکری که امیدوارم زودتر آماده شود بهکلی ریشه وسوسههای فکری شما خشک خواهد شد و به نتیجهی مطلوب خواهید رسید.
بنابراین پیشنهاد میکنم بهجای ارسال سؤالات و شبهاتی که دلیل آن فقط وسواس فکری است (و پایانی برای آنها متصور نیست) و همچنین به جای درخواست توضیحات بیشتر که تکرار مکررات است که خود همین تکراری حرف زدن میتواند ذهنتان را بیشازپیش درگیر کند، اگر 13 قسمت زیر که پیرامون وسواس فکری افرادی مانند شما مخاطب محترم است را مطالعه نکردهاید اقدام کنید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
یا اگر خواندهاید، دوباره با آرامش بخوانید و همانطور که قبلاً نوشتید: «تلاش کنم کتاب بخونم و ازش لذت ببرم»، هر زمان احساس آمادگی کردید (خصوصاً بعد از خواب شبانه) آخرین نسخهی بهروزرسانی شده کتاب اثبات خدا ... که مطالب جدید نیز به آن اضافه شده را باحوصله و دقت کافی مطالعه نمایید تا به آگاهی کافی برسید و بهطور اساسی از شر این شبهات خصوصاً شبههی اخیری که مطرح کردید (تحقیق بیطرفانه) راحت شوید.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
به دلیل اهمیت، تکرار میکنم هر زمان -که آن زمان میتواند همین الان باشد- شما نیز مانند برخی مخاطبان به این خودآگاهی برسید که علت اصلی درگیر شدن ذهن شما به این شبهات و نگرانیها، وسواس فکری است و لا غیر، فوراً خیالتان آسوده خواهد شد و مطمئن خواهید شد که با غلبه بر آن، مسلماً از این وسوسهها، استرسها و حواشی بعضاً سطحی برای همیشه نجات پیدا خواهید کرد و به آرزوهای خوبی که دنبالش هستید خواهید رسید.
برخی مخاطبان که جهت درمان وسواس فکری به روانکاو و غیره مراجعه نمودند اما نتیجه نگرفتند، خوشبختانه فقط با تذکر فوق، در یک پرسش و پاسخ، به نتیجهی محسوس و غیرقابل انکار رسیدند؛ یعنی به محض اینکه فهمیدند علت بیشتر شبهات و اضطرابهایی که ذهنشان درگیر آن شده به دلیل ابتلا به وسواس فکری است، فوراً خاطرشان از نگرانیهای افسارگسیخته آسوده شد و ازآنپس تمرکز اصلی خود را به جای اضافه کردن شبهه روی شبهه، بر اینکه بر وسواس فکری خود غلبه کنند گذاشتند و همین درک ساده، سبب شد از این چرخهی بیحاصل و استرسافزا، خارج شده و به حال و آینده خود بسیار امیدوار و تشویق شوند.
امیدوارم شما نیز اگر دوست داشتید برای هر چه زودتر تکمیل شدن روش درمان وسواس فکری-عملی و مشورت با عقل دعا کنید.
من مناظره بحث آزاد سال 60 را از رادیو گفتگو گرفتم که خیلی ناقصی داشت. شما نوشتید که کاملترین صوت از مناظرات فوق -حتی کاملتر از آنچه در سالهای اخیر از سازمان صداوسیما خصوصا رادیو گفتگو، پخش شده- برای اولین بار از این کانال منتشر خواهد شد.
اگر ممکن است در این باره توضیح دهید.
ممنون
سلام
عرض احترام
دراسفند ۱۳۹۹، صداوسیما اعلام نمود بنا دارد برای اولین بار مناظرات بحث آزاد سال ۱۳۶۰ بین آقایان مصباح، طبری، نگهدار و سروش را بهصورت کامل پخش نماید اما همانطور که شما نیز اشاره نمودید ظاهراً به دلیل مشکلات فنی، موفق به این کار نشد. قبل از آن نیز کتابی با عنوان «گفتمان روشنگر درباره اندیشههاى بنیادین» حاوی متن ناقص این مناظرات منتشر شده بود.
خوشبختانه یکی از مخاطبان محترم که اینک مدیر کانال شعر توحیدی @sheretohidi با نام اختصاری احراق است، قبول کردند مواردی که از صداوسیما پخش نشده را از کتاب مذکور گویش کنند و از طرفی مواردی را صدا و سیما پخش نمود که در کتاب مذکور نیامده است؛ بنابراین با جمع این دو برای اولین بار، تمام ۷ جلسهی این مناظرات در قالب فیلم و صوت در کاملترین شکل ممکن منتشر خواهد شد.
نکتهی ۱: اگرچه در این مناظرات اصول ماتریالیسم با دلایل علمی و منطقی رد میشود و آقایان طبری و نگهدار از ماتریالیسم دست برمیدارند (طبری مسلمان میشود و نگهدار اصول لیبرالیسم غربی که روزی ایشان را امپریالیسم و دشمن خلق میدانست را میپذیرد)، اما به دلیل طولانی بودن بیشازحد زمان این مناظرات که گاهی بین طرح شبهه و پاسخ، ۳۰ دقیقه و گاهی ساعتها فاصله میشود و گاهی مسئله و شبهه در جلسهی اول بیان و در جلسهی هفتم به آن پاسخ داده میشود؛ بنابراین دیدن این مناظره و درگیر نمودن ذهن به اصطلاحات خاص، برای افراد فاقد شرایط و اطلاعات کافی، خصوصاً کسانی که مبتلا به وسواس فکری هستند، توصیه نمیشود.
خوشبختانه برای رفع این مشکل، فیلمی خلاصه و درعینحال جامع از این مناظرات با نام «خلاصهای جامع از ۷ جلسه مناظرهی آقایان مصباح، طبری، نگهدار و سروش» با حذف موارد تکراری و اضافات تولید نمودهایم که همزمان با انتشار صوت کامل این مناظرات، در نشانیهای زیر منتشر خواهند شد:
با توجه به اینکه این جلسات صرفاً بهمنظور رد اصول ماتریالیسم تشکیل شده بود، بنابراین در این مناظرات به دلایل وجود خدا پرداخته نشده است که بدین منظور میتوانید کتاب نگارنده را مطالعه و تجربه نمایید.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اگر در خصوص این مناظرات، سؤالی برایتان باقی مانده است به این نشانی مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1314
نشانی مخاطب محترم (احراق) که زحمت گویش موارد پخش نشدهی این مناظرات را به عهده گرفتند: ایتا: https://eitaa.com/sheretohidi
سلام اگه براتون امکان داره که کلیپ مناظره بحث آزاد بین آقای طبری و مصباح رو برای ناشنوایان زیرنویس کنید خیلی خوب میشه. اجرتون با خدا
سلام
پیشنهاد خوبی است حتماً اقدام میکنیم. ضمن اینکه زیرنویس، به غیر ناشنوایان عزیز نیز کمک میکند محتوا را بهتر متوجه شوند.
با توجه به اینکه هنوز خروجی نهایی صوت و فیلم مباحث آزاد گرفته نشده است میتوانید پیشنهادهای خود را از همین صفحه ارسال نمایید تا اقدام مقتضی صورت گیرد و شما نیز در تولید این فیلم و اثر (با کیفیت FHD) که به صورت گسترده در داخل و خارج از کشور منتشر خواهد شد، مشارکت داشته باشید و از نتایج خوب آن بهرهمند شوید.
باسلام و خسته نباشید. این لینک مربوط به یک ویدئوی ۲ دقیقهای است که یک کمدین خارجی در آن با یک فرد خداناباور شوخی میکند. این فرد خدا ناور در سرتاسر دنیا سخنرانی میکرد برعلیه وجود خداوند و سرانجام چند سال پیش فوت میکند به دلیل سرطان حنجره! و این کمدین شوخی میکند که انگار خداوند صدایش را قطع کرده است که دیگر نگوید خدا وجود ندارد. در ابتدای ویدئو هم در مورد سوار هواپیما شدن افراد خدانابور میگوید که در آسمان به انواع خدایان غربوشرق توسل میجویند و تا پایشان به زمین میرسد، میگویند خدا وجود ندارد!! گفتم خدمتتون معرفی کنم. فکر میکنم از آن کلیپ جالبی متناسب با محتوای کانالهایتان دربیاید. اگه صلاح دونستید. خدا بر توان شما بیافزاید و از غرور و خستگی حفظتان کند.
سلام
شما هم خسته نباشید.
این فیلم -که تا این لحظه بیش از 3 ملیون بازدیدکننده دارد- را تماشا کردم و برایم جالب بود که چگونه یک کمدین با شوخی و خنداندن مردم، میتواند آنها را به یاد فطرت خدایی و آفریدگارشان بیندازد و از چنین روشی آنهم در غرب، جهت ترویج جهانبینی صحیح و یادآوری خدا استفاده کند. امیدوارم در صورت فارغ شدن از اولویتها که در همین صفحه ازجمله نشانی زیر یکی از آنها را توضیح دادم این فیلم را با زیرنویس فارسی در اختیار مخاطبان قرار دهیم: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-104
از یادآوری آخرتان در مورد خطر غرور بسیار متشکرم و خودم را در همه حال نیازمند توجه به آن میدانم و به نظرم این امر ممکن نمیشود مگر اینکه انسان بعد از یقین مستدل به وجود خدا، همواره به خودش یادآوری کند که سلول به سلول و سرتاپایش مخلوق است و از خود هیچ ندارد بنابراین هیچ عاقلی دلیلی نمیبیند به چیزهایی از که خودش نیست مغرور شود. مسلماً چنین انسانی هر مقدار پیشرفت کند و در رشته خود در سطح جهان نیز بینظیر شود، نهتنها از خطر غرور در امان میماند بلکه تواضع و تشکرش نسبت به آفریدگارش نیز بیشتر میشود و همین کافی است که هر روز به سمت قلههای بزرگتر حرکت کند و یک لحظه نیز متوقف نشود! مهم در این زندگی شلوغ و تکراری، برنامهریزی جهت یاد خدا و فراموش نکردن از این حقیقت است که ما مخلوقی بیش نیستیم، بدون اینکه نیاز باشد مشکلات زندگی، قهراً ما را به یاد این حقایق روشن بیندازد که در این صورت به نظر من زندگی آنطور که دوست داریم عمیقاً شاد و گوارا نخواهد بود.
با توجه به تعدد پیامهای ارسالی مخاطبان محترم، از ایشان دعوت میکنم جهت دریافت پاسخ اساسی خود، به نکات مطرحشده در توضیحات ابتدایی همین صفحه توجه و بهاندازه توان عمل کنند.
برخی از این مخاطبان شبهه یا سؤالی را مطرح کردهاند که عیناً در پرسش و پاسخهای همین صفحه (یا به خودشان یا به دیگران) پاسخداده شده است.
حدود 2 تن از این گرامیان، خود اذعان نمودند که میدانند شبهه یا سؤالی که مطرح نمودند، منطقی نیست و دلیل طرح چنین شبهاتی ابتلا به وسواس فکری است.
یکی از مخاطبان نیز از تصمیم خود جهت تمرکز بر درمان وسواس خبر داده است که بیتردید این تصمیم عالی است زیرا خود وی به تجربه خواهد دید در صورت تمرکز بر این مهم، از اکثر قریب بهاتفاق شبهات و نگرانیهایی که اینک به آن مبتلاست خلاص و این شبهات مانند دود از صفحه ذهن او خارج خواهند گردید و به نتیجهی مطلوب خواهد رسید.
نگارنده با توجه به تعدد صفحات مجازی و فعالیتهای در اولویت که در این صفحه به برخی از آنها اشاره کردهام -خصوصاً تکمیل روش درمان وسواس فکری- در حال حاضر تصمیم دارم هر دو جمعه، یک بار به این صفحه سر بزنم.
به همه مخاطبان محترم اطمینان میدهم که بهاندازه وسع سعی کردهام هیچکدام از هزاران سؤال و پیام ارسالی به نگارنده تا به امروز را بیپاسخ نگذارم و یکی از دلایل نوشتن و تألیف برخی کتب نیز به همین جهت بوده است که مخاطبان با مراجعه به آنها بهطور اساسی از شبهات زنجیرهای و احیاناً مشکلاتی که دچارش شدهاند برای همیشه رها گردند و در هر صورت اگر قصوری از جانب نگارنده بوده، صمیمانه عذرخواهی میکنم.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
سلام وقت بخیر. بعد از مطالعه کتاب شما و بسیاری از کتب علما و فلاسفه اسلامی و خداپرست (سایر ادیان ابراهیمی) کماکان وجود خدا برام قابل باور نیست. نه از سر لجاجت. چون نه مدرکی نه استدلال محکمه پسندی نه جواب قانع کننده ای ندیدم و نشنیدم. میدونم سرتون شلوغه و حوصله بحث های تکراری ندارید. منم عجله ای ندارم. هر موقع فرصت کردید بگید که با کدوم برهان وجود خدا به شما ثابت شد؟ ممنونم
سلام
وقت شما هم به خیر و نشاط.
با توجه به شباهت سؤال شما با برخی مخاطبان دیگر، به شما نیز پیشنهاد میکنم این بار در بهترین زمان از شبانه روز که از تمرکز بهتر فکری برخوردار هستید، -خصوصاً بعد از خواب شبانه- بخش چهارم کتاب نگارنده با عنوان «معرفی تنها کسی که میتواند شمارا در وجود خدا به یقین برساند» را مورد توجه قرار دهید. در آن بخش بهطور ویژه به سؤال شما پاسخ دادهام که محال است مطالعه هزاران کتاب که فاقد تفکر و تجربهی خود فرد باشد وی را در امور مهم و زیربنایی به اطمینان کافی برساند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید: http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
البته اگر احساس میکنید به وسوسه یا وسواس فکری مبتلا شدهاید پیشنهاد میکنم توضیحاتی که در نشانی زیر آمده را نیز از قسمت اول به ترتیب، مطالعه نمایید. https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
برای هرکسی -چه خداباور، خداناباور و چه ندانمگرا- که مانند نگارنده مراحل تجربی کتاب فوق را دقیقاً طی نموده باشد، یقین به وجود خدا با تفکر در ساختار موجوداتِ قابل درک با حواس 5 گانه به سادگی در دسترس است.
خوشبختانه بعد از انتشار این کتاب، بازخورد مخاطبان گوناگون طی این چند سال نشان داده، محال است هرکسی با هر سن و سطح علمی که دارد -حتی کودکانی که تازه خوب و بد را میفهمند- روش کتاب را عملاً تجربه کند، اما درعینحال مدعی شود به نتیجهی مطلوب نرسیده است، مگر اینکه چنین فردی به وسواس فکری مبتلا شده باشد یا قبلاً بیاحتیاطی کرده و بدون داشتن شرایط و اطلاعات کافی، ذهنش را درگیر انواع شبهات نموده باشد که در این صورت لازم است جهت رفع این حواشی، خصوصاً بخش سوم تا پنجم کتاب را مطالعه نماید.
پ.ن: همانطور که در کتاب توضیح دادهام، رسیدن به نتیجهی مطلوب در کمترین زمان ممکن، بستگی به میزان تشنگی و صداقت خود فرد در خلوت خویش دارد و انتظار رسیدن به چنین نتیجهای خصوصاً در این زندگی ماشینی و شلوغ، بدون کنار گذاشتن پیشفرضها و تقلید از اینوآن -چه خداباور و چه خداناباور- و عمل دقیق به روشی که در کتاب آمده، انتظارِ خردمندانهای نیست.
ضمن عذرخواهی مجدد، از شما و سایر مخاطبان، با توجه به وجود محدودیتهای متعدد که شما مخاطب محترم به آن اشاره نمودید و در ابتدای این صفحه نیز توضیح دادهام، صرفاً امکان بررسی سؤالات اعتقادی ارسال شده از طریق همین صفحه، برایم میسر است.
زمان تقریبی تولید فیلمی که گفتید در مورد مناظرات بحث آزاد است چه موقع هست و منظورتون از اینکه دارید اونو آموزشی تولید می کنید چیست؟ تشکر
سلام
شما و دیگر مخاطبان محترم نیز خسته نباشید.
تولید این فیلم با عنوان «خلاصهای جامع از ۷ جلسه مناظرهی آقایان مصباح، طبری، نگهدار و سروش» تقریباً به پایان رسیده و اینک در مرحلهی زیرنویس آن هستیم. توضیح بیشتر: https://esbatekhodavand.blogsky.com/۱۳۱۴/۰۱/۰۱/post-۱۶/#comment-۱۰۴
تدوین و تولید اصل این مناظره ۳ ساعته به پایان رسیده است و اینک با همکاری یکی از مخاطبان محترم که زحمت تایپ صوت آن را به عهده گرفته، در مرحلهی زیرنویس قرار داریم. (هرروز حدوداً ۱۰ دقیقه زیرنویس انجام میشود.)
اما منظور از اینکه این مناظره بهصورت آموزشی تولید شده این است که ضمن کنار هم قرار دادن سؤال و جواب با حذف حواشی و موارد تکراری، سخنان تخصصی و علمی طرفهای مناظره کننده نیز با تصاویر و فیلمهای مرتبط همراه شده است و همین باعث شده درک منظور ایشان جهت رفع شبهات آسان شود.
سعی میکنم فردا به خواست خدا، برشی از این فیلم در موضوع تکامل را در همینجا بارگذاری کنم تا شما و دیگر مخاطبان محترم بهتر در جریان شیوهی تولید این فیلم قرار بگیرید و البته امیدوارم برای تکمیل این اثر اگر دوست داشتید دعا کنید.
سلام خسته نباشید
من ندانم گرا شده بودم کتابتون رو خوندم به وجود طراح طبیعت 100 درصد یقین پیدا کردم. هیچ شک ندارم محاله طبیعت تصادفی و خود به خودی باشه. چیزی که نذاشته به یقین کامل برسم این که خود خدا یا طراح طبیعت چیه و چه طوریه؟
اگه همینو حل کنین به وجود خدا به یقین 100 درصد میرسم.
سلام شما هم خسته نباشید.
مگر ننوشتید: «به وجود طراح طبیعت ۱۰۰٪ یقین پیدا کردید»؟
بله 100 درصد
کافی است دقت کنید سؤال شما که «طراح طبیعت چه صفات و خصوصیاتی دارد؟» مربوط به بخش دوم کتاب است که ندانستن آن هیچ خدشهای به یقین ۱۰۰٪ شما به «اصل وجود طراح طبیعت» وارد نمیکند.
توضیحات بیشتر:
https://eitaa.com/ertebatebama/189
بله درسته این دوتارو با هم قاطی کردم. خدا رو شکر خیالم راحت شد. ببخشید کی بخش دوم رو اضافه می کنید؟
خوشبختانه متن اصلی بخش دوم کتاب آماده است که امیدوارم بهزودی ملحق شود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید
من هنوز به سن تکلیف نرسیدم
تا چند هفته پیش به خداوند و به همه آفردیده هایش یقین و اعتقاد داشتم اما مدتیه شک و گمان هایی از جمله اینکه شاید همه چیز تصادفی یا دنیا و خدا ساخته ذهن ما هست. و اینکه به اشتباه درباره ذات خداوند فکر کردم و اعتقاداتم داره از بین میره و حالا سوالم این هست خدا وجود داره؟یا دنیای آخرت وجود داره؟ و اینکه خداوندی که هیچی نیست یعنی از هیچ چیزی نیست چطور میتواند این همه چیز را خلق کند
لطفا کمکم کنید...
سلام، وقت شما هم به خیر و خسته نباشید.
با توجه به سن کم شما مخاطب محترم پیشنهاد میکنم مطالب زیر را اگر لازم شد چند بار مطالعه نمایید تا بهخوبی متوجه منظورم بشوید و خاطرتان آسوده گردد.
✔️ من کتابی را با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه نوشتهام (نام آن را جستجو و رایگان دریافت نمایید) و به سؤالات شما در مراحل ۵ گانهی آخر کتاب با زبان ساده و روشن پاسخ دادهام ازجمله آیا دنیا میتواند خود به خودی و تصادفی طراحی شده باشد یا اینکه قطعاً دارای طراحِ هوشمند (خدا) است؟
✔️ قاعدتاً منظور شما از اینکه گفتید: «خدایی که از هیچ چیزی نیست» این است که خدا غیرمادی است.
خوشبختانه در بخش دوم کتاب که هنوز به آن اضافه نکردهام با شواهد ثابت میشود خدا نباید شبیه هیچکدام از مخلوقات خود باشد بلکه او قطعاًً موجودی غیرمادی است زیرا فقط یک موجود غیرمادی میتواند ماده یا طبیعت را بدون هیچ سابقهای و از هیچ خلق کند و الا اگر این موجود غیرمادی نبود دیگر ما نباید شاهد جهان مادی که هماکنون مقابل چشمان همه است میبودیم چون حتی برای شما که یک نونهال ۱۲ ساله هستید کاملاً روشن است که ماده درحالی که وجود نداشته باشد محال است بتواند خودش را از هیچ خلق کند، چون اصلا وجود ندارد که بتواند چنین کاری بکند.
دکتر جرج ایرل داویس، GEORGE EARL DAVIS، فیزیکدان، متخصص در طیف شناسی، تشعشع آفتاب و مسائل هندسی و فیزیکی نور:
استنباطی که هیچیک از علوم بشری نمیتواند منطقاً آن را رد کند این است که «هیچ موجود مادی نمیتواند خود را بیافریند».
(بنابراین) من ترجیح میدهم به «خدایی» قائل شوم که خود ماده نیست ولی عالم مادی را با مشیت (و اراده) بالغهی خویش «آفریده» و بدان تسلط کامل دارد.
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۷۹، جان کلوور، چاپ سوم.
الآن مهر ۱۴۰۰ است و من مشغول بارگذاری مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسیها» در نشانی زیر هستم:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
بعد از اینکه این کار تمام شد سعی میکنم بخش دوم کتاب را ابتدا در صفحات مجازی مثل همین صفحه و سپس به کتاب فوق اضافه کنم.
البته اگر بتوانید بخش اول کتاب (قسمت مراحل ۵ گانهی آن) را از همین امروز با دقت و بدون عجله بخوانید و خوب بفهمید، اطمینان از اینکه محال است جهان تصادفی و خود به خودی باشد برای رهایی دائم از شبهات بیپایان در اصل وجود خدا کافی است و همین اطمینان به شما کمک میکند تا بتوانید با آرامش خاطر، برای سؤالات دیگر خود در مورد یگانه بودن خدا، غیرمادی بودن او و غیره، بدون اینکه از شبههای به شبههی دیگر بیفتید پاسخ قانع کننده پیدا کنید.
در مورد وجود جهان آخرت که در بخش سوم به بعد کتاب خواهم آورد، (ضمن آوردن دلایل خردمندانه در اینکه حتماً آخرت وجود دارد)، توضیح دادهام کسی که موفق شود به کمک عقل و شواهد روشن، ابتدا به وجود خدا و اینکه او فرستادگانی را برای هدایت و خوشبختی انسانها فرستاده است یقین پیدا کند، همین عقل تأکید میکند، آنچه خدا از حوادث بعد از مرگ توسط فرستادگانش خبر داده، حتماً واقعیت دارد زیرا کسی که خودش جهان را آفریده است مسلماً از آنچه خلق کرده ازجمله آخرت با تمام جزئیاتش با خبر است.
به شما و همهی نونهالانی که علیرغم سن کم نسبت به امور سرنوشتساز خویش کنجکاو هستید تبریک عرض میکنم و پیشنهاد میکنم از همین سن پایین، تمرین کنید موجودات اطراف خود را با دقت تماشا کنید تا به تدریج یقین به وجود طراح جهان برای شما نیز حاصل شود.
در این خصوص میتوانید فیلم ارسالی نونهالی باهوش را تماشا کنید که از سن حدود ۱۱ سالگی شبهات و سؤالاتی در مورد خدا برایش پیش آمده بود و سپس با روشی که خودش آن را توضیح داده به سؤالاتش پاسخ داده است.
جهت مشاهده کلیپ وی این نام را جستجو کنید:
روشی که یک نوجوان 14 ساله موفق به اثبات وجود خدا شد.
یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://www.aparat.com/v/yEa8M/
پیشنهاد میکنم شما نیز مانند نونهال مذکور که اینک از محصلین ممتاز کشوری است سعی کنید در نتیجهگیرهای نهایی خود (خصوصاً نسبت به خدا و امور سرنوشتساز)، فقط شواهدی را که با چشمان خود میبینید قضاوت کنید تا از نتیجهگیریهایی که بر اساس حدس و گمان هستند و باعث تولید شک و تردیدهای بیاساس میشوند مصون بمانید و پیوسته زندگی آرام و موفقی را تجربه کنید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
با عرض سلام و خسته نباشید
بنده به وجود خداوند و فرستادگانش کاملا باور دارم، اما یک اشتباهی که متاسفانه انجام دادم این بود که به گروه های ناباوران بدون داشتن شرایط کافی مراجعه کردم و یک شبهه ای دیدم که مرا بسیار پریشان نموده و وسواس شدیدی برایم ایجاد کرده. اونم این که یکی از ناباوران در گروه گفت که از کجا مطمئنی جهان هستی (با این همه عظمت) وجود دارد و توهم یا خواب نیست؟
منم از آن روز ذهنم لحظه ای آزاد نیست و نمیتوانم به تحصیل بپردازم. خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید که حداقل ذهن بنده آزاد بشه و بتونم که به این شبهاتی که بیشتر شبیه داستان های کودکانه هست بی اعتنا بشوم.خیلی متشکرم که شبهات جوانان پاسخ میدهید.
اجرتان با خدا
سلام
شما هم خسته نباشید.
عین شبههی مذکور در نشانی زیر بهتفصیل پاسخ داده شده است:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/03
مطلب فوق یکی از قسمتهای مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسی ها» میباشد که حاوی بخشی از مناظرهها، مشاورهها و پرسش و پاسخهای نگارنده با ناباوران و افراد در حال تحقیق به همراه راه حل اساسی جهت ریشهکنی دائم شک، شبهات و وسوسههای شدید ذهنی است که میتوانید این مجموعه را از قسمت اول به ترتیب پیگیری نمایید.
نشانی قسمت اول:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
به امید لحظات بسیار خوب و شاد و تشکر فراوان از توجه شما مخاطب محترم
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خسته نباشید
بعد اینکه هر شبهه از ذهنم کامل میره بیرون یک شبهه دیگر ذهن من رو درگیر میکنه
برای حل این مشکل چه باید کرد؟
سلام
شما هم خسته نباشید
لطفاً توضیحات همین صفحه را برای حل مشکل خود مطالعه نمایید.
راه حل مطرح شده در کتاب نگارنده که در همین صفحه نشانی دریافت رایگان آن ذکر شده است به شما کمک میکند تا با کسب یقین، ریشهی شبهاتی که در آینده نیز با آن مواجه خواهید شد، از اساس خشکانده شود و دیگر از یک شبهه به شبههی دیگر مبتلا نشوید. (مجرب).
اگر دچار وسوسهی شدید یا خفیف ذهنی شدهاید مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسی ها» که حاوی بخشی از مناظرهها، مشاورهها و پرسش و پاسخهای نگارنده با ناباوران و افراد در حال تحقیق به همراه راه حل اساسی جهت ریشهکنی دائم شک، شبهات و وسوسههای شدید ذهنی است را از قسمت اول به ترتیب پیگیری نمایید.
نشانی قسمت اول:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقت بخیر خسته نباشید.
بنده طی یک مدت هست که دچار شک به وجود خدا پیدا کردم در حالیکه قبل این مدت به وجود خدا اعتقاد کامل داشتم.
وقتی شبهه ای ذهنم را درگیر خودش میکنه تا چند روز باقی میمونه و رد میشه اما بعد یک شبهه دیگه ای به ذهنم خطور میکنه.
من واقعا خسته شدم از اینهمهه شک و شبهه بی پایان که فقط ذهن و زمان رو درگیر خودش میکنه
لطفا راهی بدین که تاثیر گذار باشه
سلام
شما هم خسته نباشید
به نظر می رسد مشکل اصلی شما وسواس ذهنی است و شما مشکلی با حقیقت ندارید.
گزینه اول این است که راه حل مطرح شده در کتاب نگارنده با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه را تجربه کنید. (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید).
این راه حل به شما کمک میکند تا با کسب یقین، ضمن مدیریت وسواس ذهنی، ریشهی شبهاتی که در آینده نیز ممکن است با آن مواجه شوید را از اساس بخشکانید و درنتیجه دیگر از یک شبهه به شبههی دیگر مبتلا نشوید. (مجرب).
در عین حال اگر شما دچار وسوسهی شدید یا خفیف ذهنی شدهاید که مانع تمرکز کافی در مطالعهی کتاب مذکور و طی مراحل تجربی آن است، میتوانید هماکنون مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا برای وسواسی ها» را از قسمت اول به ترتیب پیگیری نمایید.
نشانی قسمت اول:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پایان هر قسمت، روی لینک ارائه شده کلیک نموده تا قسمت بعدی را مشاهده کنید.
تا به امروز که آبان۱۴۰۰ است، 12 قسمت از این مجموعه بارگذاری شده است و شما در چند قسمت آینده، با تمرینات ساده و مجربی جهت درمان وسواس شدید و خفیف ذهنی آشنا خواهید شد.
برخی از این تمرینات در کتب علمی، جهت رفع شک و وسواس شدید ذهنی آمده است و همهی مخاطبان محترم ازجمله کسانی که ناباور هستند و به دین و مذهب خاصی اعتقاد ندارد میتوانند این تمرینات را انجام دهند و به نتیجهی مطلوب برسند.
برخی دیگر از این تمرینات علاوه بر کتب علمی، ریشهی دینی نیز دارند و در احادیث به آنها جهت درمان شک و وسواس ذهنی توصیه شده است.
برخی از این راه حلها اساساً جهت پیشگیری از ایجاد شک و مبتلا نشدن به وسواس ذهنی طراحی شدهاند که من در آینده با ذکر منبع و توضیحات و مشاورههایی که در این خصوص داشتم، بیشتر به آن خواهم پرداخت.
این تمرینات طوری تنظیم شدهاند که حتی در حالت استراحت نیز میتوانید آنها را انجام دهید و در صورتی که به اندازهی کافی هر کدام از آنها را ادامه دهید، بر اساس تجربه از وسوسههای بسیار شدید تا خفیف رها خواهید شد و جهت اطمینان، کافی است هر کدام از این روشها را که با آن راحتتر بودید تجربه نمایید.
وقتی احساس کردید که وسوسهی ذهنی شما درمان شده است، پس از آن بدون معطلی کتاب نگارنده را مطالعه و مراحل تجربی آن را طی نمایید تا شما نیز مانند جمع قابل توجهی از مخاطبان ناباور تا خداباور، یکبار و برای همیشه از شک و شبهات بیپایان و وسوسههای شدید و خفیف ذهنی نسبت به خدا و دیگر باورهای سرنوشتساز خویش، آزاد و رها شوید و بهترین لحظات زندگی خود را تجربه کنید.
البته در این مجموعه، روش رفع اساسی شبهات علمی که ناباوران با مصادره به مطلوب فرضیات و نظریاتی مانند تکامل و بیگ بنگ در ذهن برخی ایجاد کردهاند نیز با ذکر منابع از کتب و مراکز علمی جهان بیان شده است.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خسته نباشید
شما میگویید خداوند ماده نیست پس چرا صفت هایی انسانی مانند دیدن،شنیدن و ... دارد.
و یک سوال دیگر آیا قرآن واقعا کلام خداست؟
سلام
شما هم خسته نباشید
سؤالات در مورد اینکه آیا واقعاً قرآن کلام خداست مربوط به بعد از مرحلهی اثبات وجود خداست که در آینده بهصورت مستدل به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه که اضافه خواهم کرد. (نام آن را جستجو و رایگان دریافت نمایید)
بنابراین همانطور که در سؤالی قبلی که در همین صفحه پاسخ دادم (سؤال قبل از همین سؤال) مطرح کردید شما باید مانند دیگر مخاطبان با راهحلی که عرض شد ابتدا شک به وجود خدا را در خود ریشهکن کنید و سپس وارد پاسخ به سؤالات مراحل بعدی که در مورد دین و مذهب است بشوید تا بتوانید با احاطه و اطمینان کافی پاسخ این شبهات و سؤالات را نیز در جای خودش پیدا کنید و الا همانطور که بیان کردید از شبههای به شبههی دیگر افتاده و شک و شبهاتتان زیادتر شده و شما را بیش از این خسته خواهند نمود زیرا ترتیب را در تحقیق رعایت نکردید، همانطور که برای ساخت خانه، ابتدا باید پیریزی آن را انجام دهید و سپس دیوارها و سقف را بنا کنید تا هر آنچه بعداً لازم است را به موقع و در جای خودش بهراحتی به خانه اضافه کنید؛ اما اگر شما هنوز پی خانه، دیوارها و سقف را نساخته باشید و همزمان بخواهید درب، پنجره، شیشه و غیره را سفارش دهید دچار مشکل شده و این وسایل دستوپا گیر شما خواهند شد به طوری که اجازه نمیهندبا فراغ خاطر پیریزی خانه را به اتمام برسانید.
برخی ناباوران که شبهات بیپایان نسبت به دین و مذهب را با من در میان میگذارند مثلاً میگویند چطور میشود طبق آنچه در قرآن آمده پیامبری بتواند عصایش را به دریا بزند و دریا شکافته شود یا پیامبر دیگری بتواند مرده را زنده کند؟ من به ایشان میگویم فرض کن که این جهان قطعاً دارای طراح و سازنده است، (همانطور که بزرگان شما مانند داوکینز نیز احتمال وجود خدا را میدهند جهت مشاهده این عنوان را جستجو کنید: دلایل شنیدنی دانشمندانی مانند داوکینز در عدم وجود خدا) آیا به نظر یک انسان دارای عقل سلیم و خردمند اشکال دارد که این طراح جهان، پیامبرانی را برای هدایت انسانها بفرستد و سپس برای اینکه ثابت کند این پیامبر از طرف اوست، بهوسیله عصای آن پیامبر در دریایی که خودش آفریده تصرف نماید و آن را بشکافد یا انسان مردهای را زنده کند یا هر تصرف دیگر را در طبیعتی که خودش آفریده است انجام دهد؟ پاسخ بسیار روشن است، مسلماً هیچ اشکالی ندارد، چون روشن است خدایی که خودش طبیعت را آفریده بهراحتی نیز میتواند در آن تصرف نماید.
خطای آشکار ناباوران (که در حالت خوشبینانه، به اشتباه تهمت خرافی بودن این امور را میزنند) این است که اساس باور خود به خدا را بر پایهی گمان، انکار و قول به غیر علم بنا نهادهاند و هنوز تصمیم جدی نگرفتهاند که این باور مهم را بهطور منطقی و زیربنایی اصلاح کنند.
روشن است کسی که به اصل وجود خدا باور ندارد یا به آن شک دارد، با بدبینی و تعصب (که مانند سم برای تحقیق آزادانه عمل میکنند) سراغ بررسی و نقد سخنان منسوب به خدا خواهد رفت، بنابراین این افراد بهطور طبیعی به القائات و شبهات بیپایان مبتلا میشوند و هر چه بیشتر پیش بروند با سرعت بیشتری از حقیقت دور خواهند شد و به تدریج حقایق سرنوشتساز را به شوخی و بازی گرفته و به سخنان زشت و غیرانسانی و جسارتهای خطرناکی نسبت به طراح جهان و فرستادگان او مبتلا میشوند، مگر اینکه بهجای اتهامزنی، شک و گمان، طبق راهحلی که در کتاب نگارنده آمده یکبار و برای همیشه بهصورت مطمئن و بر اساس شواهد قابلدرک با حواس ۵ گانه، تکلیف خود را با اصل وجود طراح جهان روشن کنند و بدین وسیله خود را از بلاتکلیفی گیجکنندهای که به آن مبتلا شدهاند خارج نمایند، آنوقت میتوانند هر چیزی (ازجمله تصرف فرستادگان خدا با اجازهی او در طبیعت) را با استدلال قانعکننده و منطقی درک کنند و از انکار بدون علمی که به دلیل عدم آگاهی کافی از حقایق جهان به آن مبتلا شدهاند خارج گردند.
البته حساب کسانی که با تعصب و تحجر عمداً خود را به تغافل از حقایق میزنند یا به وسواس شدید ذهنی مبتلا شدهاند جداست که در مورد اولی باید به ایشان آگاهی داد که تغافل و حقپوشی کار زشتی است و در مورد دومی نیز باید اقدام به برطرف نمودن وسواس ذهنی ایشان نمود:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پ.ن: در آینده بخش اثبات ماده نبودن خدا نیز به کتاب مذکور اضافه خواهد شد بنابراین وقتی شما یقین مستدل پیدا کردید که قطعاً باید خداوند موجودی غیرمادی باشد بهتبع آن نیز یقین پیدا خواهید نمود که محال است صفات خدا شبیه به صفات و خصوصیات مخلوقاتش باشد درنتیجه، شنیدن و دیدن در مورد خدا، همانطور که در احادیث نیز تصریح شده، یعنی خداوند علم و آگاهی به شنیدنیها و دیدنیها دارد.
لطفا پیامهای خود را فقط از طریق بخش نظرات همین صفحه ارسال نمایید و از طریق بخش «تماس با من» که در بالای وبلاگ است ارسال ننمایید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
✨
سلام وقت شما بخیر
از شما خواهش میکنم جواب سوال بنده رو بدید واقعاً راه حلی براش ندارم و ذهنم رو درگیر کرده، در پیام های قبلی عرض کردم چرا نمیتونم حلش کنم.
اول از همه تشکر میکنم از شما و خداروشکر میکنم شخصی مثل شما در مسیر بنده قرار گرفتید و نقش خیلی مهمی در کاهش تنش های فکری بنده داشتید الحمدلله. البته هنوز هم درگیر هستم و هیج وقت فکر نمیکردم یک روزی، دنیا رو برای خودم انقدر سخت و کنم و تو بدیهیاتی که عین روز روشن هستن شک کنم...
سوالی از خدمت شما داشتم و از شما ممنونم که همواره با پاسخ های علمی جوابگو هستید.
انیشتین میگن زمان یک توهم هست و کسی که فیزیک دان باشه گذشته و حال و اینده رو قبول نداره و زمان رو یک توهم میدونه.
از اونجایی که اطلاعات کافی در این زمینه ندارم این سوال هست که جواب این شبهه چی هست؟ بعضی سوالات هستن که بنده هرچقدر بی اعتنا باشم، بازهم ذهن رو درگیر میکنن چون اطلاعات کافی در موردشون نیست.
بنده حتی در گذشته مشکلم این بود تمام شبهاتی که برام پیش میامد با وجود صرف زمان زیاد و... قانعم نمیکرد و همین باعث وسواس در من شد.
ممنون میشم پاسخگو باشید چون کم انسانهایی هستند مثل شما که بتونن بنده رو درک کنن.
اطلاع دارم وقت کافی ندارید و در صورت پاسخ ندادن گله ای نیست خیلی ممنونم.
سلام
وقت شما هم به خیر
با تشکر از شما
بابت توفیق خداوند مهربان در اینکه به نوبهی خود پاسخگوی سؤالات مخاطبان محترم باشم سپاسگزارم.
فکر کنم شما بودید که در چند پیام قبلی نوشتید: «میدونم و مطالعه کردم تنها راه رسیدن به خدا غلبه بر وسواس فکری است».
من نیز عرض میکنم این تشخیص، دقیق، صحیح و مجرب است.
و در ادامه گفتید: «هرگز نمیتونم خدارو انکار کنم و درصد زیادی به وجودش یقین دارم اما دنبال یقین ۱۰۰ درصد هستم.»
بنابراین پیشنهاد میکنم برای رسیدن به این نتیجه، تمرکز اصلی خود را بر ریشهکن کردن وسواس ذهنی بگذارید و الا روشن است ذهن شما و هر کسی که به وسواس ذهنی ولو خفیف دچار است، بعد از رفع سؤالی که در مورد زمان مطرح کردید، درگیر سؤال یا شبههی دیگری خواهد شد درحالیکه جواب سؤالی که مطرح کردید هر چه باشد خللی بر باورهای اساسی وارد نمیکند و اینکه فلان ناباور دوست دارد نظرات دانشمندان در مورد زمان یا هر چیز دیگر را مصادره به مطلوب نماید ارزش علمی ندارد و قابل اعتنا نیست و آنچه امثال شما مخاطب محترم را درگیر این مطالب میکند درواقع همان وسواس ذهنی است که اجازه نمیدهد به درک مسائل اساسی که این سؤالات را نیز بهراحتی پاسخ میدهد مشغول شوید.
ضمن اینکه درگیر کردن ذهن نسبت به شبهات ناباوران نیازمند اطلاعات و شرایط کافی است ازجمله اینکه فرد باید یقین کامل به وجود خدا و دیگر باورهای سرنوشتساز را قبلاً تجربه کرده باشد و حتی اگر چنین تجربهی مهمی را هم داشته باشد باید حتماً دچار وسواس ذهنی نباشد و الا با درگیر کردن ذهن به شبهات ناباوران (ولو هیچ تأثیری در باورهای اساسی وی نداشته باشند) و همچنین مشغول شدن به هر چیز غیر لازم دیگر، بیجهت برای خودش زحمت و دلمشغولی درست میکند و از امور مهمتر باز میماند.
شما قبلاً گفتید که بخش اول کتاب نگارنده با نام اثبات خدا دین و مذهب خردمندانه را سه بار مطالعه کردید و حتی بار آخر نکات مهم آن را یادداشتبرداری نمودید که این خبر خوبی است.
من فکر میکنم به همین دلیل، ذهن شما متوجه همان سؤالاتی شده است که ذهن من نیز به دنبال پاسخ آن بود و خوشبختانه به آن رسید، به همین دلیل من در بخش دوم کتاب که هنوز به آن اضافه نکردهام بهطور مفصل به آن سؤالات ازجمله تعریف زمان پرداختهام.
در بخش دوم کتاب (ضمن اثبات ماده نبودن خدا و یگانگی او و اینکه طبیعت قطعاً مخلوق است نه خالق)، در خصوص اینکه دقیقاً زمان چیست نیز بهتفصیل و با امکان راستی آزمایی تجربی برای مخاطب بدون اینکه ابهامی برایش باقی بماند توضیح دادهام و مدتهاست میخواهم این بخش را به کتاب اضافه کنم که به دلیل اینکه مخاطبان محترمی چون شما (ضمن تشکر از اعتمادتان)، اصرار میکنید به سؤالات شما پاسخ دهم فرصت پیدا نمیکنم آن بخش را تکمیل کنم (بهعنوان نمونه اینجانب امروز تقریباً از طرف مخاطبان محترم که غالباً ناباور هستند سؤال باران شدم و اصرار برخی از ایشان برای پاسخ فوری باعث شده است از دیشب ساعت حدود 3 تا الآن فقط چند ساعت فرصت کارهای دیگر را پیدا کنم).
درصورتیکه تردید ندارم اگر خداوند به من این توفیق را بدهد و کسانی مثل شما مخاطب محترم (که به حق به دنبال یقین کامل هستید) نیز لطف کرده برایم دعا کنید، در صورت اضافه شدن آن بخش از کتاب، یک مجموعهی گسترده از سؤالات و شبهات حل خواهند شد خصوصاً اینکه من نیز مانند شما درگیر همین شبهات بودم و از به کار بردن اصطلاحات پیچیده و غیره دوری میکنم و دوست دارم مسائل ولو بهظاهر پیچیده را خیلی ساده و بدون باقی ماندن هیچ ابهامی متوجه شوم.
اما چون نوشتید ذهنتان درگیر سؤال فوق است فقط به توضیحات زیر بسنده میکنم و از شما دعوت میکنم صبر کنید تا بخش دوم کتاب اضافه شود و توضیحات در مورد «زمان» به همراه توضیحات پسوپیش مرتبط با آن را آنجا مطالعه نمایید چون درک کامل از اینکه زمان دقیقاً چیست باید در جای خودش مطرح شود تا هیچ ابهامی باقی نماند.
اما اگر بتوانید روی توضیحات زیر دقت کافی داشته باشید میتوانید بدون هیچ ابهامی مطلب را متوجه شوید.
دیدگاه دانشمندان با هر باوری نسبت به زمان مانند دیدگاه ایشان نسبت به سایر پدیدهها در علوم، بسیار متنوع و در مواردی نیز مشترک است.
همین مقدار بدانید زمان هنگامی معنا پیدا میکند که جهان محدود مادی وجود داشته باشد.
برای فاصلهی دو حادثه یا دو پدیده مثل حرکت یک انسان از نقطه «الف» به نقطه «ب» در هر برهه از تاریخ، انسانها طبق قرارداد خاص همان دوران، مثلاً با اختراع ساعت خورشیدی، شنی، مکانیکی، الکترونیکی، اتمی و غیره سعی کردهاند فاصلهی حرکت یک انسان از نقطه «الف» به نقطه «ب» را بهصورت دقیق و استاندارد اندازهگیری کنند.
هر امر قراردادی دیگر غیر «زمان» نیز مثل قوانین راهنمایی رانندگی، واقعاً وجود دارند همانطور که شاهدیم بر اساس زمان، امور فردی و اجتماعی منظم شده و محاسبات علمی دقیق انجام میشود بنابراین نمیتوان «زمان» (با تعریف مذکور و هر امر قراردادی دیگر) که خودمان و همهی مردم در حال تجربه و استفاده از آن هستیم را توهم نامید؛ البته ممکن است برخی دانشمندان تعریف برخی دانشمندان دیگر از زمان را متوهمانه بدانند که طبعا در هر گفتگوی علمی اختلاف نظر طبیعی است.
اگر فکر میکنید هنوز ابهامی برایتان باقی است لطفاً صبر کنید تا توضیحات کامل فوق که در بخش دوم کتاب اضافه خواهم کرد را مطالعه نمایید که آنجا بهطور مفصل به این مسئله پرداخته شده است.
من الآن درگیر تکمیل نوشتار «راه درمان شک به خدا برای وسواسی ها» هستم و برخی مخاطبان بهشدت درخواست تکمیل آن را دارند و تاکنون تا قسمت سیزدهم آن را نیز بارگذاری کردهام.
مهمترین قسمت این مجموعه از قسمت چهاردهم شروع میشود که تمرینات عملی و مجرب جهت ریشهکن کردن وسواس ذهنی در آن به ترتیب خواهد آمد که باز به جمله اول خود شما برمیگردم که نوشتید: «میدونم و مطالعه کردم تنها راه رسیدن به خدا غلبه بر وسواس فکری است» و از شما دعوت میکنم این مجموعه را دنبال نمایید.
نشانی قسمت اول:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
همانطور که در توضیحات ابتدایی این صفحه آوردم ضمن مطالعه توضیحات مذکور، پیام خود را فقط از طریق همین صفحه ارسال و از بخشهای دیگر این وبلاگ یا ایمیل و صفحات مجازی ارسال نکنید و منتظر پاسخ در همین صفحه یا کانالهای دیگر باشید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
خیلی ممنونم از شما.
نمیدونم و نمیتوانم از شما به چه صورت تشکر کنم...
از به کارگیری کلمات و جمله ها تا مشاوره هایی که به بنده دادید و حتی یک بار بی جواب نموند.
مجموعه جدید هم دنبال میکنم مثل مابقی مطالب. ان شاءالله بتونم روزی مثل شما مردم رو سمت خدا بیارم چون درک میکنم بی خدایی و دوری حتی یک ساعت از خدا چه بلایی رو سر یک موجود میاره.
شما هم برای من دعا کنید بنده که در مسیر رسالت خودم موفق باشم.
از شما تشکر میکنم برای دلسوزی که برای مخاطبانتون دارید.
دعا میکنم ان شاءالله کتاب های بعدی هم به زودی اماده بشه و بنده و امثال بنده کمتر پیام بدیم که شما درگیر نباشید:)
موفق باشید و امیدوارم به زودی کتاب جدید داخل سایت قرار بگیره.
من هم از لطف شما متشکرم و حتماً برای شما مانند گذشته، از خداوند مهربان درخواست موفقیت خواهم داشت و از او بابت توفیق در اینکه بهنوبهی خود پاسخگوی سؤالات مخاطبان محترمی چون شما هستم سپاسگزارم.
طبق توضیحات قبلی، جهت مطالعهی مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا» میتوانید به نشانی زیر مراجعه نمایید و در پایان هر صفحه با کلیک بر لینک مربوطه قسمت بعدی را مطالعه کنید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقتتون بخیر خسته نباشید
من از شک به خدا و امامان خارج شدم اما یک شک آزاردهنده ی دیگه ای ذهنمو خیلی مشغول کرده این که دنیای پیرامون ما وجود داره؟ یا یک توهم و خواب و یا سخته ذهن ماست و آیا نظریه ماتریکس قابل اثبات هست یا خیر؟
سلام
وقت شما هم به خیر و خسته نباشید.
عین شبههی مذکور در نشانی زیر بهتفصیل پاسخ داده شده است:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/03
با توجه به اینکه منشاء اینگونه شبهات، وسواس ذهنی است، جهت مطالعهی مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا» میتوانید به نشانی زیر مراجعه نمایید و در پایان هر صفحه با کلیک بر لینک مربوطه قسمت بعدی را مطالعه کنید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
با سلام و خسته نباشید.من قبلا با کتابتون یقین به خدا رو تحربه کردم ولی یه مدت متاسفانه از خداوند دور شدم و بعدش تو کلاب هوس به صحبتای آتئیستا مشغول شدم و ذهنم رو مشوش کردند من دوباره کتابتون رو خوندم و به یقین نزدیک شدم منتها یه وسوسسه نمیذاره به یقین کامل برسم و اون هم مسئه زمان در نظریه داروین هست که میگه چون زمان زیادی گذشته پس طبیعت میتونسته به طور تصادفی با اونهمه زمانی که داشته هی آزمون و خطا کنه و در آخر موجودات رو خلق کنه این رو من نمیتونم از ذهنم بیرون کنم میگم خب چون احتمالش هست پس شاید اتفاق افتاده و نیازی به خداوند نیست خواهشا زودحواب بدید اصن داره به درسم آسیب میزنه و کنکور هم دارم منتظر ادامه مجموعه درمان شک به خداوند هم هستم چون احساس میکنم یکم وسواسی هم شدم ممنون
سلام
شما هم خسته نباشید.
یکی از روشهای مطمئنی که به امثال شما مخاطب محترم کمک میکند که بعد از تجربهی کتاب، دیگر دچار شبهه و دلمشغولی نشوید این است که سعی کنید کتاب را با آرامش و توام به نکتهسنجی مطالعه نمایید و اگر فکر میکنید به علت وسواس ذهنی تمرکز کافی ندارید مانند برخی مخاطبان دیگر سعی کنید دوباره و اگر لازم شد چند بار کتاب را مطالعه نمایید تا با دقت بهتر در نکات مطرح شده به یقین مستدل برسید که از نشانههای اولیهی آن این است که دیگر با هیچ شبههای دلمشغول و نگران نخواهید شد و بهطور پیوسته خاطرتان آسوده باقی خواهد ماند.
ازجمله نکات مطرح شده در کتاب این است که بعد از مطالعه کتاب و رسیدن به آرامش خاطر، با فاصله از ناباوران و انواع شبهات ایشان اجازه دهید اطمینان به وجود خدا که مانند نهال نورس تازه در شما ریشه گرفته، به قوام و ثبات کافی برسد تا دیگر در مواجهه با شبهات بی پایان ناباوران هرگز دچار دلمشغولی نشوید بلکه همان شبهات بر عمق باور شما بیفزایند.
اما نگران نباشید؛ آخرین نسخهی به روز شده کتاب که مطالب جدید به آن اضافه شده را در نشانی زیر رایگان دریافت کنید یا نام کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه را جستجو کنید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
سپس برای دیدن پاسخ شبههی خود به صفحات زیر مراجعه کنید:
الف- به صفحه ۱۹۰ بروید یا این عنوان را جستجو کنید: «مناظره شماره ۸» و این مناظره را با دقت با هدف پاسخ به شبهه خود مطالعه نمایید تا خاطرتان آسوده شود.
ب- یا به پاورقی صفحه ۲۹۰ رجوع کنید که در خصوص مفهوم تصادف در علم (که با آنچه ناباوران مصارده به مطلوب میکنند تفاوت اساسی دارد) توضیحاتی داده شده و نظر خود داروین صاحب تکامل، که آن را طرح الهی میداند نیز با ذکر منبع آورده شده است.
ج- یا خصوصاً صفحه ۲۸۸ با عنوان «آیا طبیعت که متشکل از انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باد و غیره است خودشان طراح و سازندهی خویشاند؟» را مطالعه نمایید.
د- اگرچه در جاهای دیگر کتاب نیز به شبههی شما پاسخ داده شده است اما به هر حال دقت در هر کدام از سه مورد فوق نیز کفایت میکند.
نکته: در صورت بهروزرسانی این کتاب در آینده ممکن است شمارهی صفحات فوق تغییر کند.
خوشبختانه به نظر میرسد شما مشکلی با حقیقت ندارید، بنابراین با توجه به اینکه منشأ اینگونه شبهات، وسواس ذهنی است، پیشنهاد میکنم خصوصاً قسمت چهاردهم به بعد مجموعهی درمان شک به خدا که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید؛ توجه داشته باشید نشانی زیر بعد از انتشار در دسترس خواهد بود:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
ضمن عذرخواهی از اینکه هنوز نشر قسمتهای بعدی درمان وسواس آماده نشده است، درعین حال ضمن تشکر از یادآوری شما، سعی میکنیم زودتر اقدام شود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام خدا قوت
من به همون شکی که اپلش گفتید دچار شدم
در وجود خودم و اینکه ایا دیگران واقعا هستند یا اصلا این دنیا در یک شبیه سازی کامپیتوری است و من تنها هستن ایا؟
ممنون میشم اگر کمکی میتونید بکنید ان شاءالله کمک کنید
در پناه خدا
سلام
خسته نباشید.
عین شبههی مذکور در نشانی زیر بهتفصیل پاسخ داده شده است:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/03
با توجه به اینکه منشاء اینگونه شبهات، وسواس ذهنی است، جهت مطالعهی مجموعه نوشتار «درمان شک به خدا» میتوانید به نشانی زیر مراجعه نمایید و در پایان هر صفحه با کلیک بر لینک مربوطه قسمت بعدی را مطالعه کنید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
پیشنهاد میکنم قسمت چهاردهم به بعد این مجموعه که بیان تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس است و تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد را پیگیری نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خسته نباشید
من تو این مدت تمرکزم رو بخاطر این شک و شبهه هایی که هیچ اصل و اساسی ندارند اما ذهن من رو طوری درگیر کرده که نمیتونم اون زندگی سابق رو داشته باشم.نمیدونم چرا این شک و شبهه ها تو ذهن من اومد من اصلا به هیچ صفحه ای از خداناباروان و آتئیست ها نرفتم.
من به چیز هایی شک میکنم که اگر کسی بشنوه خنده دار هست اما ذهن من رو بد درگیر کرده
من الام تا یه جایی به خدا باور دارم اما اونجور که باید نیست و دوست دارم به یقین برسم.به غیر از شک به خدا خیلی شک و شبهه ها درباره دین و امامان و خیلی چیز دیگه تو ذهنم پیش اومده که اذیتم میکنه.
یکی از اون شک و شبهه ها که ازتون میخوام جواب بدید اینکه خدایی که هست آیا ما تو ذهنمون ساختیم و خدا فقط تو ذهنم ماست یا واقعیت داره و کلا هست
من اثر این شک و شبهه ها اخلاقم خیلی بد شده دوست خیای زود از این حال بیرون بیام.
سلام
خسته نباشید
با توجه به چند پیام قبلی شما و توضیحاتی که هماکنون دادید روشن است که شما مخاطب محترم خوشبختانه هیچ مشکلی با حقیقت ندارید و چیزی که موجب ناراحتی شما شده، ابتلا به وسواس ذهنی است.
مبتلا شدن به وسواس ذهنی در امور اعتقادی دلایل مختلفی دارد که فقط یکی از آنها این است که فرد بدون داشتن شرایط و اطلاعات کافی ذهنش را درگیر شبهات ناباوران میکند.
علت اصلی وسواسی شدن این است که وقتی انسان با وسوسهای ولو اینکه بداند بیاساس است مواجه شود بهجای اینکه به پیام عقل خویش توجه و عمل کند (یعنی به آن وسوسه بیاعتنایی کند) اما خودش با اختیار تصمیم میگیرد عمداً ذهنش را درگیر آن وسوسه کند و هر کسی این کار غیرخردمندانه را به تکرار انجام دهد، وسواسی خواهد شد.
بنابراین راه نجات از هر نوع وسواس این است که فرد با اختیار خودش به پیام عقل توجه کند و به آن وسوسه، به تکرار بیاعتنایی کند.
من قبل از اینکه پاسخ شما را بنویسم با یکی از مخاطبانی که با روش کتاب نگارنده (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) توانست هم یقین به وجود خدا را تجربه کند و هم از وسواس نجات پیدا کند گفتگو میکردم.
او بیان کرد که از سن حدود 12 سالگی در شستن دست و صورتش دچار وسوسه میشده و بهتدریج در مورد خدا نیز بدون اینکه کسی چیزی به وی بگوید شبهه یا شبهاتی در ذهنش شکل گرفته بود و مرتب وسوسه میشد.
وی توضیح داد زمانی توانست بر وسواس خودش (خصوصاً وسواس اعتقادی) بهاندازهای که خیالش راحت شود غلبه پیدا کند که با طی روش کتاب مذکور که قبلاً به شما نیز معرفی کردم توانست (به کمک شواهد بیشمار و قابل درک با حواس 5 گانه) یقین پیدا کند که خداوند یک واقعیتِ غیرقابل تشکیک است و همین یقین سبب شد نهفقط شبهات دوران نونهالی بلکه شبهاتی که ناباوران با هر سطح سوادی مطرح میکنند نیز برایش حل شود.
همانطور که قبلاً عرض شد شما یا مانند نوجوانی که عرض کردم سعی کنید کتاب مذکور (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) را مطالعه کنید تا احاطه کافی به موضوع پیدا کنید و در کمترین زمان ممکن به نتیجهی مطلوب برسید یا اگر مایل بودید منتظر بمانید تا در نشانی زیر تمرینات مجرب برای درمان وسواس را بارگذاری نمایم و سپس با انجام آنها موفق شوید وسواس خود را ریشهکن کنید و به ثبات ذهنی و آرامش برسید.
تا آن زمان (بارگذاری تمرینات) هر زمان وسوسه شدید با بیاعتنایی نگذارید ذهنتان درگیر آن وسوسه شود که مخاطبان فراوانی خود اذعان دارند وسوسههای ایشان شبهات خندهدار و بیاساس است.
هر زمان وسوسه شدید مکانتان را عوض نموده و مشغول کار دیگری شوید. اگر همین کار ساده را بهاندازه کافی انجام دهید خواهید دید آن وسوسه از شما دور خواهد شد.
تمریناتی مجرب جهت خشکاندن ریشه وسواس که تا چند روز دیگر در نشانی زیر منتشر خواهد شد:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه.
مجموعه درمان وسواس رو تا قسمت 13 حدود یک ماهی هست مطالعه کردم و منتظر قسمت 14 هستم و خواستم قدر دانی کرده باشم از زحمات شما...
همچنان درگیر وسواس فکری هستم...
در گذشته یعنی حدود دو سوال قبل اصلا این مشکل رو نداشتم
چه کنم که اطلاعات کم بنده مثل دیواری روی سرم خراب شد و هنوز هم چوبش رو دارم میخورم.
نمیدونم این چه مسیری بود اما میدونم قطعا خودم با این وسواس عجیب کار رو برای خودم سخت کردم و مشکل از خودم بوده.
چند باری خواستم به مشاور مراجعه کنم برای درمان اما حقیقتش نمیتونم به کسی اعتماد کنم و همچین مشکلاتی رو بازگو کنم جز شما.
ذهنم به شدت فعال شده و از کوچکترین چیز ممکنی شبهه ای درست میکنه!
از یک تصویر در گوگل
یک متن و...
در حین غذا خوردن، مطالعه کردن، ورزش و...
نمیدونم چرا این مغز به جای اینکه تو مسیر درستی به جزئیات نگاه کن اینطور شده!!
حتی بنده دانشجوی رشته الهیات هستم
تومسیری اومدم که بتونم به مردم کمک کنم و قصدم هم همین هست و خواهد بود
مشکلی نیست که بتونم با خانواده در میان بزارم.
واقعا دیگه گیج شدم.
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
سلام
شما هم خسته نباشید.
با توجه به اینکه دیگر مخاطبان محترم نیز مشابه پیام شما را ارسال نمودند امیدوارم هر چه زودتر قسمت چهاردهم به بعد که تمریناتی مجرب جهت درمان وسواس فکری و عملی است در نشانی زیر بارگذاری شود و مشکل شما مخاطبان محترم در صورت عمل به تمرینات آن بهطور کامل حل شود:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
با توجه به اینکه مهمترین بخش مجموعه فوق، که درمان وسواس است از قسمت چهاردم به بعد شروع میشود بهناچار باید دقت لازم و بدون شتابزدگی در تنظیم آن صورت گیرد.
از شکیبایی شما سپاسگزارم.
سلام خسته نباشید
همونطور که گفتید برای درمان شک به خدا کتابتون رو بخونم اما ذهنم خیلی درگید هست و اصلا نمیتونم کتابتون رو بخونم یا مقاله هایی که توی سایت بارگذاری کردید رو.نمیدونم چیکار کنم کل ذهنم درگیر شک شبهه اعتقادی یا غیر اعتقادی هست.با هر جوابی که به خودم درباره شبهات میدم قانع نمیشم.*در وجود خودم و در وجود انسان ها شک کردم* این موضوع تا چند ماه پیش که بهش فکر میکردم خنده دار بود اما الان من رو خیلی اذیت کرده.بعد هر شبهه ای که از ذهنم میره دوباره مدام پشت سر هم شک یا شبهه ای اضافه میشه.لطفا راهکاری بدین من بتونم مقاله های سایتتون یا کتابتون رو با تمرکز بخونم.توی درسم مشکل زیادی پیدا کردم و خوب نمیتونم یاد بگیرم.میخوام به یکی از اعضای خونواده یا مشاور یا یک انسان شیعه و خداپرست بگم اما خجالت میکشم.
عذرخواهی میکنم که دوباره پیام میدم اما چاره ای ندارم
لطفا کمکم کنید
سلام
شما هم خسته نباشید
هر چیزی حتی خندهدارترین چیزها وقتی به تکرار و پیوسته روی آن فکر شود ذهن را خسته نموده و موجب ناراحتی میشود.
با توجه به اینکه قبلاً گفتید سن شما حدود 12 سال است بنابراین سعی کنید به کارهای سالم و روزمره در سطح سن خودتان مشغول شوید و دیگر به شبهات اعتقادی و غیر اعتقادی فکر نکنید تا زمان بگذرد.
همینکه اجازه دهید زمان بگذرد خودتان به تجربه خواهید دید ذهنتان از مشغولیت های زیادی آزاد شده بعد از آن بهتر خواهید فهمید که این خود شما بودید که به اختیار خود باعث شده بودید که ذهنتان بیش از اندازه درگیر شبهات شود.
سپس وقتی ذهنتان نسبتاً آزاد و راحت شد، میتوانید در روزهای آینده که درمان وسواس فکری و عملی در نشانی زیر بارگذاری خواهد شد از تمرینات ساده اما مؤثر آن استفاده کنید و برای همیشه بهسلامت از مشکلی که دارید عبور نمایید و به نتیجهی مطلوب برسید.
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
نشانی فوق بعد از انتشار در دسترس خواهد بود.
حل وسوسهی ذهنی خود را جدی بگیرید تا در رفع آن مسامحه نکنید اما بدانید راه حل، بسیار آسان تر از چیزی است که تصور می کنید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام. خسته نباشید
1. ببخشید در مورد وسواس سؤال دارم شما پاسخ میدین؟
2. سایت برخی دکترا که مشاوره وسواس میدن سر زدم هرچی التماسشونم کنی به سوالاتت پاسخ نمیدن و میگن باید حضوری بیای یا اگه جواب بدن تو خیلی از موارد کلی جواب میدن.
3. من سوالات مردم در مورد وسواس رو داخل سایتشون خوندم که اگه به همه سوالا جواب می دادن فکر کنم نیاز به مشاوره و رفتن به مطبشون نداشتم. میخواستم بپرسم اگه سوالات بعضیاشون رو براتون بفرستم شما جواب میدین؟
ممنونم از پاسخگوییتون
سلام
شما هم خسته نباشید.
1- چند روز آینده سعی میکنم تمریناتی جهت درمان وسواس فکری و عملی را در نشانی زیر بارگذاری کنم که امیدوارم شما را از طرح سؤال بینیاز کند:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
2- هر دکتری مسئولیت مطب خویش را به عهده دارد که امیدوارم خصوصاً در خدمت به مردمی که توانایی مالی بالایی ندارند موفق باشند.
3- قبول دارم که مشکل افراد وسواسی بسیار شبیه به هم است و توجه به پاسخی که به سؤالات ایشان داده میشود برای دیگر مخاطبان نیز میتواند بسیار مفید و موجب عبرت و افزایش تجربهی ایشان شود؛ بنابراین از نظر من این کار فینفسه اشکالی ندارد اما سعی کنید سؤالاتی که خودتان شخصاً درگیر آن هستید را ارسال کنید که در این صورت بهتر نتیجه خواهید گرفت البته اگر وقت بود طبق شرایطی که در ابتدای همین صفحه توضیح دادم سعی میکنم به اندازه توانم پاسخگو باشم.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام عرض ادب و وقت بخیر
سوالی داشتم درمورد اینکه
ما قطعا وجود داریم و اینکه من وجود ندارم واقعا بازی بیش نیست..
اما منی که هستم پس شخصی که توخواب میدونمم خودمم کی هست؟
یعنی چطور میشود من دو نفر باشم؟
شما در مورد اینکه وجود انسان توهم نیست صحبت کردید
اما در مورد اینکه اصلا خواب چی هست یا کسی در خواب هست...
با اینکه در خواب نه فکر میکنم حواس پنجگانه ای باشه نه مُردن و مرگی.. در صورتی هم که واقعا وجود داره و با هر اتفاقی از بین نمیره در خواب بعدی شاهدش هستیم.
ممنون میشم توضیح بفرمایید
سلام
وقت شما هم به خیر
ما همین الان میتوانیم به دلخواه در ذهن خود هر صورت و شکل -چه متحرک و چه ثابت- را درست شبیه آنچه در واقعیت میبینیم تصور کنیم از جمله شکل خودمان.
خواب نیز صورتها و اشکالی است در ذهنمان.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
چرا علم اشتباهشو متواضعانه میپذیره اما دین اصرار داره که هیچ وقت اشتباه نمیکنه؟!!!!!
سلام
خوشبختانه با شناخت معنای صحیح «علم» و «دین» شبههی شما بهطور کامل برطرف میشود.
البته من در پایان با ذکر منبع خواهم گفت که منشأ این شبهه در اصل بر میگردد به جوامع مسیحی و نقد افرادی نظیر راسل به دین تحریف شده و ضد علم مسیحیت که برخی دانشمندان را مانند «برونو» کیهان شناس ایتالیایی (به خاطر دیدگاه علمیِ مخالف نظر کلیسا) اعدام میکرد؛ اما درهرحال با توجه به اینکه این شبهه توسط ناباوران زیاد تکرار میشود و ایشان را مانند شما مخاطب محترم دچار سوءبرداشت نموده، لطفاً به توضیحات زیر کمی بیشتر توجه کنید:
مراد از علم، آن چیزی است که دانشمندان کشف میکنند و دانشمندان خود اذعان دارند به دلیل عدم احاطهی کامل بر طبیعت، اطلاعاتشان از جهان هستی، محدود است، بنابراین به طور طبیعی نظرات علمی ایشان، (در قالب فرضیه، نظریه مانند فرگشت و مهبانگ و حتی قانون علمی) میتوانند با کشفیات جدید دانشمندان و حتی کشفیات خودشان مخدوش یا بهطور کامل نقض و ابطال شوند! (جهت مشاهده منبع و ذکر توضیحات بیشتر پاورقی که در ادامه خواهد آمد را مطالعه نمایید).
بنابراین اگرچه علم نیز چارهای جز پذیرش وجود طراح جهان برای افراد فاقد تعصب باقی نمیگذارد اما روشن است یک محقق آزاد که به دنبال کسب یقین مستدل و خالص به وجود خدا آنهم «در حداقل زمان ممکن» است، اساس تحقیق خود را بر شواهد قطعی مقابل چشم که قابل درک با حواس 5 گانه هستند قرار میدهد و بعد از کسب یقین مستدل و همیشگی به وجود خدا، میتواند با خاطری آسوده با مغالطات و مصادره به مطلوب فرضیات و ... علمی توسط ناباوران آشنا شود و بدون اینکه اصل باور خود را بر یافتههای علمی که در جای خود ارزشمند هستند قرار دهد، از آنها (کشفیات علمیِ دانشمندان جهان) نیز در جهت تقویت باور خود کمال استفاده را بنمایند.
بنابراین هیچ دانشمندی به دلیل عدم احاطهی کامل وی به جهان هستی، نمیتواند ادعا کند که قطعاً در آنچه کشف کرده اشتباهی رخ نداده، -و اگر هم ادعا کند از نظر علمی مسموع نیست- پس دیگر نمیتوان اسم این اعتراف -که چارهای نیز از آن نیست- را «تواضع» گذاشت و مدعی شد که «علم اشتباهش را متواضعانه میپذیرد!»؛ لذا به کار بردن مفاهیمی نظیر «پذیرش اشتباه» یا «تواضع»، در محیط علمی و آزمایشگاهی که امکان راستی آزمایی و ابطال ادعای هر دانشمندی توسط دانشمندان دیگر وجود دارد، فاقد اعتبار است.
اما از طرف دیگر حقیقت در مورد کسی که خود او، جهان هستی و طبیعت را طراحی و خلق نموده، کاملاً متفاوت است، چون روشن است که طراح و خالق جهان برخلاف دانشمندان، بر تمام حقایق و جزئیات جهان هستی که خود طراحی نموده، احاطهی کامل دارد، بنابراین کسی که دارای عقل سلیم است نمیپذیرد آنچه را که خود آفریدگار جهان، در قالب دین به بشر اطلاعرسانی نموده، اشتباه یا قابلابطال باشد.
بنابراین وقتی همه دانشمندان اذعان دارند که علم ایشان به دلیل عدم احاطه به جهان، ناقص است و ممکن است در نظرات علمی خویش دچار اشتباه و خطا شوند، نباید این «نقص آشکار» را بهعنوان نقطهی قوت «علم بشری» نمایش داد و از طرف دیگر وقتی یک انسان خردمند میداند علمِ متعلق به خالق طبیعت (به دلیل احاطه به همه موجودات)، کامل است، عاقلانه نمیبیند که «علم الهی» را مانند «علم بشری» در معرض اشتباه و خطا بداند و این نقطهی قوت آشکار را بهعنوان نقطهضعف نشان دهند؛ حقیقتی که خداوند نیز بارها و به اشکال مختلف بر آن تأکید دارد:
اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکیلٌ
خداوند آفریدگار «همهچیز»است و حافظ و ناظر بر همه اشیا است.
أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً
بهیقین خداوند بر «همهچیز» تواناست و مسلماً علم خداوند به «همهچیز» احاطه دارد.
إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
به یقین خداوند میداند و شما نمیدانید.
ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکیلٌ
(آرى)، این است پروردگار شما! هیچ معبودى (که شایستهی پرستش باشد) جز او وجود ندارد؛ آفریدگار «همهچیز» است پس او را بپرستید و او حافظ و نگهبان همهچیز است.
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ حَسیباً
بهیقین خداوند حساب «همهچیز» را دارد.
إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ شَهیداً
بهیقین خداوند بر «همهچیز» شاهد و ناظر است.
کانَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ رَقیباً
خداوند پیوسته مراقب «همهچیز» است.
وَ اللَّهُ مُحیطٌ بِالْکافِرینَ
و خداوند به کافران (که عمداً حقایق را نادیده گرفته و شواهد و نشانههای خدا را میپوشانند) محیط است.
از جمله شواهد قابل درک با حواس 5 گانه:
اللَّهُ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ
ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ
کَذلِکَ یُؤْفَکُ الَّذینَ کانُوا بِآیاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ
خداوند کسى است که شب را براى شما آفرید تا در آن بیاسایید و روز را روشنىبخش قرار داد؛ خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و کرم است؛ ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمىکنند!
(آری) این است خداوند، پروردگار شما که آفریننده «همهچیز» است؛ هیچ معبودى جز او نیست؛ با این حال چگونه از راه حق منحرف مىشوید؟!
اینچنین کسانى که آیات و نشانههای خدا را انکار مىکردند (از راه راست) منحرف مىشوند!
اما ریشهی شبههی فوق از کجاست؟
متاسفانه برخی که شبههی فوق را تکرار میکنند توجه ندارند، اصل این شبهه توسط افرادی نظیر برتراند راسل در انتقاد از دین تحریف شده مسحیت مطرح شده است، مسیحیتی که بر خلاف تعالیم ناب قرآنی ( که مشوق گسترش علم است) برخوردی خشن با علم و دانشمندان در پروندهی سیاه خود دارد.
به عنوان نمونه دستگاه کلیسای مسیحی بعد از تشکیل دادگاههای تفتیش عقاید، دانشمندانی نظیر گالیله را به دلیل دفاع علمی از «نظریهی عدم چرخش خورشید به گرد زمین» محاکمه نمود!
ادعای این دانشمند ایتالیایی در واقع ردّ فرضیهی «زمین مرکزی» کلیسا بود، فرضیهای که صدها سال همچون سخنی آسمانی تلقی میشد و در نهایت منجر به محکوم شدن گالیله گردید که اگر این دانشمند مشهور بموقع توبه نکرده بود ممکن بود توسط کلیسیای مسیحی زنده زنده در آتش سوزانده شود.
منبع:
https://fa.wikipedia.org/wiki/گالیلئو_گالیله
همچنانکه یکی از دلایلِ اعدام دانشمند و کیهان شناس ایتالیایی «جردانو برونو» توسط کلیسا، عدم اعتقاد وی به نظریهی زمین مرکزی بود که به همین دلیل این دانشمند را جزو شهدای علم میدانند.
منابع:
گریبین، جان (1389). دوران تاریک قرون وسطی
https://fa.wikipedia.org/wiki/تفتیش_عقاید
بنابراین وقتی مذهب کاتولیک و دستگاه کلیسای مسیحی، در اقدامی خشن، دانشمندان را به جرم داشتن «علم» میکشد و ادعاهای خودش که جزو دین نیستند را غیرقابل نقد و اشتباه می داند، طبیعی است افرادی مانند برتراند راسل (صاحب کتاب «چرا مسیحی نیستم») در نقد چنین رفتاری بگوید:
«علم اگر اشتباه کند اشتباهش را خواهد پذیرفت؛ اما مذهبیون شما را میکشند تا ثابت کنند دین هرگز اشتباه نمیکند!»
یکی از قرائنی که نشان میدهد نقد راسل خداناباور به دین تحریف شدهی مسحیت است این است که وی همزمان با انتقاد تند به عملکرد مسیحیت در مواجهه با علم و دانشمندان، به تمجید از اسلام در احترام به علم و دانشمندان میپردازد و در مقالهای با عنوان نظری به بیداری خاورزمین مینویسد:
در آن روزگاری که اروپا در قعر توحش میزیست، در چین و کشورهای اسلامی، علوم مختلفه، فلسفه، شعر و هنرهای زیبا رسوخ کامل داشت.
اروپائیان با وقاحت تمام این دوره را عصر تاریک میخوانند، درصورتیکه تاریکی فقط منحصر به اروپا بوده است؛ درست بگویم (منحصر) به اروپای مسیحی، زیرا کشور اسپانیا که در تحت تسلط مسلمانان قرار داشت دارای تمدن و فرهنگ درخشان بود.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۱۰۲ به نقل از: مجله هلال پاکستان، شماره ۱۲، ص ۹ به نقل از توضیح و بررسی مصاحبهی راسل وایت، ص ۱۷۰
با توجه به توضیحات فوق جای تأسف دارد که برخی افراد که در جامعه اسلامی رشد و نمو پیدا کردهاند، بدون توجه به حقایق فوق، شبهات سطحی مانند آنچه گذشت را به دلیل نشناختن معنای صحیح «علم» و «دین» تکرار میکنند که هیچ ارتباطی با تعالیم ناب قرآنی ندارد، درحالیکه کافی بود این افراد، قبل از طرح چنین شبهاتی، کمی تحقیق میکردند و از نظر بسیاری از دانشمندان، کشیشان و بزرگان غربی نسبت به اهمیت علم در اسلام مطلع میشدند که چگونه این افراد اذعان نمودهاند اساساً دلیل طلوع آفتاب علم در اروپا قرآن است؛ ازجمله «رود ویل» نویسندهی انگلیسی میگوید:
اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن محمدی (صلی الله علیه وآله) است، زیرا قرآن بود که آفتاب علم را در اروپا طلوع داد.
منبع: چهل داستان از عظمت قرآن کریم، انتشارات زائر، ۱۳۸۰.
جرجی زیدان Jurji Zaydan، مورخ مشهور مسیحی مینویسد:
هر جا اسلام حکومت میکرد، علم و ادب بهسرعت پیشرفت مینمود.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۸۲ به نقل از: تاریخ تمدن اسلامی، جلد ۳، ص ۲۶۴ – ایدئولوژی و فرهنگ اسلام، ص ۳۶۰ – مسائل عصر ما، ص ۳۷ – سازش دین و دانش، ص ۳۷۸
دکتر گرینه (DR. GRINEH)، محقق و دانشمند فرانسوی و عضو مجلس وکلا:
تمام آیات قرآنی را که مربوط به علوم طبیعی، بهداشتی و پزشکی -که من خود از کودکی با آنها سروکار داشتم- خواندم و مورد تتبع و بررسی قرار دادم و در پایان دیدم که تمام آن آیات با معارف جدید ما هماهنگی دارد، لذا مسلمان شدم.
زیرا من یقین پیدا کردم که محمد (ص) بیش از هزار سال قبل بدون آنکه معلم و یا استادی از بشر داشته باشد دین حق و حقیقت را آورده است و اگر هر عالم و صاحب دانشی تمام آیات قرآنی را که به علم یافتن او مربوط است همانگونه که من مقایسه کردم مقایسه کند بدون شک اگر عاقل باشد و از غرضورزی به دور باشد مسلمان خواهد شد.
منبع: اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۷۴ به نقل از: اسلام چیست، ص ۱۸، چاپ دوم.
جهت مشاهدهی اعترافات گستردهی دیگر دانشمندان و بزرگان در نقش اسلام در پایهگذاری علم مدرن امروز جهان و ... هشتگ #علم_و_اندیشه را در اینستا، ایتا و ... دنبال کنید.
---------------------------
پاورقی:
1- قوانین علمی نیز همانند سایر دانستههای علمی، از اطمینان مطلق برخوردار نیستند و همیشه میتوانند توسط مشاهدات آینده نقض و محدود شوند.
منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/قانون_علمی
2- بر اساس دیدگاه خداباوران، مراکز علمی و دانشمندان فراوان جهان، فرضیهها و نظریات علمی مانند فرگشت و مهبانگ و همچنین قوانین علمی مانند قانون دوم ترمودینامیک،The second law of thermodynamics، همگی بر وجود خدا مهر تأیید میزنند؛ به عنوان نمونه دکتر جان کلولند کوترن، John Cleveland Cothran، استاد فیزیک و ریاضی در این خصوص میگوید:
از لورد کلوین «Lord Kelvin» که بزرگترین دانشمند فیزیک جهان است این جمله به یادگار مانده است:
«اگر نیکو بیندیشید، علم شمارا ناچار از آن خواهد کرد که به «خدا» ایمان داشته باشید» و من (جان کلولند کوترن) باید اظهار کنم که به این گفته کمال موافقت را دارم.
منبع: اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۳۹، جان کلوور، چاپ سوم.
همچنین ماکس پلانک، Max Plank برندهی جایزهی نوبل فیزیک و پدر نظریهی کوانتوم میگوید:
«دین و علوم طبیعی مشترکا بر ضد شک (ندانمگرایی / آگنوستیسم) و الحاد (بیخدایی / آتئیسم) و خرافات میجنگند و برانگیزندهی آنها نیز همواره «خدا» بوده و خواهد بود.»
منبع: اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۲۸۶، جان کلوور، چاپ سوم.
این دانشمند مشهور در جای دیگر میگوید:
«برای فعالیت درزمینهی دین و علم نیاز به اعتقاد به «خدا» است؛ خدا برای دین، یک اساس و مبنا است و برای علم، اوج هر استدلال در مورد دید جهانی است؛ در دین، «خدا» ابتدای کار است و دین با «خدا» شروع میشود ولی در علم، «خدا» در انتهای تمام تفکرات نهفته است (و اندیشه در یافتههای علمی و اسرار خلقت، مسلماً انسان را به «خالق جهان» میرساند).»
منبع: راسخون؛ ترجمه و تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
بر همین اساس روزنامهی بریتانیایی دیلی میل، Daily Mail، به تحقیقاتی (By analyzing data from a large national survey) اشاره میکند که طبق آن اذعان شده:
«افراد دارای تحصیلات آکادمی و دانشگاهی، گرایش بیشتری به دینداری دارند تا افرادی که اینگونه نیستند».
منابع: btid.org/fa/news/139518 به نقل از دیلی میل dailym.ai/2BAJDmq
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خوب هستید
الان چند روز هستش چند پیام مهم و ... دادم و دیگه نمی خواهم دیگه پیام بفرستم و.... و منتظر پیام ها واسم و.... ولی الان من خیلی نگران شدم و از اینکه شما جواب پیام هام رو نمیدید من ترسیدم و فکرم رو خیلی مشغول و.. کرده تا حدی که فکر و استرس و وسواس و... نمیذاره راحت بخوابم و.... من ازتون این خواهش رو دارم که لطفاً اگه اینکار و.. به دلیل عدالت و.. انجام شده اینکه نتونستید جواب بدید
لطفاً سری های بعدی جواب پیام رو بدید و حتی یه پیام خیلی کوتاه بدید و بگید که خوندیم پیامرو و . .. . تا حداقل استرس و... نداشته باشیم و بعدش رسیدگی به پیام ها و... به نوبت و به عدالت برگزار شود و...
و اینکه درسته من یه زمانی خیلی با ارسال پیام زیاد و طولانی و.. اذیت تون و.. کردم و یا حرف ها و.. که برای خودم و شما و.. سخت و اذیت کننده و.. بود رو گفتم و...و تو ذهنم و از افراد مختلف و.. شنیده و دیده و.. بودم رو کفتم و ... اینکه من هم از این قضیه منظورم حرف ها شک و..... و هم تایپ زیاد در اون موقع هم از نظر روانی و هم جسمی و.. اذیت میشدم و.. برای مثال دستم از فشار و ....تایپ زیاد خیلی درد میگرفت و همش در طول روز سر و بی حس و.. بود و یا حالم از استرس و حرف ها و شک ها و.... مثلاً اینکه کسی از خانواده نفهمه مشکل و شک و.. رو و... حالم خیلی بد میشد و . . . . .. . . . ولی در کل ازتون معذرت میخواهم و لطفاً من رو ببخشید و . .. . . . . . .. . . . . . . . .. . . . . .. . .. . . . . . . . . . . . .
منتظر پیام و پاسخ ها و.. تو هستم و . . .. . و دستتون درد نکنه برای تحمل و... من
سلام
من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید.
همانطور که در توضیحات همین صفحه (شماره 3) آوردم و قبلا به شما مخاطب محترم نیز عرض شد، دیگر امکان پاسخ خصوصی به همهی مخاطبان (از طریق ایمیل و غیره) برایم فراهم نیست و اگر شرایطی که در بالا توضیح دادم فراهم شد، فقط میتوانم در همین صفحه یا کانال ... پاسخ شبهات و سؤالات مخاطبان را قرار دهم؛ بنابراین چون این قاعده برای همه یکسان است و مخصوص شما مخاطب محترم نیست دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
شما مخاطب محترم همانطور که خودتان گفتید به وسواس فکری مبتلا هستید به همین دلیل نزدیک یک سال حدود 350 (سیصد و پنجاه) پیام برایم ارسال کردهاید که حجم آن بهاندازهی یک کتاب قطور میشود.
علاوه بر دلیل فوق یکی از دلایل دیگری که شما باید تمرکز اول خود را بر درمان وسواس فکریتان بگذارید این است که بارها از من درخواست لینک پاسخ به شبهات خود را نمودید و من نیز بارها لینک مربوطه را برایتان ارسال کردم اما شما طی این یک سال هر بار به من میگویید، هنوز هیچکدام از پاسخها را نخواندهاید و باز اصرار میکنید لینکی که قبلاً برایتان فرستادم را بفرستم که همین تکرار بیدلیل و وقت گذاشتن غیرضروری، موجب بی عدالتی نسبت به مخاطبان محترمی که برخی برای اولین بار سؤال میپرسند و دچار مشکلات بیشتری هستند میشود.
من به تکرار از شما مخاطب محترم خواستهام که بهجای درگیر نمودن ذهن خود به شبهات ناباوران، کتاب نگارنده که در همین صفحه نشانی دریافت رایگان آن آمده را مطالعه و تجربه کنید تا شما نیز مانند جمعی از مخاطبان، یکبار و برای همیشه ریشه تمام شبهات خود را بخشکانید، اما شما هر بار شبهات بیپایان ناباوران را که تا کنون بیش از 350 پیام شده است را برایم ارسال میکنید که اکثراً تکراری، غیرعلمی و سطحی هستند که نه تنها مشکل شما را حل نمیکنند بلکه بر عمق آن میافزایند و طرح چنین شبهات و ذهنیات شخصی فقط از افرادی که به وسواس فکری مبتلا هستند صورت میگیرد که باز من دلسوزانه از شما میخواهم بهجای نگرانیهای غیرضروری و انبار کردن شبهات غیرضروری در ذهن خویش، تمرکز اصلی را بر درمان وسواس فکری خود قرار دهید.
شما مخاطب محترم هماکنون باز برای چندمین بار قول دادید که دیگر نمیخواهید پیام بفرستید که امیدوارم این بار سر قول خود بمانید و در عوض لینک زیر را که قبلاً نیز برایتان ارسال کردم و راه حل اساسی مشکل شما مخاطب محترم را در آن توضیح دادم را مطالعه نمایید (مهم):
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
لینک فوق قسمت اول درمان شک به خدا برای وسواسیهاست که در پایان هر صفحه میتوانید به قسمت بعدی آن بروید.
من در قسمت سیزدهم مجموعهی فوق به توضیح راهحل قطعی رفع مشکل شخص شما مخاطب محترم پرداختهام:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/13
در پایان به دلیل اهمیت موضوع تکرار میکنم شما مخاطب محترم باید بهجای درگیر نمودن بیهوده ذهن به شبهات تمام نشدنی ناباوران و هر خطور ذهنی که حاصلی جز دور کردن شما از خواستهتان ندارد، ابتدا وسواس فکری خود را درمان کنید و کتاب نگارنده را تجربه نمایید.
امیدوارم موفق شوید تمرینات مجرب جهت خشکاندن ریشهی وسواس فکری خود را که در آینده در نشانی زیر منتشر خواهد شد پیگیری نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
لطفاً از قولی که دادید فراموش نکنید و هر بار باز نگران شدید به جای ارسال پیام، همین پاسخ را مطالعه نمایید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام من این توضیح آخرتونو خوب نفهمیدم
شاید شما سوالمو نفهمیدین
کسی ک از بچگی تو جزیره ی غیر مسکونی بدنیا اومده
هیچ تصوری از خدا نداره و اصلا دنبال این مساعل نیست
امکان نداره کسی تو این شرایط از روی نظم موجودات پی به وجود خدا ببره
اون فقط زندگیشو میکنع و با این مساعل کاری نداره
و دغدغش این نیست
من 70 درصد به وجود خدا اعتقاد دارم اما دوست دارم منظور شمارو بفهمم
احتمال میدم متوجه سوال و جواب همدیگ نشدیم
هر چه فکر کردم متوجه منظورتون نشدم
گیر کارم اینجاست
سلام
فکر میکنم از آخرین تماس شما مخاطب محترم مدت زیادی میگذرد؛ شما آن زمان بیان کردید کتاب نگارنده (همین کتاب) را خواندهاید و به نتایج خوبی هم رسیدید و تصمیم گرفتید با اطلاعاتی که به دست آوردید یکی از ناباوران فامیل خود را نیز مانند خود هدایت کنید (اشتباهی غیرحرفهای که تاکنون مخاطبان دیگری نیز بعد از مطالعهی کتاب به اینجانب گزارش دادهاند) درحالیکه در خود کتاب با ذکر دلایل روشن تصریح نمودهام نباید (خصوصاً کسانی که مدتی خداناباور و ندانمگرا بودهاند) بهمحض مشاهدهی نتایج امیدبخش از مطالعهی این کتاب، گمان کنید که در همین قدم اول میتوانید با ناباوران وارد گفتگو و چالش شوید؛ زیرا مناظره و گفتگو با هر ناباور (ولو او کاملاً بیسواد باشد و حتی در وجود خودش نیز دچار شکهای بیاساس شده باشد)، نیازمند تجربهی کافی، تخصص و شرایط ضروری و خاص خودش میباشد که داشتن یقین 100 درصد و مستدل به خدا و یقین کامل به دیگر باورهای سرنوشتساز، برای شخص مناظره کننده، فقط یکی از آن شرایط است و شما نیز پذیرفتید این مهم را رعایت کنید.
خوشبختانه شما نوشتهاید 70 درصد به وجود خداوند اعتقاد پیدا کردهاید که خبر خوبی است و امیدوارم با تلاش و پیگیری که دارید بتوانید 30 درصد باقیمانده از تحقیق خود را نیز کامل کنید و شما نیز به یقین مستدل برسید.
اما با توجه به اینکه شما هنوز با گذشت زمان طولانی از مطالعهی کتاب هنوز به نتیجهی مطلوب نرسیدهاید، (بر خلاف گزارش برخی ناباوران و مخاطبان که در مدت کوتاهی به مطلوب رسیدند) دلیل آن میتواند ابتلا به وسوسهی فکری باشد. مطمئن باشید اگر کتاب را با دقت مطالعه نموده و مراحل 5 گانهی آن را طبق شرایطی که توضیح دادم تجربه کرده بودید مسلماً درک بهتری از معنای نظم داشتید و شبههی شما برطرف شده بود اما با این حال توجه شما را به توضیحات زیر جلب میکنم:
طبق آنچه شما گفتید فرض کنیم انسانی در جزیرهای تنها به دنیا آمده و بهتدریج قوای ادراکی او قوی شده و با حوادثی که برایش پیش آمده حس میکند باید برای حفظ خود از سرما و گرما سرپناه مناسبی بسازد تا زندگیاش به مخاطره نیفتد.
وی بهناچار با استفاده از امکانات موجود سعی میکند سرپناهی از سنگهای اطراف برای خودش بسازد.
آزمایش و خطا در این مسیر به او نشان میدهد که برای ساخت خانه لازم است سنگهای مناسب را انتخاب و سپس با دقت روی هم بچیند تا بهراحتی فرو نریزند.
وی درنهایت بر اساس تجربهای خویش، مطمئن میشود که بدون تردید ساخت یک خانهی ساده نیاز به تدبیر، دقت و چینش دقیق، منظم و حسابشدهی تکتک اجزاء آن در کنار هم دارد و حتماً باید فاعلی هوشمند و توانا (که خود اوست) وجود داشته باشد که بتواند چنین کاری را در آن جزیرهی متروکه انجام دهد.
تجربهی دیگر نیز به وی آموخته اگر بنشیند و کاری نکند تا شاید با گذشت ولو سالهای طولانی، احتمالاً خانهای خودش خودبهخود و بدون هیچ فاعلی در آن جزیرهی خالی از سکنه به صورت شانسی ساخته شود، انتظاری متکی بر عقل سلیم و تجربه نیست.
پس وی فقط بر اساس تجربهی زندگی خودش -بدون اینکه از کسی چیزی یاد گرفته باشد- مطمئن میشود محال است دقت و نظم قابل مشاهده در ساختمان خانهای که خودش با دستانش تکتک سنگهای آن را دقیق و حسابشده کنار هم و رویهم چیده، خودش خودبهخود و رها شده و بدون وجود هیچ فاعل دارای شعور به شکل تصادفی ساخته شده باشد.
همچنین او با آزمون و خطا آموخته که حاصل هر چیز رهاشده، خودبهخودی و تصادفی و نیز تلاشی که هر بار وی بدون دقت لازم و بدون تدبیر و هوشمندی لازم انجام داده، چیزی جز آشفتگی، بینظمی و بههمریختگی نیست؛ همچنان که او بارها با شاهد فروریختن دیوار به خاطر عدم دقت کافی در چینش سنگها بر رویهم بوده و بر اساس همین تجربه بهتدریج متوجه شده که هر چه تلاش او هوشمندانهتر و باتدبیر بیشتر صورت بگیرد، نتیجهی آنچه طراحی میکند و میسازد نیز هوشمندانهتر و پایدارتر خواهد بود.
بنابراین چنین فردی، بهعنوان یک انسان که از نعمت عقل و حواس 5 گانه برخوردار است، طبق تجربهای که از زندگی در آن جزیرهی متروکه به دست آورده، بهروشنی معنای نظم و هوشمندی را با همهی وجود خود فهمیده است و به همین دلیل هرگز برای وی قابل قبول نیست که ساختمان بدنش (که مقابل چشمان اوست و او هرلحظه در حال تجربهی عملکرد منظم و حسابشدهی آن است)، خودش خودبهخود و رها شده و بدون وجود هیچ فاعل (و سازندهی) هوشمند، بهطور سراسر شانسی و تصادفی، طراحی و ساخته شده باشد (بدنی که بسیار هوشمندانهتر، منظمتر و حسابشدهتر از ساختمان خانهی اوست) همچنان که وی بر اساس تجارب روشنی که به دست آورده، نمیتواند حرکت تکرارپذیر و قابل پیشبینی ماه و خورشید و همچنین عملکرد دقیق سایر موجودات اطرافش - که هر روز در حال مشاهدهی آنهاست- را نیز حاصل رهاشدگی، شانس و فاقد ناظمی که قطعاً از خود وی فوقالعاده هوشمندتر است، تصور نماید.
پس بر اساس تجربه و عقلِ همان فرد در آن جزیرهی متروکه، مسلماً ساختمان بدنش و عملکرد هوشمندانهی آن و دیگر موجودات، باید طراح و سازندهای داشته باشد که بسیار هوشمندتر، تواناتر و باتدبیرتر از خود اوست.
زیرا ملاک قضاوت برای افراد دارای عقل سلیم در اینجا، ساختار منظم و عملکرد دقیق قابل مشاهده در هر موجودی است و فرقی نمیکند این نظم در ساختار خانهی خود وی مشاهده شود یا ساختار و عملکرد بدن وی و یا ساختار و علمکرد دقیق ماه، خورشید و سایر موجودات جهان.
این حقایق از بدیهیات محسوس و مبتنی بر تجربهی صرف هر انسانی است و نشان میدهد ولو برفرض انسانی تکوتنها در جزیرهای به دنیا آمده باشد، وی نیز فقط بر اساس تجربهای که خودش در رفع مایحتاش از قبیل ساخت خانه، وسایل شکار و لباسش به دست آورده، این امکان برایش فراهم میشود که با همهی وجود معنای نظم و نتیجهی تلاش هوشمندانه را بفهمد و ضرورت وجود ناظم برای دستساختههای خودش را کاملاً با گوشت و پوست خویش لمس نماید و تجربهای که سبب میشود وی با دیدن همان نظم، -البته با هوشمندی فوقالعاده بالاتر- در ساختار و عملکرد دقیق موجودات طبیعت، بدون باقی ماندن کمترین تردید پی بهضرورت وجود طراح فوقالعاده هوشمندتر برای طبیعت نیز ببرد.
با توجه به توضیحاتی که گذشت روشن است که در فهم معنای نظم، هیچ تفاوتی بین نجار، خیاط و حتی کودکی که در زندگی شهری با چندتکه چوب، ماکت خانهای برای خودش میسازد با کسی که در جزیرهی متروکه به دنیا آمده نیست:
مهندس کلود م. هزاوی، CLAUDE M. HATHAWAY، «طراح مغز الکترونیکی» و رئیس قسمت تحقیق و تکمیل آلات هزاوی در کمپانی هاملتون واچ، Hamilton Watch Company:
چند سال پیش من مأمور شده بودم که طرح یک ماشین الکترونی که بتواند در مدت کمی فرضیهها و معادلات مشکل دوبعدی را حل کند بریزم؛ برای این کار از صدها لامپ حبابی و ابزارهای الکترومکانیکی و چرخهای متعدد استفاده کردم و بالاخره این ماشین یعنی «مغز الکترونی» در یک اتاق کوچک در ادارهی کمیتهی مشورتی هواپیمایی ملی شهر لنگلی فیلد کار گذاشته شد.
پس از سالهای متمادی و تحمل رنجهای فراوان روی یک طرح، برای من مشکل است قبول کنم که این پیچ و مهرهها بدون مداخلهی یک «طراح» باهوش، خودبهخود درجاهایشان قرار گرفته باشند.
حال توجه کنید که دنیای محیط ما پر از طرحهای بیشمار مستقل و درعینحال به هم مربوطی است که هریکی بهنوبهی خود صدها مرتبه از مغز الکترونی که من طراحی کردم، پیچیدهتر و عجیبتر هستند.
(بنابراین) تردیدی وجود ندارد که طرح عجیب جهان ما، مخلوق (و آفریده شده توسط) یک «طراح» فوقالعاده فرزانه است.
منبع: اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۶۷، جان کلوور، چاپ سوم
ضمن اینکه روشن است انسان بر خلاف حیوان، دارای عقل است و از هوشمندی بالاتری برخوردار است، بنابراین اینکه برخی انسانها علیرغم وجه تمایز خود با حیوانات، تصمیم گرفتهاند در زندگی خویش، فقط به خوردن و ارضای غرایزی که حیوانات نیز از آنها برخوردارند فکر کنند و هیچ کاری به حقایق مهم سرنوشتساز نداشته باشند، مسئولیت تبعات این تصمیم به عهدهی خود ایشان است.
اما در مقابل کم نیستند در دنیا افراد آزادهای که دوست ندارند خودشان را در حدّ حیوانی که صرفاً به غرایزش اهمیت میدهد تصور کنند و فقط بخواهند زندگیشان را بگذرانند و هیچ کاری به حقایق سرنوشتساز پیرامون خویش نداشته باشند؛ چون در این صورت میدانند با این نگاه سطحی، سبک زندگیشان کاملاً دگرگون میشود و به زندگی تکراری و خالی از شادی حقیقی و مملو از نگرانی مبتلا خواهند شد.
درحالیکه همه میدانیم هر انسان –ولو در جزیرهای متروک- چون از نیروی عقل برخوردار است و ذاتاً کنجکاو و به دنبال فهم حقایق کلیدی است، دوست دارد در فرصت کوتاه عمر، (بهجای اینکه فقط روز را شب و شب را روز کند و زندگی بیمعنا، تکراری و خستهکننده را تجربه نماید)، بداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا خواهد رفت و چگونه میتواند زندگی پیوسته شاد و بدون ترس و غم را تجربه کند:
روزها فکر من این است و همهشب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم؟
از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم آخر ننمایی وطنم؟
ماندهام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مرادِ وی از این ساختنم
مر غ با غ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساختهاند از بدنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی یکدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم! آ نکه آورد مرا باز برد تا وطنم
پ.ن: با تحقیق در شواهد تاریخی روشن میشود که هر انسان، در هر قبیله و مکان، خود را نیازمند راهنماییهار آفریدگار جهان میدیده است که به مجموعهی این راهنماییها دین میگویند.
بر همین اساس رابرت هیوم در کتاب ادیان زندهی جهان میگوید: «در تاریخ بشر هرگز قبیلهای وجود نداشت که بهگونهای دین نداشته باشد.»
وی ادامه میدهد: دین وجه امتیاز اصلی بشر (با حیوانات) است!
رابرت هیوم، ادیان زندهی جهان، ص 17
البته برای محققی که (علاوه بر درک وجود خدا بر اساس تجارب و حقایق محسوس) توانسته است بدون تعصب و صرفاً با تحقیق و تفکر، موفق به یافتن دین و مذهب خردمندانه شود، در این صورت وی در جریان راهنماییهای آفریدگار جهان نیز قرار میگیرد و بدینوسیله واقعیات بیشتری (ازجمله سؤال زندگی در جزیره) برایش روشن میشود.
بهعنوان نمونه یک محقق علاوه بر شواهد تاریخی که از «رابرت هیوم» به عنوان نمونه اشاره کردم، متوجه میشود که خالق انسانها نیز تصریح دارد که برای همهی مردم کرهی زمین ولو در جزیرهای ساکن باشند، پیامبرانی از بین خودشان فرستاده یا تعالیم پیامبران به ایشان رسیده است.
وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ فَسیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ
به تحقیق ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: «خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهى را (که فاقد تعصب و حق پذیر بودند) هدایت کرد و گروهى (که از حق گریزاناند) ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در روى زمین سفر کنید و (و بر اساس شواهد باقی مانده) ببینید عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود!
قرآن، فاطر، 24
حقیقت فوق در آیات متعدد دیگری نیز اطلاعرسانی شده است ازجمله: فاطر، 24؛ اسراء، 15؛ طه، 134.
فرستادگان خداوند با یادآوری حقایق و تجارب مشهود، مانند آنچه در پاسخ به سؤال زندگی در جزیره گذشت و دلایل و شواهد فراوان دیگر، اجازه نمیدادند کسانی که به دلیل فرار از حقیقت عمداً کافر شدند، واقعیات روشن و قابل تجربه خصوصاً برای افراد ضعیف اما پاکنهاد را گلآلود و مشتبه سازند.
بنابراین خداوند بهوسیلهی پیامبران و پیروان ایشان، شواهد کافی و دلایل خردمندانه را به مردم یادآوری میکند و بدین وسیله حجت را بر همه، تمام مینماید تا برای احدی توجیه و عذری باقی نماند.
مَنِ اهْتَدى فَإِنَّما یَهْتَدی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى وَ ما کُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً
هر کس هدایت شود، مسلماً به نفع خود هدایت یافته و آنکس که گمراه گردد بیتردید به زیان خود گمراه شده است و هیچکس بار دیگرى را به دوش نمىکشد و ما هرگز (هیچ انسانی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبرى (در بین ایشان) مبعوث کرده باشیم (تا هیچ توجیه و عذری برای کسی که عمداً کافر شده یا میخواهد در گمراهی متوقف شود باقی نماند.)
قرآن، اِسراء، 15
یکی دیگر از حقایقی که با مراجعه به سخنان خالق جهان روشن میشود این است که خداوند، باور به وجود خودش (و همچنین باور به دین و مذهب حقی که به بشر رسانده) را در خلقت و فطرت همهی انسانها نهادینه کرده است (حتی فردی که تنها در جزیرهای به دنیا آمده و مشغول زندگی خودش باشد).
خدای عزیز، من به تو علاقهمندم، هیچ سؤال و شکی هم در این خصوص ندارم ...
با عشق
مِلیسا سو (11 ساله)
Dear God, I am fond of you. No question about it…
Love,
Melissa Sue [age 11]
کتابِ خدای عزیز، نامههای بچهها به خدا؛ دیوید هلر Children's Letters to God; David Heller
انتشارات راشین، ترجمه اشرف رحمانی – کوروش طارمی
البته علاوه بر حقیقت فوق میتوان با مراجعه به تجربههای خداشناسی همه یا اکثریت قریب بهاتفاق انسانها (که به نمونهای از آن در مثال زندگی در جزیرهی متروکه اشاره شد)، به نکات و مدعیات مشترک دیگری نیز رسید؛ برای مثال، همهی انسانها در مواقع احساس خطر و قطع امید از اسباب عادی، در باطن خودشان به قدرت برتر و فراطبیعت امیدوار میشوند و به آن دلبستگی شدیدی احساس میکنند.
به تعبیر دیگر تجربهی همهی انسانها، ذات و هستهی مشترکی دارد که برخی فیلسوفان متأخر و معاصر مانند شلایر ماخر، اتو، ویلیام جیمز و استیس از آن جانبداری کردهاند.
پترسون، 1376: ص 41؛ هورده، 1368: ص 40؛ استیس، 1361: ص 23، جیمز، 1367: ص 115، باربور، 1362: ص 131
ضمن اینکه وجود غریزه و فطرت خداشناسی و خداگرایی در انسان از سوی دانشمندان علم روانشناسی یا دستکم طیفی از آنان نیز مورد تأیید قرار گرفته است
یونگ، 1354: فصل دوم.
این واقعیات نشان میدهند این شبهه که باور به خدا و داشتن دین در هر انسان مطلقاً تابع خانواده است، ادعایی غیرعلمی و برخلاف واقعیات و تجارب بشری است، چون در تجربه و زندگی واقعی، شاهد موارد فراوانی هستیم که این ادعا را بهروشنی نقض میکنند ازجمله برخی چینیها، روسها و افراد دیگری که در خانوادههای کمونیست و بیخدا به دنیا میآیند، برخلاف آموزههای خانواده و جامعهی خویش حتی با وجود زور و تهدیدی که میشوند، هیچ جوره نمیپذیرند که این جهان بدون طراح و سازنده باشد بنابراین این افراد با کنار گذاشتن تقلید از خانواده و تفکر آزاد در ساختار هوشمندانهی موجودات، با اطمینان پی به وجود طراح طبیعت میبرند!
بدین منظور میتوانید به متن گفتگوی صمیمانه با خدا توسط دهها نونهال از کشورهای جهان با نژادهای گوناگون (ایرانی، آمریکایی و غیره) با هشتگ #نامه_به_خدا در اینستاگرام و ایتا دسترسی داشته باشید یا نام کتاب تصویری علم و اندیشه را در فضای مجازی جستجو و رایگان دریافت نمایید یا به مواردی که در ابتدای همین کتاب آوردم مراجعه کنید تا روشن شود علیرغم وجود سؤالاتی در مورد خدا که ممکن است برای هرکسی پیش بیاید، در نهایت باز باور به خدا در نهاد هر انسانی نهفته است؛ بهعنوان نمونه به نامهی دیوید 12 ساله به خدا توجه کنید:
خدای عزیز،
من خواندهام که خانه یعنی جایی که خدا (یعنی تو) توی آن هستی؛ نمیدانم معنی این حرف چیست! یعنی اینکه اگر من در یک مدرسه مذهبی باشم، دیگر دور از خانه نیستم؟ برای اینکه با تو باشم باید در اتاق نشیمنمان باشم؟ تو همهجا هستی؟ من مطمئن نیستم فقط میدانم که تو در قلب من هستی. از خانه، دیوید (12 ساله)
Dear God,
I read that home is where God (that's you) is. What does that mean, I wonder? Does it mean if I am at religious school I am not away from home? Do I have to be in our living room to be with you? Are you everywhere? I am not sure I just know that you are in my heart.
From home, David [age 12]
کتابِ خدای عزیز، نامههای بچهها به خدا؛ دیوید هلر Children's Letters to God; David Heller
انتشارات راشین، ترجمه اشرف رحمانی – کوروش طارمی
انکار وجود خدا و ایجاد شکهای بیاساس، درنهایت تابع اختیار خود فرد است ازجمله من بارها شاهد بودهام برخی دوستان نزدیک و صمیمی من که علاقهای به مدیریت خردمندانهی غرایز خویش نداشتند، متأسفانه به فطرت پاکشان پشت نمودند و نهایتاً به اختیار خویش تصمیم گرفتند حتی به ندای وجدان خویش نیز بیتوجهی کنند و زندگیشان را دردآور و تلخ نمایند.
بااینکه میبینیم افرادی از جوامع بیخدا، مانند ولادیمیر پوتین چهرهی سرشناس روس، با تحقیق از بیخدایی به خداباوری میرسند از اینطرف نیز برخی مانند یکی از دوستان صمیمی و همکلاسیام که در خارج از کشور زندگی میکند، بااینکه در خانواده و محیط کاملاً با خدا و دیندار پرورش پیدا کرده، اما به اختیار خود در مسیر انکار بدیهیات قرار گرفت و علیرغم اینکه وی با تألیف و ترجمهی کتب فراوان ضد دین، شهرت کاذبی در بین برخی خداناباوران و افراد بیدین پیدا کرده، اما طبق خبری که به من دادند بازهم مانع از این نشد که وی تا مرز خودکشی پیش نرود، اما بااینحال به دلیل ناامیدی از رحمت خداوند مهربان، بازهم حاضر نیست در مسیر خردمندانه و صحیح که به نفع خود اوست قرار بگیرد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام خوب هستین.ببخشید مزاحم شدم.خواستم بگم من با موفقیت تونستم خودم رو قانع کنم که اصلا تصادف در این جهان نمیتونسته این خلقت رو و این موجودات رو با توجه به زمان اندکی که برای تصادفی انجام دادن خلقت لازم داره انجام داده باشه ولی الان متاسفانه ذهنم میگه باشه قبول تو این دنیا نمیشده ولی شاید خلقت موجودات تو دنیای دیگه ای که مثل ما منظومه شمسی داره و زمین داره انجام شده و بعد انسان های باهوشی بوجود اومدند و اونا به فناوری تلپورت مجهز شدند و سپس موجودات مختلفی که بوجود اومدند رو وارد دنیای ما کردند میگم چرا میگه به اهداف تحقیقاتی و... میگم اونجا هم زمان کافی برای خلق نوجودات به روش داروینی نبوده میگه شاید زمان زیادی براشون گذشته و امکان پذیر بوده.داداش خودم اصن حالم بد شده اصن گریم گرفته نمیدونم بعضی وقتا فکر میکنم شاید جزو گمراهان شدم و خدا منو دور انداخته.میشه خواهشا جوابم رو بدین ممنون
سلام
من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید.
شما مخاطب محترم هم میدانید عقل سلیم نمیپذیرد که انسان بدون داشتن شرایط و اطلاعات کافی ذهنش را درگیر شبهات بیپایان ناباوران نماید و به جای رسیدن به حقیقت و اطمینان خاطر اسباب سردرگمی و تشویق ذهنی خویش را فراهم نمایند!
بینیاز از توضیح بیشتر است هر تصور و توهمی به هر شکلی میتواند به راحتی در قالب «شاید»، «اگر» و غیره، به ذهن هرکسی، در هر موضوعی برسد که روشن است این تصورات خصوصاً اینکه از دسترس تجربه خارجاند، فاقد ارزش علمی نیز هستند و انسان خردمند هرگز یقین خود را با آنها نقض یا متزلزل نمیکند!
علاوهی بر آن، تمرکز بر تصورات به جای واقعنگری، مانع رسیدن انسان به یقین مستدل که تمامی این شبهات را از اساس حل میکند میشود؛ بنابراین کسی که به دنبال یقین مستدل بر اساس واقعیات است، با رها کردن تصورات خارج از دسترس تجربه و علم، فقط بر حقایق قابل درک با حواس 5 گانه تکیه نموده و بیجهت ذهن خود را درگیر تشویش و نگرانی نمیکند.
البته با این وجود تصوراتی که مطرح نمودید نیز نافی وجود عامل هوشمند برای جهان نیستند و خوشبختانه پاسخ شما در کتاب نگارنده، با عنوان اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه در بخش از کتاب با عنوان «مرحله چهارم میزان هوشمندی سازنده موجودات» داده شده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
شما مخاطب محترم یک پیام دیگر نیز برایم ارسال کردید که از آن متوجه شدم به هر دلیل موفق به خواندن دقیق کتاب ازجمله بخش فوق نشدید.
متن کامل پیام دیگر شما:
«با سلام مجدد. خیلی از پاسخ قبلی تون ممنونم حالم تا حدود زیاددی بهتر شد چون فهمیدم حتی بعضی امور ساده مثل اینکه پشت سر هم یه تاس یه عدد خاص بیاد هم ممکنه برای تحققش صدها هزار سال لازم باشه و خیلی امور به ظاهر ساده دیگه مثل حل شدن شانسی یه مکعب روبیک که چند برابر عمر کیهان زمان لازمه برای تحققش.ولی متاسفانه چند دقیقه یقین رو تجربه میکنم. و بعد یهویی یه حسی میگه اگه اشتباه کرده باشی چی .یعنی همینجوری الکی یهو ذهنم میگه شاید اشتباه کرده باشی و شروع به ترسوندنن میکنه و... خواستم بگم لطفا اون تمرینات رفع وسوسه رو بی زحمت زودتر بزارین خیلی ممنون میشم.»
همانطور که در کتاب نیز آمده اگر سعی شود کتاب باحوصله و از روی دقت خوانده شود بسیاری از شبهات ازجمله شبهه اخیر یا شبهات دیگری که ممکن است از این پس برایتان پیش بیاید حل خواهند شد، همچنانکه برخی مخاطبان دیگری که مانند شما مخاطب محترم گفتهاند کتاب را مطالعه کردهاند اما باز شبههای را با من در میان میگذارند، به لطف خدا، با ارجاع ایشان به کتاب متوجه شدند به آن شبهه نیز پاسخ داده شده است.
بااینحال من بخشی از متن آن بخش کتاب که پاسخ شبهه شماست را نقل میکنم تا روشن شود برای اثبات اینکه محال است جهان تصادفی به وجود آمده باشد دلایل فراوانی دیگری نیز بهغیراز مسئله زمان وجود دارد که توجه به آنها 100 درصد احتمال تصادفی بودن جهان را با هر فرض و تصوری منتفی میکند از جمله:
«در مورد کلمات یک کتاب معمولی چه رسد به جهان طبیعت، روشن است تا زمانی که عاملی (نویسنده) وجود نداشته باشد محال است کتابی خودش، خودبهخود و شانسی -چه در زمانی کوتاه، چه طی میلیاردها سال- حتی بهصورت کلمات درهمبرهم و بینظم نوشته شود، چه رسد به اینکه آن کتاب دارای کلمات منظم، معنادار و هوشمندانه باشد که ضمن تأکید بر وجود عامل (نویسنده)، تردیدی در هوشمند بودن وی نیز باقی نمیگذارد؛ پس بهطریقاولی در مورد موجودات جهان که بسیار هوشمندانهتر از کلمات سادهی یک کتاب هستند نیز تا عاملی وجود نداشته باشد، محال است خودشان خودبهخود و شانسی -چه در زمانی کوتاه، چه طی میلیاردها سال- به وجود آمده باشند؛ حتی اگر فرض کنیم هیچ نظمی در جهان وجود نمیداشت باز هم نافی وجود عاملی برای پیدایش آن نبود، درحالیکه نظام فوقالعاده هوشمندانهی جهان که مقابل چشم همگان است، علاوه بر اثبات وجود عامل، چارهای جز پذیرش اینکه این عامل باید موجودی فوقالعاده هوشمند نیز باشد باقی نمیگذارد.»
پ.ن: اینکه ماده و سراسر جهان مادی نمیتوانند آفرینندهی خویش باشند به بخش دیگر کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه با عنوان «آیا طبیعت که متشکل از انسان، حیوان، گیاه، سنگ، باد و غیره است خودشان طراح و سازندهی خویشاند؟» مراجعه نمایید و البته در بخش دوم کتاب نیز (که تا امروز یعنی دی 1400 هنوز به کتاب اضافه نشده) به تفصیل به این موضوع پرداختهام که در پرسش و پاسخ سؤال قبلی با شما به آن اشاره شد.
نشانی سؤال قبلی شما به همراه پاسخ:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-15
پاورقی همان صفحهی کتاب:
نکته:
تلاش خداناباوران در طول تاریخ بر این متمرکز بوده که وجود خدا را (بهعنوان عاملی غیرمادی و خالق جهان) با شبهه پراکنیهای که ریشه در حقیقت ندارند انکار کنند؛ بدین منظور:
1- ابتدا مدعی میشوند جهان ازلی است (یعنی اصلاً به وجود نیامده تا نیاز به عامل و آفریننده داشته باشد)؛ اما وقتی میبینند شواهد محسوس (ازجمله محدود بودن هر موجود که در بخش دوم کتاب به آن پرداختهام) و دلایل علمی (مانند قانون دوم ترمودینامیک)، ادعای ازلی بودن جهان را رد کردهاند (و تصریح دارند که جهان آغازی داشته، پس به وجود آمده و نیازمند به وجود آورنده و عامل است)؛ بهناچار،
2- در ادعای سطحی دیگری میگویند: جهان مادی خودش، خودش را از هیچ به وجود آورده تا به خیال خود، وجود عامل و خالق برای جهان را انکار کنند!
اما هنگامیکه منکران خدا میبینند هر انسان دارای تجربه و عقل سلیم -حتی نونهالی که خوب و بد را میفهمد– بهراحتی متوجه میشود ادعای فوق از اساس باطل است (زیرا ماده درحالیکه وجود نداشته محال است بتواند خودش را از هیچ خلق کند، چون اصلاً وجود نداشته که چنین کاری کند)، اینجاست که خالی بودن دست ایشان از آوردن حتی یک دلیل بر انکار عاملی که جهان را به وجود آورده، هویدا میشود و حتی کسانی که متأثر از سوء استفاده ناباوران از مفاهیمی نظیر حساب احتمالات شده بودند (و بر همین اساس خیال میکردند شاید احتمالی ولو خیلی خیلی ناچیز در نبود عامل برای جهان (خدا) وجود داشته باشد) نیز مطمئن میشوند که چنین توهمی از اساس 100% باطل است زیرا در هر صورت حتی بر اساس توهمات ناباوران باز چارهای از وجود عامل برای جهان نیست و این حقیقت به قدری روشن است که حتی جان لاک، John Locke، پدر لیبرالیسم کلاسیک و از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری نیز به آن اذعان نموده و میگوید:
چون به وجود خود یقین داریم و میدانیم که وجود ما حادث است و همهوقت نبوده (یعنی به وجود آمده) است و همچنین عقل حکم میکند که عدم (هیچ) نمیتواند چیزی را به وجود آورد، بنابراین یقین میکنیم ذات دیگری ما را به وجود آورده که او همیشه بوده است و چون ما را دیگری به وجود آورده پس هر چه در ما هست از اوست؛ پس او قدرتش کامل است و چون ما عقل (و هوش) داریم پس البته آن ذات هم عاقل (و هوشمند) است (که توانسته به ما عقل و هوش بدهد).
دلیل دیگر اینکه هیچکس نمیتواند منکر شود چون وجودهای جهان (موجودات) همه حادثاند (یعنی آغاز دارند و به وجود آمدهاند)، بنابراین وجودی هم باید باشد که قدیم (و غیرمادی) بوده و دیگری او را به وجود نیاورده باشد.
هیچکس نمیتواند بپذیرد که ذات بی ادراک (یعنی موجودی که خودش هیچ هوشمندی ندارد، بتواند) ادراک (و عقل و هوشمندی را در انسان) ایجاد کند؛ پس ذاتی که همیشه بوده و هست، (یعنی خدا، قطعاً خودش) مُدرِک (و صاحب هوشمندی) است و (این ذات)، مجرد (و غیرمادی) نیز هست، چون میدانیم که ادراک (یعنی عقل و هوش که حقیقتی غیرمادی است) نوعی از خاصیت ماده نیست.
اعترافات دانشمندان بزرگ جهان، ص ۳۳ به نقل از: فلسفه بشری و اسلامی، ص ۴۹
با توجه به توضیحاتی که گذشت ناباوران که میدانند، خالی بودن مشت خالی آنها حتی از وجود یک شاهد و دلیل در انکار عامل برای جهان باز شده، تمام تلاش خود را میکنند که در هنگام شبههپراکنی از وارد شدن به دو موضوع ابطال شده فوق (ازلی نبودن جهان و محال بودن خلق ماده توسط خودش) خودداری کنند و ذهن مخاطبان غالباً کم تجربهی خود را از تمرکز به این دو موضوع غافل نمایند!
زیرا میدانند هرکسی حتی تونهالان که از دلایل عقلی و علمی مذکور در ابطال ازلی بودن جهان و خلق ماده توسط خودش از هیچ، کمترین اطلاعی داشته باشد، کوچکترین تردیدی در ضرورت وجود عامل برای جهان به خود راه نمیدهد و برای چنین کسی تمام شبههپراکنیهای دیگر خداناباوران ازجمله ادعای تصادفی شکل گرفتن جهان طی زمانی طولانی از اساس بیمعنا و مضحک خواهد شد، بلکه مطمئن میشود طرح این شبهات توسط ناباوران، نشانهی اوج درماندگی ایشان در انکار عامل و آفریدگار برای جهان است!
زیرا حتی برفرض محال اگر تصور شود که نظم جهان -ولو بعد از هر مقدار زمان- بهصورت کاملاً تصادفی شکل گرفته، باز ناباوران ناچارند بپذیرند که همین فرض محال نیز نافی عاملی هوشمند، مدبر و دارای هدفی مشخص نیست که توانسته است نتیجهی نهایی این تصادفات را لحظهبهلحظه به سمت آنچه امروز در مقابل چشمان خود شاهد آن هستیم یعنی نظم و هدفمندی هدایت نماید!
دلیل آن نیز روشن است چون به تجربه بر همگان ثابت است که حاصل هر چیز شانسی، فاقد هدف و تدبیر و هوشمندی، چیزی جز آشفتگی، بیهدفی، بینظمی مداوم و حوادث غیرقابلپیشبینی نیست چه این نظم در مدت زمانی کوتاه مانند تشکیل نطفه تا تولد نوزاد و فقط طی 9 ماه حاصل شده باشد یا طی میلیاردها سال و بیشتر.
بنابراین اگر جهان حاصل شانس و تصادف محض و فاقد هرگونه تدبیر، هوشمندی و هدفمندی میبود، باید خروجی آن نیز _ولو با گذشت هر مقدار زمان- چیزی جز آشفتگی، بینظمی، بیتدبیری و بیهدفی نمیبود!
درحالیکه همه از خردسال تا بزرگسال خلاف این توهم باطل را به چشم خود میبینند و هرلحظه، شاهد نظامی دقیق، هدفمند، قابل پیشبینی، تکرارپذیر، با طراحی و تدبیر فوقالعاده هوشمندانه هستند، حقیقتی که برای هر انسان دارای عقل سلیم و حواس 5 گانه، چارهای جز قبول طراح و عاملی فوقالعاده هوشمند و هدفمند برای جهان را باقی نمیگذارد.
البته دانشمندان برای اینکه حجت (بر ناباوران، وسواسیها، شکاکان و کسانی که دوست دارند برای همیشه در ندانستن و شکهای بیاساس خود متوقف شوند) تمام شود، همین شبهه و فرض محال (تصادفی شکل گرفتن جهان طی زمانی طولانی) را نیز طبق حساب احتمالات که ناباوران از آن سوء استفاده میکنند باطل کردهاند و نشان دادهاند اگر عمر زمین را سه بیلیون سال هم فرض بگیریم، باز این مدت، برای شکلگیری تصادفی فقط یک عمل از اعمال بیشمار طبیعی –به عنوان نمونه پیدایش یکذره پروتئین- نیز کافی نیست، چه رسد به شکلگیری تصادفی اعمال بیشمار دیگر طبیعی در موجودات زمینی تا منظومهی شمسی، کهکشانها و سایر اجزاء عالَم که برای هر انسان دارای عقل سلیم دیگر جایی برای اعتنا به احتمال تصادفی شکل گرفتن یک ذره پروتئین چه رسد به جهان هستی باقی نمیگذارد:
دکتر جان ادلف بوهر، JAHN ADOLPH BUEHLER، دانشمند و استاد شیمی در کالج اندرسون و متخصص در ترکیب اسیدهای آمینه و استعمال مولکولهای آلی در تعیین کمیت فلزات مخصوص و صاحب دکترای فلسفه از دانشگاه ایندیانا:
از زمانی که (برای بشر) معلوم شد قانون و نظم در جهان حکمفرماست مطالعه و بحث در ماده، خود علم مستقلی گردید؛ اگر با حساب احتمالات، تصادفات را برای حصول (فقط) یک عمل طبیعی -مثلاً پیدایش یکذرهی پروتئین (Protein) از عناصر اولیهاش- در نظر بگیریم و عمر زمین را نیز سه بیلیون سال فرض کنیم خواهیم دید که این زمان برای حصول این عمل کافی نیست! کدام قدرتی است که بر قوانین آماری حاکم است و آنها را هدایت میکند؟ خدا قوانین طبیعت را وضع میکند و بشر فقط این قوانین را کشف و تفسیر مینماید.
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۱۸۴ و ۱۸۷، جان کلوور، چاپ سوم.
البته شما مخاطب محترم از من خواستید تمرینات رفع وسوسه را زودتر بگذارم که به نظر میرسد خودتان هم متوجه شدهاید که این ترسها و نگرانیها و درگیر نمودن ذهن به «شاید چنین باشد یا چنان» که درواقع نوعی وسوسهاند، ضمن اینکه فاقد اعتبار علمی بوده و حتی ارزش اعتنا نیز ندارند، اساساً مطرح کردن آنها میتواند لزوم توجه شما به انجام تمرینات رفع وسوسه که با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» مشغول تنظیم آن هستم را بیشتر کند که امیدوارم با دعای شما این مهم زودتر حاصل شود تا دیگر ذهنتان بیجهت درگیر اماواگرهای بیپایان و فرو رفتن در جزئیات زائد که حاصلی جز دوری از اصل مطلب و حقیقت ندارد نشود.
ضمن اینکه مطمئن باشید احدی گمراه نمیشود و از درگاه الهی دور نمیافتد مگر اینکه خودش لطف خدا را پس بزند و نخواهد و عمداً مسیر گمراهی را انتخاب کند.
بنابراین این تلاش تحسین برانگیز شما برای یافتن حقیقت نه تنها نشانهی گمراهی شما نیست بلکه دلیل لطف خداوند به شماست که باید با کنار گذاشتن بدگمانیهای بیاساس (که شایسته پروردگاری که همیشه درب رحمتش را حتی برای گنه کار ترین انسان ها باز گذاشته نیست)، قدر توجه خداوند فرزانه را به خود بدانید و از او قلباً و به زبان، سپاس گزار باشید تا لطفش را بر شما کامل کند و شما نیز مانند جمعی از مخاطبان که برخی خداناباور و ندانم گرا بودند و برخی از درماندگی خود هر روز گریه میکردند و به شدت مایوس شده بودند، یقین مستدل به خدا را تجربه نمایید تا با تکیه بر یقین، پیوسته خاطرتان از هر شبههای آسوده شود و همواره زندگی شاد و خوبی داشته باشید.
پ.ن: مخاطبانی که موفق به تجربهی یقین مستدل شدند، همگی یک نقطه اشتراک دارند و اینکه کتاب را از روی حوصله و دقت کافی مطالعه و مراحل تجربی را طی نمودند و برخی بیان کردند برای رسیدن به این مهم چند بار کتاب را مرور کردند و تا تکمیل تحقیق و رسیدن به یقین مستدل و کافی، از درگیر نمودن ذهن خود به شبهات ناباوران که حاصلی جز تشویش و تأخیر در رسیدن به نتیجهی نهایی ندارد خودداری کردند.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
موضوع مرتبط با عنوان ضرورت اولویت بندی جهت رسیدن به یقین در وجود خدا و پرهیز از ورود به حواشی:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/12/
سلام ببخشید یک سوال = خدا جسم نیست و هیچ شکل و تصویری ندارد و شبح هم نیست و در همه ی مکانها تا بی انتها وجود دارد و هیچ مکانی تا بی انتها خالی از او نیست .حالا یک سوال فرض کنید شما در آشپزخانه یتان نشسته اید آیا چیزی که جسم نیست(=یعنی الله) در فضای خالی آشپزخانه به تنهایی حضور دارد یا به تنهایی در فضای خالی آشپزخانه حضور ندارد و با نور و تاریکی خودش را پوشانده و خودش را هرگز در دنیا به انسانها نشان نمی دهد ؟
سلام
شبهاتی مانند آنچه مطرح کردید با درک صحیحِ معنای غیرمادی بودن خدا، برایتان از اساس حل خواهند شد و در آینده نیز دچار چنین شبهاتی نخواهد شد.
اما چرا این شبهات پیش میآیند؟
زیرا ما از لحظهی تولد که چشم باز کردیم، هر چه دیدیم و در ذهنمان تصور کردیم موجودات مادی پیرامونمان بوده است، بنابراین چون درک صحیحی از معنای غیرمادی بودن خدا نداریم، آفریدگار خویش را -ولو غیرعمدی- در ذهنمان شبیه مخلوقاتی مادی مثل خودمان تصور و قیاس میکنیم.
حتی خداناباوران که میگویند جز به وجود ماده باور ندارند، میتوانند با مشاهدهی خردمندانه به ساختار موجودات مادی، به درک علمی و واقعگرایانه از معنای غیرمادی برسند وبا اطمینان کامل در مسیر صحیح قرار بگیرند و به ابهامات و شبهاتشان نسبت به وجود خدای غیرمادی برای همیشه پایان دهند.
دکتر آندرو کانوی آیوی، ANDREW CONWAY IVY، استاد قسمت فیزیولوژی (اندامشناسی) دانشکدهی پزشکی دانشگاه شیکاگو ایالات متحده آمریکا:
من از مشاهدهی موجودیت خودم و مرغان و گاوها نتیجه گرفتم که من و مرغ و گاو نمیتوانیم بدون داشتن علتی کافی و «خالقی» قادر به وجود آمده باشیم.
اگر به سلسلهی علل (مادی)، یک حلقهی ماوراءالطبیعه (که غیرمادی باشد) نیز اضافه شود، هیچگاه مخالف منطق نخواهد بود، زیرا ما در علوم و زندگی روزانه، این عمل را انجام میدهیم؛ الحاق چنین حلقهی ماوراءالطبیعه، تنها راهی است که ما را به حقیقت غائی میرساند. (و از شبهات نسبت به خداوند غیرمادیِ ماده آفرین، نجات میدهد).
بنابراین وقتی سلسله موجودات مادی وجود دارند، پس باید مبدأ و موجودی ذاتاً غیرمادی نیز وجود داشته باشد که بدون الگوبرداری، جهان مادی را آفریده باشد؛ خدایی که خالق همه چیز و آفرینندهی همه تصوراتی است که در ذهن بشر شکل میگیرد.
اثبات وجود خدا، The Evidence of God، ص ۲۷۴، جان کلوور، چاپ سوم.
خوشبختانه اینجانب در بخش دوم کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید) صرفاً با استناد به شواهد مادی، معنای صحیح غیرمادی بودن طراح موجودات جهان را به صورت تصویری و با زبان قابل درک حتی برای نونهالان توضیح دادهام که امیدوارم در اولین فرصت به کتاب اضافه شود.
با اثبات غیرمادی بودن خدا، حقایق بسیاری از جمله یگانگی خداوند و شناخت تنها دین و مذهب خردمندانه نیز اثبات میشود.
اما بااینحال پاسخ کلی به شبههی شما این است:
همانطور که خودتان نیز بهدرستی اشاره کردید: «خدا جسم نیست و هیچ شکل و تصویری ندارد و شبح هم نیست» و با توجه اینکه خداوند هیچ حد و حدودی نیز ندارد، بنابراین بهحکم عقل سلیم روشن است خداوند بر تمام مخلوقات خویش بهطور کامل علم و آگاهی دارد و تمام موجودات و مکانها (که آفریدهی او هستند) همگی در حیطهی علم و قدرت او قرار دارند؛ خداوندی که علاوهی بر خلق موجودات، لحظهبهلحظه آنها را حفظ و مدیریت میکند.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام و عرض خسته نباشید وقت شما بخیر
در صفات خداوند گفته میشه بی نیاز مطلق و دارای قدرت مطلق
آیا خداوند به قدرت خود نیاز ندارد؟
یا به عدالت خود نیازی ندارد؟
منظور از بی نیاز چیست؟
ممنون میشم پاسخ بفرمایید.
سلام
شبهاتی مانند آنچه مطرح کردید با درک صحیح معنای غیرمادی بودن خداوند از اساس حل خواهند شد و بدون تردید آینده نیز پیش نخواهند آمد، زیرا جرقهی شکلگیری این شبهات به این دلیل است که چون از لحظهی تولد که چشم باز کردیم، هر چه دیدیم و تصور کردیم مادی بوده است، بنابراین چون درک صحیحی از معنای غیرمادی بودن خداوند نداریم خداوند را –ولو غیرعمدی- در ذهن خویش شبیه موجودات مادی نظیر خودمان تصور و قیاس میکنیم و به شبهاتی نظیر آنچه مطرح کردید دچار میشویم.
خوشبختانه اینجانب در بخش دوم کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه (نام کتاب را جستجو و رایگان دریافت نمایید) و صرفاً با استناد به شواهد مادی، معنای صحیح غیرمادی بودن طراح و سازندهی موجودات جهان را با زبان قابل درک برای نونهالان و دیگر اقشار مردم توضیح دادهام که امیدوارم در اولین فرصت به کتاب اضافه شود.
اما بااینحال پاسخ کلی به شبههی شما به این امید که اولویت خویش را بر درک صحیح معنای غیرمادی بودن خدا قرار دهید:
علت اینکه من و شما بهعنوان مخلوق به قدرتمان نیاز داریم این است که این قدرت متعلق به خودمان نیست و از جانب خالقمان به ما داده شده است، اما در مقابل قدرتی که خالق جهان دارد مانند قدرتی که ما داریم عاریهای نیست بلکه متعلق به خود اوست.
توضیح بیشتر:
همانطور که روشن است ما یک موجود مادی دارای حدود و اجزاء مشخصی هستیم و قدرت، علم و دیگر صفاتی که داریم هرکدام جزئی از وجود ما هستند که اگر خداوند اراده کند میتواند هرکدام از این صفات را از ما بگیرد همچنان که در کودکی چنین قدرتی که امروز داریم را نداشتیم و بسیاری از مردان قوی هیکل در جهان قدرت مثال زدنی خود را به دلیل قطع نخاء و حوادث دیگر از دست دادهاند. (امیدوارم خداوند همه بیماران را شفا به همراه شکر روزی کند.)
اما در مقابل، خداوند یک موجود غیرمادی است و برخلاف ما دارای حدود و اجزاء (که مخصوص مخلوقاتش میباشد) نیست، پس این تصور که قدرت، علم و دیگر صفات خدا از وجود او قابل جدا شدن و تفکیک هستند بیپایه است و معنا ندارد و بر همین اساس همانطور که عرض شد اگر ما معنای غیرمادی بودن خداوند را بهخوبی درک کنیم اساساً این دست شبهات که آیا خداوند مانند ما نیازمند قدرت و هر چیز دیگری است پیش نمیآید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام
منتظرم إن شاء الله هر چه زودتر ۵۵۲ قسمت به پایان برسه و کتاب رو چاپ کنید و ازتون خریداری کنم
سلام
من دوست دارم کتاب رایگان و به صورت نسخهی الکترونیکی در اختیار همه باشد بنابراین قصد چاپ آن را ندارم.
هر کسی میتواند جهت دریافت کتاب تصویری علم و اندیشه یا سایر کتب مانند «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام هر کدام را جستجو و رایگان دریافت کند.
اینکه دیگران تصمیم بگیرند آن را چاپ و عرضه کنند آزاد است و در هر صورت خوشبختانه همانطور که عرض شد چون حق نشر متعلق به اینجانب است و من دوست دارم مخاطبان رایگان از کتب اینجانب استفاده کنند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقت شما بخیر امیدوارم حالتون خوب باشه که قطعا هست..
حدود چند ماه پیش عرض کردم وسواس دارم، (وسواس بنده صرفا در موضوع اثبات خدا نیست)
این وسواس هم ریشه در همین جزئی نگری داره.
با چند مشاور به صورت حضوری صحبت کردم اما در عین حال که هزینه زیادی دریافت کردن کارایی نداشت.
یکی از موضوعاتی که روش وسواس دارم همین سوالی هست که چند وقت پیش مطرح کردم:
فرق چشم انسان با یک دوربین فیلمبرادری چیست
همین سوال ساده که ساخته ذهن خودم هست به شدت و به صورت عجیبی اوضاع و احوال من رو نامساعد کرده به طوری که موقع خواب دارم میبینم با صاحب این سایت یعنی شما در حال گفت و گو هستم و چندین بار پیش امده...
و مدام فکر میکنم که مثل دوربین فیلم برداری تصاویر کنار هم گذاشته میشه و من هم به شدت روی این مسئله حساس هستم. وقتی هم که تصمیم گرفتم جواب سوال رو بگیرم بدتر شد و جوابی از یک سایت گرفتم با این عنوان:
"شبکیه مانند صفحه فیلم خام دوربین فیلمبرداری یا فیلم دوربین عکاسی است. پرتوهای نوری پس از برخورد با پرده شبکیه در قالب پیامهایی عصبی به مغز منتقل و در آنجا تفسیر میشود"
و همین وسواس من رو بیشتر و بیشتر میکنه...
بی اعتنایی حرف ساده ایی هست اما در عمل مشکل چون مربوط به چشم هست و هر لحظه وقتی تصویری رو میبینم مدام برای یادآوری میشه...
خیلی راحت با مطالعه در مورد ویژگی های همین چشم به وجود خدا پی بردم، که با همین وسواس حدود یک سالی وقتم رو گرفت و تقریبا 2 بار (به صورت اصولی و نکته برداری) مطالعه کردم و وسواس مانع این میشد اما همین سبب خیری شد.
واقعا جای من نیستید و ممکنه این موضوع برای شما خیلی ساده باشه اما تقریبا 4 ماه هست تمام روز و شب من رو گرفته و تمرکز حواس و کنترل و تمرکز من رو کاهش داده..
خواستم اخرین تلاش های خودم رو کرده باشم بعد از ناامیدی کامل و رفتن پیش چند مشاور از شما کمک خواسته باشم و امیدوارم جوابی از سمت شما دریافت کنم...
برای حل این مشکل واقعا نیاز به جواب این قضیه دارم و با راهکار های که مشاور کنارم گذاشته حل نشده و واقعا در وضعیت بسیار بدی هستم و قابل توصیف نیست...
ممنونم از شما
سلام
وقت شما هم به خیر و امیدوارم حالتان خوب باشد.
من کمتر به ایمیل و برخی صفحات دیگر خود سر میزنم (گاهی هر چند هفته یکبار) و فقط از طریق همین صفحه طبق شرایطی که در بالا گذشت میتوانم در خدمت شما مخاطبان محترم باشم.
با تعداد قابل توجهی از نظرات درست مانند آنچه شما ارسال کردید مواجه هستم؛ افرادی که دچار وسواس فکری و عملی شدهاند و آنها نیز مانند شما بیان کردند بعد از مراجعه به روان کار، روانشناس و روانپزشک (ضمن احترام به زحمات صادقانه پزشکان و ...) و صرف هزینه و مصرف قرصهای دارای عوارض، اما درنهایت به نتیجهی مطلوب نرسیدهاند.
اگر شما مخاطب محترم و ایشان، بتوانید با آموزش درمان وسواس که در حال تنظیم آن هستم ارتباط برقرار نموده و به آن عمل کنید، ریشه وسواس در شما خشکانده خواهد شد و بهتبع آن درگیریهای ذهنی نظیر آنچه مطرح کردید حل شده و دیگر برایتان پیش نخواهد آمد.
این بستگی به خود شما دارد که بیشتر بخواهید تا با قرص و مراجعه به دکتر مشکلتان حل شود (که خود پزشکان نیز میگویند موفقیت در درمان، بستگی به تلاش خود مراجعه کننده دارد نه قرص و ...) یا اینکه میخواهید با تکیه بر عقل و تجربه خود (که طبعاً بیش از هر کسی از جمله پزشکان از جزئیات مشکل خود خبر دارید)، برای همیشه ریشه وسواستان را بخشکانید.
شما هم خودتان بهخوبی میدانید مشکل اصلی شما مخاطب محترم ابتلا به وسواس فکری است و این درگیری ذهنی شما ارتباطی به دانستن فرق بین دوربین و چشم ندارد.
اینجانب در زمینه تفاوت دوربین با چشم (و تفاوت برخی ساختههای دیگر بشری با اجزاء بدن) تحقیق کردهام (که البته درهرصورت دوربین و دیگر اختراعات با تمام جزئیاتشان محصول هوش خدادادی انسانها هستند) و به هر حال ممکن است در آینده این تحقیقات را با ذکر منبع به کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه اضافه کنم، اما تجربه و عقل نشان میدهند تا زمانی که وسواس شما از ریشه خشکانده نشود، نتیجه این تحقیقات ولو بر فرض شما را قانع کند، مانند قرص مسکن موقتی است و چون شما خود را به وسواس عادت دادهاید ذهنتان مدام به دنبال بهانه برای درگیر شدن به موضوع دیگر می رود به طوری که بعد از رهایی از آن موضوع نیز، مانند شخص معتاد، درگیر موضوع دیگری - ولو مضحک- خواهد شد و شما به صورت مکرر باز در آینده دچار وسوسه خواهید شد (و در آن موضوع نیز بیشازحد ریز شده و ذهنتان را عمداً درگیر خواهید کرد) و این چرخش و زنجیرهی بیهوده و رنجآور در موضوعات دیگر نیز بهصورت مداوم و البته با اختیار شما تکرار خواهد شد مگر اینکه با همان اختیار تصمیم بگیرید که وسواستان را درمان نمایید.
راهحل نقد و زودبازده در موضوع خاص شما:
شما کافی است با چند دقیقه فکر بر توضیحاتی که گذشت و یک «نکته» که در ادامه عرض خواهم کرد، خود را بهصورت منطقی قانع کنید که مشکل اصلی شما وسواس فکری است و ارتباطی به دانستن فرق بین دوربین و چشم و سؤالات مشابه ازایندست ندارد، در این صورت به تجربه خواهید دید بهمحض قانع شدن (ولو با همین توضیحات تا چند دقیقه دیگر قانع شوید) ذهنتان از پیگیری این موضوع (دوربین ...) و موارد مشابه منصرف و ناامید شده و دنبال موضوع دیگری برای درگیر شدن خواهد رفت درنتیجه خاطرتان از وسواسی که مطرح کردید آسوده خواهد شد.
اما آن «نکته»:
یادتان باشد شما مخاطب محترم خود اذعان نمودید و قبول کردهاید که نسبت به دانستن فرق بین دوربین و چشم، دچار «وسواس» که یک نوع بیماری است شدهاید و بیان کردید همین سؤال ساده، ساخته ذهن خود شماست، بنابراین روشن است که خودتان نیز بهخوبی میدانید مشکل اصلی شما ابتلا به وسواس فکری است که درمان آن راهکار علمی و منطقی خودش را دارد و این مشکل با دانستن فرق بین دوربین و چشم و سؤالات بیشمار مشابه آن ریشه کن نمی شود و به اشکال مختلف دیگر ادامه خواهد داشت.
ضمن این که بر اساس توضیحاتی که دادید من اینطور متوجه شدم که خودتان نیز دقیقاً نمیدانید از طرح سؤال فوق (تفاوت چشم و دوربین) دقیقاً به دنبال چه هستید، (چون همانطور که عرض شد مشکل اصلی شما وسواس فکری است و سؤال فوق بهانهای بیش نیست)، بنابراین طبیعی است که هر پاسخی ولو مستند و علمی به شما داده شود، (همانطور که خود نیز اذعان نمودید) نهتنها شما را قانع نخواهد کرد بلکه چهبسا همان پاسخ علمی بیشتر بر وسواس، نگرانی و سرگردانی شما خواهد افزود و این یعنی راهی که شما برای رفع مشکل خود در پیشگرفتهاید منطقی و صحیح نیست بلکه نتیجه طی کردن این راه (بازهم طبق اذعان خود) بر خلاف ان چیزی است که دنبالش هستید.
پس امیدوارم از خرد و اندیشه خود پیروی کنید و بیش از این ذهنتان را خسته و انرژیتان هدر این موضوع نکنید و تا زمانی که آموزش درمان وسواس فکری و عملی در نشانی زیر منتشر خواهد شد، تمرکز خود را بر ایجاد آمادگی خویش جهت شنیدن توضیحات و طی نمودن موفق این آموزش که فقط یکی از نتایج شیرین آن ریشه کن کردن وسواس فکری و علمی است، قرار دهید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
من به دلیل اصرار دیگر مخاطبان، اولویت اول خود را بر تکمیل این آموزش گذاشتهام و روزانه ساعتها وقت برای این کار میگذارم؛ پس لطفاً اگر برایتان تکمیل هر چه زودتر و مؤثرتر این کارمهم است اگر دوست داشتید دعا کنید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقت بخیر، بله کاملا حق با شماست. با وجود حل شدن این مسئله بازهم به دنبال مسئله دیگری رفتم و دقیقا مشکل همینجاست..
ممنونم از پاسخ شما و امیدوارم به زودی قسمت 14 در سایت قرار بگیره..
سلام وقت شما به خیر
همینکه به خودآگاهی نسبت به اصل مشکل خود رسیدید، یعنی اکثر راه جهت درمان را با موفقیت طی کردهاید و این جای شکر دارد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
ممنونم از شما
جای شکر دارد که خدا شخص با سواد و متشخصی چون شما رو بر سر راه ما قرار داده و با اینکه تقریبا هیچ اطلاعاتی(جز اطلاعات محدود موجود در کتاب اثبات خدا) نداریم از شما متشکرم.
ضمن تشکر از شما
تردید ندارم در حد تعاریف و لایق نظر لطف بزرگوارانی چون شما نیستم و هر چه هست لطف خداوند و توجه او به صداقتی است که در خود شما وجود دارد و خوشبختانه خودتان نیز متوجه لطف خدای مهربان هستید.
از فرصت استفاده نموده و با توجه به اینکه برخی مخاطبان محترم (خصوصاً ناباوران که با تجربهی کتاب نگارنده به مسیر صحیح برمیگردند)، با بزرگواری خود لطف نموده از اینجانب بابت رفع مشکل خود تشکر میکنند، اما درعینحال ممکن است تعدادی از ایشان توجه کافی به کمک ویژهای که خداوند به ایشان نموده نداشته باشند، من به این بزرگواران نکاتی را عرض میکنم:
تشکر از دیگران با هدف تشویق وی به تکرار کار خوب، اقدامی خردمندانه و انسانی است اما این تشکر لازم است در حد و اندازهی تلاشی که وی کرده باشد نه بیشتر؛ زیرا زیادهروی در هر چیز ازجمله سپاسگزاری بیش از اندازه از دیگران میتواند آثار منفی برای هر دو طرف در پی داشته باشد، خصوصاً موجب غرور کسی که مورد تشکر قرار میگیرد شود و وی را دچار اشتباه محاسباتی در شناخت اندازهی واقعی خویش نماید.
مهمتر از آنچه گذشت اینکه نباید تشکر صرف از دیگران سبب ود ما از تشکر صمیمانه از خداوندی که او درواقع دیگران را وسیلهی کمک به ما قرار داده غافل شویم، (حتی گاهی خداوند دشمنان بدطینت یا حوادث بهظاهر تلخ را وسیلهی رسیدن به آرزوهای بزرگ و خیرهکنندهی ما قرار میدهد).
ضمن اینکه تشکر از خدا موجب افزایش کمک خدا و تشویق انسان برای کسب موفقیتهای بیشتر خواهد شد و فرد را از خطر ابتلا به خودبینی و خودخواهی که موجب فخرفروشی به دیگران میشود دور میکند.
البته من نیز متقابلاً بر خود لازم میدانم نسبت به شما مخاطبان محترم که لطف نموده و از اینجانب تشکر نمودید، سپاسگزاری کنم اما درعینحال تقاضای دوستانه از شما دارم و آن اینکه لطف کنید به همان تشکر متعارف از اینجانب بسنده نمایید و صرفاً اگر دوست داشتید، بهجای تعریف از نگارنده (که میتواند مرا به بیماری خودبینی مبتلا نموده و سطح توقع از خودم جهت پیشرفت را کاهش دهد)، برای همه ازجمله نگارنده دعا کنید که این بزرگترین هدیهی شماست؛ هدیهای که قابل مقایسه با هیچ ارزش مادی نیست.
من شواهدی از تأثیر دعای مخاطبان بر زندگی خود دیدهام که هیچ انسان دارای عقل سلیم نمیتواند این شواهد را انکار کند بهطوریکه گاهی بعد از مدتهای طولانی انتظار، درست وقتی از مخاطبانی که کتاب نگارنده را تجربه و از من تشکر میکردند خواستم (به جای تعریف بیش از حد) برایم دعا کنند، در فاصله کوتاهی، دعای ایشان مستجاب و خواستهام (مانند تکمیل کتاب و امثال آن) به بهترین شکل ممکن انجام میشد در صورتی که با توجه به اسباب معمولی هرگز انتظار نداشتم به این سرعت آن خواسته انجام شود.
پس من نیز باز از فرصت استفاده نموده و این بار از همهی مخاطبان محترم خصوصاً کسانی که مرتب پیام میدهند که مجموعهی آموزشی رایگان «درمان وسواس فکری و عملی» چه زمانی آماده میشود میخواهم اگر صلاح دیدید دعا کنید خداوند بزرگ کمکم کند تا این مجموعه (که بر اساس تحقیقات علمی و تجربی و بررسی نظرات تعداد قابل توجهی از کسانی که مبتلا به وسواس و مشکلات دیگر شدهاند جمعآوری شده) را با موفقیت تکمیل و در کمترین زمان ممکن منتشر نمایم، من آرزو دارم این مجموعه بتواند بهسادگی با مخاطبان خود از نونهال تا بزرگسال –چه مذهبی و چه غیرمذهبی- ارتباط برقرار کند و در عمل ریشهی هر نوع وسواس را - خصوصاً در افرادی که از مصرف قرص و هزینههای گزاف درمان خسته شدهاند- ریشهکن نماید.
من بنا دارم این مجموعهی آموزشی را طوری تنظیم نمایم که افراد خداناباور و غیرمذهبیها نیز بتوانند بهسادگی از آن استفاده نموده و وسواس خویش را از به طور ریشهای و پایدار درمان کنند؛ چون بر اساس تجربهی گفتگو و مشاوره با خود این افراد تردید ندارم که دلیل اصلی سست شدن باور به خدا و سایر حقایق سرنوشتساز (بلکه دلیل ابتلا به هر مشکلی که بشر دارد) چیزی جز تسلیم وسوسههای بیاساس به اَشکال مختلف نیست که مسلماً با درمان آنها، عقل، مجال بیشتری برای مشورت پیدا میکند و انواع وسواسها و شبهات بیپایانی که مانند غبار بر صفحهی ذهن ایشان نشسته است برطرف خواهد شد و ریشهی استرسها و افسردگیها نیز خشکانده خواهد شد و علاوه بر اینکه همین غبارزدایی سبب خواهد شد این افراد از رنجهای فراوان رها شده و زندگی واقعاً شاد را تجربه کنند، بهوضوح نیز خواهند دید که وجود خداوند یک حقیقت بدیهی و غیرقابل تشکیک در همهی ابعاد زندگی است و درواقع زنگار شبهات و غفلت فرونشسته بر آیینهی ذهن خودشان بین ایشان و حقایق بدیهی فاصله انداخته بود.
شما مخاطب محترم در پیام قبلی در خصوص ناراحتیهایی که از وسواس متحمل شدهاید خطاب به اینجانب نوشتید:
«واقعاً جای من نیستید و ممکنه این موضوع برای شما خیلی ساده باشه اما تقریباً 4 ماه هست تمام روز و شب من رو گرفته و...»
برای اطمینان شما و دیگر مخاطبان عرض کنم، از دوران کودکی من تا به امروز، شاهد افراد فراوانی در میان خانواده، فامیل و نزدیکترین دوستانم که دچار وسواس شدید فکری و عملی شدهاند، بوده و هستم و تاکنون به یاد ندارم کسی مانند من شاهد این تعداد افراد وسواسی در اقوام پدری و مادری بوده باشد بهطوریکه برخی از ایشان که دارای تحصیلات بالا نیز هستند، به خاطر وسواس از پیشرفتهای بزرگ بازمانده و زندگیشان تیرهوتار شده است و شاید اگر بخواهم نوع و چگونگی وسواس آنها را گزارش کنم، باور آن برای برخی وسواسیها نیز مشکل باشد و فقط شما این نوع وسواسهای مضحک را در کتابها خوانده باشید.
البته برخی نزدیکان وسواسی شاید بدون اینکه خودشان بخواهند برای من باعث خیر شدند چون تا من از همان کودکی چشم باز کردم، این افراد را در اطراف خودم دیدم که زندگی بهدوراز اندیشه و عقل سلیم ایشان، باعث شد من یاد بگیریم مراقب خودم باشم تا به انواع وسواس و انحرافات جدی اعتقادی مبتلا نشوم.
بنابراین تردید نکنید کاملاً احساس شما و حتی مخاطبان محترمی که به شدیدترین نوع وسواس فکری و عملی مبتلا شدهاند را از نزدیک درک نمودهام و این امور برای من کاملاً عادی و جزو حوادث روزمره شده است.
خوشبختانه برخی از دوستان نزدیکم با روشی که در «آموزش درمان وسواس فکری و عملی» توضیح دادهام، خصوصاً بخش «آموزش مشورت با عقل» که به امید خدا با شما نیز در میان خواهم گذاشت، درمان شدند.
برخی از همین دوستان وقتی دست خود را زیر آب میبردند، باز تردید داشتند که نکند جایی از دستانشان هنوز خشک باقیمانده باشد و همین وسواس، باعث شده بود که در باورهای سرنوشتسازشان نیز دچار وسوسه شوند و در معرض گرفتاریهای بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی قرار بگیرند، اما به کمک خداوند مهربان نهتنها از تمام این خطرات بهسلامت جستند، بلکه بعد از درمان وسواس با روش مطرح شده در کتاب نگارنده (کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) یقین به وجود خدا و دین و مذهب خردمندانه را نیز تجربه نمودند، بهطوریکه هماکنون خود این افراد (البته بعد از ثبات یقین مستدل و کسب شرایط کافی)، مشغول رفع شبهات ناباوران با هر سطح سواد علمی هستند.
البته من نیز همواره سعی میکنم بابت اینهمه توفیق، از شکر خداوند مهربان غافل نشوم که مرا در کنار خانواده، فامیل، دوست و آشنایانی قرار داد که تقریباً اکثر قریب به اتفاق ایشان در باورهای خود دچار تزلزلهای جدی هستند، بهطوریکه یکی از نزدیکترین و صمیمیترین دوستانم به جمع منکران خدا و دین پیوسته و زندگی خودش را نابود نموده است.
دیدن همین افراد باعث شد من بهشدت به خودم بیایم و تردید ندارم که آنها ولو ناخواسته وسیلهی رشد مرا فراهم کردند که درهرصورت از خداوند مهربان میخواهم ایشان را نیز به مسیر خردمندانه هدایت و از رنج شدیدی که به دلیل غفلت از اصلاح باورهای اساسی خویش متحمل میشوند برای همیشه نجات دهد و آنها نیز باور کنند که خوشبختی واقعی که دنبالش میگردند با زندگی اشرافی و تجملات بیهوده حاصل نمیشود بلکه همین باورها و سبک زندگی غلط، مایهی رنج و اندوه ایشان شده است.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
میگویند حتی اگر یک اتفاق تاریخی هزار بار به همان شکل تکرار شده باشد، باز هم این دلیل نمیشود ک دوباره اتفاق بیفتد...
و تکرار شود.
شنیدم میگن اگ الان میبینی هیچی تصادفی نیست دلیل نمیشه ک چندین سال قبل هم تصادفی نبوده باشه!!
سلام
هر انسان خردمند، خصوصاً در امور سرنوشتساز، تابع منطق و دلیل، تجارب قابل درک با حواس 5 گانه و حقایق روشن است، بنابراین همواره زندگی وی از ثبات، نشاط و اطمینان دلچسب برخوردار است و از وسواس فکری و عملی، استرس، افسردگی و شبهات بیپایان در امان است.
چنین انسانی هرگز حاضر نیست آنچه در حال تجربهی آن است و با چشمان خود میبیند را بهصرف توهمات و حرف اینوآن رها کرده و تشویش و نگرانیهای ویرانگر را جایگزین ثبات خاطر، اطمینان و آرامش خویش نماید.
انتخاب با ماست!
قبلاً به شبههی شما در همین صفحه پاسخ داده شده است.
جهت مشاهدهی پاسخ به نشانی زیر مراجعه نمایید.
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-31
یا آخرین نسخهی بروز رسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» را دریافت نمایید.
جهت دریافت رایگان این کتاب نام آن را جستجو یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
خلاصه پاسخ به شبههی شما اینکه حتی برفرض محال اگر هیچ نظمی در جهان وجود نمیداشت باز نافی وجود آفریننده برای آن نبود.
پ.ن: در کتاب فوق شرط موفقیت در کسب یقین به خدا، در کمترین زمان ممکن، ترک تقلید کورکورانه (چه از خداباور و چه از خداناباور) و رها کردن امور غیرقطعی و در عوض تکیه صرف بر قطعیات قابل درک با حواس 5 گانه به همراه تفکر عنوان شده است.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام
آدرس کلیپ ها و مستندات و مناظره و سخنان دانشمندان بزرگ و... در موضوع خدا رو بهمون بگید.
سلام
جهت مشاهده مجموعهی تقریباً کامل فیلم در موضوع اثبات وجود خدا به یکی از نشانی های زیر مراجعه نمایید:
ایتا:
https://eitaa.com/esbatekhodavand/6499
تلگرام
https://t.me/esbatekhodavand/3447
یا میتوانید در صفحات فوق هشتگ #فیلم_اثبات_وجود_خدا را جهت مشاهده دهها فیلم پیگیری نمایید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام خوب هستید
یه سوال مهم داشتم منظور شما اینه که بعد درمان وسواس دیگه به سوالات شخصی جواب داده نمیشه و فقط به صورت کلی و همگانی برای همه یک نوع و جور و.. پاسخ و.. داده میشه یا نه ؟
این سوال خیلی ذهنم درگیر کرده بود روم نمیشد بپرسم و برام خیلی مهم بود
من الان سایت تون رو تونستم نگاه کنم و یکم خوشحال شدم که در مورد بیگ بنگ و.. هم مطلب بود و ... یه مقداری روخوندم و میدونم و احتمال میدم خیلی مطالب بیشتره و این ها و... گزیده ای از پاسخ هست.
اینکه من به کمک شما خیلی احتیاج دارم عاجزانه و .... ازتون میخام و خودم هم خیلی سعی دارم که تا عید نوروز امسال و یا نهایت قبل ماه مبارک رمضان به همه این سوالات و وسواس و ... به طور نسبی و تقریبی و.. خاتمه بدم و قول شما به ثبات نسبی فکری و ... برسم و اگه هم دقت کرده باشید من الان ۴ ماه یا بیشتر است که دیگه شما اذیت نمی کنم و دیگه پیام تکراری و زیاد نمی فرستم و از گذشته خیلی ازتون معذرت و... خواستم و سپاسگذاری فراوان کردم و میکنم به خاطر تحمل و.. من و . . . .. و اینکه دلیل این چند پیام کوتاهی که دادم هم اینه که احساس نگرانی دارم و تو ذهنم میاد که تو تکلیفت نامعلومه و .. و به خاطر این فکر و خیال ها و. .. . دارم عذاب میکشم و... و به خاطر اینکه چند هفته است پیام من رو پاسخ نداید و یا شاید کلا نخونده اید و . . .. من این طور شدم و این پیام روفرستادم
امیدوارم عذرخواهی من رو پذیرفته باشید
سلام
امیدوارم حال شما هم خوب باشد.
مطمئن باشید نیازی به عذرخواهی نیست و قبلا به دغدغه و سؤالات شما مخاطب محترم (در نشانی زیر) به تفصیل پاسخ دادم ازجمله عرض شد با درمان وسواس فکری و کسب یقین به خدا (با شواهد محسوس که روش آن در کتاب نگارنده آمده)، خودتان مانند دیگر مخاطبان خواهید دید ضمن حل شبهات در اصل وجود خدا، ذهن شما از اکثر قریب به اتفاق شبهاتی که ناشی از وسواس فکری است نیز رها خواهد شد.
با توجه به وجود وسواس فکری در شما مخاطب محترم، قرار شد هر زمان احساس نگرانی کردید، پاسخ به سؤال قبلی خود در نشانی زیر را مرور نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-29
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خسته نباشید
خوشبختانه با کمک خانواده و همچنین راهنمایی های شما تونستم شک هامو تا جای زیادی از بین ببرم.الان احساس خیلی خوبی دارمو ذهنم تو آرامش قرار داره
امایپ بعضی مواقع چند تا سوال هست که ذهنمو درگیر کرده.
اینکه من قرآن رو وقتی میخونم معنی هاشم میخونم و این به من خیلی کمک کرد.
ولی یه سوال. توی معنی قرآن از پرانتز هایی استفاده شده در صورتی که توی آیه چیزی که تو پرانتز هست رو ننوشته.
سوال بعدی این هست که چرا در کتاب قرآن نامی از ائمه آورده نشده.
و هنوز بعضی موقع ها سوال اینکه شاید اصلا دنیای دیگه ای وجود داشته باشه یا اصلا خود من و اطرافیانم وجود داشته باشن اذیتم میده.
اگر امکانش هست جواب این سوال هارو بدید
خیلی ممنون:
سلام
شما هم خسته نباشید.
جای خوشوقتی است که با کمک خانواده محترمتان احساس خوبی پیدا کردهاید.
در مورد درگیری ذهنی، به برخی سؤالات شما قبلاً در همین صفحه پاسخ روشنی داده شده است ازجمله نوشتهاید آیا خودتان و دیگران وجود دارید یا خیر!
نشانی پاسخ به سؤال فوق شما:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-14
بنابراین روشن است شما همچنان که عرض شد منتظر مجموعه درمان وسواس فکری و عملی باشید زیرا هنوز هم بدون علت منطقی ذهن خود را درگیر امور بدیهی میکنید و در جزئیاتی فرو میروید که پاسخ آن برای خودتان نیز کاملاً روشن است یا با چند ثانیه فکر روشن میشود.
بهعنوان نمونه اگر دقت کنید وقتی خودتان میگویید: «توی معنی قرآن از پرانتزهایی استفاده شده درصورتیکه توی آیه چیزی که تو پرانتز هست رو ننوشته» درواقع خودتان جواب سؤال خودتان را دادهاید و آن اینکه وقتی می گویید آنچه داخل پرانتز آمده در آیه نیامده معنای روشن آن این است که آن نوشته ها توضیحاتی است که توسط مترجم آورده شده است و همانطور که خودتان گفتید جزو متن اصلی قرآن نیست.
توضیحات داخل پرانتز توسط مترجمین هر متنی (چه قرآن و چه غیرقرآن) رایج است تا مخاطب متوجه شود این توضیحات جزو متن اصلی نیست.
یا در مورد اینکه چرا فلان اسم یا فلان مطلب در قرآن تصریح نشده است (ضمن اینکه با یک جستجوی ساده میتوانید پاسخ آن را در فضای مجازی پیدا کنید)، کافی است بدانید حجم سؤالات اینگونه و شبهاتی که هنوز ذهن شما درگیر آن نشده، فوقالعاده زیاد و غیرقابلشمارش است و در نتیجه هر انسان خردمند چارهای ندارد با شناسایی موارد مهمتر، سؤالات خودش اولویتبندی کند تا اجازه ندهد ذهنش درگیر هر سؤال و شبههای به ذهنش برسد شود در این صورت ذهن به دلیل درگیر شدن به حجم زیادی از سؤالات بیشمار و شبهات غیرضروری بسیار خسته میشود و شما را مستعد ابتلا به انواع وسواسها و ناراحتیها میکند خصوصاً اینکه عرض شد شما حتی در امور بدیهی که پاسخش را میدانید نیز ذهن خودتان را بیجهت درگیر نموده و خسته میکنید.
اگر شما بتوانید آموزش درمان وسواس فکری و عملی را پشت سر بگذارید میتوانید از درگیر نمودن بیجهت ذهن به غیراولویتها رها شده و در مسیر صحیح و مطلوب قرار بگیرید.
پس تا آن زمان منتظر باشید و ذهنتان را بیجهت با ارسال سؤالات و شبهات که برخی قبلاً پاسخ داده شده درگیر و خسته نکنید.
پ.ن: هر زمان مجموعه آموزشی فوق با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» و همچنین «آموزش مشورت با عقل» آماده شده از طریق کانالهای ما که نشانی آن در همین صفحه آمده اطلاع رسانی خواهد شد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقت بخیر بزرگوار
عذرخواهی میکنم
من یک نوجوان ۱۴ ساله هستم و از یک مدتی به دلیل اینکه بر موضوع خدا و توحید حساس شدم، احساس میکنم که به وسواس فکری مبتلا شدم و برای رفعش تلاش کردم از روشتون که ذکر کرده بودید استفاده کنم اما تلاش های من به نتیجه نمی رسد و نمی توانم این باور را در وجود خود ایجاد کنم و همچنان شک و وسواس مرا اذیت میکند همچنین این مطلب رو ذکر کنم که من به خلقت جهان آفرینش و موجودات هم درموردشون تفکر کردم و حتی به دعا و توسل هم رو آوردم اما واقعا دیگه نمیدونم چیکار میتونم با ذهن خودم انجام بدم و همچنین دغدغه های دیگر و درسی بر من تحمیل است لطفا بنده رو راهنمایی و دعا کنید بسیار محتاج دعاتون هستم
سلام
وقت شما به هم به خیر
خوشبختانه نوشتار شما مخاطب محترم نشان از رشد فکری خوب شما دارد؛ بنابراین جای نگرانی نیست و امیدوارم با توضیحات زیر به نتیجهی مطلوب برسید.
نمیدانم منظور شما مخاطب محترم از روش رفع وسواس فکری که گفتید با شما در میان گذاشتم از کدام طریق بوده است:
الف- روشی است که در نشانی زیر ذکر شده است:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
(اگر مجموعه فوق که در 13 قسمت تنظیم شده را مطالعه نکردهاید میتوانید اقدام کنید)
ب- یا روشی است که احتمالاً مانند الآن بهصورت پرسش و پاسخ با شما در میان گذاشتم.
ج- یا روشی است که در کتاب نگارنده به آن اشاره شده است:
جهت دریافت «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
میتواند کتاب فوق را درصورتیکه هنوز مطالعه و تجربه نکردهاید دریافت نمایید.
درهرصورت از متن نوشتار شما مشخص است که مشکل اصلی شما وسوسه فکری است که خوشبختانه با حل آن میتوانید بهراحتی از حساسیت بیشازاندازه ای که در موضوع خدا و توحید (و احیاناً دیگر موضوعات) دچارش شدهاید بهراحتی عبور نموده و به نتیجهی مطلوب برسید.
یکی از نتایج عالی دعا و توسل برای حل وسواس فکری این است که خداوند راه درمان دائم آن (که تعقل و تعقل و تعقل است) را به شما نشان دهد که در این صورت شما مخاطب محترم به کمک تعقل میتوانید نهفقط ریشهی وسواس فکری و وسواس عملی در هر موضوعی را برای همیشه در خود ریشهکن کنید بلکه میتوانید از این فرصت بهعنوان سکوی پرشی برای رسیدن به آیندهای بسیار روشن و عالی استفاده نمایید.
بدین منظور امیدوارم بهزودی راهحل مذکور که در حال تنظیم آن هستم را با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» و «آموزش مشورت با عقل» در نشانی زیر بارگذاری نمایم:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
من بهنوبه خود برای شما دعا میکنم و امیدوارم شما هم اگر مایل بودید برای موفقیت در انجام کار فوق دعا کنید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام.خوب هستین.ممنونم از جواب قبلیتون به خصوص آخرش که گفتین حسن ظن داشته باشیم از همون لحظه سعی کردم لحظاتی رو که انگاری داشته هدایت و کمکم میکرده رو یاداوری میکردم حتی قبل اینکه شما بگین که پاسخ شبهه ام تو قسمت چهار هستش در واقع اون قسمت تو مسیرم اومد و باهاش مواجه شدم ولی سر سری خوندم و درست روش فکر نکردم.خداروشکر بعد خوب خوندش و تفکر روش یه سری ایده به ذهنم اومد که وسواسم رو خفه کرد ینی راه درو دیگه نداشت الان کامل قبول کرده که یک خالقی هوشمندی صد در صد هستش ولی حق با شماست وسواس رو اگه ریشه اش رو خشکش نکنیم هر کاری کنیم فقط موقتا میره و دوباره یکم حالمون خوبه دوباره برمیگرده و از جواب سوال آخر شما متوجه شدم راه دائم حل وسواس تعقله.راس میگین هر کاریش بکنیم حتی جوابش هم بدیم دوباره جور دیگه برمیگرده مثلا الان میگه خب درست خالق هوشمندی داره ولی شاید خودت تو یه دنیای دیگه بودی و این دنیا رو خلقش کردی و توش اومدی و همه رباتن انسانی اند و... و من تا حدودی نشون دادم برای خودم که مزخرف میگه بعد میگه شاید یه خالقی یه مخلوقی خلق کرده که اون ما رو خلق کرده و ما برای خالق اصلی مهم نیستیم پس درسته که هست ولی بودنش چه فایده (آخه چون من دوست دارم بهش توکل کنم تو زندگیم به همین خاطر مطمئنا این حرف رو میزنه).خواستم از خدا تشکر کنم که شما هستین و اینکه میشه یه نکته ای تا وقتی که راه حل وسواس فکری تون آماده میشه در مورد عقل و اینکه چطور جدی اش بگیریم که خیالمون راحت باشه که چیزایی که عقل میگه اوکی هستش و میشه روش حساب کنیم بگین البته درک میکنم که شاید نشه لب مطلب رو بگین که اوکیه.فقط خواستم پیام بدم و نتایجم رو بگم و وسوسه هایی که درگیر هستم آخه همین که میبینیم یکی حرفامو دیده و نسبت بهشون بی اعتنا هستش و در واقع کسی هست که مشکل ما رو درک میکنه و مث ما وسواسی نیست خیالم راحت تر میشه که این حرفا چرت هستند.ممنونم.
البته یه چیزی هم بگم من اون موقع که داشتین قسمت های مختلف وسواسی ها رو میذاشتین اون لحظه که گفتین میخواید قسمت 14 رو بذارین گفتم خب میذاره و چرا از خدا بخوام که بزاره حتما میزاره دیگه الان فهمیدم نه باید خدا بخواد تا همه چی روون پیش بره الان دعا میکنم که انشالله زودتر بزارینش و خدا کمکتون کنه زودتر قرارش بدین و تکمیل بشه موفق باشین.
سلام
من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید.
بابت سعی شما خصوصاً در موارد زیر تبریک عرض میکنم و امیدوارم قدر این موفقیتهای ارزشمند را بیش از من بدانید تا هر روز -علیرغم افت و خیزهای زندگی که کاملاً طبیعی است- بتوانید تلاش خود را کاملتر کنید و به دستگیرهای مطمئن و پایدار برسید:
1- تلاش نیکوی شما جهت داشتن حسن ظن که منبع انرژی برای حرکت بهپیش و مانع ناامیدی است.
2- درک اهمیت تفکر در حذف وسوسهها.
3- درک نقش تعقل (پیوسته) در خشکاندن ریشهی وسواس.
4- درک این حقیقت توسط شما مخاطب محترم که امثال نگارنده وسیلهای بیش نیستیم و شکر درواقع متعلق به آفریدگار مهربان است.
5- و درک حقایق ارزشمند دیگر که انصافاً جای شکر دارد.
من نیز مثل شما احتمال میدادم در عرض مدت کوتاهی قسمت چهاردهم به بعد مجموعهی زیر را -البته با امید به خدا- بارگذاری خواهم کرد و تمام!
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
اما خوشبختانه شرایط بهتری ایجاد شد که تلاش کنم با تحقیق گستردهتر در منابع روز علمی و تجربی، مجموعهی «درمان وسواس فکری و عملی» و همچنین مجموعهی «آموزش مشورت با عقل برای همه» را تکمیل کنم که یکی از نتایج آن جدی گرفتن نقش عقل در ریشهکنی وسواس، استرس، افسردگی و مشکلات فراوان دیگری است که بهترین پشتوانهی اثبات درستی هرکدام، تجربهی خود فرد در نتایجی است که با عمل به تشخیصهای عقل به دست آورده و خواهد آورد.
همانطور که شما نیز بهدرستی تشخیص دادید تکمیل این مجموعه که بتواند با افراد خصوصاً ناباور که دچار انواع وسواسهای خفیف و بالأخص شدید فکری و عملی هستند ارتباط برقرار کند جز با توفیق خالق عقل محال است (مجرب)؛ بنابراین از دعای شما متشکرم و البته به اجابت آن بسیار امیدوار.
البته جای شکر مضاعف دارد کسانی که احیاناً این سطور را میخوانند نیز اگر دوست داشتند برای موفقیت در این کار مهم دعا کنند و به این دعا تا تکمیل کار ادامه دهند و در نتایج این کار انسانی شریک باشند که تردید ندارم میتواند هر ناباور غیر متعصب را نیز در مسیر تعقل قرار دهد و موجب رهایی آنها از مشکلاتی که نتیجهی عدم تفکر در تجارب خود ایشان است گردد.
علاقهمندانی که مایل هستند پاسخ قبلی مورد اشارهی شما مخاطب محترم را مطالعه کنند میتوانند به نشانی زیر مراجعه نمایند:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-31
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقت بخیر
سوالی پرسیده بودم با این عنوان که اگر خواب واقعی نیست پس چرا شخصیت ها واقعی هستند درست مثل این دنیایی که از نظر ما واقعیست.
عرض کردید همانطور که در ذهنمون شخصیت میسازیم و در واقع تجسم میکنیم خواب هم همان است.
اما سوالی که پیش امده این هست اگر ساخته ذهن ماست چرا حرف و ها و گفت و گو هایی که هست اصلا غیر منتظره هست مثل واقعیت، یا افرادی که در خواب هستند.
و سوال بعدی که داشتم از خدمتتون
در قران گفته شده که انسان در موقع خواب روح از بدنش جدا میشه و شما میفرمایید ساخته ذهن هست این خواب، در واقع روح کجاست در اینجا؟
اگر روح جدا میشود که ذات من روح هست و نه جسم، چرا در جسمیت خودم هستم؟
تشکر
سلام
وقت شما هم به خیر
همانطور که در توضیحات ابتدای این صفحه آوردم درحال حاضر اولویت پاسخ به سؤالات در موضوع اثبات وجود خدا میباشد اما به احترام شما مخاطب محترم نکاتی کوتاه را عرض خواهم کرد و همانطور که در نشانی زیر توضیح دادهام شایسته است در رفع شبهات خود اولویتبندی نمود و از درگیر نمودن ذهن به سؤالات غیرضروری خودداری کرد که در این صورت ضمن تثبیت باورهای اساسی، آرامش ذهنی پایدار در زندگی ایجاد خواهد شد و خوشبختانه در این صورت خود فرد بهراحتی پاسخِ سؤالاتی نظیر آنچه مطرح کردید با تکیه بر تجربه بهخوبی پیدا خواهد نمود.
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
ضمن اینکه پیشنهاد میکنم در مورد شناخت ذهن و عقل، مجموعه درمان وسواس فکری و عملی و همچنین روش مشورت با عقل که در دست تولید است را در نشانی زیر پیگیری نمایید که کمک بسزای در یافتن پاسخهای سؤالات مشابه دارد:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
به پیوست پاسخ به سؤال قبلی شما در نشانی زیر:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-26
عرض شد که ما همین الان میتوانیم به دلخواه در ذهن خود هر صورت و شکل -چه متحرک و چه ثابت- را درست شبیه آنچه در واقعیت میبینیم تصور کنیم از جمله شکل خودمان. خواب نیز صورتها و اشکالی است در ذهنمان.
بنابراین به طور مختصر در پاسخ به سؤالاتی که مطرح کردید:
1- ما در دنیایی زندگی میکنیم که مملو از وسوسه و الهام است و ذهن ما علاوه بر اینکه قدرت دارد از حقایقی که با حواس 5 گانه درک میکنیم تصویرسازی نماید، اگر به هر دلیل (این ذهن) با انتخابهای نادرست خودمان پریشان شود میتواند موجب خوابهای پریشان، بیمعنا، کابوسهای بیسابقه نیز بگردد که در این صورت شناخت حقیقت از غیر حقیقت نیازمند داوری جدیتر عقل است.
2- روح بعد از مرگ بهطور کامل از بدن انسان جدا میشود، اما هنگام خواب ارتباط خود با بدن را بهطور کامل قطع نمیکند و الا علائم حیاتی مانند ضربان قلب از بین میرفت و انسان میمرد.
3- روح انسان بسته به نوع تعریف دانشمندان و عالمان، میتواند اسامی مختلفی نظیر نفس، ذهن، عقل (که بخشی از نفس آدمی است) و غیره داشته باشد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام
لطفاً زود کتاب رو چاپ کنید تا ازتون بخرم
سلام
مخاطب محترم
برای چاپ «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، هنوز برخی مراحل مانند صفات خدا و غیره به کتاب فوق اضافه نشده است که در آن صورت نیز چون این کتاب بهصورت پی دی اف و رایگان در دسترس عموم قرار دارد، شخصاً بنای چاپ کاغذی کتابهای خود را ندارم اگرچه اقدام به چاپ و نشر توسط دیگران از نظر من به عنوان صاحب حق نشر این کتاب و دیگر کتب مانند «کتاب تصویری علم و اندیشه»، آزاد است.
شما همواره میتوانید جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه نام آن را جستجو و رایگان دریافت یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه» نیز میتوانید نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
نشر و چاپ کتاب فوق نیز مانند سایر کتب نگارنده آزاد است.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام ازتون خواهش میکنم کمکم کنید
دارم نابود میشم و نمیتونم هیچ جوره مشکلمو حل کنم
سلام
مخاطب محترم
خوشبختانه جای نگرانی نیست بلکه برعکس هر کسی به این نتیجه برسد که لازم است باورهای خود را استدلالی کند باید از چنین فرصتی برای تثبیت باورهایش بهترین استفاده را بنماید و از آثار عالی آن برای زندگی فردی و اجتماعیاش بهخوبی منتفع شود.
با توجه به اینکه مخاطبان فراوانی ازجمله ناباوران مرتب در حال ارسال پیام مشابه شما هستند بنابراین من نیز از شما مانند ایشان دعوت میکنم توضیحات ابتدای همین صفحه را مطالعه نمایید تا شما نیز در کمترین زمان ممکن به نتیجهی مطلوب برسید.
به عنوان اولین قدم با آرامش و بدون عجله (و البته بدون معطلی بیش از حد) سعی کنید کتاب نگارنده با نام اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه را مطالعه نمایید.
جهت دریافت رایگان نام کتاب فوق را جستجو کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
خوشبختانه در کتاب فوق قدم به قدم توضیحاتی جهت رفع سؤالات،شبهات، مشکلات و نگرانیهای فعلی و آنچه ممکن است در آینده با آن مواجه شوید تا رسیدن به اطمینان کافی ارائه شده است.
لطفاً توضیحات ابتدای همین صفحه را مطالعه نمایید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام مجدد.خدا قوت.ببخشید یه سوال داشتم من دنبال استفاده و جدی گرفتن عقلم هستم و میخوام از گذشته ام به عنوان پشتوانه ای برای درستی عقل استفاده کنم فقط یکم وسوسه هایی دارم که نمیذاره با خیال راحت ازش استفاده کنم خداروشکر با تفکر تا حدود زیادی برطرف شده منتها میخواستم قوی تر ریشه کن بشه به همین خاطر یه سوال داشتم آیا کلا امکانش هست با توجه به صفات خداوند (من با صفاتش در حد بی نهایت الان اوکی هستم مثلا حکیم بودنش عادل بودنش) خداوند ما رو به خاطر گناهی که شاید در یه دنیای دیگه که توش بودیم و انجام دادیم که آخر حد گناه شاید باشه توی این دنیا آورده باشه و یه جورایی جهنممون باشه و در اینجا با آدمای الکی و زندگی الکی درگیرمون کرده باشه یا مثلا رهام کرده باشه به حال خودم که یه سری موجودات من رو تو یه زندگی ماتریکسی و شبیه سازی شده کنترل بکنند و مثلا قران و ... رو در واقع اونا واسم فرستادند و حرفای خداوند در واقع نیست و... و اون چیزی که من میگم عقله و خوبه مثلا یه چیز اوکی ای نباشه و اونا بهم داده باشند چون جهنمه و شاید این عقل چیز درستی نباشه و گذشته ای هم که ازش دارم که خوبه ساخته ی اونا باشه که گولم بزنن که ازش استفاده کنم و....کلا سواام اینه ممکنه خداوند ازش این بربیاد که به خاطر گناهی که از ذهنمون برده و کاری کرده که به یادمون نیاد یا شاید خودمون تو اون دنیا از ذهنمون پاکش کردیم و بعد خودمون رو توی یه دنیای ماتریکسی و شبیه سازی شده آورده باشیم ما رو مواخذه کنه آخه تو تناسخ هم میگن زنذگی قبلی داشتیم که این زنذگی جدید تقاص زنذگی قبلیه و یادمون نمیاد من میگم کلا ممکنه با توجه به عدل خداوند یا حکمتش ما رو به خاطر چیزی که یادمون نمیاد مواخذه کنه حداقل میگم اگه واقعا این حرفا درست باشه حداقل خداوند بهم میگه که چه خبره و تو جهنم هستم یا نه و بهم میگه که به خاطر چه گناهی مثلا به این دنیا آورده یا اومدم و اینکه میگه که ادمای اطرافم الکی هستند یا نه و... .فقط اینو بگم که من خودم میگم اصن خداوند نمیذاره هیچ موجودی توانایی شبیه سازی ما رو داشته باشه چون اینجوری قابلیت اعتماد به خداوند از بین میره دیگه هیچ مخلوقی نمیتونه رو خدا اعتماد کنه چون میگه شاید من هم شبیه سازی شده باشم پس از حکمت خدا به دوره یه همچین حرکتی کلا.یا تهش اگر هم این اتفاق افتاده باشه با استغفار باید درست میشد که من استغفار کردم و هیچی تغییر تکرده پس من تو دنیای شبیه سازی شده نیستم و خدا هم من رو رها نکرده .یا میگم خذاوند ویژگی ستار العیوب بودن داره پس نمیذاره یه سری موجود زنذگی من رو کنترل کنند چون ایینجوری عیب های من آشکار میشه این جواب های من به وسواسمه خوبه به نظرتون.فقط این اذیتم میکنه که به خاطر چیزی که یادمون نمیاد ما رو مواخذه میکنه یا نه و میخواستم یه جوابی برای این هم داشته باشم.خیلی ممنونم از حوصله تون.خدا خیرتون بده.
سلام
خوشبختانه در پیامهای قبلی شما و مخاطبان محترم دیگر، تمایل داشتید در خصوص ریشهکنی وسوسهها، توهمات و غیره، هرچه زودتر مجموعه درمان وسواس فکری و عملی را بارگذاری نمایم که من نیز بهاندازه توان و توفیق مشغول هستم.
همانطور که خود نیز میدانید عقل سلیم هرگز وجود محسوسات و حقایق بدیهی و قطعی (مانند طبیعت و وجود خودمان) را با یک سری توهمات، شاید و شاید و گمانهایی که ریشه در حقیقت ندارند مخدوش نمیکند و بر چنین پندارهایی که حاصلی جز پریشانی ذهنی و سردرگمی ندارند مهر تائید نمیزند.
یکی از کارهای معمولی و روشن عقل، تشخیص سره از ناسره است بهعنوانمثال این عقل است که به هر انسانی میگوید دروغ بد است و راستگویی خوب و تأکید میکند آنچه با حواس 5 گانه درک میشود (مانند طبیعت و وجود خودمان) قابل تشکیک نیست و نباید به توهمات بیشمار که زندگی را تلخ میکنند اهمیت داد و الا خودمان مسئول سردرگمی و رنجهای ناشی از بیتوجهی به پیام عقل هستیم.
بنابراین امیدوارم حال که به ارزش تعقل در رفع وسوسهها پی بردید و اثر مفید آن را مانند همین نوشتاری که ارسال کردید به خوبی تجربه نمودید، ازاینپس بیشازپیش راه واقعنگری و تفکر در مواجهه با وسوسهها و شبهات را در پیش بگیرید و روی مطلب فوق (نقض نکردن قطعیات با حدسیات) بیشتر فکر کنید تا آن را بهعنوان یک راه و روش ثابت در زندگی خود انتخاب کنید و از آثار آرامش بخش آن همیشه بهرهمند شوید و اجازه دور شدن از جاده حقیقت را به خود ندهید.
در خصوص نکاتی که مطرح کردید اگر کمی فکر کنید تصدیق خواهید نمود بخش ابتدایی نوشتار شما محصول وسوسهها و توهمات هستند که سعی دارند حکمت خداوند و عدالت او را با یک سری شاید شاید گفتنهای بیاساس زیر سؤال ببرند و خوشبختانه بخش پایانی نوشتار شما، حاصل واقعنگری و تعقل شماست که بر حکمت و عدالت الهی و ستاریت او و محبت وی به بندگانش مهر تأیید میزنند.
چه تجربهای در اثبات لزوم توجه به پیام عقل روشنتر از این که اهمیت به وسوسهها و توهمات، باعث تشویش ذهنی، سردرگمی و رنجهای فراوان میشود و اهمیت به پیام عقل، سبب آرامش خاطر و اطمینان و ثبات فکری فرد میگردد.
در آموزش درمان وسوسه فکری و عملی و آموزش مشورت با عقل در این خصوص از ریشه و با زبان ساده توضیح دادهام که امیدوارم با دعای شما در دسترس عموم قرار بگیرد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقت شما به خیر
چندتا سوال داشتم
اول اینکه کتاب اثبات خدا دین و مذهب خردمندانه مال شماست؟ کتاب تصویری علم و اندیشه چطور؟
دوم اینکه من دنبال نسخه چاپی هر دو کتابی که اسمشون رو بردم هستم لطفا بگید از کجا تهیه شون کنم؟
سوم اینکه اجازه می دید من مطالب صفحه و کتابتونو تو صفحه خودم بذارم؟
ممنون از پاسختون
سلام
وقت شما هم به خیر
مخاطب محترم
چند نفر دیگر نیز مشابه سؤالات شما را پرسیدهاند که من از فرصت استفاده میکنم و به آنها نیز یکجا پاسخ میدهم؛ از جمله این سؤالات:
الف- کتاب اثبات وجود خدا به چاپ رسید؟ چون تو کانال تلگرام عکسش رو گذاشته بودید به همین خاطر پرسیدم
ب- ببخشید کتاب علم و اندیشه رو چاپ کردید؟ این کتاب اثر جان کلوور مونسما است؟
ج- لطفاً زود کتاب رو چاپ کنید تا ازتون بخرم.
د- سؤالات مشابه دیگر ...
پاسخ:
1- هر دو کتاب (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه و کتاب تصویری علم و اندیشه)) تألیف اینجانب است.
در کتاب تصویری علم و اندیشه، شما با دلایل دانشمندان و مراکزی علمی جهان در اثبات وجود خدا با ذکر منبع آشنا میشوید که بیشتراین دلایل و سخنان از کتاب اثبات وجود خدا، The Evidence of God، اثر جان کلوور مونسما نقل شده است.
در واقع شما با مطالعه کتاب فوق در جریان مهمترین و شیواترین مطالب کتاب جان کلوور نیز قرار می گیرید بدون اینکه نیاز باشد مطالب غیرلازم را مطالعه نمایید.
2- برای چاپ «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، هنوز برخی مراحل مانند صفات خدا و غیره به آن اضافه نشده است که در هر صورت چون این کتاب همواره بهصورت پی دی اف و رایگان در دسترس عموم قرار دارد، شخصاً بنای چاپ کاغذی آن و دیکر کتب خود را ندارم؛ اگرچه اقدام به چاپ و نشر کتب نگارنده توسط دیگران از نظر من به عنوان صاحب حق نشر کتب و هر نوع تولید دیگر آزاد است.
شما هر زمان که خواستید میتوانید جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» نام آن را جستجو و رایگان دریافت یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه» نیز میتوانید نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
3- نشر و چاپ کتاب فوق نیز مانند سایر کتب و تولیدات نگارنده آزاد است.
جهت مشاهدهی سایر کتب، فیلم و محصولات تولید شده -که نشر همگی آزاد است- به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1302
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام
من نوجوانی هستم که تا دوماه و خرده ای پیش ادم متدینی بودم، بین هم سن و سالهای خودم و دوستانم سوال جواب میدادم و خودم یجور هایی از عقایدم دفاع میکردم ، خلاصه بخوام بگم اغوش خدا رو چشیدم....
اما دو ماه پیش خیلی اتفاقی یه جا یه جمله از یه ناباور معروف خوندم و این تو ذهنم شروع کرد به رشد من هم چون دوست داشتم پاسخش رو پیدا کنم و از اینکه همچنین چیز بدیهی رو نمیتونم برای خودم ثابت کنم ترسیدم با ترس و واهمه مطالعه میکردم و همین باعث شد عقایدی که خودم قبلا با عقلم بهشون رسیده بودم رو به حالت تلقینی و دستوری دربیارم و دیگه از خودم تحلیل و یقینی نداشته باشم از طرفی در این مطالعات کلی شبهه و تردید های جدیدی دیدم که همشون اضافه شدن همچنین چون مدرسه نمونه بودم و فصل امتحانات بود خستگی ذهنیم منو به شدت پریشون کرد.
الان احساس سبک مغزی و قدرت تحلیل پایین میکنم ، حس میکنم خودم نمیتونم به چیزی برسم ، حتی شبهاتم هم حل بشه فکرم ازاد نیست و در طول زندگی حساسیت بی جا به بدیهیات روزمره دارم(مثلا خودم رو هم گم میکنم وقتی میخوام فکر کنم چند بار اسم خودم رو صدا میزنم به خودم تذکر میدم و چشمانم رو میبندم که مثلا به خودم بیام) ازتون میخوام کمکم کنید فکرم آزاد و منطقی باشه چون خودم میدونم به کوچک ترین چیز بدیهی هم فکر میکنم خرابش میکنم برای مثال من دو شب پیاپی نخوابیدم چون همش ذهنم درگیر بود و در اینکه باید بخوابم هم شک میکردم با این که ته دلم میگفت این فکرای احمقانه چیه در اخلاق و علاقم به خانواده دوستانم هم اختلال ایجاد شده . لطفا کمک کنید این جور فکرها بهم غالب شده ممنون
سلام
مخاطب محترم
1- خوشبختانه از متن نوشتار شما پیداست که صرفاً دچار وسوسهی ذهنی -که نسبتاً برای همه پیش میآید- شدهاید و مشکلی با حقیقت ندارید که در پایان به راهحل اساسی درمان وسوسه ذهنی اشاره خواهم کرد.
2- شما هم میدانید که خوب حرف زدن در هر موضوعی به معنای فهمیدن آن موضوع و رسیدن به یقین نیست.
هر فردی که از اطلاعات و شرایط کافی برخوردار باشد (داشتن یقین مستدل یکی از این شرایط است)، در مواجهه با هر شبهه (چه حاصل ذهنیات خودش باشد چه ناباوران مطرح کنند) اندک تزلزلی در باورهایش ایجاد نخواهد شد بلکه با تکیه بر یقین مستدل و با وجود احاطه کافی بر موضوع، نهتنها وسوسهها و شبهات اثر منفی بر او نمیگذارند بلکه وسیلهای جهت رشد و آگاهی بیشتر او نیز خواهند شد تاجایی که به قول دکتر سید حسن حسینی:
اگر یک مؤمن واقعی و باسواد باشی، خواندن کتابهای ماتریالیستی (خداناباوران) میتواند گوشهای از تفریحات سالم تو باشد!
3- فراموش نکنیم هر انسانی همواره با پیام عقل و انواع وسوسههای رنگارنگ روبروست؛ بنابراین اینکه نوشتهاید: «ته دلم میگفت این فکرای احمقانه چیه» کافی است بدانید که این پیام نجاتبخش مربوط به عقل شماست که اگر به آن اهمیت بدهید، شمارا بر توهمات و وسوسههای زیانبار غلبه خواهد داد.
مسلماً باهوشترین مردم کسانی هستند که بدون اتلاف وقت به پیام عقل گوش میدهند و به وسوسهها و توهمات (همانطور که شما نیز بهخوبی تشخیص دادید که گاهی احمقانه هستند) بدون معطلی بیاعتنایی میکنند و به همین خاطر است که همواره انسانهایی شاد، امیدوار، زیرک و دارای ذهنی آرام و دلی مطمئن هستند و از مسیر درست که حرکت در آن آسان و راحت است خارج نمیشوند و با این کار مانع ایجاد دردسر، سرگردانی و رنجهای خودساخته میشوند.
4- تجربه ثابت کرده است که گوش دادن بدون تعلل و اتلاف وقت به پیام عقل، سبب ایجاد امید و نشاط در فرد میشود و اهمیت دادن به وسوسهها، موجب کمرنگ شدن امید و پیدایش رنج، افسردگی و ناراحتیهای فراوان در هر انسانی میشود.
این بستگی به انتخاب خود فرد دارد که به کدامیک اهمیت بدهد؛ به پیام رهاییبخش عقل یا وسوسههای تمام نشدنی و رنجآور؟
5- خوشبختانه من در کتاب زیر، مشکل شما - که مرتب با من در میان گذاشته میشود- را به همراه راهحل توضیح دادهام و روش کسب یقین مستدل و اطمینانبخش را نیز آوردهام.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» نام آن را جستجو و رایگان دریافت یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
میتوانید خصوصاً قسمت سوم تا پنجم کتاب فوق با عنوان «چرا اگر تلاش برای اثبات وجود خدا مانند سایر کارها از پایه شروع نشود نتیجه عکس دارد؟» را با حوصله مطالعه نمایید و به راهحلهای ارائه شده عمل نمایید تا در کمترین زمان ممکن نهتنها نسبت به شبهاتی که الآن درگیرش هستید بلکه نسبت به شبهاتی که ممکن است در آینده نیز با آن مواجه شوید آسوده خاطر شوید و البته تا رسیدن به این مقصود تلاش کنید ذهنتان را درگیر شبهات جدید و بیپایان –خصوصاً آنچه ناباوران مطرح می کنند- نکنید چون حداقل اثر منفی آن این است که تل انبار شبهات جدید در ذهن، موجب تأخیر در رسیدن به یقین مستدل و پایدار خواهد شد.
6- در خصوص روش مواجهه با وسوسهها و رفع اساسی تشویش ذهنی، امیدوارم بهزودی راهحلی که در حال تنظیم آن هستم را با عنوان «درمان وسواس فکری و عملی» و «آموزش مشورت با عقل» در نشانی زیر بارگذاری نمایم:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
این آموزش بر اساس تجربه خود مخاطب و با زبان روشن که حتی برای نونهالان نیز قابل فهم است در حال تنظیم است و آثار خوب آن فقط ریشه کنی وسواس نیست بلکه بسیار فراتر از آن است.
7- تا آن زمان اگر مایل هستید میتوانید مجموعه زیر که در 13 قسمت تنظیم شده و به سؤالات افرادی مانند شما پاسخ دادهام را مطالعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام من هر کاری میکنم نمیدونم کتاب چطوری دانلود میشه به گفته سایت عمل میکنم اما هیچی که هیچی
سلام
مخاطب محترم
احتمال دارد اشکال از مرورگر یا سرویس دهنده (سرور، server) باشد که کتابها را در آن بارگذاری کردم.
من الان، کتاب را در سرویس دهندهی دیگری نیز بارگذاری کردم تا مشکل احتمالی شما و دیگر مراجعهکنندگان حل شود.
پس به نشانی زیر رفته و روی یکی از دو نشانی که گذاشتهام کلیک کنید و کتاب مورد نظر خود را دریافت نمایید:
جهت دریافت رایگان آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه» نام آن را جستجو یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه» نیز میتوانید نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقت بخیر و عرض خسته نباشید
تشکر میکنم بابت این مجموعه کامل با 1773 صفحه کتاب.
ان شاءالله خدا توفیقات بیشتری نصیب شما کند و دعا میکنم به زودی مجموعه درمان وسواس هم منتشر شود.
با ارزوی موفقیت
سلام
وقت شما هم به خیر
امیدوار به اجابت دعای شما بزرگواران
زحمت تنظیم متن و عکس صفحات این کتاب با یکی از مخاطبان محترم با نام اختصاری #احراق است که اشعار زیبایی در خداشناسی دارد.
ایشان مدیر کانال شعر توحیدی است:
https://eitaa.com/sheretohidi
با تشکر
سلام
قابل توجه مخاطبان محترمی که سؤال ارسال نمودند.
این وبلاگ به طور پیشفرض، پاسخ به سؤالات را به ترتیب تاریخی که برایم ارسال نمودید بارگذاری میکند.
بنابراین با توجه به اینکه من به سؤالات به ترتیب پاسخ ندادم، میتوانید چند پرسش و پاسخ اخیر را برای دیدن پاسخ خود مرور کنید.
در توضیحات ابتدای صفحه آوردم من تلاش دارم حداقل یک روز در هفته به این صفحه سر بزنم و درحال حاضر اولویت پاسخ به سؤالات در موضوع اثبات وجود خدا میباشد.
سپاسگزارم.
سلام و خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز...
با تشکر از زحمات شما در تالیف کتاب اثبات خدا،دین و مذهب خردمندانه....
بنده بسیار مشتاق انتشار بخش دوم این کتاب هستم،اگر مقدور است زمان تقریبی انتشار آن را اطلاع دهید...
با تشکر
سلام
شما هم خسته نباشید.
من نیز مانند شما مخاطب محترم، در حال یادگرفتن و یافتن پاسخ سؤالات فراوان خود در مورد جهان هستم، بنابراین لقب استاد را در شأن خود نمیدانم و مطمئنم چیزهای زیادی است که میتوانم از شما یاد بگیرم.
همانطور که در نشانی زیر توضیح دادم:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
تجربه به من نشان داده، مشکل اصلی مخاطبان -اعم از خداناباور و خداباور- این نیست که بدانند آیا خدا وجود دارد یا خیر، بلکه مشکل اصلی عدم اطلاع از روش صحیح تحقیق با تکیه بر شواهد محسوس و دلایل قطعی جهت کسب یقین مستدل است که باعث شده بیشازاندازهی معقول در حواشی و جزئیات زائد فرو روند و ذهن خود را مستعد ابتلا به انواع شبهات و وسوسهها نمایند تا جایی که خود نیز به مضحک بودن بسیاری از شبهات و وسوسههایشان اذعان دارند.
به همین دلیل تمرکز اصلی من، تنظیم «آموزش درمان وسواس فکری و عملی» است و مهمتر از همه مشغول تنظیم «آموزش مشورت با عقل» نیز هستم که مطمئنم به کار بستن این آموزش ریشهی هر نوع وسواس و ... را میخشکاند:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
بعد از تکمیل کار فوق، امیدوارم بخش دوم کتاب که متن اصلی آن مدتهاست آماده شده را در نشانی زیر منتشر نمایم:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اگر به حدس و تخمین من بود، باید حداقل سال گذشته، بخش دوم کتاب منتشر میشد بنابراین اگرچه نمیتوانم تاریخ دقیق بدهم، اما مطمئنم اگر مخاطبان محترمی که این مطالب را مفید میدانند همین الان ولو چند ثانیه صمیمانه دعا کنند، این مهم در کمترین زمان ممکن محقق خواهد شد.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقت بخیر
میشه در مورد هدایت خدا توضیح بدید؟
خدا چه کسی رو هدایت میکنه؟ این هدایت با اختیار خود فرد هست؟ چرا خیلی ها هدایت میشن بدون اینکه خودشون بخواند؟
ممنونم
سلام
وقت شما به خیر
هر کسی -با هر باوری و از هر خانوادهای- انسانی صادق، فاقد تعصب و جویای حقیقت باشد و با واقعیات دشمنی نکند و عمداً اسبابی که او را به سمت هدایت سوق میدهد، پَس نزد، بدون تردید هدایت خواهد شد ولو تمام نزدیکان و اطرافیان چنین فردی گمراه باشند و تصمیم بگیرند مانع هدایت او شوند!
پ.ن: هرکدام از موارد فوق نشانههای روشن و قابل راستیآزمایی توسط خود فرد دارد ازجمله نشانهی جویای حقیقت بودن، همین تلاشی است که شما و دیگر مخاطبان دارید که به عنوان نمونه در همین صفحه وقت گذاشتید و سؤالات سرنوشتساز خود را مطرح کردید درحالیکه برخی حاضر نیستند همین مقدار تلاش را از خود نشان دهند، بلکه بیشتر تمایل دارند به کارهایی که خود عامل سرگردانی انسان و دور افتادن از حقیقت هستند بپردازند که البته برای همانها در همان وادی نیز اسباب هدایت فراهم است به همین دلیل مرتب شاهدیم تعدادی از ایشان علیرغم اینکه در ابتدا افرادی متعصب بودند و نمیخواستند از آن وادی محدود و پر از رنج خارج شوند، اما دلشان نرم شده و نگاه محدودشان توسعه پیدا نموده و با اشتیاق راه هدایت و تجربهی زندگی به معنای واقعی شاد را در پیش میگیرند.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام وقت بخیر
اگر امکانش هست در مورد زیر توضیح بفرمایید
فعلوانفعالات سلول حیوانی بهقدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آن
روی دهد باعث بیماری حیوان میشود.
مجموعه علم و اندیشه ص 13
درواقع در این جهان در کنار نظم، بی نظمی هم وجود دارد مثل همین بیماری که خارج شدن از روند عادی هست و یک نوع بی نظمی هست برخلاف عملکرد منظم یک موجود زنده.
فیلسوفانی مثل هیوم هم ایراداتی رو به همین موضوع و بی نظمی ایراد میکنند.
ممنون میشم پاسخ بدید.
برخی میگویند همین بیماری هم نظم است اما ایا واقعا خارج چون از روند عادی رو میشه نظم گذاشت؟
سلام
وقت شما هم به خیر
مخاطب محترم
به سؤال شما بهتفصیل در کتاب نگارنده پاسخ داده شده است
جهت دریافت «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
برای استفاده مخاطبانی که وقت نمیکنند کتاب را مطالعه نمایند نکاتی را در خصوص سؤالتان مطرح میکنم که اگر نکته یا شبهه دیگری باقی ماند میتوانید برای حل اساسی آن، به کتاب فوق مراجعه نمایید تا از طرح سؤال مجدد بینیاز شوید.
همینکه غالب بیماریها توسط دانشمندان قابل شناسایی و به وسیله داروهای معینی قابل درمان هستند نشان از نظامی قانونمند در طبیعت دارد بهطوریکه هر چه انسان، بیشتر بر نظام هوشمندانه و قوانین حاکم بر طبیعت آگاهی پیدا کند، قادر به رفع و درمان بیماریهای بیشتری خواهد شد. (همین قاعده در مورد رفع مشکلات دیگر نیز جاری است).
البته خودتان میتوانید با تفکر و تحقیق، به شواهد فراوان دیگر نیز دست پیدا کنید ازجمله:
الف- یکسان بودن داروی بیماریها، مانند سرماخوردگی برای درمان انسانهای مختلف در سراسر جهان، نشان از نظم است، نه بینظمی و این پیام روشن را به همراه دارد که ابتلا به هر نوع بیماری با عامل یا عوامل مشخصی صورت میگیرد که این عوامل خود بخشی از قوانین نظاممند جهان هستند؛ بهعنوان نمونه ادالت کلد ADULT COLD یا قرص سرماخوردگی که مخصوص بزرگسالان است ترکیبی از چند ماده مشخص در طبیعت، با اثرگذاری مشخص، بر بخش مشخصی از بدن انسان هستند که این مواد عبارتاند از: فنیل افرین (یک منقبض کننده عروقی سمپاتومیمتیک)، کلرفنیرامین (آنتی هیستامین) و استامینوفن که این مجموعه عوامل هماهنگ نشان میدهند هم علت بیماری، هم درمان و هم اثربخشی هر کدام، همگی تابع قانون و نظامی دقیق و حساب شده هستند.
ب- ضمن اینکه برخی بیماریها عملاً مفیدند ازجمله در بدن انسان تولید واکسن نموده و با تقویت بدن، موجب پیشگیری از بیماری میشوند.
ج- همچنین تأمل در علت ایجاد هر بیماری نشان میدهد عواملی ازجمله سوء اختیار و ناپرهیزی خود انسان از قوانین خاص، موجب بروز بیماری میشود تا جایی که میتوان پیشبینی کرد با خوردن بیشازاندازه مثلاً غذاهای چرب و ... چه نوع بیماریهایی در بدن انسان ایجاد میشود که این شواهد نیز حاکی از وجود نظامی مشخص، تکرارشونده و قابل پیشبینی میباشند که مسلماً نسبتی با بینظمی و تصادف ندارند.
البته بروز بیماری یا فرسوده شدن بدن انسانها با گذشت زمان (ضمن اینکه همگی تابع قانون معین و قابل تکرارشونده هستند)، علتهای معقول و حکمتهای فراوان دیگری ازجمله افزایش آستانهی تحمل انسان، امتحان، تذکر، آمرزش گناهان و غیره نیز دارند که در بخش ادیان و مذاهب میتوان در این خصوص تحقیق نمود.
ضمن اینکه اقرار به وجود همان مقدار نظمی که قابل درک با حواس 5 گانه بوده و غیرقابلانکار هستند، خط بطلان آشکاری بر خداناباوری و ندانمگرایی است و جملهی کامل دانشمندی که از وی نقل قول نمودید نیز بر همین حقیقت تأکید دارد:
دکتر ادموند کارل کورنفلد، EDMUND CARL KORNFELD، رئیس دایرهی شیمی آلی در ایالات متحده آمریکا:
فعلوانفعالات سلول حیوانی بهقدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آن روی دهد باعث بیماری حیوان میشود.
واقعاً تعجبآور است که سازمانی به پیچیدگیِ یک سلول حیوانی بتواند خودبهخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد! برای این کار حتماً وجود «خالق» و «پروردگار فوقالعاده حکیمی» ضرورت دارد.
منبع: کتاب تصویری علم و اندیشه ص 13
خوشبختانه با تفکر، اطلاع از علوم و همچنین افزایش شناخت از طبیعت، میتوان فهمید آنچه ممکن است در نگاه اول بینظمی به نظر آید در واقع دارای نظم مشخصی است.
در همین خصوص چارلز تاونز برنده جایزه نوبل، جایزه تمپولوتون، جایزهی روم فورد و بیستوهفت مدال افتخار از دانشگاههای مختلف و جوایز بسیار از دولتها و مؤسسات علمی در مقالهای با عنوان همگرایی علم و دین میگوید:
جهان ما بیهوده و عبث نیست و ما نیز نباید به پوچی در غلطیم؛ همهچیز، حتی هر آنچه ما بینظمی میپنداریم، از دید یک دانشمند آشنا به ریاضیات، نظم است.
کتاب تصویری علم و اندیشه ص 345 به نقل از:
fa.wikipedia.org/wiki/چارلز_هارد_تاونز
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
البته اطمینان و یقین مستدل به حکمت و هوشمندی فوقالعاده طراح جهان، میتواند چنین شبهاتی را از اساس حل نماید که در کتاب زیر بهتفصیل روش کسب این اطمینان را توضیح دادهام.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام و عرض ارادت
من منتظر قسمتهای جدید کلیپ های 14 ثانیه با خدا هستم و از زحمت شما بسیار متشکرم.
سلام
با تشکر از شما
سلام وقت شما بخیر و خسته نباشید.
در واقع ایا واقعا امکان رسیدن به یقین در همچین مدت کوتاهی وجود داره که در کتاب گفته شده؟
یک شخصی مانند محمد غزالی با آن سطحس که داشته در اطلاعات خودش شک میکنه و بعد 10 سال تحقیقاتش تموم میشه.
و چطور میشه در حدود 5 تا 6 روز و بنابر افراد مختلف بیشتر یا کمتر به یقینی رسید که هیچ گاه تردید نکند؟
بیشتر از دو سال هست که وقت خودم رو گذاشتم بر سر اثبات خدا.
روزی میگویم هست، روزی هم ندانم گرا.
بعد از 3 بار خواندن کتاب شما و انجام تمارین و حتی نکته برداری همچنان که با شبهه ای مواجه میشم تماما اضطراب میگیرم و جوابی ندارم.
واقعا فکر میکنم امکان داره یک روزی مانند شما در مواجه با شبهات نه تنها اضطراب و استرس بهم دست نده و با دلایل عقلی پاسخ بدم؟
13 قسمتی که مربوط به وسواس بودم هم مطالعه شد و میدانم حس ظن چقدر اهمیت دارد وگرنه در حال حاضر اصلا اینجا نبودم.
تلاش من برای رسیدن به یقین شد دوری و دورتر شدن از خدا.
نمیدانم حتی اگر مجموعه درمان وسواس هم منتشر بشود فایده ای دارد؟؟!
به مشاور حضوری مراجعه میکنم بعضی اشتباه نادرست میدهند و میگویند تو اصلا وسواسی نداری! برخی هم دنبال پول اند و بی نتیجه تا به الآن..
همه اینها از سر این است که من نمیتوانم در برابر همچین عقیده ی مهم و سرونوشت سازی کوتاه بیام و در حال تلاش هستم برای اینکه بلاخره به باور درست و یقین برسم و مانند برخی افراد ادعای پوچی مثل بیخدایی که بازی با سرنوشت خود است نکنم. و آن هم همچین عقیده ی سرونوشت سازی که در برابر خالق خودت بایستی و بگویی تو وجود نداری!
ممنونم از توجه شما
سلام
وقت شما هم به خیر
ضمن تبریک بابت نگاه مثبت و صحیح، خصوصاً حسن ظن ارزشمندی که آن بهرمند هستید، خوشبختانه پاسخ سؤال شما مثبت است.
توضیح بیشتر:
آنچه در کتاب آمده صرفاً روش کسب یقین به وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان است و این منافاتی با بروز شک در امور دیگر ندارد.
چه بسیار دانشمندانی که در کمترین زمان ممکن یقین مستدل و پایدار به وجود خدا را تجربه کردهاند اما در امور فراوان علمی و اطلاعات قدیم و جدید خود شک میکنند و هر روز با تحقیق صحیح، بر یک یا چند شک خود با کمک استدلال و شواهد کافی غلبه مینمایند.
البته توجه داشته باشیم دو نوع شک وجود دارد که یک نوع آن شک حقیقی است که مقدمه رسیدن به یقین است و دیگری شک کاذبی است که ناشی از تشویش و وسوسهی ذهنی است که راه رفع آن، درمان تشویش و وسوسه است و الا خصوصاً اگر روش تحقیق، صحیح نباشد ممکن است این وسوسه گستردهتر شود.
در آموزش درمان وسواس، با ذکر منابع داخلی و خارجی توضیح دادهام که برخی شکها کاذب هستند چون هیچ شواهد و دلیلی که در آن امور ایجاد شک کند وجود ندارد و به تعبیر دیگر این حقایق اساساً قابل تشکیک نیستند بلکه وسوسهها و شبهاتی در ذهن فرد به وجود آمده که وی بهاشتباه خیال میکند نسبت به آن امور دچار شک شده است.
در کتاب (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) نیز توضیح دادهام که رسیدن به نتیجه در کمترین زمان ممکن بستگی به تشنگی خود فرد دارد و برخی افراد علیرغم اینکه دچار وسواس ذهنی بودند اما چون خود را ملزم نمودند که دقیقاً طبق روش کتاب پیش بروند، خیلی زود به نتیجه رسیدند. (خصوصاً رها کردن پندارها و امور غیرقطعی و تکیه بر امور محسوس و قطعی.)
نگارنده بعد از چند سال از نگارش کتاب پیوسته با برخی مخاطبانی که روش کتاب را با موفقیت طی کردهاند ارتباط دارم که تصریح نمودهاند که نهتنها وسواس فکری و عملی آنها ریشهکن شده و به یقین آنها کوچکترین خللی وارد نگردیده، بلکه ایشان توانایی رفع شبهات دیگران را -البته بعد کسب شرایط لازم که در کتاب توضیح دادهام- نیز پیداکردهاند.
یکی از این مخاطبان محترم به اینجانب توضیح داد که قبل از طی آموزش کتاب، به وی هشدار داده بودند که با ادامه وضعی که دارد حال وی مخاطرهآمیز خواهد شد، این فرد چنان دچار وسواس عملی شده بود که وقتی دستش را کامل زیر آب میبرد باز شک داشت (این همان شک کاذب است) که آیا واقعاً دستانش کاملاً خیس شده یا خیر که خوشبختانه وی بدون نیاز به هزینه روانکار و روان پزشک و حتی مصرف یک قرص، (در حالی که قبل از آن هر شب قبل از خواب قرص اعصاب میخورد) به کمک تعقل موفق شد وسواسش را ریشهکن کند و بی تردید هر کسی یاد بگیرد که عقلش را به صورت مداوم به کار بیندازد وسواسش (ولو کهنه و عمیق باشد) ریشه کن خواهد شد و این شدنی است ولو چنین فردی احساس ناامیدی شدید کند اما به محض دیدن آثار مجرب تعقل، به سرعت درمان خواهد شد.
به امید دعای خوب شما برای تکمیل روش درمان وسواس فکری و عملی (خصوصاً آموزش مشورت با عقل) که حقیقتاً موفقیت در این کار چون موضوع آن درمان وسوسه و روش صحیح تعقل است، نیازمند کمک ویژهی خداوند است و من روی دعای شما حساب باز کردهام و الا چه بسا به ناچار کار باز هم طول خواهد کشید.
نشانی:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/14
پ.ن: ظاهراً شما یا یکی از مخاطبان دیگر از طریق ایمیل اشاره داشتید چطور اینجانب علیرغم اینکه روزانه صدها شبهه و سؤال را پاسخ میدهم دچار مشکل در باورهایم نمیشوم (نقل به مضمون) که امیدوارم توضیحات فوق و توضیحاتی مفصلی که در کتاب زیر آوردهام کافی باشد.
جهت دریافت «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
بنابراین از فرصت استفاده نموده و عرض کنم همانطور که در ابتدای همین صفحه توضیح دادم اینطور نیست که اینجانب هرروز مشغول پاسخ به صدها شبهه باشم بلکه برخی اوقات و طی چند روز به علت کثرت سؤالات ارسالی ناچار شدم از نیمهشب تا حدود غروب به صدها سؤال در موضوعات گوناگون خصوصاً اعتقادی که در صف باقی مانده بودند پاسخ دهم که خوشبختانه بعد از بستن بخش نظرات در صفحات دیگر، این مشکل اگرچه تمام نشده اما تا حدود زیادی حل شده است.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام مجدد و وقت بخیر
درباره توضیحاتی که در مورد نظم دادید ممنونم
اما ما به چیزهایی منظم میگوییم که در ظاهر منظم هستند
بله درسته علت دارند و شانسی یا تصادفی نیستند
اما شما فرض کنید فردی که یک دست کامل و یک دست ندارد این ظاهری منظم نیست
بله علت دارد و علتش هم میتواند ژنتیک و... باشد اما منظم نیست
یا در مورد تقارن صورت و... ممکن برخی حیوانات در ظاهر این رو نداشته باشند و باز هم علت دارد
اما ایا این اسمش نظم هست؟ علت مشخصی دارد اما در ظاهر منظم نیستند
ممنون میشم توضیح بفرمایید
در مورد قوانینی که در جهان هست چطور؟
قوانین خدا مگر ثابت نیست؟
چرا بعضی اوقات افراد استثنایی هستند که قوانین رو نقض میکنند؟
نه با ساخت وسیله ای مانند مثل هواپیما و...
بلکه انسانهایی هستند که قوانین بر انها اعمال نمیشود(برخی)
اینها بی نظمی و برخلاف قوانین نیست؟
ان شاءالله خداوند توفیقات زیادی نصیب شما بکند.
یک بخشی که در کتاب شما برای اثبات خدا گفته شد بخش همین قوانینی هست که همیشه ثابت هست مثل فرایند بارش باران که واقعا هم ثابت است
اما برخی قوانین قابل نقض هست و این نقض شدن با ساخت وسیله ای نیست مثل هواپیما یا کشتی و...
بلکه این قانون برای برخی افراد عمل نمیکند.
فکر میکنم داخل ویدیویی که آپلود کردم مشخص باشد.
یکی از سوالات من برای اثبات خدا همین قوانین هست و بسیار برام اهمیت داره.
ممنون میشم پاسخ بفرمایید.
سلام
وقت شما هم به خیر
همانطور که در توضیحات ابتدای این صفحه آوردهام من سعی میکنم فعلاً هفتهای یکبار به این صفحه سر بزنم.
به بخشی از کتاب نگارنده اشاره نمودید که به نظر میرسد شما حداقل بخشی از آن را مطالعه کردهاید و با توجه به اینکه در سؤال قبلی خود در نشانی زیر:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-68
به شبهاتی که در بالا مطرح نمودید پاسخ داده شده است اگر صلاح میدانید یک بار دیگر آن را مطالعه نمایید.
بنابراین من از فرصت استفاده نموده و در عین توضیح بیشتر، به روش تحقیق صحیح نیز اشاره میکنم که اگر شما و مخاطبان دیگر دقت کافی در توضیحات زیر داشته باشید میتواند اهمیت لزوم تحقیق صحیح را روشنتر نموده و نشان دهد که چهبسا افرادی به دلیل عدم خودآگاهی به آنچه از آن برخوردارند، متوجه نباشند خوشبختانه آنها در حال حاضر به پاسخی که دنبالش هستند رسیدهاند اما به دلیل درگیری ذهن به فرعیات، از این حقیقت شیرین بیاطلاعاند.
همانطور که در کتاب روی آن تأکید شده هر کسی که میخواهد در کمترین زمان ممکن به یقین مستدل در وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان برسد لازم است در چهارچوب تعیین شده که توضیح آن در کتاب آمده حرکت کند چون این روش توسط نگارنده و همچنین بارها و بارها توسط افراد گوناگون از ناباوران و غیره با موفقیت تجربه شده است و تردیدی در کارآمدی آن باقی نمانده است جز افرادی که به این حقیقت (مجرب بودن روش مذکور) توجه ندارند که سبب می شود بهراحتی از مسیر صحیح تحقیق خارج شوند و گرفتار موضوعات فرعی و بیرون از هدف تعین شده گردند و در نتیجه شروع به ریز شدن در فرعیات نموده و بهجای رسیدن به نتیجه، از حقیقت دور شوند.
توجه داشته باشیم هدف اصلی کتاب، تمرکز بر اثبات وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان است نه بیشتر، که رسیدن به همین هدف برای ابطال اصل ادعای ناباوران که میگویند جهان سراسر تصادفی و فاقد طراح هوشمند است و هیچ ناظمی ندارد و قانون علیت را زیر سؤال میبرند کافی است (همچنان که ناباوران فراوانی به نگارنده بیان داشتند با همین روش که در کتاب آمده باور ایشان اصلاح و خاطرشان آسوده شده است).
درحالیکه خوشبختانه شما مخاطب محترم تصریح دارید موجودات علت دارند و شانسی و تصادفی نیستند (و روشن است معنای شانس و تصادف مقابل معنای نظم است) اما درعینحال (مانند کسی که آب در کوزه دارد و تشنهلب میگردد) وارد فرعیاتی میشوید که اجازه نمیدهند به کمک همین مقدار باور ارزشمندی که به آن رسیدهاید تشویق شوید تا مراحل بعدی برای کسب یقین مستدل و پایدار را به راحتی تجربه کنید.
البته ورود به فرعیاتی که مطرح کردید، در جای خودش میتواند مفید باشد و با یافتن پاسخهای علمی به نتیجه برسد که درهرصورت ارتباطی با نتیجهی مشخص و تعیین شده در کتاب مذکور ندارند.
خصوصاً اینکه برخی سؤالاتی که شما مخاطب محترم بهعنوان پیشفرض قبول کردهاید علاوه بر اینکه از چهارچوب تعیین شدهی کتاب خارج هستند، اشتباه نیز طرح شدهاند و طبیعی است که هر چه انسان جهت یافتن پاسخ سؤالی که اشتباه طرح شده وقت بگذارد جز دور شدن وی از هدف ثمرهای ندارد.
بهعنوان نمونه نوشتهاید: «اما ما به چیزهایی منظم میگوییم که در ظاهر منظم هستند ... و در مورد تقارن صورت و... ممکن برخی حیوانات در ظاهر این رو نداشته باشند»
درحالیکه روشن است موجودات فراوانی هستند که ممکن است برخلاف صورت انسان ظاهر قرینه نداشته باشند و منظم نیز به نظر نیایند اما یک دانشمند آشنا به علوم میتواند ابعادی کاملاً نظاممند و دقیق از آن موجود را –حتی اگر لازم شد زیر میکروسکوپ- به شما نشان دهد.
در این خصوص در توضیحات قبلی که لینک آن را در ابتدای همین نوشتار برایتان گذاشتم، نظر یکی از دانشمندان را برای شما آوردم که تصریح دارد «همهچیز» برای یک دانشمند آگاه، دارای نظم است.
چارلز تاونز برنده جایزه نوبل:
«همهچیز»، حتی هر آنچه ما بینظمی میپنداریم، از دید یک دانشمند آشنا به ریاضیات، نظم است.
fa.wikipedia.org/wiki/چارلز_هارد_تاونز
پ.ن: در خصوص اینکه «همهچیز» دارای نظم است، در کتاب نگارنده (اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه) دلایلی برای آن ذکر شده ازجمله اینکه هر موجودی که به پندار ما ظاهر منظمی ندارد، خود از اتم و زیر اتم و اجزاء ریزی تشکیل شده که ب بهصورت کاملاً منظم و طبق قوانین بسیار دقیق عمل میکنند و اساساً توجه داشته باشیم هر قانون، خود دارای قواعد و نظام مشخصی است و این دو (قانون و نظم) قابل تفکیک از یکدیگر نیستند (یعنی قانون بدون وجود نظم و قواعد مشخص شکل نمیگیرد) همچنان که هر علت و معلولی نیز دارای قوانین مشخص و مربوط به خود میباشند و هر کسی قانون علیت را بپذیرد خواهینخواهی وجود نظام و قواعد مشخصی را نیز پذیرفته است و درنهایت اگر دارای عقل سلیم باشد چارهای جز پذیرش وجود قانونگذار، ناظم و طراح هوشمند جهان ندارد.
یا در سؤال دیگری نوشتهاید: چرا در کنار قوانین ثابت، برخی قوانین قابل نقض هستند و سپس از طریق ایمیل فیلم یک ایرانی که میتواند کف استخر بایستد و نماز بخواند و درعینحال روی آب نیاید را ارسال کردید؛ درحالیکه خوشبختانه شما اصل وجود قانون را قبول کردهاید که به معنای موفقیت در انجام یکی از مراحل 5 گانه کتاب است (که اگر مراحل دیگر را نیز با موفقیت طی کنید نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد که حداقل آن پذیرش قانونگذار، ناظم و طراح هوشمند برای جهان است.)
همانطور که عرض شد ما میتوانیم جهت افزایش اطلاعات عمومی، برای پیدا کردن پاسخ سؤالاتی که خارج از چهارچوب تعیین شدهی کتاب هستند (ازجمله اینکه چرا برخی افراد قابلیت انجام کارهای نامتعارف دارند مثلاً بدنشان میتواند مانند آهنربا فلزات را جذب کند)، به تحقیقاتی که دانشمندان در این خصوص انجام دادهاند مراجعه کنیم که روشن میکند خصوصیتِ مشخصی در بدن این افراد – که آنهم کاملاً قانونمند و هدفمند است- وجود دارد که چنین قابلیتی را در ایشان ایجاد کرده است درحالیکه نباید غافل شویم هدف مشخص کتاب این است که یک فرد محقق، صرفاً از وجود قوانین مشخص و تکرارشونده در طبیعت مطمئن شود و با طی مراحل 5 گانهی کتاب اندک تردیدی در وجود طراح و سازندهی هوشمند جهان برایش باقی نماند.
در خصوص چرایی وجود موارد استثناء -که هرگز نافی وجود اصل قوانین چه رسد وجود خدا نیست- در کتاب نیز توضیحات مفصلی ارائه شده است.
امیدوارم با دقت در این توضیحات متوجه اهمیت تمرکز بر روش صحیح تحقیق و لزوم حرکت در چهارچوب تعیین شدهی کتاب برای اینکه در کمترین زمان ممکن به نتیجهی مطلوب برسید شده باشید و اگر هنوز احساس میکنید سؤال یا شبههای در خصوص سؤالاتی که مطرح کردید برایتان باقی مانده است پیشنهاد میکنم برای اینکه نیاز به ارسال سؤالات احیاناً بیپایان دیگر باقی نماند، وقت بگذارید و کتاب را از روی حوصله و با آرامش کافی مطالعه نمایید تا شما نیز به نتیجهی مطلوب برسید و اگر احیاناً احساس میکنید دچار وسوسهی ذهنی هستید منتظر انتشار درمان وسواس ذهنی و فکری و همچنین آموزش مشورت با عقل باشید و اگر دوست داشتید برای موفقیت در انتشار این دو آموزش دعا کنید.
جهت دریافت آخرین نسخهی بروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام خوب هستید
ببخشید که پیام میدم بهتون من از کانال تلگرام تون فهمیدم که شما سرتون شلوغه و مشغول تالیف کتاب هستید و.. . . و من فقط پیام دادم بپرسم و مطمئن بشم که تو کتاب تون همه مطالب مربوط و همه سوالاتی که من پرسیدم و یا فرا تر از آنها پاسخ داده شده است و یا فقط سوالات مهم و خیلی مهم و اینکه بدونم در اون عکس و فیلم و. . . . . است ؟ من دیدم تو کانال تلگرامتون نوشته بود ۷۰ عکس ولینک فیلم های دانشمندان و.. در مورد خدا و تکامل و.... هستش و. . . مسخواستم مطمئن شم و انشالله بعد از به خاطر اینکه در اطراف عید دور آدم شلوغه و.. بعد از عید شروع به خوندن آن کنم و اینکه مطمن شم که با خوندن این کتاب به همه سوالاتم پاسخ داده میشه و من از اسن وضعیت رها میشم و به یقین میرسم و یه در خواستی که دارم به اینکه اگه نیاز بودش به سوالهای مهم که نیاز به پاسخگویی شخصی است از راه جمیل و یا اون راهی که خودتون گفتید لطفاً بهم پاسخ بدید
دستتون درد
سلام
من خوبم امیدوارم شما هم خوب باشید
خوشبختانه کتاب نگارنده بهطور رایگان در دسترس شما و عموم مردم قرار دارد و خودتان میتوانید با ملاحظه کتاب پاسخ سؤالاتی که در هماکنون نسبت به کارآمدی کتاب مطرح کردید را به روشنی پیدا بلکه تجربه کنید؛ خصوصاً اینکه قبلاً بیان کردید دچار وسوسهی ذهنی هستید که در این صورت لازم است بهجای سؤال از چیزی که برای خودتان مستقیماً قابل تجربه است خودتان کتاب را مطالعه و تجربه کنید تا به اطمینان خاطر برسید و بیجهت معطل نشوید.
برخی از مخاطبان از جمله ناباوران که دچار وسواس ذهنی بودند پیام دادند کتاب را چند بار مطالعه نمودند و در نهایت به نتیجهای که دنبالش بودند رسیدند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اما همانطور که در کتاب روی آن تأکید شده هرکسی میخواهد در کمترین زمان ممکن به یقین مستدل در وجود طراح و سازندهی هوشمند برای جهان برسد و بر تمامی شبهات خود (ازجمله در مورد فرضیات یا نظریات علمی مانند مه باگ و فرگشت) یکبار و برای همیشه غلبه کند، لازم است در چهارچوب تعیین شده که توضیح آن در کتاب آمده حرکت کند که مهمترین آنها کنار گذاشتن گمان و امور غیرقطعی و در عوض تکیه بر قطعیات قابل درک با حواس 5 گانه است و دیگر اینکه تا حصول یقین و رسیدن به نتیجه نباید ذهن خود را با شبهات جدید ناباوران درگیر نماید که برای این کار لازم است ارتباط خود را با ناباوران در قالب فیلم، کانال و صفحات ایشان ترک کند (و اگر دوست یا فامیل وی ناباور است از وی فاصله بگیرد) که همین کار ساده موجب می شود بعد از کسب یقین مستدل به خدا و حصول شرایط لازم که در کتاب توضیح داده شده است، از آن پس هیچ شبههای اندک تزلزلی در باورهایش ایجاد نکند تاجایی که به قول دکتر سید حسن حسینی:
اگر یک مؤمن واقعی و باسواد باشی، خواندن کتابهای ماتریالیستی (خداناباوران) میتواند گوشهای از تفریحات سالم تو باشد!
علت اصرار اینکه لازم است در چهارچوب روش تعیین شده کتاب حرکت کنید این است که این روش توسط نگارنده و همچنین بارها و بارها توسط افراد گوناگون از ناباوران و غیره با موفقیت و به تکرار تجربه شده و امتحان خودش را پس داده است و با توجه به روزرسانی متعدد کتاب، تردیدی در کارآمدی آن باقی نمانده است، جز افرادی که به این حقیقت (مجرب بودن روش مذکور) توجه ندارند که سبب میشود بهراحتی از مسیر صحیح تحقیق خارج شوند و سپس گرفتار موضوعات فرعی و بیرون از هدف تعیین شده گردند و درنتیجه شروع به ریز شدن در فرعیات و حواشی و حدس و گمانها نموده و بهجای رسیدن به نتیجه در زمان کوتاه، مرتب، از حقیقت و اصل هدفی که دنبالش هستند دور شوند.
نکته: کتاب فوق از سال 98 تاکنون، هزاران بار صرفاً از طریق وبلاگ دریافت شده و شاید بیش از 100 بار توسط نگارنده بهروزرسانی و کاملتر شده است.
در مورد پاسخ به سؤالات، شرایط برای همه یکسان است و این شرایط در ابتدای همین صفحه توضیح داده شده است ازجمله اینکه افرادی که کتاب نگارنده را مطالعه و تجربه نمودهاند در اولویت پاسخگویی قرار دارند.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام
از پیامهای ارسالی مخاطبان محترم که ابراز لطف نمودند متشکرم و به ایشان و دیگر افرادی که سؤالاتی را ارسال نمودند و همچنین مخاطبان محترمی که این سطور را مطالعه میکنند سلام و خسته نباشید عرض میکنم.
خوشبختانه تقریباً به همهی سؤالاتی که طی این هفته ارسال شدهاند در کتاب زیر بهتفصیل پاسخ دادهام.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
البته اگر فرصت شد سعی میکنم به برخی سؤالات در خصوص کارهای در دست اقدام و نحوهی فعالیت کانال بعد از اتمام بارگذاری 552 قسمت علم و اندیشه پاسخ دهم.
در خصوص تکامل به همین مقدار بسنده میکنم آنچه داروین اظهار داشته، بهصورت کلی است به همین جهت افراد مختلف چه دیندار (از ادیان گوناگون) و چه بیدین، میتوانند برداشتهای مد نظر خویش از آن را مطرح کنند بهطوریکه پیروان ادیان گوناگون ازجمله مسیحیت، اسلام و غیره با ذکر آیات از کتب مقدس خویش، تکامل داروین را در مسیر باورهای خویش میبینند و بزرگان و دانشمندان مسلمان نیز تصریح دارند قرآن بهاندازهی کافی از استحکام علمی و منطقی برای قانع کردن همهی انسانها با باورهای گوناگون برخوردار است بدون اینکه نیازمند چیز دیگری باشد بنابراین بهطریقاولی تأیید یا نفی یک فرضیه یا نظریه و هر چیز غیرقطعی دیگر تأثیری در این استحکام ندارد.
درهرصورت کسی که با روش صحیح تحقیق در مسیر خداشناسی و ادیان آشنا باشد در مسیر تحقیق بهاندازهی کافی با شواهد قطعی و یقین آور روبرو خواهد شد بهطوریکه هرگز نیازی به درگیر نمودن ذهن خویش به هزاران فرضیه و نظریه ازجمله بیگ بنگ، تکامل و غیره که محل بگومگو هستند نمیبیند مگر جهت افزایش اطلاعات عمومی یا برای امثال نگارنده، جهت رفع شبهات و پاسخ به سؤالات دیگران.
تحقیق حداقلی در خصوص فرگشت بهروشنی نشان میدهد داروین نیز مانند هر دانشمند دیگر برداشت شخصی خویش از نحوهی شکلگیری جهان طبیعت را در قالب فرضیه و نظریه بیان نموده است درحالیکه خود نیز اذعان نموده ممکن است هرآن چه گفته اشتباه باشد و در آینده توسط محققان و دانشمندان دیگر رد شود و البته جمع فراوانی از دانشمندان غربی و غیره سالهاست که مدعی شدهاند توانستهاند به کمک شواهد تجربی و علمی، ابطال تکامل را اثبات کنند.
اینکه رسانههای دولتهای غربی خصوصاً ایالات متحدهی آمریکا در بین هزاران نظریه و فرضیه سعی در پررنگ نمودن تکامل داروین دارند و یا علیرغم وجود فیزیکدانان باسواد بالاتر، اصرار داشتند استیون هاوکینگ را بیش ازآنچه هست در چشم عموم مردم برجسته کنند، به اهداف تعریفشدهی ایشان برمیگردد درحالیکه بهعنوان نمونه کافی است بدانیم آلفرد والاس پدر علم زمینشناسیِ زیستی قبل از داروین، تکامل انواع را مطرح کرده بود و قبل از وی لامارک و این سلسله ادامه دارد بهطوریکه برخی از فلاسفهی یونان باستان نیز دارای ایدههایی در ارتباط با تکامل بودند.
آنچه گذشت بخشی از پاسخ به سؤالات یکی از مخاطبان در خصوص تکامل است که سعی میکنم در اولین فرصت (بعد از انتشار درمان وسواس و روش مشورت با عقل) آن را با ذکر منابع منتشر نمایم که شما نیز میتوانید صرفاً جهت افزایش اطلاعات عمومی از آن استفاده نمایید چون درهرصورت برای یک محقق آزاد که صرفاً به دنبال شناخت حقایق جهان هستی است، مهمترین چیز این است که از امور قطعی و ثابت شده و همچنین مسیر خردمندانهی تحقیق که بسیار کار را آسان میکند فاصله نگیرد تا بدون درگیری به حواشی در کمترین زمان ممکن به اطمینان کافی و نتیجهی مطلوبی که انتظار دارد برسد.
پ.ن: میتوانید نام مستند زیر را جستجو و آن را تماشا نمایید که چگونه در آمریکا علیه دانشمندان این کشور -حتی آن کسانی که با شواهد علمی تکامل داروین را فقط زیر سؤال بردهاند- برخورد غیرانسانی میشود:
مستند اخراج شده دیکتاتوری بر علیه دانشمندان خداباور
نشانی فیلم فوق به همراه توضیحات زیرنویس شدهی نگارنده:
https://www.aparat.com/v/HFo3E
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقت بخیر و خسته نباشید.
1- چرا یک تعریف مشخصی از خدا ارائه نمیشود؟
از کسی که در این حوزه تخصص دارد(روحانی) پرسیده میشود خدا چیست؟
نه نور هست، نه جسم هست و...
دقیقا باید چه چیزی مد نظر بیاد برای خداوند؟
یک نفر دیگر میگوید تمام عالم خداست و این خداست که لباسی بر تن کرده و با این دید بر هرچه نگاه کنی او را میبینی( نظر روحانی دیگر)
یا در اثبات خداوند نه همه ی آنها ولی واقعا نمیتوانند دلایلی مثل شما بیارند.
2- از شما توحید وجودی و افعالی رو سوالم کردم اما جوابی نگرفتم
امکانش هست منظور از وحدت وجود و توحید افعالی رو بفرمایید؟
اینکه گفته میشه یک وجود بیشتر در عالم نیست و آن خداست منظور چی هست؟
3- چون بازهم از متخصص در دین سوال کردم توحید افعالی یعنی چه؟ پاسخ دادن همه ی افعال از خداست و اگر ابن ملجم، امام رو به قتل رساندنه این خداوند است که در دستان و آستین ابن ملجم بوده! (جمعی بین توحید وجودی و افعالی از نظر این متخصص)
آیا با این اوضاع طبیعی نیست افراد دچار وسواس فکری بشند؟؟؟
برای اصلاح همچین باور هایی باید از چندین نفر سوال کرد و تشخیص اینکه کدام درست میگوید هم بماند و همین زمینه ای برای وسواس هست.
راه درمان را سوال میکنم و میگویند( برخی)
مراجعه به مشاوره، ذکر، توسل.
مشاور اول میگه : وسواسی نداری و این سوال ها طبیعی هست.
مشاور دوم : بعد از هزینه زیاد و جلسه سوم تمرینات مدیتیشن کار میکند!
دقیقا راهکار چی هست؟
4- ایا من پرش فکری بزنم و فکر نکنم به اینکه توحید وجودی و... چیست و با همون باور قبلی با مرگ روبرو بشم؟
برای جواب این سوالها فردی رو جز شما پیدا نکردم.
ممنونم
با این دیدگاه که مخلوقات لباسی هستند از خدا که ما هم میشویم خدا
واقعا گیج شدم..
عرفا میگویند ما وجود نداریم و سایه و عکسی هستیم..
خب شما فرض کنید جای من باشید و این رو از یک استاد حوزه بشنوید.
این برای شما وسواس فکری درست نمیکند در صورتی که قبلش هم با نظرات آتئیست ها روبرو باشید که میگویند جهان واقعی نیست.
5- ملاک برای تشخیص واقعی بودن یک امر چی هست؟
اینکه فلان چیز غیر واقعی هست.
ما از طریق حواس درک میکنیم
خب تخیلات هم درک میشن و وجود دارن و عدم نیستند پس واقعی اند.
یا خواب های ما
6- ما در خواب شخص رو خودمان میدانیم و میگوییم من.
این چرا واقعی نیست؟
یا یک سیب نارنجی درک میشود هرچند مصداق آن در این عالم نباشد اما چرا اسم غیر واقعی بر روی ان میگذاریم؟
هرچیزی که در این عالم نباشد باید بگوییم واقعی نیست؟
سلام
وقت شما به خیر
سعی میکنم به ترتیب شمارهی سؤالاتی که شما مخاطب محترم پرسیدید پاسخ دهم:
1- چون شما قبلاً گفتید کتاب نگارنده که نشانی آن در ادامه خواهد آمد را مطالعه نمودهاید پس خوشبختانه میدانید زمانی یقین مستدل به وجود خدا -طبق روش آسانی که در کتاب توضیح دادم- قابل تجربه میشود که فرد بهجای تکیه به نظرات بیپایانِ اینوآن (چه خداباور و چه خداناباور) صرفاً بر شواهد قابل درک با حواس 5 گانه تکیه کند و تا این تجربه برای وی حاصل نشود همانطور که شما نیز تصریح نمودید ممکن است با دیدن نظرات مختلف و متنوع دچار تشویش ذهنی و حتی در صورت تکرار این اشتباه به وسواس نیز مبتلا شود!
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اینکه نوشتهاید: به شما گفتهاند «خداوند نه نور هست، نه جسم هست» و سپس پرسیدید «پس دقیقاً باید چه چیزی برای خداوند مد نظر بیاد»؟ من در بخش دوم کتاب فوق، ضمن اثبات یگانگی خدا به این سؤال نیز صرفاً بر اساس شواهد قابل درک با حواس 5 گانه پاسخ دادهام که امیدوارم با توجه به اینکه الان مشغول تکمیل «درمان وسواس و روش آسان جهت مشورت با عقل» هستم هر چه زودتر بخش مذکور نیز به کتاب ملحق شود که تردید ندارم شبهات فراوانی در موضوع غیرمادی بودن خدا را برای همیشه حتی برای نونهالان کم سن و سال نیز ریشه کن خواهد نمود.
2- نکتهی مهم دیگر این است اگر علاوه بر یقین مستدل به وجود طراح جهان، یقین به یگانگی او نیز حاصل شود، یقینهای دیگری نیز بهراحتی پشت سر آنها میآید ازجمله این یقین که هیچ مخلوقی از خود هیچ ندارد بلکه هر چه دارد آفریدهی خداست، بنابراین درک صحیح و روشن معنای اصطلاحاتی خاص مانند توحید افعالی و انواع دیگر توحیدها حتی برای افراد با سن پایین نیز بسیار آسان میشود.
همانطور که در کتاب نیز به تکرار بر آن تأکید کردهام این نتایج حاصل نمیشود مگر آنچه در شماره 1 گذشت توسط خود فرد تجربه شود خصوصاً اینکه هرکسی از فیلسوف تا مردم عادی میتواند بسته به میزان شناخت خود تعریفی از خدا ارائه دهد که تنوع این تعاریف برای کسی که هنوز شخصاً فکرش را مستقل به کار نینداخته و طبق روشی که در کتاب مذکور آمده به نتیجهی حداقلی نرسیده، میتواند موجب سردرگمی شود!
درحالیکه بهعنوان نمونه طبق تحقیقاتی که نگارنده انجام دادم (و در حین کارهای روزمره ساعتها مناظره در این خصوص را پیگیری نمودم)، عرفا که قائل به وحدت وجود هستند تصریح دارند این باور ایشان، متکی بر تجربهی شخصی آنهاست که ازجمله با تهذیب نفس به دست میآید و عقل افرادی که این تجربه ایشان را پشت سر نگذاشتهاند تصور صحیحی از آنچه آنها بدان رسیدهاند را ندارد که البته باید در فرصت مناسب تحقیق کنم که آیا واقعاً عقل سلیم، اساس این ادعا را -ولو افرادی مانند من آنچه آنها تجربه کردهاند را تجربه نکردهایم- تأیید میکند و محملی ولو ضعیف اما خردمندانه برایش قائل است که در این صورت روشن است به جای اظهار نظر در این خصوص (خصوصاً پاسخ به سؤالات دیگران) تحقیق خودم در این زمینه را کامل کنم چون خوشبختانه من با رها کردن امور مشتبه و غیرقطعی و تکیه صرف بر آنچه قطعی و مسلم است موفق شدم یقین مستدل به وجود خدا را تجربه کنم خصوصاً اینکه عرفا بسیاری از نسبتهایی که شما به بخشی از آن اشاره کردید را به شدت رد میکنند از جمله تصریح دارند هرکسی قائل شود جهان همان خداست از نظر ایشان قطعاً کافر است که به نظر من این ادعا، ضرورت احتیاط و تحقیق را بیشتر میکند تا احیاناً قضاوتی اشتباه توسط امثال نگارنده و انسانهایی که صادق و جویای حقیقت هستند صورت نگیرد بنابراین اینجانب هرگز خردمندانه نمی بینم در این امور که جای تحقیق بیشتر دارد برای دیگران حکم صادر کنم و بی دلیل از فراغت و نشاط خود بزنم و ذهن و زندگیام را درگیر کنم.
روشن است بررسی ادعای این افراد و دیگران که بعضاً جزو چهرههای برجسته هستند خصوصاً تا زمانی که آنچه در شماره 1 گذشت، تجربه نشود به حکم صریح عقل، در اولویت نیست و ضرورتی هم ندارد در غیر این صورت طبیعی است که تشویش ذهنی و احیاناً قضاوتهای اشتباه دامن فرد را بگیرد.
من نیز همانطور که عرض کردم صرفاً برای پر کردن اوقات فراغت در حین انجام کارهای روزمره، چندین مناظره توسط مخالفان سرسخت وحدت وجودیها و مدافعان آنها را پی گیری کردم و برای اینکه به درک بهتری برسم برخی مناظرات را چندین بار گوش دادم و فکر میکنم از هزاران سؤال ارسالی در طی این سالها، شما اولین نفری هستید که در این خصوص از من پرسیدید؛ علت آن نیز روشن است چون عقل سلیم برای کسی که هنوز در اصل وجود خدا و دیگر حقایق ضروری، به یقین مستدل نرسیده دلیلی جهت ورود به این امور را نمیبیند بلکه چنین ورودی را مانع رسیدن به آنچه در اولویت است میداند و روشن است کسی که هنوز به اطمینان و ثبات فکری در اصل وجود خدا و دیگر حقایق ضروری (نظیر شناخت صحیح از غیرمادی بودن خدا) نرسیده، چنین ورودی برای وی جز ایجاد زحمت و معطلی حاصلی نخواهد داشت.
3- تکیهی صرف بر حقایق قطعی و قابل درک با حواس 5 گانه، علاوه بر یقین مستدل و غیرقابل تشکیک به وجود خدا، یقین به اینکه هرکدام از ما دارای اختیار بوده و مسئول اعمال خود هستیم را نیز به دنبال خواهد داشت!
البته اثبات وجود اختیار برای کسی که صرفاً به تجربه و عقل سلیم خویش تکیه کند بهروشنی خورشید وسط روز میسر است:
اینکه گویی این کنم یا آن کنم
خود دلیل اختیار است ای صنم!
بنابراین اینکه کسی کار بدی مرتکب شود، مسلماً انجام این کار بد با اختیاری است که خداوند به او بخشده و بدون تردید وی مسئول انتخابهای غیر خردمندانهی خویش است که با سوء استفاده از قابلیتی که خداوند به وی عطا کرده به جای انتخاب فکرها و کارهای خوب، انتخابهای بد داشته است.
احدی در اینکه آفریدگار جهان به انسان علاوه بر عقل، اختیار (یعنی قابلیت انتخاب کار و فکر خوب یا بد) را نیز داده کمترین تردیدی به خود راه نمیدهد مگر اینکه به هر دلیل ازجمله عدم تعقل صحیح، وسواس شدید و تشویش ذهنی و حتی تعصب، چشمانش را بر واقعیات محسوس زندگی که هرلحظه در حال تجربهی آنهاست ببندد و به نتایج انکار اختیار توجه کافی نداشته باشد ازجمله اینکه چنین فردی ظلم خونخوارترین افراد تاریخ مانند چنگیز و هیتلر را نیز به خداوند حکیم نسبت خواهد داد و هرگز به تحلیل منطقی از محاکمه و مجازات هر جنایتکاری در دنیا و آخرت نخواهد رسید و این امور همواره برای وی مشتبه باقی خواهد ماند مگر اینکه به هوشمندی فوق العاده و حکمت خداوند جهانآفرین که آنی از حکمت خویش برکنار نیست یقین مستدل پیدا کند.
4 و 5- راهحل اساسی هر دو مورد خصوصاً در شماره 1 توضیح داده شد.
6- برخی خوابها، انعکاس واقعیاتی است که در بیداری دیدهایم و برخی میتوانند صرفاً تصورات شخصی فرد باشند که ریشه در حقیقت ندارند که خوابهای پریشان ازایندسته میباشند و برخی از خوابها نیز هستند که افرادی که علم تعبیر خواب دارند، میتوانند آنها را مطابق واقع تعبیر کنند و البته هر کسی چنین قابلیتی ندارد و برخی معتقد هستند رسیدن به این علم، نیازمند دوری از کارهای زشت است همانطور که در قرآن در ماجرای یوسف ع به آن تصریح شده و البته عقل و تجربه وجود رؤیاهای صادق که از حقایق خبر میدهند را تأیید میکند.
پ.ن: به دلیل راهگشا بودن شایستهی تأکید است که اگر آنچه در شمارهی 1 گذشت دقیقاً با طی روشی که در کتاب نگارنده آمده توسط هرکسی با هر سنی، طی شود، این افراد نقش تعیین کنندهی به کار گرفتن عقل در دفع وسوسهها و رفع شبهات را در ضمن یقین به وجود خدا، تجربه خواهند نمود و همین تجربه، ایشان را از پرسیدن سؤالات بیشمار از اینوآن بینیاز میکند؛ البته مگر همانطور که در نشانی زیر توضیح دادم این افراد دچار حواشی از جمله وسواس فکری شدید و مشکلاتی ازایندست شده باشند و دقیقاً طبق روش کتاب عمل نکرده باشد که با رفع این مشکلات، مسلماً نتیجهی مطلوب در دسترس ایشان نیز قرار خواهد گرفت.
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام آقا
در آخرین بحثی ک با فامیلم داشتم
بهم گفت گره نزن همه چیو به خدا
و گره نزن زندگیتو به خدا...
و اینکه وقتی تحقیق میکنی نتیجت از قبل معلوم نباید نباشه
میگه تو از قبل نتیجت معلومه
نباید نتیجت از اول معلوم باشه
تو چون دوست داری اینطوری فک کنی
اینجوری فک میکنی
تو میگی اوکی خدا هست بعد میای کتاب میخونی
اینطوری گفت بهم ک:
خیلی ها هستن دین دارن و یدفعه سقوط میکننا!!
گفت دغدغت نشه این چیزا
در حال حاضر این حرفاش اذیتم میکنع
آغا نمیدونم این حرفارو از کجا میآورد
ولی هر بار بهشون فک میکنم اذیت میشم
وقتی میخوام کتاب بخونم یاد حرفش میوفتم،
میگم
شاید تو چون دوست داری اینطوری فک میکنی!
یا اینکه نتیجیم از قبل نباید معلوم باشه
پس هیچی نمیفهمم
و مثله یه وسواس
اذیت میشم
نمیدونم چطور باید توضیح بدم
حرفاشو درک نمیکنم
میگفت گره نزن به خدا همه چیو اذیت میشی و دقیقا اینطوری شدم
از یه طرف نمیتونم باور کنم خدایی نباشه
از یه طرف... این چیزا
آغا التماس میکنم برام دعا کنین
تا همیشه از شر این افکار راحت شم
و بتونم راحت زندگی کنم.
بتونم تلاش کنم
کتاب بخونم و ازش لذت ببرم
لطفا به موضوعات بالا اگ امکان داره پاسخ بدین تا شاید بتونم راه درست رو پیدا کنم
یا حداقل فهمم بیشتر شه
یه دعایی ک این روزا میخونم، به زور و با اذیت اینع:
الهم اخرجنی من الظلمات الوهم
وکرمنی ب النور فهم
الهم افتح الینا ابواب رحمتک
ونشر الینا خزاعن علومک
برحمتک یا ارحم الراحمین
سلام
یکی از ناباوران بعد از اینکه چند ورق ابتدایی کتاب نگارنده (اثبات خدا ...) را مطالعه کرده بود به من پیام داد دلش میخواهد خدا وجود نداشته باشد و راهنمایی میخواست.
به او گفتم اگر میخواهد خیالش راحت شود، طبق روش کتاب، نباید دنبال چیزی که دلش میخواهد برود بلکه لازم است مانند یک محقق آزاد، بنا را بر بیطرفی بگذارد و فقط به دنبال حقیقت باشد. (لطفاً دقت کنید این توصیه که در جایجای کتاب مکرر تکرارش کردم دیگر جایی برای اعتنا به وسوسههای امثال فامیل شما باقی نمیگذارد).
خوشبختانه این گفتگو نتایج خوبی به دنبال داشت و او نیز در نهایت پیامی داد (که به تکرار برایم ارسال میشود) و آن اینکه: عاشق این است به خدا برسد اما میترسد خدا به قلب او قفل زده باشد و به او توجه نداشته باشد که باز خوشبختانه با استدلال به وی نشان دادم این فکر او نیز یک وسوسهی بیاساس و کاملاً غیر خردمندانه است!
یک دلیل روشن بیاساس بودن چنین وسوسههایی، همین تلاش صادقانه و ارزشمند ایشان است که علیرغم داشتن دوستان، فامیل و اطرافیان شبهه افکن و محیط نامناسب و یا به دلیل اشتباهات خودشان، اما همچنان برای رسیدن به حقیقت بر خلاف جریان آب شنا میکنند و کاملاً تسلیم وسوسهها نمیشوند؛ چون به هیچ قیمتی دوست ندارند آزادگی و درون پاک خود را از دست بدهند و با شادی حقیقتی وداع کنند!
بنابراین شما نیز نگران نباشید، و بدانید آنچه شما هماکنون دچارش هستید باقیماندهی وسوسههای توخالی و غیرمنطقی قدیمی است که قبلاً در موردشان صبحت کردیم و قرار شد کماکان تا رسیدن به نتیجهی مطلوب از شبهه پراکنان فاصله بگیرید و این بار اضافه میکنم سعی کنید به اندازه توان از این پس حتی به ایشان فکر هم نکنید تا ذهنتان درگیر وسوسههای تکراری نشود چون این اشتباه، یکی از علتهای درجا زدن، معطلی و خودآزاری بیدلیل است.
آنچه خوشبختانه باعث شده چنین وسوسههایی که شایع نیز هستند، دامنگیر مخاطبان کتاب که اغلب ناباورند نشود این است که من در جایجای کتاب تأکید داشتم اگر ایشان دوست دارند به اطمینان کافی برسند لازم است طبق تجربهی نگارنده با شجاعت تقلید از دیگران (چه خداباور و چه خداناباور) را کنار بگذارند تا حقیقت خالص را پیدا کنند و از همان ابتدا تصمیم بگیرند حقیقت را ولو خلاف میلشان بود با آغوش باز و بدون تعصب بپذیرند آنوقت خواهند دید که این آزادگی و صداقت، سبب خواهد شد چنان حقیقت را بفهمند و به دلشان بنشیند و زندگیشان را شیرین کند که اگر تمام فامیل و دوستانشان... بخواهند بهاندازهی سرسوزنی در دل ایشان وسوسه و شبهه نسبت به آن حقیقت بیندازند، هرگز نخواهند توانست بلکه نتیجهی عکس خواهند گرفت!
همانطور که قبلاً عرض شد بهترین روش خلع سلاح وسوسه گران، فاصله گرفتن از ایشان در فضای مجازی و خصوصاً حضوری و سپس فکر نکردن به ایشان در خلوت است.
من حتماً برای شما باز هم دعا خواهم کرد و لطفاً اگر شما هم دوست داشتید دعا کنید بتوانم بخش درمان وسواس و روش مشورت با عقل که نیازمند کمک ویژهی خداست را با موفقت به پایان برسانم و منتشر کنم که تردید ندارم بهصورت ریشهای وسواس را خصوصاً در ناباورانی که بدون تعصب دنبال حقیقت هستند میخشکاند زیرا به تجربه ثابت است، هیچ راهی سریعتر، میان برتر و راحتتر از تعقل و تعقل و تعقل برای ریشهکنی وسوسهها و حل شبهات و همیشه شاد زیستن وجود ندارد.
توضیحات بیشتر در این خصوص (درمان وسواس و روش مشورت با عقل)، در پاسخ به سؤالات دیگر مخاطبان در همین صفحه آمده است.
ضمناً دعای بسیار خوبی انتخاب کردید که از قضا من نیز از معنای آن خوشم آمد و حفظش کردم و قبل از یقین به خدا مرتب آن را میخواندم (یک جایش را هم چون چندان عربی بلد نبودم را غلط میخواندم) که برای موفقیت بهتر شما، متن صحیح آن با ترجمه روانش را میآورم:
اللّهُمَّ أَخْرِجْنِی مِنْ ظُلُماتِ الْوَهْمِ
خدایا مرا از تاریکیها وهم (خیال و وسوسه) خارج کن!
وَأَکرِمْنِی بِنُورِ الْفَهْمِ
و با نور فهم (حقیقت) گرامیام دار!
اللّهُمَّ افْتَحْ عَلَیْنا أَبْوابَ رَحْمَتِکَ
پروردگارا درهای مهربانیات را بر ما بگشا!
وَانْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ
و (برای فهم و رشدمان) خزائن علومت را بر روی ما باز (و منتشر) کن!
بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
به مهربانی تو (دل بسته ام)، ای مهربان ترین مهربانان!
پ.ن: پیشنهاد میکنم هر زمان باز وسوسه شدید مشغول کاری سرگرمکننده شوید و چه بهتر که دعای فوق را بخوانید تا اجازه ندهد ذهنتان به راحتی درگیر وسوسه شود و اگر درگیر شده بود با این کار ذهنتان خلاص میشود و اگر ادامه دهید در کمترین زمان ممکن از آن وسوسه به طور اساسی نجات پیدا خواهید کرد و این روش در مورد وسوسههای آینده نیز کاربرد دارد. (مجرب)
جهت اطلاع مخاطبان محترمی که هنوز کتاب نگارنده را تجربه نکردهاند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقت بخیر و خسته نباشید
منظور از نظم چی هست؟
آیا نظم غیر از عادت ما به یک موضوع هست؟
مثلا معیار همین نظم در صورت و متوازی بودن ایا جز عادت هست
مثلا اگر همه ی صورت هم نامتوازی بود ما میگفتیم این نظم هست
ممنون میشم توضیح بفرمایید
سلام
وقت شما هم به خیر و خسته نباشید
نظم یک حقیقت قابل درک با حواس 5 گانه و فراتر از عادات گوناگون افراد است.
خوشبختانه معنای نظم و تفاوتش با بینظمی از بدیهیات است و بهطور طبیعی برای همه با سنین مختلف -از کودک تا بزرگسال- قابل درک میباشد و برای فهم آن هیچ ضرورتی به تحقیق، پژوهش و ریزبینی که موجب اتلاف وقت است وجود ندارد اما بااینحال توضیحاتی در نشانی زیر نسبت به معنای نظم و انواع آن در دسترس عموم قرار دارد:
https://fa.wikifeqh.ir/نظم
البته قبلاً در پاسخ به سؤال یکی از مخاطبان محترم در نشانی زیر توضیحاتی در این خصوص ارائه شده است:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-75
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام خوب هستید
سال نو رو بهتون تبریک میگم ،امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشید
من نه سوالی برای پرسیدن دارم نه میخام وقتتون بگیرم و نه اذیتتون کنم من فقط میخام بگم که پی دی اف کتابتون رو دانلود کردم و سعی دارم با دقت و ... کامل در وقت هایی که موقعیت اش پیش میاد بخونم و هرچه زودتر و بهتر از این وضعیت خارج بشم ولی ازتون میخام برای رفع وسواس فکری و.. که نن رو اذیت و خسته کرده از زندگی کردن به طور ویژه لطفاً برطرفش کنیم و اینکه ازتون میخام یا روش جدید ارتباطتون بگید بهم یا پاسخ این پیام رو تو ایمیل ارسال کنید
سلام
امیدوارم شما هم خوب باشید و سالی عالی را -خصوصاً با تصمیمی که به آن اشاره کردید- تجربه کنید.
در خصوص روش ارتباطی همانطور که قبلاً عرض شد در ابتدای همین صفحه توضیح دادهام.
در مورد زمان انتشار ریشهکنی وسواس فکری و عملی، عبارت «وسواس» را در همین صفحه جستجو کنید و در جریان توضیحاتی که به دیگر مخاطبان و ... دادهام قرار بگیرید.
از فرصت استفاده میکنم و به مخاطبان محترمی که اخیراً پیام فرستادهاند ضمن سلام و خسته باشید عرض میکنم میتوانید با مطالعهی پرسش و پاسخها و توضیحات ابتدای همین صفحه به طور اساسی به جواب سؤالات خود برسید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام. عرض ادب و خسته نباشید
من میخوام شروع به خوندن کتاب شما کنم اما قبلش سیزده قسمت مجموعه درمان شک به خدا برای وسواسی ها را خوندم.سوالم اینه که منتظر بقیه قسمت ها بمونم و بعدش برم سراغ خوندن کتاب یا نه همین الان شروع کنم به خوندن کتاب؟و اینکه چه زمانی قسمت های بعدی را بارگزار می کنید؟
سلام
شما هم خسته نباشید.
فقط افرادی که به دلیل مشکلات خاص مانند فردی که در قسمت اول از 13 قسمت مذکور (در نشانی زیر) نظرش را خواندید بهناچار توانایی مطالعه کتاب را ندارند و دچار مشکلاتی از این دست هستند.
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
بنابراین خوشبختانه شما میتوانید با خاطری آسوده مطالعه و تجربهی کتاب را شروع کنید.
در مورد بارگذاری قسمت های بعدی در پرسش و پاسخهای همین صفحه توضیح دادهام و امیدوارم این مهم در کمترین زمان ممکن محقق شود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام آقا
ببخشید آخرین پیام تونو درست متوجه نشدم...
گفتین ی خداناباور بهتون گفته بود ک دوست داره خدا وجود نداشته باشه؟
درسته؟
میشه کاملتر توضیح بدین
الان مسعله ذهنم این جمله ی اون شخصه : تو نتیجت از قبل معلومه
میای بر اساس عشقت کتاب میخونی
و هر جا به مشکل بخوری مثل مسلمونا
توجیح میاری
میشه توضیح بدین کامل ک چرا گفت نباید مثل زنجیر اعتقاد بچینی بیای پایین
بگی به این دلیل و به این دلیل چون دوست داری
گاهی من هر چی مطالعه میکنم با خودم میگم شاید چون تو دوست داری اینطوریه،
من نمیتونم انکار کنم ک دوست دارم خدا وجود داشته باشه،
از طرفی از حرف اون اذیت میشم
باید بنا را بر بی طرفی بگذارم؟
گفت تو بر اساس عشقت و پیشفرض هایی ک تو ذهنت ساختی تحقیق میکنی!
میشه توضیح کامل تر بدین
ممکنع تو یکی از این توضیحاتتون مشکل من حل شه و ذهنم درمان شه
لطفا به مساعلم دقت کنین
من لیاقتشو دارم
و اونقدر با استعدادم ک فک میکنم اگ این مشکلاتم حل بشه بسیار بسیار انسان موفقی خواهم شد.
التماس دعا
سلام
بله به نظر من هم شما انسان بااستعدادی هستید و بیتردید اگر مشکل وسواس فکری که دچارش شدهاید حل شود حتماً میتوانید انسان بسیار بسیار موفقی شوید.
مهم این است به این خودآگاهی برسید که مشکل اصلی شما و علت درگیر شدن ذهنتان به این شبهات، وسواس فکری است نه حرف اینوآن و دیگر حواشی.
همانطور که گذشت در مسیر تحقیق و جهت رسیدن به اطمینان نسبت به هر حقیقتی -چه خدا و چه غیر خدا- انسان آزاد و محقق باید بیطرف بوده و صادقانه فقط تابع دلیل و شواهد باشد نه تابع خواستههای شخصی خودش؛ چه آن خواستهها منطقی و خردمندانه باشد یا غیرمنطقی و غیر خردمندانه؛ چه مانند آن فرد که با پا گذاشتن بر وجدان خویش، دلش میخواست خدا وجود نداشته باشد! (که به او همین تذکری که در پرسش و پاسخ قبلی به شما گفتم را دادم که باید بیطرف باشد) و چه مانند شما که به دلیل داشتن فطرت سالم و وجدان پاک، دوست دارید خدا و آفریدگار جهان وجود داشته باشد.
نکته: برخی ناباوران پا بر وجدان خود نگذاشته و به نگارنده گفتهاند میدانند بدون وجود خدا زندگی کاملاً بیمعنا، تکراری و پر از ترس و استرس میشود؛ آنها نیز باید بیطرف باشند تا به حقیقت برسند و شبهاتی که با بیاحتیاطی در ذهنشان جای گرفته است به طور اساسی حل شوند.
جهت اطلاعات بیشتر در این خصوص (روش تحقیق بیطرفانه و صحیح)، من در کتاب نیز بهطور مفصل توضیح دادهام و با توجه به اینکه شما یکی از معدود مخاطبانی هستید که طی مدت یکی دو سال، بیشترین سؤال را از من پرسیدهاید، بنابراین برای من روشن شده که بیتردید با حل مشکل وسواس فکری در شما، تمام این شبهات، دودلیها و تردیدها که بسیاری از آنها بیاساس هستند و همچنین نگرانیهای شما حتماً برطرف خواهند شد.
تجربهی صدها پرسش و پاسخ و مشاوره با امثال شما مخاطب محترم به من آموخته کسی که دچار وسواس فکری است، باید ابتدا وسواسش درمان شود و الا هر چه بیشتر به وی توضیح داده شود حتی اگر آن توضیحات خیلی واضح و شفاف باشد، باز همان توضیحات میتواند ذهن وی را درگیر حواشی و وسوسههای جدید و قدیمی کند که غالباً خارج از موضوع هستند.
بنابراین پیشنهاد میکنم بهجای ارسال سؤال، برخی پرسش و پاسخها، با افرادی که دچار وسواس فکری شدهاند را در همین صفحه، مطالعه نمایید ازجمله پرسش و پاسخ زیر:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-29
در مورد روش درمان وسواس فکری نیز که مشغول آماده کردن آن هستم، در پرسش و پاسخهای همین صفحه توضیحاتی ارائه دادهام اما تا آن زمان برای اینکه از تنگناهای اضافی خارج شوید کافی است به چند خطی که در ادامه توضیح خواهم داد با دقت بیشتری توجه نمایید و آن اینکه لازم است این حقیقت روشن را درک کنید که:
«غالب این شبهات و نگرانیهای شما فقط به دلیل وجود وسواس فکری است.»
بهمحض اینکه شما به این خودآگاهی برسید یعنی قبول کنید که دچار این عارضه شدهاید، آرامش فوری را احساس خواهید نمود و بیش از 90 درصد راه درمان را طی خواهید کرد و بهطور محسوسی خاطرتان آسوده خواهد شد و بامطالعهی روش درمان وسواس فکری که امیدوارم زودتر آماده شود بهکلی ریشه وسوسههای فکری شما خشک خواهد شد و به نتیجهی مطلوب خواهید رسید.
بنابراین پیشنهاد میکنم بهجای ارسال سؤالات و شبهاتی که دلیل آن فقط وسواس فکری است (و پایانی برای آنها متصور نیست) و همچنین به جای درخواست توضیحات بیشتر که تکرار مکررات است که خود همین تکراری حرف زدن میتواند ذهنتان را بیشازپیش درگیر کند، اگر 13 قسمت زیر که پیرامون وسواس فکری افرادی مانند شما مخاطب محترم است را مطالعه نکردهاید اقدام کنید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
یا اگر خواندهاید، دوباره با آرامش بخوانید و همانطور که قبلاً نوشتید: «تلاش کنم کتاب بخونم و ازش لذت ببرم»، هر زمان احساس آمادگی کردید (خصوصاً بعد از خواب شبانه) آخرین نسخهی بهروزرسانی شده کتاب اثبات خدا ... که مطالب جدید نیز به آن اضافه شده را باحوصله و دقت کافی مطالعه نمایید تا به آگاهی کافی برسید و بهطور اساسی از شر این شبهات خصوصاً شبههی اخیری که مطرح کردید (تحقیق بیطرفانه) راحت شوید.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
به دلیل اهمیت، تکرار میکنم هر زمان -که آن زمان میتواند همین الان باشد- شما نیز مانند برخی مخاطبان به این خودآگاهی برسید که علت اصلی درگیر شدن ذهن شما به این شبهات و نگرانیها، وسواس فکری است و لا غیر، فوراً خیالتان آسوده خواهد شد و مطمئن خواهید شد که با غلبه بر آن، مسلماً از این وسوسهها، استرسها و حواشی بعضاً سطحی برای همیشه نجات پیدا خواهید کرد و به آرزوهای خوبی که دنبالش هستید خواهید رسید.
برخی مخاطبان که جهت درمان وسواس فکری به روانکاو و غیره مراجعه نمودند اما نتیجه نگرفتند، خوشبختانه فقط با تذکر فوق، در یک پرسش و پاسخ، به نتیجهی محسوس و غیرقابل انکار رسیدند؛ یعنی به محض اینکه فهمیدند علت بیشتر شبهات و اضطرابهایی که ذهنشان درگیر آن شده به دلیل ابتلا به وسواس فکری است، فوراً خاطرشان از نگرانیهای افسارگسیخته آسوده شد و ازآنپس تمرکز اصلی خود را به جای اضافه کردن شبهه روی شبهه، بر اینکه بر وسواس فکری خود غلبه کنند گذاشتند و همین درک ساده، سبب شد از این چرخهی بیحاصل و استرسافزا، خارج شده و به حال و آینده خود بسیار امیدوار و تشویق شوند.
امیدوارم شما نیز اگر دوست داشتید برای هر چه زودتر تکمیل شدن روش درمان وسواس فکری-عملی و مشورت با عقل دعا کنید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما
من مناظره بحث آزاد سال 60 را از رادیو گفتگو گرفتم که خیلی ناقصی داشت. شما نوشتید که
کاملترین صوت از مناظرات فوق -حتی کاملتر از آنچه در سالهای اخیر از سازمان صداوسیما خصوصا رادیو گفتگو، پخش شده- برای اولین بار از این کانال منتشر خواهد شد.
اگر ممکن است در این باره توضیح دهید.
ممنون
سلام
عرض احترام
دراسفند ۱۳۹۹، صداوسیما اعلام نمود بنا دارد برای اولین بار مناظرات بحث آزاد سال ۱۳۶۰ بین آقایان مصباح، طبری، نگهدار و سروش را بهصورت کامل پخش نماید اما همانطور که شما نیز اشاره نمودید ظاهراً به دلیل مشکلات فنی، موفق به این کار نشد.
قبل از آن نیز کتابی با عنوان «گفتمان روشنگر درباره اندیشههاى بنیادین» حاوی متن ناقص این مناظرات منتشر شده بود.
خوشبختانه یکی از مخاطبان محترم که اینک مدیر کانال شعر توحیدی @sheretohidi با نام اختصاری احراق است، قبول کردند مواردی که از صداوسیما پخش نشده را از کتاب مذکور گویش کنند و از طرفی مواردی را صدا و سیما پخش نمود که در کتاب مذکور نیامده است؛ بنابراین با جمع این دو برای اولین بار، تمام ۷ جلسهی این مناظرات در قالب فیلم و صوت در کاملترین شکل ممکن منتشر خواهد شد.
نکتهی ۱:
اگرچه در این مناظرات اصول ماتریالیسم با دلایل علمی و منطقی رد میشود و آقایان طبری و نگهدار از ماتریالیسم دست برمیدارند (طبری مسلمان میشود و نگهدار اصول لیبرالیسم غربی که روزی ایشان را امپریالیسم و دشمن خلق میدانست را میپذیرد)، اما به دلیل طولانی بودن بیشازحد زمان این مناظرات که گاهی بین طرح شبهه و پاسخ، ۳۰ دقیقه و گاهی ساعتها فاصله میشود و گاهی مسئله و شبهه در جلسهی اول بیان و در جلسهی هفتم به آن پاسخ داده میشود؛ بنابراین دیدن این مناظره و درگیر نمودن ذهن به اصطلاحات خاص، برای افراد فاقد شرایط و اطلاعات کافی، خصوصاً کسانی که مبتلا به وسواس فکری هستند، توصیه نمیشود.
خوشبختانه برای رفع این مشکل، فیلمی خلاصه و درعینحال جامع از این مناظرات با نام «خلاصهای جامع از ۷ جلسه مناظرهی آقایان مصباح، طبری، نگهدار و سروش» با حذف موارد تکراری و اضافات تولید نمودهایم که همزمان با انتشار صوت کامل این مناظرات، در نشانیهای زیر منتشر خواهند شد:
ایتا:
https://eitaa.com/esbatekhodavand
تلگرام:
https://t.me/esbatekhodavand
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/esbatekhodavand3/
آپارات:
https://www.aparat.com/esbatekhodavand
وبلاگ:
https://esbatekhodavand.blogsky.com
نکتهی ۲:
با توجه به اینکه این جلسات صرفاً بهمنظور رد اصول ماتریالیسم تشکیل شده بود، بنابراین در این مناظرات به دلایل وجود خدا پرداخته نشده است که بدین منظور میتوانید کتاب نگارنده را مطالعه و تجربه نمایید.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
اگر در خصوص این مناظرات، سؤالی برایتان باقی مانده است به این نشانی مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1314
نشانی مخاطب محترم (احراق) که زحمت گویش موارد پخش نشدهی این مناظرات را به عهده گرفتند:
ایتا:
https://eitaa.com/sheretohidi
تلگرام:
https://t.me/sheretohidi
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/sheretohidi/
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام
اگه براتون امکان داره که کلیپ مناظره بحث آزاد بین آقای طبری و مصباح رو برای ناشنوایان زیرنویس کنید خیلی خوب میشه.
اجرتون با خدا
سلام
پیشنهاد خوبی است حتماً اقدام میکنیم.
ضمن اینکه زیرنویس، به غیر ناشنوایان عزیز نیز کمک میکند محتوا را بهتر متوجه شوند.
با توجه به اینکه هنوز خروجی نهایی صوت و فیلم مباحث آزاد گرفته نشده است میتوانید پیشنهادهای خود را از همین صفحه ارسال نمایید تا اقدام مقتضی صورت گیرد و شما نیز در تولید این فیلم و اثر (با کیفیت FHD) که به صورت گسترده در داخل و خارج از کشور منتشر خواهد شد، مشارکت داشته باشید و از نتایج خوب آن بهرهمند شوید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
باسلام و خسته نباشید. این لینک مربوط به یک ویدئوی ۲ دقیقهای است که یک کمدین خارجی در آن با یک فرد خداناباور شوخی میکند. این فرد خدا ناور در سرتاسر دنیا سخنرانی میکرد برعلیه وجود خداوند و سرانجام چند سال پیش فوت میکند به دلیل سرطان حنجره! و این کمدین شوخی میکند که انگار خداوند صدایش را قطع کرده است که دیگر نگوید خدا وجود ندارد. در ابتدای ویدئو هم در مورد سوار هواپیما شدن افراد خدانابور میگوید که در آسمان به انواع خدایان غربوشرق توسل میجویند و تا پایشان به زمین میرسد، میگویند خدا وجود ندارد!!
گفتم خدمتتون معرفی کنم. فکر میکنم از آن کلیپ جالبی متناسب با محتوای کانالهایتان دربیاید. اگه صلاح دونستید. خدا بر توان شما بیافزاید و از غرور و خستگی حفظتان کند.
سلام
شما هم خسته نباشید.
این فیلم -که تا این لحظه بیش از 3 ملیون بازدیدکننده دارد- را تماشا کردم و برایم جالب بود که چگونه یک کمدین با شوخی و خنداندن مردم، میتواند آنها را به یاد فطرت خدایی و آفریدگارشان بیندازد و از چنین روشی آنهم در غرب، جهت ترویج جهانبینی صحیح و یادآوری خدا استفاده کند.
امیدوارم در صورت فارغ شدن از اولویتها که در همین صفحه ازجمله نشانی زیر یکی از آنها را توضیح دادم این فیلم را با زیرنویس فارسی در اختیار مخاطبان قرار دهیم:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1314/01/01/post-16/#comment-104
از یادآوری آخرتان در مورد خطر غرور بسیار متشکرم و خودم را در همه حال نیازمند توجه به آن میدانم و به نظرم این امر ممکن نمیشود مگر اینکه انسان بعد از یقین مستدل به وجود خدا، همواره به خودش یادآوری کند که سلول به سلول و سرتاپایش مخلوق است و از خود هیچ ندارد بنابراین هیچ عاقلی دلیلی نمیبیند به چیزهایی از که خودش نیست مغرور شود.
مسلماً چنین انسانی هر مقدار پیشرفت کند و در رشته خود در سطح جهان نیز بینظیر شود، نهتنها از خطر غرور در امان میماند بلکه تواضع و تشکرش نسبت به آفریدگارش نیز بیشتر میشود و همین کافی است که هر روز به سمت قلههای بزرگتر حرکت کند و یک لحظه نیز متوقف نشود!
مهم در این زندگی شلوغ و تکراری، برنامهریزی جهت یاد خدا و فراموش نکردن از این حقیقت است که ما مخلوقی بیش نیستیم، بدون اینکه نیاز باشد مشکلات زندگی، قهراً ما را به یاد این حقایق روشن بیندازد که در این صورت به نظر من زندگی آنطور که دوست داریم عمیقاً شاد و گوارا نخواهد بود.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام
خسته نباشید
با توجه به تعدد پیامهای ارسالی مخاطبان محترم، از ایشان دعوت میکنم جهت دریافت پاسخ اساسی خود، به نکات مطرحشده در توضیحات ابتدایی همین صفحه توجه و بهاندازه توان عمل کنند.
برخی از این مخاطبان شبهه یا سؤالی را مطرح کردهاند که عیناً در پرسش و پاسخهای همین صفحه (یا به خودشان یا به دیگران) پاسخداده شده است.
حدود 2 تن از این گرامیان، خود اذعان نمودند که میدانند شبهه یا سؤالی که مطرح نمودند، منطقی نیست و دلیل طرح چنین شبهاتی ابتلا به وسواس فکری است.
یکی از مخاطبان نیز از تصمیم خود جهت تمرکز بر درمان وسواس خبر داده است که بیتردید این تصمیم عالی است زیرا خود وی به تجربه خواهد دید در صورت تمرکز بر این مهم، از اکثر قریب بهاتفاق شبهات و نگرانیهایی که اینک به آن مبتلاست خلاص و این شبهات مانند دود از صفحه ذهن او خارج خواهند گردید و به نتیجهی مطلوب خواهد رسید.
نگارنده با توجه به تعدد صفحات مجازی و فعالیتهای در اولویت که در این صفحه به برخی از آنها اشاره کردهام -خصوصاً تکمیل روش درمان وسواس فکری- در حال حاضر تصمیم دارم هر دو جمعه، یک بار به این صفحه سر بزنم.
به همه مخاطبان محترم اطمینان میدهم که بهاندازه وسع سعی کردهام هیچکدام از هزاران سؤال و پیام ارسالی به نگارنده تا به امروز را بیپاسخ نگذارم و یکی از دلایل نوشتن و تألیف برخی کتب نیز به همین جهت بوده است که مخاطبان با مراجعه به آنها بهطور اساسی از شبهات زنجیرهای و احیاناً مشکلاتی که دچارش شدهاند برای همیشه رها گردند و در هر صورت اگر قصوری از جانب نگارنده بوده، صمیمانه عذرخواهی میکنم.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
جهت دریافت «کتاب تصویری علم و اندیشه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1305
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام وقت بخیر.
بعد از مطالعه کتاب شما و بسیاری از کتب علما و فلاسفه اسلامی و خداپرست (سایر ادیان ابراهیمی) کماکان وجود خدا برام قابل باور نیست. نه از سر لجاجت. چون نه مدرکی نه استدلال محکمه پسندی نه جواب قانع کننده ای ندیدم و نشنیدم. میدونم سرتون شلوغه و حوصله بحث های تکراری ندارید. منم عجله ای ندارم. هر موقع فرصت کردید بگید که با کدوم برهان وجود خدا به شما ثابت شد؟ ممنونم
سلام
وقت شما هم به خیر و نشاط.
با توجه به شباهت سؤال شما با برخی مخاطبان دیگر، به شما نیز پیشنهاد میکنم این بار در بهترین زمان از شبانه روز که از تمرکز بهتر فکری برخوردار هستید، -خصوصاً بعد از خواب شبانه- بخش چهارم کتاب نگارنده با عنوان «معرفی تنها کسی که میتواند شمارا در وجود خدا به یقین برساند» را مورد توجه قرار دهید.
در آن بخش بهطور ویژه به سؤال شما پاسخ دادهام که محال است مطالعه هزاران کتاب که فاقد تفکر و تجربهی خود فرد باشد وی را در امور مهم و زیربنایی به اطمینان کافی برساند.
جهت دریافت آخرین نسخهی بهروزرسانی شدهی «کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه»، نام آن را جستجو و رایگان دریافت کنید یا به نشانی زیر مراجعه نمایید:
http://esbatekhodavand.blogsky.com/1397
البته اگر احساس میکنید به وسوسه یا وسواس فکری مبتلا شدهاید پیشنهاد میکنم توضیحاتی که در نشانی زیر آمده را نیز از قسمت اول به ترتیب، مطالعه نمایید.
https://esbatekhodavand.blogsky.com/1398/01/01
برای هرکسی -چه خداباور، خداناباور و چه ندانمگرا- که مانند نگارنده مراحل تجربی کتاب فوق را دقیقاً طی نموده باشد، یقین به وجود خدا با تفکر در ساختار موجوداتِ قابل درک با حواس 5 گانه به سادگی در دسترس است.
خوشبختانه بعد از انتشار این کتاب، بازخورد مخاطبان گوناگون طی این چند سال نشان داده، محال است هرکسی با هر سن و سطح علمی که دارد -حتی کودکانی که تازه خوب و بد را میفهمند- روش کتاب را عملاً تجربه کند، اما درعینحال مدعی شود به نتیجهی مطلوب نرسیده است، مگر اینکه چنین فردی به وسواس فکری مبتلا شده باشد یا قبلاً بیاحتیاطی کرده و بدون داشتن شرایط و اطلاعات کافی، ذهنش را درگیر انواع شبهات نموده باشد که در این صورت لازم است جهت رفع این حواشی، خصوصاً بخش سوم تا پنجم کتاب را مطالعه نماید.
پ.ن: همانطور که در کتاب توضیح دادهام، رسیدن به نتیجهی مطلوب در کمترین زمان ممکن، بستگی به میزان تشنگی و صداقت خود فرد در خلوت خویش دارد و انتظار رسیدن به چنین نتیجهای خصوصاً در این زندگی ماشینی و شلوغ، بدون کنار گذاشتن پیشفرضها و تقلید از اینوآن -چه خداباور و چه خداناباور- و عمل دقیق به روشی که در کتاب آمده، انتظارِ خردمندانهای نیست.
ضمن عذرخواهی مجدد، از شما و سایر مخاطبان، با توجه به وجود محدودیتهای متعدد که شما مخاطب محترم به آن اشاره نمودید و در ابتدای این صفحه نیز توضیح دادهام، صرفاً امکان بررسی سؤالات اعتقادی ارسال شده از طریق همین صفحه، برایم میسر است.
همیشه در مسیر درست موفق باشید
سلام و خسته نباشید
زمان تقریبی تولید فیلمی که گفتید در مورد مناظرات بحث آزاد است چه موقع هست و منظورتون از اینکه دارید اونو آموزشی تولید می کنید چیست؟ تشکر
سلام
شما و دیگر مخاطبان محترم نیز خسته نباشید.
تولید این فیلم با عنوان «خلاصهای جامع از ۷ جلسه مناظرهی آقایان مصباح، طبری، نگهدار و سروش» تقریباً به پایان رسیده و اینک در مرحلهی زیرنویس آن هستیم.
توضیح بیشتر:
https://esbatekhodavand.blogsky.com/۱۳۱۴/۰۱/۰۱/post-۱۶/#comment-۱۰۴
تدوین و تولید اصل این مناظره ۳ ساعته به پایان رسیده است و اینک با همکاری یکی از مخاطبان محترم که زحمت تایپ صوت آن را به عهده گرفته، در مرحلهی زیرنویس قرار داریم. (هرروز حدوداً ۱۰ دقیقه زیرنویس انجام میشود.)
اما منظور از اینکه این مناظره بهصورت آموزشی تولید شده این است که ضمن کنار هم قرار دادن سؤال و جواب با حذف حواشی و موارد تکراری، سخنان تخصصی و علمی طرفهای مناظره کننده نیز با تصاویر و فیلمهای مرتبط همراه شده است و همین باعث شده درک منظور ایشان جهت رفع شبهات آسان شود.
سعی میکنم فردا به خواست خدا، برشی از این فیلم در موضوع تکامل را در همینجا بارگذاری کنم تا شما و دیگر مخاطبان محترم بهتر در جریان شیوهی تولید این فیلم قرار بگیرید و البته امیدوارم برای تکمیل این اثر اگر دوست داشتید دعا کنید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید.
سلام
مخاطبان محترم و فرهیخته
بخش پرسش و پاسخ به نشانی زیر منتقل شد:
https://esbatekhodavand.blog.ir/post/2
نویسندهی کتاب اثبات خدا، دین و مذهب خردمندانه
نام کتاب فوق را جستجو و رایگان دریافت نمایید.
همیشه در مسیر درست موفق باشید